فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
ماجرای مرگ مادر سینمای ایران در سکوت خبری!
پنج سال قبل در چنین روزهایی بود که با او وداع گفتیم تا حداقل برای مدتی «لذت لمس احساس مادرانه از سینما و تلویزیون ایران گرفته شود»؛ این جملهای است که هدیه تهرانی، از بازیگران زن سینمای ایران در فراق حمیده خیرآبادی نوشت.
مراسم خاکسپاریاش در سکوت خبری برگزار شد و جز دخترش که حالا او هم به یکی از رکنهای اصلی ایفای نقش «مادر» در سریالها بدل شده و چند نفر دیگر، کسی حضور نداشت.
ثریا قاسمی - دختر حمیده خیرآبادی - بعدها و پس از انتقادهایی که درخصوص نحوه برگزاری مراسم این هنرمند پیشکسوت مطرح شد، نامهای منتشر کرد و در بخشی از آن چنین نوشت:
«میخواستم صدای خاص و مادرانهای که میگفت: "اسدالله خان بیا چایی بخور!" در گوشها باقی بماند.»
این جمله ثریا قاسمی یادآور دیالوگ مشهور حمیده خیرآبادی خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار» بود.
«ای وای خاک به سرم آقا اسدالله»
این دیالوگ مشهور هم دیگر جملههای مرسوم حمیده خیرآبادی در سریال «پدرسالار» بود که با چهرهای نگران در حالی که دست روی دست میکوبید، خطاب به محمدعلی کشاورز آن را بیان میکرد؛ دیالوگی که نشان از این داشت که یا آذر دسته گل جدیدی به آب داده و یا آقا اسدالله نقشه جدیدی کشیده است.
محمد علی کشاورز، پدرسالار تلویزیون ایران در زمان درگذشت حمیده خیرآبادی در پیامی از نحوهی برخورد با هنرمندان و همچنین نحوهی انعکاس خبر درگذشت مرحومه خیرآبادی در صداوسیما انتقاد کرد.
کشاورز در بخشی از این پیام چنین اظهار کرده بود: بهترینها یکی پس از دیگری میروند، به عالم مرگ حسادت میکنم زیرا هنرمندان را در نزد خود دارد دیگر اگر هنرمندان بخواهند از مادری مهربان یاد میکنند مثال چه کسی را بیاورند.
او این ضایعه را بس دردناک برای سینمای ایران دانسته و با اندوهی فراوان گفته بود: واقعاً چرا باید مسکن بانوی پدرسالار اتاقی کوچک و محقر باشد؟ چرا باید تنهایی، یار و همدم همیشگیاش شود؟ متأسفم، اما باید بگویم این فاجعهای است بس بزرگ که گریبانگیر تمامی هنرمندان خواهد شد.
مرحومه خیرآبادی در زمان حیاتش و در سالهایی که از بازیگری دور شده بود، در اظهاراتی، از سریال «پدر سالار» به عنوان یکی از کارهای مورد علاقهشان نام برده بود.
او گفته بود: "«پدر سالار» را خیلی دوست داشتم. هنوز همه این را به یاد دارند که مرد خانواده با فرزندانش دعوا و بداخلاقی میکرد اما به همسرش که میرسید مهربان میشد و شکلات به او میداد. از آن کارهایی بود که خود آقای کشاورز پیشنهاد دادند. من واقعا الان متاسفم و خواهش و تمنا دارم که نویسندگان یکنواخت برای بازیگران ننویسند، چرا مدام نشان میدهیم که دختر و پسر ازدواج کرده با هم اختلاف دارند؟ چرا بین آنها محبت نباشد؟ چرا زن و شوهر به هم احترام نمیگذارند؟ همیشه طلاق و جدایی را باید نشان و یاد دهیم؟"
اما حمیده خیرآبادی بدون شک یکی از عناصر و پایههای اصلی سریال «خانه سبز» در کنار داریوش اسدزاده هم بود که این زوج در سریال به خوبی جای خود را پیدا کرده بودند.
حمیده خیرآبادی (خانم جون) و داریوش اسدزاده (آقا جون) برعکس خیلی از مادربزرگ، پدربزرگهای حاشیهای سریالها، حضوری بجا، فعال و البته تاثیرگذار داشتند. آنها گاهی الگوی یک رفتار مناسب برای اعضای خانواده خود بودند و گاهی از رفتار فرزندانشان درس میگرفتند.
حمیده خیرآبادی در آخرین مصاحبهاش در پاسخ به این سوال که آیا معمولا سال تحویل با او زیاد تماس میگیرند؟ گفته بود:
«همیشه تماس میگیرند؛ یعنی هر عید و روز مادری که بیاید دوستان یاد من هستند.»
او در بخشی دیگر از این گفتوگو که همراه با مهرانه مهینترابی با همشهری جوان انجام داده بود، گفته بود:
«گاهی اوقات بعضیها تلفن میکنند و دلخوش به این تماسها هستم. برای همین میگویم جایی باشد که ما بتوانیم دور هم جمع شویم، فقط منتظر نباشند وقتی مردیم دنبال ما راه بیفتند، من مخالف این موضوع هستم و به دخترم هم گفتم اگر مُردم به کسی نگو تا تمام شود و برود.»
حمیده خیرآبادی متولد 1303 در شهرستان رشت بود و تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد. او در سن 86 سالگی به علت کهولت سن در منزل خود درگذشت.
حمیده خیرآبادی در حدود شش دهه فعالیت سینمایی، در بیش از 150 فیلم سینمایی نقشآفرینی کرد و سه بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل از جشنواره فیلم فجر شد.
از جمله مجموعههای تلویزیونی زندهیاد خیرآبادی میتوان به «پدرسالار»، «تلخ و شیرین»، «خانه سبز»، «همه فرزندان من» و «پدرخوانده» اشاره کرد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
اخبار فرهنگی - ایسنا
ویدیو مرتبط :
افتتاح مشکوک مرکز تجاری ترکیه در ایران با سکوت خبری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شان استون: به احمدی نژاد گفتم بس کنید این ماجرای مزخرف "مرگ بر آمریکا" را ! / کارتر برای مذاکره به ایران برود
برنامه ی " اورایلی فاکتور" فاکس نیوز ، گفتگویی با شان علی استون در خصوص سفرش به ایران و گرویدن او به اسلام داشته است. وی در این مصاحبه به شدت از ایران در مقابل اظهارات تند "اورایلی" مجری شبکه ی فاکس نیوز دفاع کرد.
اورایلی مجری این برنامه دارای دیدگاه به شدت افراطی حامی اسرائیل و ضد ایرانی است و حتی در بخشی از اظهاراتش، مردم ایران را متعصب و بی ثبات دانسته و حتی احمدی نژاد را با هیملر مقایسه کرده است!
متن این گفتگو در پی می آید:
اورایلی: امشب با شان استون 27 ساله، پسر اولیور استون که در روز ولنتاین به اسلام گروید، گفتگویی داریم. استون جوان، فیلمساز است و با سفر به ایران به دنبال تولید فیلمی در مورد شعر فارسی بود. او هم اکنون از نیویورک به ما ملحق می شود.
خب، شان، ما از تو گلایه ای نداریم که چرا مسلمان شدی. ما همه ی انسان های مذهبی باوجدان را تحسین می کنیم. اما ارتباط تو با ایران جالب است به این دلیل که، این کشور دشمن امریکا و بسیاری از کشورهای دیگر در جهان است. من همین چند دقیقه پیش شنیدم که سرهنگ "پیترز" می گفت، اسرائیل ممکن است که در حال اماده کردن خود برای حمله به ایران باشد. تو در این مورد نظرت چیست؟
شان استون: خب، در وهله ی اول،باید بگویم که با کلمه تغییر دین موافق نیستم. به این خاطر که معتقد نیستم، کسی بتواند از یک خدا دوباره به همان خدا بگروید.
من به خدای یهودیان و مسیحیان هم معتقدم. فکر می کنم که شما در مورد اسلام دچار سو تفاهم شده اید که می گویید الله، خدای متفاوتی است. این اسم، تنها نامی متفاوت از باقی اسامی است. خب، من اسلام را پذیرفتم و فکر می کنم که حرکت مهمی هم انجام دادم.
همچنین، از نظر سیاسی، اگر بخواهید که تاریخ منطقه را درک کنید و بفهمید، باید بدانید که فارس ها 1400 سال است که مسلمان هستند. در ایران یهودیان زیادی زندگی می کنند و من با انها در اصفهان، مکانی که در آن مسلمان شدم، صحبت کردم.
همانطور که می دانید، مردم ایران، مردم بسیار باهوشی هستند. من گفتگوی بسیار خوبی با سیاستمداران ایرانی داشتم. من دیدار کوتاهی با رئیس جمهور ایران داشتم. من همچنین با مشاور رهبر عالی ایران دیدار کردم.
در تمام دیدار من این جمله را تکرار می کردم و البته خیلی هم صریح بیان می کردم. به انها می گفتم: بیایید این ماجرای مزخرف "مرگ بر امریکا" را تمامش کنید.
باید بدانید که آن ها با دولت امریکا مشکل دارند و ان هم با امپریالزیم ارتباط دارد که به عنوان سیاستی مداوم از زمان امپراطوری بریتانیا وجود داشته است. اما انها متوجه دیدگاه من هستند. فکر می کنم که بودن در ایران و گفتگو کردن و مذاکره انجام دادن منجر به تصحیح چهره آمریکا می شود.
اورایلی: خب، من از تو گلایه ای ندارم که چرا ایران بودی. مهم این است که چطور خودت را به انها ارائه می کنی. همانطور که می دانی، پدرت شخص جنجالی است، چراکه در مورد چاوز و فیدل کاسترو سخنانی به زبان آورده بود.
اما فردی مثل احمدی نژاد وجود دارد. تو گفتی که با او دیدار کوتاهی داشتی . او اعلام کرد که هولوکاست هرگز اتفاق نیافتاده است و اگر می توانست ، اسرائیلی ها را به دریا می انداخت. تو در واقع با یک ادم تندرو رو به رویی. این مرد متعصب است.
سفر تو به ایران مثل این می ماند که تو به المان در دهه 1930 رفتی و با هیملر صحبت کردی! و در این گفتگوها با این اشخاص سعی می کردی که این افراد را به سمت حرکت در راه عقلانیت سوق دهی.(هاینریش هیملر، فرمانده اِس اِس و یکی از بانفوذترین افراد آلمان نازی بود. او اِس اِس و سازمانهای وابسته به آن را رهبری میکرد. او به دلیل نظم و انضباط و دقت بسیار معروف است)
تو در حقیقت در انجا به عنوان یک سرباز دیده می شوی. تو در انجا به عنوان کسی که ازش سو استفاده می شود، دیده می شوی. به این دلیل که تو در خانواده ی مشهوری متولد شده ای.
استون: انهم می تواند درست باشد. در مورد احمدی نژاد باید بگویم، شما مقداری در مورد او دچار سو تفاهم شدید، به این دلیل که در این کشور احزاب زیادی وجود دارد و او چیزهای حساسیت برانگیزی را گفته است مثل محو اسرائیل.
اورایلی: صبر کن، صبر کن. یک چیزی را که او گفته را نمی توان انکار کرد. او بود که گفت هولوکاست هرگز اتفاق نیافتاده است. بابا پدر تو یهودی است.
استون: من کاملا موافقم، کاملا. باید بگویم که اصلا نمی شود هولوکاست را انکار کرد. حرفی که احمدی نژاد در خصوص هولوکاست می زند این است که این موضوع در اروپا اتفاق افتاده است، پس چرا باید مردم فلسطین را تحت تاثیر خود قرار دهد. نکته ی مهم تر این است که دیالوگ باید در خاورمیانه اغاز شود.
اورایلی: ما هم داریم سعی خودمان را می کنیم.
استون: باید بگویم که خیلی علاقه دارم، برای مثال جیمی کارتر به ایران برود و مذاکره با ایران را اغاز کند.
اورایلی: فکر نمی کنم که جیمی کارتر به ایران برود . منظورم این است که او خاطره ی خوبی از اولین برخوردش با انها ندارد.انها شکستش دادند.
استون: بله انها شکستش دادند.
اورایلی: تنها 30 ثانیه زمان باقی مانده است، ایا مشکلی با اینکه ایران سلاح هسته ای داشته باشد داری.؟
استون: خیر، من مشکلی ندارم. به خاطر اینکه ایران یک جمهوری است. و در انجا احزاب وجود دارد. بسیار شبیه به کشورما. از نظر اقتصادی، اشوب و نارامی زیادی در ایران وجود دارد. من فکر می کنم که انجا هم می تواند در هفته اینده ، چند ماه دیگر یا سال اینده جنبش "اشغال تهران" به وجود بیاید . این هم به خاطر ان است که ایران کشور داینامیک و پویایی است.
اورایلی: بله کشور داینامیکی است اما در واقع تو داری سلاح هسته ای به دست مردم و آدم های متعصب و بی ثباتی می دهی! این نظر من است و نمی توان به انها اجازه ی این کار را داد.
آقای استون، از شما برای حضور در برنامه ما تشکر می کنیم..../انتخاب