فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

فریبا متخصص: کاری نمی‌کنم که باعث پشیمانی‌ام شود



اخبارفرهنگی و هنری,خبرهای فرهنگی و هنری,فریبا متخصص

نقش‌آفرینی در آثار بی‌کیفیت در آینده باعث پشیمانی خواهد شد.

فریبا متخصص بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در خصوص علت گزیده‌کاری و کم‌رنگ بودنش در حیطه سینما گفت: همکاری و نقش‌آفرینی در آثاری که از کیفیت بالایی برخوردار نیست، در آینده منجر به پشیمانی می‌شود. پشیمانی که به طور قطع به حیطه هنری شما ضربه خواهد زد. پس به این جهت که ندامت به سراغم نیاید و پرونده هنری‌ام خدشه‌دار نشود، ترجیح می‌دهم در کارهای بی‌کیفیت کار نکنم. در این راستا فیلمنامه حرف اول را می‌زند که باید از آن تبعیت کرد.

وی در مورد جدیدترین فعالیت خود بیان کرد: در حال حاضر مشغول بازی در سریال 13 قسمتی به نام «قرعه» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد هستم که برای عید نوروز آماده می‌شود و به احتمال فراوان از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد.

این بازیگر درباره نقش خود در سریال «قرعه» اظهار داشت: در این مجموعه که رگه‌های طنز اجتماعی دارد، نقش زنی به نام «نصرت» را بازی می‌کنم که در محله‌ای قدیمی کار قرعه‌کشی انجام می‌دهد و خانم‌ها را برای این کار دور خود جمع می‌کند و اتفاقاتی در ادامه رخ می‌دهد.

وی در خصوص هم بازی‌های خود در این مجموعه تلویزیونی عنوان کرد: با بازیگران حرفه‌ای چون حمیدرضا آذرنگ، هدایت هاشمی، پرستو  گلستانی و ... هم بازی هستم که رابطه‌ کاری خوبی با هم داریم.

وی ادامه داد: تا به حال شش قسمت از این سریال فیلمبردای شده؛ اما آماده نمایش نیست. چون بخشی از کارهای فنی آن باقی مانده است .

این بازیگر از علت‌ همکاری با برزو نیک‌نژاد گفت: نیک‌نژاد را از سال‌های دور می‌شناسم و از طرفی  به کیفیت کار او واقف هستم. وی کارگردانی با اخلاق حرفه‌ای و کار بلد است. بیشتر آثارش خوش ریتم بوده و خودش کاملا بر آنها  نظارت دارد. تمام این عوامل باعث همکاری من با نیک‌‌نژاد شد.

متخصص در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره دیگر فعالیت‌های هنری خود در زمینه بازیگری خاطرنشان کرد:  تئاتری به نام‌ «طپانچه‌خانه» کار کردم که قرار است، اواخر تابستان و به کارگردانی شهاب‌الدین حسینی اوایل پاییز در تئاتر شهر اجرا برویم. از بازیگران تئاتر می‌توانم به آرش فلاحت پیشه، ندا مقصودی و... اشاره  کنم.

 

اخبار فرهنگی و هنری - باشگاه خبرنگاران


ویدیو مرتبط :
شوخی مهران مدیری با فریبا متخصص با بازیگر معروف سینما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چراعاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی



 

 

 

 

 

چراعاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

 

 

عقل درلغت ازعقال و پای بند شتر ماخوذ است وچون خرد ودانش مانع رفتن طبیعت به سوی افعال ذمیمه شود لهذا خرد و دانش را عقل گویند . رویه عقلا و هوشمندان همواره براساس تعقل و دوراندیشی استوار است . اطراف و جوانب امور را قبلا از نظر می گذرانند ، پست وبلند و زیروبم هر امری را در بوته سنجش و آزمایش قرار می دهند و سپس دست به کار می شوند تا اگر زیان وضرری معنا و مادتا برآن مترتب باشند در مقابل عمل انجام شده قرار نگرفته انگشت ندامت و پشیمانی به دندان نگیرند و بر گذشته افسوس و حسرت نخورند. در غیراین صورت اطلاق عنوان عاقل بر چنان افرادی دور از عقل واندیشه خواهد بود .

داستان شورانگیز زلیخا نسبت به یوسف پیغمبر به قدری مشهور و زبانزد خاص وعام است که همه کس کم و بیش به آن واقف است . یوسف صدیق فرزند یعقوب و راحیل بر اثر حسادت برادرانش در چاه افتاد و مالک بن دعر که با کاروانش از آن سوی می گذشت وی را نجات داده به عزیز مصر قطیربن رحیب یا فوطیفرع که در زمان سلطنت ریان بن ولید فرعون مصر می زیست به قیمت قابل توجهی فروخت . عزیز مصر یوسف را به خانه برد و به همسرش زلیخا گفت :« او را گرامی بدار. شاید روزی از او بهره برگیریم و وی را به فرزندی بپذیریم زیرا در ناصیه اش اصالت و گوهر و نجابت ذاتی کاملا هویداست.» زلیخا که خود فرزند نداشت در پرورش و تربیت یوسف همت گماشت تا به حد کمال رسید ولی زیبایی و جذابیتش چنان محرک و خیره کننده شده بود که دل و جان زلیخا را به یغما برد واورا ازاوج غرور و نخوت به حضیض زبونی و بیچارگی کشانید .

زلیخا برای تحریک یوسف که از ارتکاب گناه امتناع داشت و مخصوصا حاضر نبود نسبت به ولی نعمت خود عزیز مصر خیانت کند به هر وسیله ای متوسل شد و« جامه ای ازخز و دیبا به قامتش برید و کمرهای مرصع از گهرهای درخشان و تاجهای مذهب به عدد سیصد و شصت برایش مهیا ساخت . هر روز به دوشش خلعتی نو می انداخت و تاجی تازه بر فرقش می آراست . خوردنیهای گوناگون از سینه مرغ و مربای خوشگوار وشربت ناب و مغز بادام آماده می کرد تا یارش به هر چه میل کند حاضر سازد . شبها از دیبا و حریر برایش بستر می ساخت . و ازهر دری با وی سخن می گفت .

ولی یوسف پارسا و پرهیزگار با وجود آنکه درعنفوان جوانی و غرورجوانی می زیست طنازی و عشوه گری زلیخا و آن همه امکانات را نادیده شمرد و نور تقوی و صفای ایمان چنان بر او هی زد که بدون ترس و تامل دست رد بر سینه زلیخا نهاد . زلیخا چون از همه طرف راه چاره و کامجویی را مسدود دید به اخافه و ارعاب یوسف برخاست و با حربه تهمت و افتراء ، شوهرش عزیز مصر را بر آن داشت که او را در سیاهچال جای دهد تا شاید رنج و شکنجه زندان بر سر راهش آورد و مسئول دلداده اش زلیخا را اجابت کند ولی خلف صدق یعقوب وسلاله ابراهیم خلیل به خانه جدید گام نهاده خوف زندان را در مقابل خوف و مشیت الهی به هیچ گرفت و در آن چهار دیواری تنگ وتاریک نیز به هدایت و ارشاد زندانیان و ترغیب و دلالت آنان به قبول توحید و پرستش خدای یگانه و احراز ملاهی ومناهی پرداخت .

هر روز وساعتی که سپری می شد زلیخا به انتظار انصراف تصمیم و بازگشت محبوب بود ولی سالها گذشت ویوسف همچنان مانند کوهی استوار در چهار گوشه زندان باقی ماند و اوقات را به عبادت پروردگار وهدایت و ارشاد زندانیان گمراه مصروف داشته ازاینکه از کید ومکر زلیخا و سایر زیبارویان مصری رهایی یافت خدا را شکر می گذارده است .

اینجا بود که زلیخا از کرده پشیمان شد و از اینکه یوسف را به زندان انداخت انگشت حسرت و ندامت به دندان گزید و زلیخای آشفته را درغم فراق معشوق و هجران دلداده اش بی تاب و نالان ساخت به قسمی که خواب و خوراک وآسایش از وی سلب گردید و نشاط جوانی و زیباییش به زشتی و کراهت گرایید . بعضی از شبها از دوری یوسف بی تاب می شد که با دایه وفادارش در تاریکی شب به زندان می رفت و در گوشه ای آن قدر محبوبش را نظاره می کرد که سپیده صبح می دمید و آن گاه به خانه باز می گشت .

اگر چه زلیخا پس از رهایی یوسف از زندان و فوت همسرش مشمول وعنایت الهی قرارگرفته به فرمان خدا و با اعاده همان زیبایی و طنازی دوران جوانی به وصال محبوب رسید . ولی آن حسرت وندامت اولیه که ناشی از عدم تعقل ودوراندیشی بود بعدها به صورت ضرب المثل درآمده در افواه ملل و اقوام مختلفه مورد استشهاد و تمثیل قرار گرفت .