فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

ماجرای قهر و آشتی خواننده ها و تهیه کننده ها


معضل کهنه ای که هر از چندگاهی سروصدای زیادی بین اهالی موسیقی به پا می کند. ماجرای قهر و آشتی خواننده ها و تهیه کننده هاست.

روزنامه تماشا: معضل کهنه ای که هر از چندگاهی سروصدای زیادی بین اهالی موسیقی به پا می کند. ماجرای قهر و آشتی خواننده ها و تهیه کننده هاست. در اکثر موارد ستاره های آسمان موسیقی بعد از اتمام قراردادشان تصمیم می گیرند دیگر با تهیه کننده قبلی کار نکنند و با شرکت یا شخص جدیدی وارد همکاری مشترک شوند اما آقایان تهیه کننده به این راحتی ها راضی به قطع همکاری نمی شوند و سعی می کنند هر طور شده خواننده را راضی یا حتی گاهی مجبور به ادامه همکاری کنند

خداحافظ! همین حالا ...

سفته برای محکم کاری

ایرادی که به خیلی از آوازه خوان های مطرح کشورمان وارد است، امضا کردن قراردادهای یکطرفه ای است که روز اول ورود به دنیای موسیقی، جلوی آنها گذاشته اند و آنها که آن روزگار جوان بودند و بی تجربه، بدون توجه به عواقب آن و با این توجیه که فقط یک امضا است دیگر، پای برگه هایی را امضا کرده اند که بعدها مشکلات زیادی را برایشان ایجاد کرده است. گاهی تمام حقوق آهنگ هایشان را به اسم تهیه کننده می زند و ... حتی بعضی از تهیه کننده ها برای محکم کاری (!) یک سری سفته هم به خواننده های جوان می دهند تا با امضای این سفته ها خیالشان راحت باشد که آقای خواننده بعد از ستاره شدن هوس جدایی به سرش خطور نمی کند.



شور و هیجان باعث عدم توجه به مفاد قرارداد می شود


بهنام صفوی یکی از خواننده هایی است که بعد از انتشار آلبوم اولش یعنی «عشق من باش» تصمیم به قطع همکاری با تهیه کننده اش یعنی یحیی مشایخی گرفت اما بهنام با تعاملی که با تهیه کننده خود داشت با مشکلی مواجه نشد و بدون هیچ مشکلی به مسیر حرفه ای اش ادامه داد.

بهنام در مورد قراردادهای به اصطلاح ترکمنچایی که بعضا بین خواننده ها و تهیه کننده ها منعقد می شود به تماشا می گوید: «معمولا خواننده هایی که می خواهند آلبوم اولشان را منتشر کنند، شور و هیجان زیادی دارند و به همین دلیل در اغلب موارد به مفاد مندرج در قراردادی که امضا می کنند، توجه ندارند و فقط این موضوع برایشان حائز اهمیت است که آلبوم زودتر وارد بازار شود. به نظر من در اینگونه موارد نه کار خواننده اشتباه است و نه کار تهیه کننده! تهیه کننده n میلیون تومان روی یک خواننده سرمایه گذاری می کند و به همین دلیل قرارداد را طوری تنظیم می کند که اگر از این آلبوم خواننده جواب مثبت گرفت، بتواند در کنسرت ها هم ذینفع باشد.»

خداحافظ! همین حالا ...

بهنام در ادامه صحبت هایش به تماشا می گوید: «همانطورکه می دانی این اتفاق برای خیلی از خواننده ها افتاده است که بعد از اینکه کارش مورد استقبال مردم قرار می گیرد، تازه به فکر این می افتد که درصد بالایی از امتیاز کارهایش متعلق به تهیه کننده آلبوم است. من فکر می کنم بهترین راه حل برای اینگونه مسائل این است که انسان با این قضیه درست مواجه شود و اگر قراردادی را امضا کرده به امضای خودش احترام بگذارد و به آن پایبند باشد. اگر خواننده قراردادی که امضا کرده را درست نخوانده، نمی توان حق زیادی برای او قائل بود.چون از نظر قانونی باید ابتدا متن و مفاد قرارداد را به طور دقیق مطالعه می کرده و بعد پای آن را امضا می کرده است.»



حکایت امضایی که مشکلات زیادی در پی دارد


رضا صادقی شاید آخرین نمونه از خواننده هایی است که بعد از یک مدت طولانی همکاری با تهیه کننده اش، تصمیم گرفته مسیرش را تغییر دهد. رضا که کارش را از بندرعباس آغاز کرد و بعد برای پیشرفت در دنیای موسیقی به تهران آمد، در مورد قراردادهای عجیبی که بین خواننده ها و تهیه کننده منعقد می شود می گوید: «این مشکل هنرمندان نیست که چنین قراردادهایی را امضا می کنند. من رضا صادقی را فراموش کن، فکر کن من صادق رضایی هستم. من تازه وارد موسیقی شده ام و دورنمایی که در ذهنم دارم، دنیای اجرا و شهرت و محبوبیت و پول و آلبوم و ... است. آن روز اول فقط به یک چیز نگاه می کنم اینکه طرف مقابلم قطعا بیشتر حافظ منافع من هست. روز اول به من می گویند آقای یک امضا بیشتر نیست اما بعد که آن هنرمند به لطف خدا به جایگاه خوبی بین مردم دست پیدا می کند، آن یک امضا ممکن است مشکلات زیادی را برای او در پی داشته باشد.»

آقای مشکی پوش ادامه می دهد: «اشتباهی که بعضی از خواننده ها در امضای قراردادهای ترکمنچای می کننند به این دلیل است که می گویند، خب کار ما که به اصطلاح بگیر نیست اما وقتی با عنایت خدا روبرو می شوند و کارشان با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه می شود، تازه به این فکر می افتند که من پنج سال با فلان شرکت با شرایط ویژه ای قرارداد بسته ام. نکته جالب این است که به خاطر همین قراردادها، یکسری حواشی هم برای هنرمند به وجود می آید.»



راهکار: تشکیل صنف موسیقی


رضا صادقی در مورد راهکار این ماجرا هم می گوید: «دفترخانه موسیقیباید همت کند و چند وکیل قدرتمند را بیاورد و از هنرمندان پیشکسوتی که سال ها در این عرصه زحمت کشیده اند و با مشکلات زیادی هم روبرو بوده اند، جویای مشکلات شوند. از طرف دیگر حرف تهیه کننده ها را نیز بشنوند و در نهایت یک راهکار قانونی وضع کنند. در قرارداد من این بند می آید که رضا صادقی باید 500 میلیون سفته امضا می کنند و شاید یک عمر خودشان را گرفتار می کنند. به نظر من دفتر موسیقی باید به بحث قراردادها ورود داشته باشد.»

آقای مشکی پوش در مورد ایجاد صنف خوانندگان هم می گوید: «این آرزوی همیشگی من بوده که یک روز همراه با دوستان هنرمندم بنشینیم، صحبت کنیم تا به یک اتحادیه مستقل برای موسیقی تبدیل شویم. در این صنف یا انجمن می توانیم با مشورت یک وکیل قرارداد مناسبی را تنظیم کنیم و آن را به دفتر موسیقی تقدیم کنیم و بگوییم کاری که تو می خواستی انجام بدهی را ما انجام دادیم، تو فقط لطف کن و آن را به عنوان یک قانون اجرا کن. من خیلی خوشحال می شوم که این اتفاق بیفتد اما شرطش این است که همکاران و دوستان من همراه باشند.»

بهنام صفوی هم معتقد است بهترین راه حل برای عدم بروز مشکل در اینگونه قراردادها تفاهم بین خواننده و تهیه کننده است و به تماشا می گوید: «گاهی تهیه کننده و خواننده صحبت می کند و یک راه حل پیش پای خواننده می گذارد و مشکل حل می شود اما در نهایت خواننده باید به امضایی که کرده پایبند باشد و به تعهدات خود عمل کند.»

بهنام ادامه می دهد: «من به شخصه، در مورد قطع همکاری با تهیه کننده قبلی که با افتخار همکاری داشتم هم به دلیل حفظ رفاقت و دوستی، همه چیز را طبق روال مندرج در قرارداد انجام دادم و همه چیز با توافق و بدون مشکل انجام شد.»


ویدیو مرتبط :
قهر و آشتی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ماجرای ممنوع التصویری بازیگر «قهر و آشتی»



اخبار فرهنگی - ماجرای ممنوع التصویری بازیگر «قهر و آشتی»

گلایه شدید مهشید افشارزاده، بازیگر سریال «قهر و آشتی» از کارگردان آن. این بازیگر در گفتگویی از حاشیه های پشت صحنه این سریال، ماجرای ممنوع التصویری اش و سختی های ساخت فیلم «پنج ستاره» گفته است.د

از «بای سیکل ران» تا «قهر و آشتی». مهشید افشارزاده از آن فیلم تحسین شده تا این سریال، راه پرفراز و نشیبی طی کرده سه بار پشت دوربین قرار گرفته که «پنج ستاره» اش به زودی در سینماها اکران می شود. او این شب ها سریال «قهر و آشتی» را روی آنتن دارد و بالطبع بهانه خوبی است برای مرور کارنامه او. بخش عمده ای از فضای گفتگو اما تحت تاثیر حواشی سریال قرار گرفت. مستقیم و غیرمستقیم نام هایی به میان آمد که اگر صلاح دیدند، آمادگی درج گفته هایشان در همین صفحه فراهم است. خواست خانم افشارزاده این بود که حرف هایش بی کم و کاست چاپ شود و تاکید داشت: «الان فضایی ایجاد شده تا این حرف ها را بزنم. من و همکاران هم سن و سالم از این موار داشتیم که هیچ وقت به آن پرداخته نشده.»

پیشنهاد علی ژکان چه جذابیتی داشت که باعث شد بعد از چند سال دوری از تلویزیون آن را بپذیرید؟
- شخصا تمایل زیادی به بازیگری ندارم چون بدون تعارف پیشنهادها به گونه ای است که برای بازیگر محلی از اعراب ندارد. منتها آقای ژکان به من گفتند این سریال کاری دانشجویی است که توسط بچه های آموزشگاه خودشان نوشته شده. برای همین خواستم کمکی به آنها کرده باشم. داستان درباره شخصیت های متفاوت در یک آپارتمان مسکونی است که در نوع خود جذاب و جالب توجه بود. دیدم نقشی که پیشنهاد شده جای کار دارد و این هم دلیل مضاعفی شد که نقش را بپذیرم.

احتمالا فیلمنامه در فرآیند تصویری شدن جذابیتش را از دست داده، چیزی که الان دیده می شود نشانی از یک سریال سرپا و پرکشش ندارد.
- راستش بعد از اینکه پیشنهاد را پذیرفتم، مسائلی پیش آمد و خیلی زود از تصمیم پشیمان شدم. متاسفانه من بیش از حد به آقای ژکان اعتماد داشتم.

فیلمنامه تغییر کرد یا مشکل تان فرامتنی بود؟
- آقای ژکان در دانشگاه استاد ما بودند. من او را سال ها به عنوان انسانی محترم می شناختم، برای همین موقعی که قرارداد بستم به ایشان اعتماد کردم. ایشان گفتند نسخه دوم قرارداد فردا در اختیارتان قرار می گیرد. فردا و فرداهای دیگر آمد و نسخه قرارداد داده نشد. من به خاطر احترامی که برای ایشان قائل بودم نمی توانستم کار خاصی بکنم.

 

می گفتند دفتر من دور است و الان سر صحنه هستیم و با این بهانه های واهی دائم دادن قرارداد را عقب می انداختند. بعد که با تهیه کننده صوری (جعفر صمدی) صحبت کردم، گفتند شما سال ها است بیکارید و باید راضی باشید از اینکه نقش پر و پیمانی به شما پیشنهاد شده. باید قرارداد پایین ببندید چون این نقش ها به هر کسی داده نمی شود. گفتم بعد از سال ها استار بودن در سینمای ایران و بعد از یکدوره کم کاری این حرف برایم جای تعجب دارد. ایشان گفتند بودجه ما کم است و همکاری کنید. گفتم چون می خواهم برای استادم کار کنم گوشه ای از کار را می گیرم.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سریال قهر و آشتی


دلخوری شما از مبلغ قرارداد بود یا نداشتن قرارداد؟
- ندادن قرارداد یک بحث ماجرا است که همان ابتدا تبدیل به مسئله شد. بعدا و در طول کار، اتفاقات غیرحرفه ای اذیتم می کرد. آقای ژکان، بازیگران و افراد غیرحرفه ای را از آموزشگاه خودشان آورده بودند؛ از منشی صحنه، عوامل تدارک، دستیارهای کارگردان و ... همه غیرحرفه ای بودند. می دانید که در محیط حرفه ای رفتارها باید متناسب با آن محیط باشد؛ یعنی افراد حد خودشان را در رفتار و کلام می دانند.

 

می دانند چطور با یک بازیگر پیشکسوت برخورد کنند. این را برای خودم نمی گویم، برای همه پیشکسوت های جلو و پشت دوربین می گویم. در این سریال رفتارها اصلا حرفه ای نبود. متاسفانه آقای ژکان به عنوان ناخدای این کشتی که باید جلوی این رفتارها می ایستادند، با بچه هایشان جلسه می گذاشتند و می گفتند در عالم حرفه ای باید پر رو باشید، باید با عوامل تند صحبت کنید که حساب کار دستشان بیاید.

 

تازه آنها را تحریک می کردند که به بازیگر بگویید چرا دیر آمدی؟ و از این جور حرف ها؛ نمونه غیرحرفه ای گری های دیگر، ایراداتی بود که بعضی از خانم های بازیگر از گریم من می گرفتند و می گفتند چرا باید گریم و لباس ایشان اینجوری باشد و مال من جور دیگر؟ هیچ شناختی از این نداشتند که گریم، لباس، نوع بازی و حرف زدن یک کاراکتر با توجه به شخصیت پردازی که دارد، تعیین می شود نه اینکه من عنوان یک دختر 18 ساله در نگاه و حرکتم خودنمایی باشد و کارگردان نتواند آن را کنترل کند. نوع لحن صحبت کردن یک دختر 18 ساله در خانه غلط است و اصلا هدایت نمی شود.

ولی اینطور که ما شنیده این این بازیگر پیشنهاد خودتان بوده.
- بله آقای ژکان این بازیگر را به پیشنهاد خود من برای نقش دخترم انتخاب کردند ولی در طول کار، رقیبی برای من شده بود که چرا خانم افشارزاده اینطور لباس می پوشد، چرا نقش ایشان زیاد است؟ من گفتم مگر شما فیلمنامه را نخوانده ای؟ در داستان مشخص شده که نقش من زنی است که هم در خانه مسئولیت دارد، هم در اجتماع. یا می گفتند که دیالوگ ها باید بین ما تقسیم شود. در سینما و تلویزیون این مشکلات هست که هیچ کس جایگاه خود را نمی داند.

به عنوان یک بازیگر باسابقه باید این موارد را گوشزد می کردید.
- ایشان می گفتند شما چون فیلم ساخته ای می خواهی در کار کارگردان دخالت کنی، اتفاقا بدتر جبهه گیری می کردند. سر فیلم خودم خیلی ها پیشنهاد می دادند و اگر سازنده بود قبول می کردم. این که بگویی فقط حرف خودم، عین جزم اندیشی است. چطور می شود یک نفر عقل کل باشد؟ در طول کار از این رفتارهای آزاردهنده غیرحرفه ای زیاد دیدم. گریم و لباسم در طول کار تغییر کرد. به گریمور گفته بودند الکی پودر بزن و بگو گریم شده ای. زیر گونه هایم را تیره می کردند... یکی از بازیگران رفته بود شمال، همه عوامل از ساعت هفت صبح آفیش شده بودند، ساعت چهار آمد و تازه طلبکار بود که من قرارداد ندارم. خب این مشکلات از کجا می آید؟ مشکلات از آن بالا شکل می گیرد که هر کسی را به عنوان تهیه کننده انتخاب می کنند.

بالاخره موفق به دریافت دستمزدتان شدید؟
- یک مبلغ بسیار ناچیزی به من دادند. راستش آن موقع خجالت می کشیدم و به آقای ژکان نگفتم تا قراردادم را ندهید بازی نمی کنم. «پنج ستاره» را که می ساختم خیلی از بازیگران می گفتند تا قسطم پرداخت نشود سر کار نمی آیم اما من گفتم آقای ژکان دروغ نمی گوید. حجب و حیا باعث شد تنها یک شانزدهم دستمزدم را بگیرم. همچنان بهانه شان این است که تلویزیون پول ندارد.

اینجور مواقع ساده ترین تصمیم جدایی از گروه است. اگر شرایط تا این حد پیچیده بوده، چه اصراری به ادامه همکاری داشتید؟
- من از یک جایی دیگر ادامه ندادم. آن زمان می گفتند آقای صمدی تهیه کننده است. ایشان برادر شهید هستند و برای من احترام داشتند ولی خودشان متاسفانه حرمت نگه نداشتند و رفتارهای عجیبی سر صحنه از ایشان دیدیم. یک روز دستیار کارگردان جلوی دوربین ایستاده بود و دستیار تصویربردار به او تذکر داده بود. آنها مسائل شخصی شان را وسط کشیده و با هم درگیر شده بودند. ما جایی کار می کردیم که خانواده شهدا زندگی می کردند و طبیعتا زشتی اینگونه رفتارها دو چندان بود.

 

تهیه کننده به جای مصالحه شروع کرد به هتاکی و زدن حرف های بسیار زشت. آقای خسروشاهی تصویربردار سریال، محترمانه سرش را پایین انداخته بود و یک کلمه جواب نداد. آقای ژکان در آن لحظه غیبشان زد و مشخص بود جایگاه شان را به کسی دیگر سپرده بودند تا از زبان ایشان فحاشی کند و جایگاه فرهنگی خودشان خدشه ای نبیند. سروصداها که بلند شد، من داخل سالن بودم گفتم آقای صمدی خجالت آور است.

 

وقتی با آقای ژکان صحبت کردم، گفتند می توانم کاری کنم که برای همیشه از صحنه بازیگری فید شوید. بعد از آن مشکلات زیادی برای من از تهدید و مزاحمت های تلفنی و آزارهای روحی روانی پیش آمد که مطمئن هستم منشأ آن از طرف ایشان بوده. بعد از آن دیدم که دیگر نمی توانم با آقای ژکان ادامه دهم؛ برای همین گفتم صحبت های تلفنی را یک نفر دیگر بگوید و نقشم را حذف کنید.

«قهر و آشتی» ابتدا برای باکس ساعت شبانگاهی شبکه یک نبوده و طبعا با ملاک کیفی این باکس ساخته نشده. شما که قرار بود بعد از چند سال دوری از تلویزیون در سریالی بازی کنید این را می دانستید؟
- بله، گفتند ساعت هشت و نیم پخش می شود. البته می دانستم سریال های گروه اجتماعی خیلی کیفیت ندارند ولی همانطور که اشاره کردم قصدم کمک به آقای ژکان بود، ضمن اینکه از سریال زیاد تعریف کردند و حتی گفتند بازیگر مرد مجموعه خسرو شکیبایی آینده خواهد بود. متاسفانه اعتماد گاهی باعث ضرر می شود. بعدها شنیدم به خاطر رفتارهای بسیار بدی که آقای ژکان سر صحنه دارند، کمتر کسی با او کار می کند.

گفتگو درباره سریال کلا حاشیه ای شد و خود آقای ژکان باید جواب بدهند. کمی هم درباره علاقه تان به فیلمسازی صحبت کنیم. بعد از فیلم کوتاه تان 10 سال طول کشید تا «پنج ستاره» را بسازید. شرایط مهیا نبود؟
- باندبازی و ضابطه در کشورهای موسوم به جهان سوم حرف اول را می زند، برای همین بعضی ها یک شبه معروف می شوند و بعضی ها 10 سال طول می کشد تا فیلم بعدی شان را بسازند. سر «پنج ستاره» خیلی اذیت شدم، بعد از 10 سال با سرمایه شخصی که شوهرم جور کرده بود، می خواستند فیلم را از دستم دربیاورند و به مشاورم بدهند. ماجراهای فیلم مثنوی هفتاد من می شود.

برای آینده قرار است بازی کنید یا کارگردانی را ادامه دهید؟
- بعضی بازیگرها به خاطر مسائل پشت پرده این اقبال را دارند که از کارگردان های درجه یک پیشنهاد داشته باشند. من کارهایی که سوهان روح است را دیگر هرگز قبول نمی کنم. هر چند سال، یک فیلم بسازم کافی است.

ولی هنوز وزن بازیگری تان می چربد.
- بعد از مشکلاتی که آقای صدر عاملی برایم ایجاد کرد و ممنوع التصویر شدم هنوز هم اجازه نمی دهند پیشرفت کنم. فیلمم حتی در جشنواره فجر کاندیدا نشد. من سال 78 اولین فیلمم به نام «موریانه» را ساختم که جایزه بهترین فیلم اجتماعی را از خانه سینماگران جوان گرفت و در چند جشنواره دیگر هم نامزد بهترین فیلم شد.

 

این فیلم را به خواسته خانه سینما برای دریافت مجوز فیلمسازی ساختم، منتها بعدا گفتند براساس جدول امتیازبندی ما، شما امتیاز کافی را به دست نمی آورید. تعداد نامزدی فیلم و جوایزی که می گرفت ملاک امتیازدهی بود. برای همین سال 82 رفتم فیلم نود دقیقه «آغاز دوم» را ساختم که از جشنواره آینه و آفتاب اصفهان، جایزه بهترین فیلم را گرفت. باز هم گفتند امتیاز لازم را به دست نیاوردی، این بار بهانه مدرک داشتند و رفتم تدوین خواندم و با معدل بالای 19 شاگرد اول شدم.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سریال قهر و آشتی


در این فاصله فرصت بازی پیش نیامد؟
- چرا اتفاقا سریال «ترانه مادری» را ابتدا آقای سهیلی زاده به من پیشنهاد دادند که در نهایت فاطمه گودرزی بازی کرد. ساخت این سریال همزمان با امتحاناتم شده بود و نتوانستم بازی کنم. البته کافی است یکی بگوید به فلانی کار ندهید، به عسل بدیعی به خاطر ازدواج با آقای عرب نیا کار ندادند؟ همین مشکل را برای فریما فرجامی و محمدرضا گلزار و خیلی های دیگر به وجود آوردند. یک عده با هم ائتلاف می کنند و یک بازیگر را به یک بهانه بایکوت می کنند. همه شان هم لمپن اند، چون در سینما لمپنیزم کار را پیش می برد. اگر شما شارلاتان نباشی نمی توانی کارت را پیش ببری. این چه فضای فرهنگی است که ما داریم؟

اخبار فرهنگی - روزنامه هفت صبح