فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

فیلم هایی در ستایش جوانی


جوانی سوژه ای خوب و تمام نشدنی برای داستان پردازی و فیلم سازی است؛ به ویژه وقتی در تقابل با سالخوردگی و زوال قرار می گیرد و هزاران مفهوم فرامتنی و تلویحی را به اثر ادبی یا هنری اضافه می کند.

هفته نامه چلچراغ - مریم عربی: جوانی سوژه ای خوب و تمام نشدنی برای داستان پردازی و فیلم سازی است؛ به ویژه وقتی در تقابل با سالخوردگی و زوال قرار می گیرد و هزاران مفهوم فرامتنی و تلویحی را به اثر ادبی یا هنری اضافه می کند. به نظر می رسد سینمای هالیوود هم مثل صنعت سینمای بسیاری از کشورهای دیگر دنیا به موضوع جوانی و دغدغه های مرتبط با این سن و سال علاقه مند است و هر چیز از جنس جوانی و شادابی و جذابیت و قدرت را به شدت تحسین می کند، طبیعی است که این رویکرد باعث تولید سالانه محصولات متنوعی با محوریت شخصیت های جوان و جذاب شود و هر ساله چهره های متفاوت تر و پیچیده تر و جذاب تری از جوانان مقابل چشم مخاطب ترسیم کند.

با نگاهی به محصولات تصویری آمریکایی شاید بتوان این طور برداتشت کرد که برخلاف فرهنگ شرقی که در آن بر احترام به سالمندان و سالخوردگان تاکید شده، فرهنگ آمریکا تا حد زیادی کهن سالی را مترادف با زوال و نازیبایی می داند. تمایل افراطی سلبریتی های هالیوودی به جوان ماندن را می توان گواهی بر این ادعا دانست.

هر چند در قوانین دولتی آمریکا موارد قابل توجهی برای تسهیل زندگی سالمندان وجود دارد و امکانات ویژه ای از سوی دولت برای این گروه سنی در نظر گرفته شده، سینمای آمریکا اما با تمام وجود برای جوان ماندن و پرداختن به سوژه های جوان پسند و استفاده از شخصیت های جوان دست و پا می زند.

همین نگاه است که باعث می شود در بسیاری از تولیدات تلویزیونی و سینمایی آمریکایی پیرمردها و پیرزن ها را به عنوان موجوداتی دست و پاگیر و ناخوشایند ببینیم که جنبه های منفی و نفرت انگیز شخصیت شان بیشتر از جنبه های مثبت وجودی شان خودنمایی می کند. در یک کلام می توان ادعا کرد برخلاف سینمای ایران که عموما از جوانان تصاویری سرخورده، مبهوت، بلاتکلیف و افسرده حال نشان می دهد، بسیاری از تولیدات تصویری آمریکا در نکوهش پیری و ستایش جوانی و زیبایی ساخته شده اند.
همین جایگاه ویژه دلیلی شد برای آن که در ادامه نگاهی بیندازیم به شاخص ترین محصولات تصویری هالیوود در سال گذشته میلادی با محوریت جوانی.

Silicon Valley

زندگی با نابغه های جوان

فیلم هایی در ستایش جوانی!

داستان زندگی کارآفرینان جوان و موفق حوزه آی تی همیشه برای جوانان جالب بوده است؛ همان هایی که کارشان را از گاراژهای تاریک خانه هایشان شروع می کنند و از روابط اجتماعی گریزانند. سال های اول جوانی شان در اضطراب آزمون و خطای ایده های درخشان شان سپری می شود و از مناسبات مرسوم هم سن و سالان خود چیز زیادی سر در نمی آورند. سریال «سیلیکون ولی» داستان همین جوان هاست. این کمدی زندگی شش جوان را روایت می کند که استارت آپی را در سیلیکون ولی راه اندازی می کنند.

پخش این سریال از سال 2014 در شبکه HBO شروع شده و دو فصل از آن پخش شده و فصل سوم هم از آوریل 2016 پخش می شود. اگر ایده راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی را در سر دارید، یا از آن بچه درس خوان های عشق کامپیوتری هستید که سبک زندگی شما زمین تا آسمان با هم سن و سالان تان فرق دارد، تماشای ماجرای این جوانان عجیب و غریب ساکن سیلیکون ولی قطعا برای تان جالب و الهام بخش است.



Youth

نزاع جوانی و سالخوردگی

فیلم هایی در ستایش جوانی!

«جوانی» کمدی – درامی است از کارگردان ایتالیایی پائولو سورنتینو با بازی مایکل کین و هاروی کیتل. کین نقش آهنگساز بازنشسته ای را بازی می کند که به همراه نزدیکترین دوستش برای تعطیلات به سوییس سفر کرده است. داستان فیلم ماجرای نزاع سالخوردگی و جوانی؛ گذشته و آینده، زندگی و مرگ و تعهد و خیانت است.

نشریه رولینگ استون این فیلم را «مراقبه ای مطبوع با همراهی هنر و سالخوردگی» توصیف کرده است. سایت راجر ایبرت منتقد مشهور نیز «جوانی» را فیلمی ضد مرثیه سرایی معرفی کرده است که کاراکترهای آن عواطفی پیش پا افتاده را تجربه می کنند؛ خودشیفتگی، غرور و عذاب وجدان، اما در نهایت متوجه می شوند که جهان بینی شان به خاطر شرایطی که در آن قرار گرفته اند، محدود شده است. شاید نشود «جوانی» را یک اثر درخشان و ماندگار سینمایی نامید اما این فیلم سوال های کلیشه ای اما جذابی را مطرح می کند که فکر کردن به آنها همیشه برای دوستداران سینما جذاب و لذتبخش بوده است.



Following

جذابیت مرگبار آلن پو

فیلم هایی در ستایش جوانی!

فرض کنید چه می شود اگر نظام سینمایی بخواهد یک تمدن با فرهنگ جدید را بر مبنای آثار مکتوب و حال و هوا و فلسفه زندگی یک نویسنده خاص و محبوب آمریکایی خلق کند یا حداقل یک خرده فرهنگ یا کالت بسازد که از دستگاه فلسفی و ایدئولوژی و جهان بینی یک نویسنده محبوب پیروی می کند.

این، تقریبا همان اتفاقی است که درباره سریال «پیروی» افتاده است. این سریال که از سال 2013 از شبکه FOX در حال پخش است، برای خلق خرده فرهنگ خود از آثار ادگار آلن پو، نویسنده مشهور قرن نوزدهمی استفاده کرده است. آلن پو به خاطر داستان های کوتاه کارآگاهی، مرموز و وهم انگیز خود مشهور است و افشا نشدن حقیقت مرگ رازآمیز این نویسنده هم به مرموز شدن و جذابیت بیشتر او کمک کرده است. به عبارتی پکیج آلن پو برای ایجاد یک کالت و جذب جوانان، کامل است.

در این سریال گروهی از جوانان به سرکردگی یک استاد ادبیات با شخصیتی جذاب و کاریزماتیک و با الهام از شخصیت و فلسفه نوشته های آلن پو، یک خرده فرهنگ جنایتکارانه به راه انداخته اند.

نوشته های آلن پو متون مقدس این جوانان است، آنها قتل را عملی مقدس و متعالی می دانند و آداب و مراسمی را هم بر مبنای داستان های جنایی او تولید کرده اند و هنگام ارتکاب جنایت، ماسکی مشابه چهره آلن پو را بر صورت می گذارند.

همانطور که از شواهد و قراین برمی آید، همه چیز برای تولید یک سریال سرگرم کننده و جوان پسند مهیا شده است. هر چند پخش سریال بعد از پایان فصل سوم در می 2015 متوقف شده اما داستان اصلی سریال در همین فصل به سرانجام می رسد و کنسل شدن ساختش چیزی از ارزش های آن کم نمی کند.



Suits

جاه طلبی شرافتمندانه

فیلم هایی در ستایش جوانی!

«سوتز» یک سریال حقوقی است که پخش آن از سال 2011 شروع شده و همچنان ادامه دارد. داستان سریال درباره جوان نابغه ای است که حافظه ای عجیب و غریب دارد اما به دلایلی نتوانسته تحصیلات دانشگاهی اش را ادامه بدهد و به رویایش که فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد است برسد، با این حال دست تقدیر او را به سمت استخدام در بزرگترین شرکت حقوقی نیویورک سیتی هدایت می کند.

«سوتز» را می توان کلاس درسی دانست که راز بقا در دنیای بی رحم کسب و کار با به تماشاگرانش آموزش می دهد. داستان فیلم درباره خشونت بی رحم فضای کاری فوق حرفه ای آمریکاست که نبوغ و فارغ التحصیلی از بهترین دانشگاه های دنیا هم برای موفقیت در آن کافی نیست.

ماندن و موفق شدن در این فضا اصول و تکنیک های پیچیده ای دارد و افراد را در شرایط متناقض و ناخوشایندی قرار می دهد که هر کسی می تواند از آن جان سالم به در ببرد. به این مسئله خط داستانی جذاب و شخصیت پردازی های حساب شده و اصولی را هم اضافه کنید که «سوتز» را به یک سریال ایده آل برای تماشا کردن تبدیل می کند.

تا حالا پنج فصل از این سریال پخش شده و چون هر فصل از این سریال شامل بیش از 15 قسمت حدودا 45 دقیقه ای است، انتخابی خوب برای پر کردن اوقات فراغت تعطیلات به شمار می رود.



Young & Hungry

کلیشه جوانی و سرخوشی

فیلم هایی در ستایش جوانی!

سریال بین هایی که عاشق سیت کام های کلاسیک مثل «فرندز» و «چیرز» و «سینفیلد» هستند و دوست دارند آخر شب ها از آن کمدی های 20 دقیقه ای سبک آمریکایی ببینند که حتما از تماشای «جوان و گرسنه» لذت خواهند برد. این سریال با وجود اسم عجیب و غریب و بی معنی اش بسیار سرگرم کننده است. داستان درباره عشق میان یک جوان ثروتمند یا به قول معروف «میلیونر دات کام» و آشپز جوانش است که آرزو دارد در کارش پیشرفت کند.

این سریال همه کلیشه های مرسوم کمدی رمانتیک ها را دارد؛ لج و لج بازی های دو دل باخته، دریافت پیشنهاد کاری در شهری فرسنگ ها دورتر، دوستی ها و پنهان کاری ها و هر کلیشه دیگری که به فکرتان می رسد. با این حال جای تعجب است که همچنان این کلیشه های جذاب را می بینیم و از تماشای عاشقانه ها و دوستی ها و دشمنی های این جوانان زیبا لذت می بریم. تا به حال دو فصل از این سریال کمدی پخش شده و فصل سوم آن در فوریه 2016 پخش خواهد شد.



Brooklyn

یک عاشقانه آرام

فیلم هایی در ستایش جوانی!

فیلم «بروکلین» داستان یک دختر جوان مهاجر ایرلندی در دهه 1950 نیویورک است که در عشق دچار سردرگمی می شود. شخصیت اصلی فیلم به دنبال آن است تا در دوران آیزنهاوری آمریکا آینده اش را بسازد.
نشریه رولینگ استون این فیلم را بهترین و فریب انگیزترین فیلم عاشقانه سال توصیف کرده. نشریه ورایتی هم درباره این فیلم این طور نوشته است: «بروکلین شکل جدیدی از رمان های ویکتوریایی است که زندگی دختری جوان مردد در عشق را به شکلی تازه روایت می کند.»



Sense 8

انتخاب سال

فیلم هایی در ستایش جوانی!

«حس هشتم» را بسیاری از کارشناسان تلویزیونی بهترین سریال سال 2015 می دانند؛ شاهکار جدید واچوفسکی ها با همکاری تام تیکور، کارگردان مشهور فیلم Run Lola Run و اثری مدرن تولید شبکه نتفلیکس. داستان سریال ماجرای هشت جوان است از جنسیت ها، نژادها و ملیت های مختلف که همگی به دلایل مرموزی از قدرت ارتباط درونی با هم بهره مند شده اند و گاه و بی گاه خود را در جایگاه تک تک آن هفت نفر دیگر می بینند.

داستان به تناوب از ایالات متحده آمریکا به هندو کره جنوبی و آلمان و نایروبی و بعضی جاهای دیگر می رود. هم نوع تصویربرداری و هم تعداد کشورهایی که در آنها تصویربرداری انجام شده باعث غنای بصری سریال شده است و باقی نکات هم همانطور که از ترکیب تیم کارگردانی انتظار می رفت، در سطح بالایی قرار دارند.

اما از نظر محتوایی باید گفت که روح اسرارآمیز واچوفسکی ها به وفور در سراسر سریال جریان دارد. نگاه خاص، چند لایه و هیجان انگیز سازندگان سریال به فلسفه و به زندگی، برای دوستداران این نگاه در جای جای سریال تعبیه شده و لذتی زیاد را برای بیننده در بر دارد. البته بد نیست بگوییم که اگر به دنبال محصولات تصویری آسان گیر و سرراست و سهل الهضم هستید، سراغ این سریال نروید. فهم داستان پیچیده و روابط تو در توی سریال مقداری حال و حوصله می طلبد که خب طبعا در همه نیست. از طرفی هم بیننده باید حواسش به درجه سنی سریال و روابط عجیب و بعضا بی ارتباط به فرهنگ ما هم باشد.

در این سریال خارق العاده، روابط ظریف انسانی با حضور شخصیت های چند بعدی، با حال و ملموس گسترش می یابد و از کلیت اثر، یک سمفونی باشکوه و رنگارنگ و از جنس زندگی امروز می سازد.

ایده اصلی سریال هم آنقدر جذاب و نو هست که یک سریال بین امروزی با تجربه انواع و اقسام سریال ها را هم درگیر خود می کند و یک سریال باز واقعی می داند که این کم حرفی نیست! خلاصه این که اگر وسوسه شدید این سریال را ببینید، بهتر است از همین حالا خودتان را برای تماشای یک شاهکار ماتریکس وار آماده کنید.


ویدیو مرتبط :
فیلم بسیار زیبای ستایش پارت دوم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فیلم هایی در ستایش سینما یا علیه سینما



اخبارفرهنگی - فیلم هایی در ستایش سینما یا علیه سینما

گزارشی درباره فیلم هایی که در ستایش، در حاشیه یا علیه سینما ساخته شده اند.

سینما هنوز هم پدیده مرموزی است حتی اگر بخش عمده ای از این رمز و راز امروزه به لطف وایبر و فیس بوک و اینستاگرام و نشریات مختلف برای مردم عیان شده باشد. این مرموزی به «جذابیت» آراسته است و پس برای فیلمساز چه سوژه ای بهتر از این؟

از وقتی که این هنر میان توده ها راه یافت، فیلمسازان به اشکال مختلف از آن به عنوان موضوع محوری فیلم شان استفاده کرده اند؛ گاهی در مدحش، گاهی در ذمش و گاهی در حاشیه اش.

«حاجی آقا اکتور سینما» سردمدار این جریان است که خواست از قدرت این هنر و پتانسیل نهفته پرده بردارد. مسعود کیمیایی دلبسته آن است و همیشه مواظب قداست سینما بوده. نمونه متاخرش «متروپل»... روز سینما را بهانه کرده ایم تا فیلم هایی که عناصر سینما در آنها تشخص داشته را مرور کنیم.

در اتفاقی جالب، قرابت موضوع این پرونده محدود به روز سینما نیست و با اکران سال هم پیوند دارد: کیمیایی در «متروپل» سینما را مکانی محترم و مقدس دید و حامد محمدی در «فرشته ها با هم می آیند» بازیگری را عامل خوشبختی قهرمانش. رضا عطاران با «رد کارپت» گوشه ای جدید از دغدغه عاشقان سینما را نشان داد و تاکید کرد که عشق نسل جدید دیگر رفتن از این دفتر به آن دفتر برای فیلم ساختن نیست و سودای همکاری با جیم جارموش و اسپیلبرگ دارند.

داستان «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» دوئل زن و شوهری است که در یک فیلم همبازی شده اند. «امروز» هم گوشه ای کمرنگ از راز سینما را تصویر می کند که البته به داستان محوری فیلم راه نمی یابد.

حاجی آقا آکتور سینما/ 1312
کارگردان: آوانس اوگانیانس
نسبت فیلم با سینما: این فیلم صامت در ستایش سینما است. ارجاع آن به بدگمانی بخشی از جامعه درباره این هنر است و کارگردان از این طریق می خواهد قدرت فیلم و سینما را نشان دهد. او حاجی آقا را به طور مخفیانه در موقعیت بازی قرار می دهد و در نهایت او با تماشای فیلم به سینما به عنوان «یکی از ابزار تربیت و تذهیب اخلاق عمومی» اعتقاد پیدا می کند.
اوگانیانس از سینما به عنوان یکی از مظاهر مدرنیته یاد می کند که گریزی از آن نیست و باید به خدمت جامعه و مردمانش دربیاید. به زعم بسیاری «حاجی آقا آکتور سینما» بهترین فیلمی است که در ستایش سینما ساخته شده.

اخبار,اخبارفرهنگی,فیلم هایی در ستایش سینما

رضا موتوری/ 1349
کارگردان: مسعود کیمیایی
نسبت فیلم با سینما: بیشترین ارجاع به سینما را می توان در آثار مسعود کیمیایی ردیابی کرد. در «رضا موتوری» وجه دیگری را شاهد هستیم که اینجا قهرمان فیلم یک سیاهی لشگر زیر بازارچه است و شغلش فیلم بری سینما. جای رضا که خود را به دیوانگی زده با یک نویسنده عوض می شود و رضای آس و پاس و دست کج، پا به زندگی اشرافی می گذارد.
کیمیایی به زبان سینما می خواهد بگوید خود زندگی یک فیلم است و آدم ها بازیگرانش. کنایه کیمیایی درباره وضعیت سینما هم در این دیالوگ مشهور و قابل تامل است، جایی که رضا می گوید: «اون موقع 10 تا سینما یه فیلم می ذاشتن اما وقتی من باز دو مرتبه رفتم سراغ دزدی که سینماها هر کدومشون تنهایی فیلم نشون می دادن.»

شبح کژدم/ 1365
کارگردان: کیانوش عیاری
نسبت فیلم با سینما: کیانوش عیاری علاقه اش به سینما و حاشیه های آن را به وضوح در «شبح کژدم» نشان داد. حتی جایی گفته فیلم حدیث نفس خودش هم بوده، وقتی که برای ساخت فیلم از این دفتر به آن دفتر می رفته ولی تهیه کننده ای پیدا نمی کرده. در «شبح کژدم» نیز قهرمان فیلم وقتی سرمایه گذار و تهیه کننده ای برای تبدیل فیلم کوتاه (و موفقش) به اثری بلند پیدا نمی کند، تصمیم می گیرد آن را در زندگی واقعی اجرا کند. از آن سو بازیگر فیلمش هم از اینکه قرار است از شر سیاه لشگری و کتک خوری رها شود، با فیلمساز همراه می شود.
عیاری در این نماها هم کنایه ای به پشت صحنه بی رحم سینما می زند. بعد از تمرین مکرر فیلمساز و بازیگرش، فیلمنامه طرد شده را در عالم واقعی اجرا می کنند و با سرقت از طلافروشی و فرار از تله، هم آمال قهرمان فیلم را محقق می کنند هم آرزوی فیلمسازی خود را. اینجا هم سینما و زندگی به هم پیوند خورده.

اخبار,اخبارفرهنگی,فیلم هایی در ستایش سینما

میکس/ 1378
کارگردان: داریوش مهرجویی
نسبت فیلم با سینما: داریوش مهرجویی وقتی خواست به طور پررنگ به سینما بپردازد با شیوه خودش «میکس» را ساخت و همه را نواخت. این فیلم در دسته آثاری قرار می گیرد که در مذمت سینما ساخته شده اند. البته برخی از عنوانی لطیف تر استفاده می کنند و معتقدند «میکس» روایتی از سختی های فیلمسازی در ایران است.
مهرجویی در این فیلم به همه کنایه زد، از همکاران فنی مثل تدوینگر و آهنگساز تا دستگاه نظارتی و خود کارگردان. به منتقدان و خبرنگاران متلک انداخت و گوشه چشمی به سلیقه پایین آمده تماشاگران هم داشت. به حاشیه سینما و اختلاف زن و شوهری هم اشاره کرد و خلاصه خستگی اش را اینگونه به تصویر کشید.

ستاره ها/ 1384
کارگردان: فریدون جیرانی
نسبت فیلم با سینما: فریدون جیرانی با ساخت سه گانه ستاره ها به حاشیه های این هنر ورود پیدا کرد. «ستاره می شود»، «ستاره است» و «ستاره بود»؛ آخری البته به اکران راه نیافت و به طور مستقیم وارد شبکه نمایش خانگی شد. جلد اول ادای دینی است به فراموش شدگان سینما. به بازیگری که پس از سال ها دوری حالا قرار است نقشی کوتاه بازی کند اما اعتماد به نفس ندارد. فیلم به خوبی مفهوم بی رحمی سینما را به تصویر می کشد و در عین حال به زندگی هنرورها (سیاهی لشگرها) ورود می کند.
«ستاره است» مشکلات چهره بودن را نشان می دهد و «ستاره بود» باز هم روی بی رحمی سینما تاکید می کند. جیرانی در این فیلم ادای دینی می کند به سرنوشت تلخ روح انگیز سامی نژاد هنرپیشه دختر لر.

اخبار,اخبارفرهنگی,فیلم هایی در ستایش سینما

وقتی همه خوابیم/ 1387
کارگردان: بهرام بیضایی
نسبت فیلم با سینما: «وقتی همه خوابیم» اشاره مستقیم و بی پروایی به زد و بندهای پشت صحنه سینما دارد. بهرام بیضایی با این فیلم به نوعی نشان داد که چه موانعی بر سر راه فیملسازی اش قرار دارد. بیضایی با شبیه سازی تهیه کننده فیلم با حمید اعتباریان بر او تاخت و این تهیه کننده را عامل نافرجامی «لبه پرتگاه» دانست.
بعد از اکران فیلم در جشنواره، خیلی ها بر بیضایی خرده گرفتند و شیوه او در پرداخت عریان به حواشی سینما را نپسندیدند. اعتباریان مدت ها سکوت کرد و بعدا در گفتگویی پاسخ بیضایی و دلیل نافرجامی را عنوان کرد و خود بیضایی را مقصر دانست.
به هر حال اینکه کارگردان کارکشته و صاحب سبک سینمای ایران اینگوه علیه بی رحمی سینما فیلم بسازد از آن اتفاقاتی است که هنوز برای خیلی ها هضم نشده باقی مانده است.

کلاس هنرپیشگی/1390
کارگردان: علیرضا داودنژاد
نسبت فیلم با سینما: «کلاس هنرپیشگی» از جنبه های مختلف تاویل بردار است. داودنژاد با گرد آوردن فامیل، فیلمی ساخت در ستایش سینما و قدرت این هنر. او ماجرای التهاب قیمت سکه و اختلاف فامیل بر سر فروختن یا نفروختن خانه برای تبدیل به سکه را سوژه فیلم کرد.
داودنژاد در این فیلم مرز خیال و واقعیت را می شکند. فیلم با حرف های خود او خطاب به اعضای خانواده اش درباره چگونگی بازی جلوی دوربین شروع می شود. اولین نشانه ای که کارگردان به ما می دهد، تشبیه صحنه فیلم با زندگی است. یعنی ما داریم بازی می کنیم؛ پس خودمان باشیم و نقاب بر چهره نزنیم.
کارگردان دارد با این شیوه به نوعی ادای دین به سینما هم می کند. تب سکه و طلا در جامعه بالا گرفته. هر کس به روشی ابراز نظر می کند. داودنژاد زبان سینما را انتخاب می کند؛ سینما که راست ترین دروغ است.

اخبار,اخبارفرهنگی,فیلم هایی در ستایش سینما

دیگر فیلم ها
دو فیلم با یک بلیت/ کلوز آپ/ ناصرالدین شاه آکتور سینما/ سوپراستار/ دعوت/ سلام سینما/ شرم/ سینما سینما است/ گل چهره/ نون و گلدون/ گرندسینما/ شهرت/ توفیق اجباری/ سفر به چزابه/ پیشنهاد پنجاه میلیونی/ پله آخر

اخبارفرهنگی - روزنامه هفت صبح