فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
لطفاً تاریخ را به «خاک و آتش» نکشید!
فیلم «خاک و آتش» یکی از ساختههای موسسه شهید آوینی در شرایطی با حمایت سازمان سینمایی وارد شبکه نمایش خانگی شده است که چند موسسه خصوصی باقیمانده در شبکه نمایش خانگی حاضر به خرید این اثر نشده و در نهایت با حمایت موسسه رسانههای تصویری این اثر به بازار عرضه شده است.
این فیلم که در شرایط سوءمدیریتی موسسه آوینی تولید شده است، ظاهرا فیلمی تاریخی است که به تاریخ میپردازد و داستان مبارزات مردم سیستان علیه استعمار انگلیس را دستمایه خود قرار داده است اما آنانی که فیلمنامه این اثر را تصویب کرده و از پول نفت صرف این اثر کردهاند ذرهای سواد تاریخی نداشتهاند.
گافهای اساسی فیلم در همان صحنه ابتدایی آغاز میشود جایی که افسر آلمانی با عیدو خان، رئیس قبیله بلوچ دیدار میکند. عیدو خان به او میگوید بلوچستان برای شما آلمانها ییلاق و هندوستان قشلاقتان است. در صورتی که اگر تاریخ خوانده باشید و تاریخ را بدانید در خواهید یافت در تاریخ 1916 و حتی 116 سال قبل از آن هم هیچ آلمانی در لباس نظامیگری پایش به خاک هندوستان نرسیده است. فیلم به نوعی تاریخنمایی مجعولی را رواج میدهد که تا سال 1916 ایران بویژه بلوچستان، مستعمره آلمانها بوده است و از آن پس انگلیسها وارد خاک بلوچستان شدهاند اما اصلا چنین چیزی نیست.
برادران سازنده ذرهای سواد تاریخی نداشتهاند و نمی دانستند قشون انگلیسی در سال 1800 پس از ورود به هندوستان از طریق مرز زمینی و آبی به بلوچستان رفت و آمد داشتهاند البته همزمان با آغاز جنگ جهانی اول تنشهای میان نیروهای انگلیس در بلوچستان با اهالی بومیشکل میشود. فیلم از جایی آغاز میشود که آلمانهای در حال کوچ از ایران هستند در صورتی که آلمانها نقش موثری در مبارزه علیه انگلیسیها در بلوچستان داشتهاند و شاید برای محدود کردن اثر، از اصل ماجرا کاستهاند و به حاشیه رمانتیک غیرموثر در درام افزودهاند.
قصه فیلم خاک و آتش در سال ۱۹۱۶میلادی میگذرد. تاریخ مورد اشاره تاریخی بسیار منطقی است اما جدال مردم بلوچستان با انگلیسیها بر سر حضور و احداث مرکز تلگراف نبوده است.
برای کشف جعلیات این فیلم کافی است تاریخ بلوچستان را در آن دوران مرور کنیم تا بدانیم که دستمایه جدال جی اند (قهرمان فیلم خاک و آتش ) با کلنل کیت و سایر افرادش در این فیلم ریشه تاریخی ندارد و به نوعی قهرمان تراشی خارج از تاریخ در این فیلم اتفاق افتاده است که به ریشه و پیرنگ داستانی صدمه اساسی وارد کرده است.
بلوچستان در زمان شروع جنگ جهانی اول به 2 منطقه مکران و سرحد تقسیم میشد. پس از انقلاب مشروطه و ضعف حکومت مركزی و كاهش نفوذ آن در نقاط دوردست كشور، در مكران «بهرامخان بارانزهی» حكومت میكرد. در منطقه شمالی یا ناحیه کوهستانی و مرتفع سرحد، قدرت در دست سردار «میرجنیدخان یاراحمدزهی» بود. قبایل عمده دیگر در این منطقه شامل قبیله گمشادزهی به رهبری سردار خلیلخان (هلیلخان)، قبیله اسماعیل زهی به رهبری جمعهخان (جُماخان) و قبیله ریگی به رهبری ابراهیمخان، عیدوخان و سردار تاجمحمد با طوایف متعدد دیگری چون ناروئی، گرگیج، براهوئی، کُرد، رخشانی، هاشمزهی، کهرازهی، تمندانی، ترشابی، سالارزهی، مرادزهی، کرم زهی و تیرههای کوچکتر از طریق وصلت یا اشتراک در قلمرو متحد بودند و در 3 قسمت اصلی سرحد اتحادیههای قدرتمندی ایجاد کرده بودند. ا
کثر قبایل سرحد نسبت به میرجنیدخان احترام زیادی قائل بودند و تقریباً رهبری او را بر همه منطقه قبول كرده بودند. اگرچه در مکران قدرت واقعی در دست میربهرامخان بود، اما سرداران متعددی همچون نوابخان بامری، سعیدخان نارویی و میربرکتخان جاسکی نیز قدرت قابل توجهی داشتند.
سرداران بلوچ ایرانی برخلاف سرداران بلوچستان شرقی کمتر تحت نفوذ یا کنترل حکومت استعماری بریتانیا در هند بودند و تقریباً نوعی سنت ضدانگلیسی میان بلوچهای این منطقه حاکم بود. بلوچهای سرحد، برخلاف بلوچهای مکران، وابستگی چندانی به کشاورزی و زمین نداشتند. رؤسای قبایل سرحد نیز قدرت و ثروت حاکمان مکرانی را نداشتند، زیرا فاقد اراضی غنی کشاورزی بودند که از طریق آن بتوانند کسب درآمد کنند. سرداران ناحیه سرحد در عوض با سازماندهی نیروهای قبیلهای خویش، روستاها و شهرهای اطراف را مورد حمله و تهاجم قرار میدادند.
پس از اینکه بریتانیا در جهت منافع خویش اقدام به تعیین حدود و تجزیه بلوچستان کرد، اراضی وسیعی را که متعلق به قبایل قدرتمند منطقه نظیر یاراحمدزهی، گمشادزهی و ریگی بود، در مناطقی چون «ماشکید» و «تهلاپ» از خاک ایران جدا کرد كه علاوه بر اینکه ضربههای شدیدی به اقتصاد آنان وارد شد، بسیاری از تیرههای قبایل فوق در 2 سوی مرز قرار گرفتند و با خط ترسیمی گلداسمید برای همیشه از همدیگر جدا ماندند بنابراین نوعی خصومت شدید نسبت به انگلیسیها در منطقه ایجاد شد.
مطالعات تاریخی روشن میسازد که جنگ جی اند برادرزاده عیدوخان از قبیله ریگی به هیچ وجه مبنای تاریخ واقعی نداشته است. جنگ بیشتر با انگلیسیها در سرحداتی که تعیین کرده بودند صورت میپذیرفت.
ضمن اینکه فتوای جهاد علمای منطقه و تحریكات عناصر آلمانی مرتبط با شیراز در حوادث سیستان مؤثر بود. در صورتی که در بطن اثر با وجود اینکه جی اند، سنی است اما در کنار یک روحانی شیعه به نام فقیر علی وارد جنگ میشود که در واقع وارد کردن این شخصیت و حضورش مبنای تاریخی ندارد.
از سوی دیگر نیروهای انگلیسی و نظامیان وابسته به آنها برای جلوگیری از نفوذ عوامل آلمانی به مناطق شرقی کشور و ورود به افغانستان، حلقه خاوری ایران یا كمربند شرقی ایران را كه به پلیس شرق نیز معروف شد، ایجاد كردند. بخش مهمی از حوزه عمل حلقه خاوری ایران، در مجاورت منطقه سرحد در بلوچستان ایران بود. انگلیسیها نیروهای فراوانی را در پاسگاههای «کَچِه» و «رَباط» که مرز مشترک منطقه سرحد با بلوچستان انگلیس و افغانستان محسوب میشد مستقر كرده بودند در صورتی که در فیلم نیروهای انگلیسی به تازگی وارد ایران شدهاند و هیچگونه جایگاهی برای استقرار نداشتهاند. شاید اگر نام قهرمان اصلی این فیلم جنید خان بود به واقعنمایی اثر بیشتر کمک میکرد، چرا که رهبر بلامنازع سرحد در این زمان، سردار جنیدخان یارمحمدزهی بود که دارای احترام زیادی میان قبیله خود و سایر قبایل منطقه بود.
و ای کاش به جای فقیر علی، ملا ملکشاه یکی از علمای دینی منطقه در این فیلم نمایش داده میشد. اتفاقا پرهیز از نمایش روحانیت اهل تسنن در این فیلم شرمآورترین اتفاقی است که میافتد. روحانیت اهل تسنن در این فیلم به صورت جدی نادیده گرفته میشود و جی اند، قهرمان فیلم مثل یک یاغی بر انگلیسیها میتازد در صورتی که اگر تاریخ را به صورت منطقی و پژوهشگرایانه مورد ارزیابی قرار دهیم درخواهیم یافت در پس هر شورشی علیه نیروهای اجنوی فتوای علمای دینی شیعی و سنی تاثیر عمدهای داشته است و با نادیده گرفتن روحانیت اهل تسنن ماهیت اثر به کل زیر سوال میرود.
یکی از علمای با نفوذ منطقه مولوی عبدالله سربازی، قاضیالقضات بلوچستان بود که در قضیه حمله به افسران سیاسی بریتانیا در منطقه «مند» نقش مستقیم داشت و در فتوایی که در همه بلوچستان منتشر شد، اعلام کرد انگلیسیها کافر هستند و هرگونه کمک به آنها را حرام شمرد. دلیل صدور این فتوا این بود كه شماری از بومیان به استخدام انگلیسیها درآمده بودند. اینجا سوالی که درباره تاثیرگذاری سینما و مدیریت فرهنگی پیش میآید سوال همیشگی و بیپاسخ اهالی رسانه است.
اگر آقایان درباره حضور استمعار انگلیس میخواستند فیلمی پروپاگاندایی بسازند و اگر مدیران فرهنگی ما واقعا مدیر بودند نقش قیام برجسته اهل تسنن را پررنگ نمایش میدادند و فیلم باکیفیتی میساختند و در سراسر کشورهای عربی به صورت رایگان پخش میکردند (فیلمهای ایرانی اجازه نمایش در کشورهای عربی را ندارند و این هم از بیتدبیری مدیران فرهنگی ما در 30 سال گذشته است).
در هر صورت فیلم خاک و آتش فاقد پشتوانه پژوهشی تاریخی است و نه فیلمنامه موثری دارد و نه دریافت تاریخی خوبی از قیام بلوچها ارائه میکند؛ حتی دیالوگها و دستمایه داستان بسیار ضعیف است و در هر صورت تلاش مدیران موسسه آوینی تنها به این ختم میشود که محمد قهرمانی نامش به عنوان تهیهکننده در تیتراژ فیلم باشد. او هم در دوره مدیریتی در این موسسه جز خسران باقی نگذاشت و این موج سوءمدیریت، در این نهاد ظاهرا ارزشی
ویدیو مرتبط :
خاموش کردن آتش با خاک ریختن لودر در سیستان و بلوچستان و نبود آتش نشانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
8 آتشسوزی فراموش نشدنی تاریخ
8 آتشسوزی فراموش نشدنی تاریخ
آتش سوزی همیشه ترسناک بوده است و در صورت بزرگ بودن می تواند تلفات بسیار زیادی را نیز به جا گذراد. همچنین به غیر از آسیب های جانی، خسارات مالی بسیار زیادی را نیز وارد می کند. در این مطلب به برخی از آتش سوزی های معروف دنیا اشاره می کنیم.
** بوستون
در سال 1872 یکی از بزرگترین آتش سوزی های تاریخ و البته پرهزینه ترین آتش سوزی که در طول تاریخ آمریکا رخ داده است به وقوع پیوست. در این آتش سوزی که جنوب منطقه بوستون را فرا گرفت مناطق کاری و تجاری این شهر سوخته و بسیاری از سرمایه های مردم از بین رفت. این باعث شد تا فقر بخش اعظمی از شهر را فرا بگیرد. بسیاری از مردم شغل خود را از دست دادند و عده ای نیز دیگر حتی خانه برای زندگی کردن نداشتند. از آن پس شهر بوستون به آتش نشانی و ایستگاه های قابل قبول مجهز شد. در این آتش سوزی 776 ساختمان نابود شد.
** لندن
پایتخت انگلستان تا به حال چندین بار در آتش سوخته است و تلفات بسیاری بر جای گذاشته است اما در سال 1666 بار دیگر این شهر آتش گرفت ولی تفاوتی بسیار خاص با دیگر آتش سوزی ها داشت. این آتش سوزی تنها 6 نفر را به کام مرگ کشاند و حتی 90 درصد شهر را نیز نابود کرد. این آتش سوزی که به خاطر فراموش کاری یک شاگرد نانوا درخاموش کردن تنور رخ داد باعث شد تا تمام جوانب طاعون از بین برود و مردم بار دیگر شهر را روی یک محیط کاملا پاک ساختند. این آتش سوزی کمک بسیاری به علم کرد از این رو خیلی خرابی های آن به چشم نیامد.
** شیکاگو
شاید یکی از فراموش نشدنی ترین آتش سوزی های تاریخ در شیکاگو رقم خورده باشد جایی که درسال 1871 به دلیلی نامعلوم بیشتر شهر نابود شد. در آن زمان 17 هزار ساختمان از بین رفت و باعث شد تا 90 هزار نفر بی خانمان شوند. شهر شیکاگو پس از این حادقه دچار مشکلات بسیاری شد و زمستان سختی نیز در همان سال به مردم بی خانمان رسید. تنها شانسی که مردم این شهر داشتند سرعت کم آتش در گسترده شدن بود زیرا تنها 300 نفر به دام آتش افتاده و جانشان را از دست دادند. این آتش سوزی همچنین باعث شد تا شهری مدرن بر روی شهر قدیمی ساخته شود.
** رم
شاید کمتر کسی باشد که داستان آتش سوزی رم را نشنیده یا مطلبی در مورد آن نخوانده باشد. در میان داستان ها کتاب ها گفته می شود نرون پادشاه روم باستان این شهر را به آتش کشید تا در غروب آفتاب بتواند آهنگ غمگین بنوازد اما این موارد هیچگاه ثابت نشده است و در کتاب های اصلی تاریخ نیز اشاره به آن ها نشده است. به هر حال این پادشان خونخوار تصمیم گرفت این آتش را راهی برای از بین بردن مذهبیان مسیحی کند و افراد بسیاری را در آتش سوزاند. گفته های تاریخی حاکی از ان است که این آتش سوزی برای مدت 5روز و نیم شهر را سوزاند و بیش از نیمی از شهر را کاملا با خاک یکسان کرد.
**سانفرانسیسکو
یکی از بزرگترین آتش سوزی های دنیا در سال 1906 و در سانفرانسیسکوی امریکا رخ داد. این آتش سوزی بیش از 25 هزار ساختمان در 490 بلوک را بلعید و تلفات بسیار زیادی نیز از خودش به جای گذاشت.
آمار کشته شدگان در این آتش سوزی در حدود سه هزار نفر بود و علت آن نیز انسان و طبیعت شناخته شد. پس از اینکه یکی از سنگین ترین زمین لرزه ها در تاریخ آمریکا در این شهر رخ داد آتشی به وجود آمد و پس از آن به علت از بین رفتن منابع آب و کم تجربه بودن آتش نشان ها این حادثه گسترش پیدا کرد و نیمی از شهر را از بین برد.
**ویسکانسین
درست در همان موقع که آتش بزرگی در "شیکاگو" به وجود آمده بود، 100 ها کیلومتر دورتر آتش بزرگتری در حال شعله ور شدن بود که عده بسیار کمی از آن با خبر بودند. این آتش سوزی که یکی از مرگبارترین حوادث در تاریخ آمریکا شناخته می شود در یکی از مناطق آمریکا به نام "ویسکانسین" رخ داد و در آن بیش از سه هزار و 500 نفر جان خودشان را از دست دادند.
در این حادثه بیش از 1700 نفر از اهالی روستای پشیتگو در آتش سوختند و هیچگاه بقایای ان ها پیدا نشد. عده ای هم که در حال فرار از آتش بودند به رودخانه رفتند و برخی نیز در آن غرق شدند.
**هالیفکس
این اتش سوزی با اینکه وسعت بسیار زیادی داشت اما چون در دوران جنگ اتفاق افتاد خیلی کسی از ان با خبر نشد. این آتش سوزی در یکی از جزیره های کانادا رخ داد. این در حالی است که این اتفاق به عنوان بزرگترین حادثه اتفاق افتاده به دست بشر شناخته می شود.
اتفاق زمانی رخ داد که یک کشتی باری در اسکله این شهر برای بارگیری مهمات پهلو گرفت و پس از پر شدن بر اثر اشتباه های انسانی این مهمات ها که تخمین زده می شود بیش از 3 تن بوده اند منفجر می شوند. در این حادثه بیش از هزار نفر کشته و نزدیک به 9 هزار نفر دیگر نیز مجروح می شوند. همچنین نیمی از شهر نیز در این آتش سوزی از بین رفت.
**توکیو
اتش سوزی توکیو نیز علتی مانند سانفرانسیسکو داشت و همه چیز دست به دست هم داد تا این فاجعه به وجود آید. یک زلزله بسیار قوی آن هم در زمان ناهار که بسیاری در حال اشپزی بودند رخ داد این باعث شد تا آتش خیلی سریع رشد کند. همچنین تسونامی حاصل از زلزله نیز مزید بر علت شد و تلافت بیشتری را به جای گذاشت.
بر اساس آمارها بیش از 142 هزار نفر در این حادثه آتش سوزی جان خودشان را از دست دادند و همچنین با تخریب شدن 570 هزار خانه نزدیک به 1.9 میلیون نفر نیز بی خانمان شدند. این حادثه به عنوان یکی از بزرگترین فجایع در تاریخ ژاپن و دنیا به شمار می رود.
منبع:yjc.ir