فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
عود؛ سازی فراموش شده
گفتوگو با مجید ناظمپور، نوازنده و پژوهشگر موسیقی
ساز عود اگرچه در تركیب موسیقی ایرانی نقش بسزایی دارد، اما همیشه بحث ایرانی یا عربی بودن آن داغ بوده است.
در حالی كه بسیاری از علاقهمندان موسیقی این ساز را با نغمههای عربی میشناسند، اما شواهد تاریخی حكایت از آن دارد كه عود در دورههای مختلف تاریخی توسط نوازندگان ایرانی نواخته میشده است.
از همین روست كه در سالهای اخیر برخی از نوازندگان این ساز از جمله مجید ناظمپور با ارائه پژوهشها، شركت در سمینارها و برپایی كنسرتهای متعدد در كشورهای مختلف سعی در اثبات ایرانی بودن این ساز داشتهاند.
با وی گفت و گویی درباره این ساز و حاشیههایش داشتهایم كه در زیر میآید.
شما از جمله هنرمندانی هستید كه برای بالا بردن و ارتقای ساز عود تلاشهای زیادی كردهاید. ریشه تاریخی این ساز به چه زمان و مكانی میرسد و در طول تاریخ چه تغییراتی پیدا كرده است؟
عود تغییرات زیادی در طول 5 هزار سال عمر خود داشته كه بیشتر به 2 دسته تقسیم میشود؛ یكی تغییرات در فیزیك ساز مثل شكل، ظاهر، نوع صدادهی و ابعاد آن و دیگری تغییر در شیوه نوازندگی این ساز.
البته این ساز در طول تاریخ در كشورهای مختلف استفاده شده و هر قومی به نسبت نیازی كه از آن داشته و نیز جنس موسیقی و فرهنگ موسیقایی خودشان با آن برخورد كردهاند. در كشور ما نیز سبك نوازندگی عود در طول زمان دستخوش تغییر شده است.
امروز چگونه میتوانیم متوجه تغییرات در این ساز مثلاً در هزار سال پیش شویم؟
به جز اطلاعاتی كه كتابهای قدیمی به ما میدهند، تصاویری هم از صدها سال پیش باقی مانده است كه از تغییر در شكل، ابعاد، شیوه نوازندگی و فرم به دست گرفتن این ساز حكایت دارد.
آیا میتوان گفت به خاطر این موضوعات است كه خیلیها معتقد به غیر ایرانی بودن این ساز هستند؟
متأسفانه دلیل عمدهاش همین است، چرا كه در دیگر كشورها بر خلاف ایران از این ساز به وفور استفاده میشود.
بالاخره خاستگاه ساز عود كجاست. میتوان در این باره حكم قطعی داد؟
9 نظریه معروف در مورد خاستگاه عود در دنیا از طرف پژوهشگران موسیقی مطرح شده و هر كدام زادگاه این ساز را به یكجا نسبت داده است. من در كتابی كه برای تاریخچه این ساز با نام داستان بربط یا تاریخ 5 هزار ساله عود تألیف كردم كه هماكنون زیر چاپ است و به زودی توسط فرهنگستان هنر منتشر میشود، تمام این نظریات را با توجه به اسناد تاریخی و علمی نقد رد و در نهایت نظریه ایرانی بودن این ساز را مبتنی بر آثار تاریخی كه از دوران مختلف به دست ما رسیده، ارائه كردهام. در این نظریه كاملاً ثابت شده كه این ساز ایرانی است یعنی اگر ما همه آثار باستانی دورههای مختلف تاریخی را در همه سرزمینها و كشورها مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم این ساز با این شكل و ظاهر امروزی محصول ذهن و بلوغ ایرانیها در دوره ساسانی است و از ایران به كشورهای دیگر رفته است.
دلایل شما برای ایرانی بودن این ساز چیست؟
دلایل من مبتنی بر اسناد تاریخی است. اگر نگارگریهای روی ظروف قدیمی و كتب قدیمی كه در مورد این ساز وجود دارد را بررسی كنیم و دورههای مختلف تاریخی را با هم مقایسه نماییم، متوجه میشویم این ساز در ایران اختراع شده و از ایران با این شكل و ظاهر امروزی به كشورهای دیگر رفته است.
چرا كشورهای عربی از عود در اركسترهایشان زیاد استفاده میكنند، ولی در ایران ما شاهد چنین چیزی نیستیم؟
با بررسی سازهای زهی دیده میشود كه عود از یك ساختار كامل و جامعی برخوردار است به این دلیل كشورهای دیگر به كمال و امكاناتی كه این ساز به آنها میدهد، پی بردهاند و از آن بخوبی استفاده میكنند. ولی در ایران متأسفانه امكانات این ساز هنوز خوب معرفی نشده و به طور خیلی محدود با این ساز برخورد و از آن استفاده میشود به گونهای كه ما شاهد تكنوازیهای كم و نیز عدم حضور این ساز در گروهنوازیها هستیم.
این كمكاری تقصیر چه كسی است،؛ آهنگساز یا نوازنده؟
متأسفانه آهنگسازان امكانات این ساز را نمیشناسند و نمیتوانند نقش خوب و برجستهای به این ساز در اركستر دهند بر این اساس همیشه پشت اركستر مخفی شده است.
شما در این سالها پژوهشهای خیلی زیادی انجام دادهاید، فكر میكنید این پژوهشها چقدر در معرفی این ساز به كشورهای دیگر و ثابت كردن ایرانی بودنش موثر بوده است؟
من فعالیتام برای معرفی این ساز در داخل و هم خارج از ایران بوده است. به گونهای كه در خارج از كشور در همه جشنوارهها و سمینارهایی كه در مورد این ساز برگزار میشود شركت و در خصوص ساز عود صحبتهایی را ارائه و كنسرتهایی را برگزار میكنم. در ایران نیز در شهرها و دانشگاههای مختلف سعی در معرفی این ساز دارم و تلاشم این است كه تاریخچه و شیوه نوازندگی صحیح عود را به همگان ارائه دهم.
آخرین كاری كه هماكنون در حال انجام دارم یك برنامه 50 قسمتی به نام داستان بربط در رادیو فرهنگ است كه حدود 30 قسمت آن تا به حال پخش شده. در این 50 برنامه در مورد شیوههای نوازندگی، تاریخچه این ساز، مكاتب عودنوازی و... در دنیا صحبت كرده و خواهم كرد.
گویا یكسری تغییرات هم در شیوه نوازندگی این ساز اعمال كردهاید. در این خصوص هم توضیح دهید؟
من بعد از كسب فیض از محضر اساتید داخل كشور و بعد از پی بردن به وسعت این ساز و عدم استفادهاش در ایران، به كشورهای دیگر سفر كردم و با مكاتب مختلف عودنوازی آشنا شدم. بعد از اینكه تكنیكهای مختلفی را در كشورهای متعدد آموختم سعی كردم برای نوازندگی این ساز شیوهای پیدا كنم كه هم برای جامعه جهانی قابل قبول و هم اینكه متناسب با آن معیارها و اصالتهای موسیقی ایرانی باشد. در واقع شیوهای كه هم اكنون ساز میزنم مخلوطی از تكنیكهای جهانی و امروزی و مبتنی بر اصالتهای موسیقایی ایران است.
آیا این تغییرات باعث نمیشود مخاطبان صدایی متفاوت از صدای عود را بشنوند؟
بستگی دارد ما صدای عود را چه گونه تعریف كنیم. اگر بخواهید بگویید صدایش همانی است كه ما قبلا از آن در ایران شنیدیم، عودنوازی من آن ذهنیت را نمیدهد، ولی اگر بخواهید صدایی از این ساز با توجه به امكاناتش بشنوید، من با اطمینان این ادعا را دارم كه صدای ساز من اینگونه و مبتنی بر اصول نوازندگی جهانی است.
در صفحات موسیقی باقی مانده از 70 یا 80 سال گذشته صدای عود را نمیشنویم. به نظر شما آیا ما آن زمان نوازنده نداشتیم یا محوریت ساز عود در گروهنوازی مطرح نبوده است؟
در بررسی صفحات قدیمی به این مساله میرسیم كه در آن دوران ما نوازنده عود در ایران نداشتیم و اگر هم داشتهایم به خاطر محدودیتهایی كه سامانههای ضبط موسیقی داشتند، امكان ضبط صدای عود فراهم نبوده، بر این اساس نوازندگان بیشتر از سازهایی استفاده میكردند كه صدای رسایی داشته و سامانههای مكانیكی ضبط قدیمی بتوانند صدای آنها را ضبط كنند. ما صدای ساز عود را در صفحات قدیمی نمیشنویم تا زمانی كه استاد اكبر محسنی برای دومین بار این ساز را وارد ایران كرد و آن را زنده نمود، ولی در دوره بعد یعنی در دورههای صفحات گرام جدید، آثار خوبی از استاد عبدالوهاب شهیدی در قالب تكنوازی و نیز همراهی با آواز دیده میشود.
به نظر میرسد موسیقیای كه با عود اجرا میشود بیشتر سازی است تا آوازی. به نظر شما آیا ساز تنها قابلیت سازی را دارد یا آوازی آن هم میتواند مطرح باشد؟
برای اینكه این ذهنیت بوجود نیاید اخیرا من كارهای جدیدی را كه ساختم خودم آنها را با آواز نیز اجرا میكنم. درواقع یكی از اهداف این كار نشان دادن قابلیت همراهی این ساز با آواز است.
در حال حاضر با توجه به مهجور بودن این ساز در ایران، آموزش آن چقدر اصولی انجام میشود و جوانها چقدر گرایش به یادگیری دارند؟
متاسفانه مدرسان عود در ایران نوازندگانی هستند كه قبلا تار و سهتار مینواختهاند و عود را نیز با همان تكنیك تار و سهتار آموزش میهند كه به نظرم این كاملا اشتباه است. البته بتازگی میبینم كه جوانهای تهران و حتی شهرستانها بیشتر به این ساز علاقهمند شدهاند كه باعث خوشحالی است.
اما همچنان مخاطبان موسیقی ایرانی چندان علاقهای به آن ندارند.
اگر ما امروزه مخاطب كمی برای تكنوازی عود داریم، دلیلش براین است كه بجز چند نوازنده معروف مثل استاد جلیل شهناز، فرهنگ شریف، كسایی و... ما نوازندگانی را كه بتوانند با سازشان یك نفر را جذب كنند، كم داشتهایم.
این ذهنیت همیشه در مورد سازهای عود و بربط وجود داشته كه در واقع یكی هستند، نظر شما به عنوان پژوهشگر موسیقی چیست؟
این دو ساز با هم متفاوت هستند. بربط فعلی ایرانی همان بربط دوره ساسانی است كه براساس اشكال و ابعادی كه روی ظروف قدیمی بر جای مانده، دارای كاسه كوچك و دسته بلندتری نسبت به عود است. در واقع از حیث ابعاد این سازها با هم متفاوت هستند. البته از نظر نواختن و نوع صدادهی نیز عود امروزی كه بیشتر در كشورهای عربی استفاده میشود با بربط ایرانی تفاوت دارد.
منبع: jamejamonline.ir
ویدیو مرتبط :
شاهكاری از عود نوازی عود استاد فرید الأطرش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حکم سجده و تشهد فراموش شده
سجده و تشهدی را که انسان فراموش کرده و بعد از نماز، قضای آن را بجا می آورد باید تمام شرایط نماز؛ مانند پاک بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهای دیگر را داشته باشد.
اگر سجده ی تشهد را چند دفعه فراموش کند مثلا یک سجده از رکعت اول و یک سجده از رکعت دوم فراموش نماید باید بعد از نماز قضای هر دو را با سجده های سهوی که برای آنها لازم است بجا آورد و لازم نیست معین کند که قضای کدام یک از آنها است .
اگر یک سجده و تشهد را فراموش کند احتیاط واجب آن است که هر کدام را اول فراموش کرده، اول قضا نماید و اگر نداند کدام اول فراموش شده باید احتیاطاً یک سجده و تشهد و بعد یک سجده دیگر بجا آورد یا یک تشهد و یک سجده و بعد یک تشهد دیگر بجا آورد تا یقین کند سجده و تشهد را به ترتیبی که فراموش کرده قض نموده است .
اگر به خیال این که اول سجده را فراموش کرده اول قضای آن را بجا آورد و بعد از خواندن تشهد یادش بیاید که اول تشهد را فراموش کرده احتیاط واجب آن است که دوباره سجده را قضا نماید و نیز اگر به خیال این که اول تشهد را فراموش کرده اول قضای آن را بجا آورد و بعد از سجده یادش بیاید که اول سجده را فراموش کرده بنابر احتیاط واجب باید دوباره تشهد را بخواند.
اگر بین سلام نماز و قضای سجده یا تشهد کاری کند که اگر عمدا یا سهوا در نماز اتفاق بیافتد نماز باطل می شود مثلا پشت به قبله نماید ،باید قضای سجده و تشهد را بجا آورد و نمازش صحیح است .
اگر بعد از سلام نماز یادش بیاید که یک سجده از رکعت آخر را فراموش کرده باید قضای سجده ای را که فراموش کرده بجا آورد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد چه کاری که نماز را باطل می کند کرده باشد یا نه و اگر تشهد رکعت آخر را فراموش کرده باشد باید قضای تشهد را بجا آورد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
اگر بین سلام نماز و قضای سجده یا تشهد کاری کند که برای آن سجده سهو واجب می شود مثل آن که سهوا حرف بزند باید سجده یا تشهد را قضا کند.
اگر نداند که سجده را فراموش کرده یا تشهد را، به احتیاط واجب باید هر دو را قضا نماید و هر کدام را اول بجا آورد اشکال ندارد و باید یک بار سجده سهو نیز بجا آورد.
اگر شک دارد که سجده یا تشهد را فراموش کرده یا نه واجب نیست قضا نماید.
اگر بداند سجده یا تشهد را فراموش کرده و شک کند که پیش از رکوع رکعت بعد بجا آورده یا نه، احتیاط واجب آن است که آن را قضا نماید.
کسی که باید سجده ی تشهد را قضا نماید اگر برای کار دیگری هم سجده سهو بر او واجب شود باید بعد از نماز، سجده یا تشهد را قضا نماید بعد سجده سهو را بجا آورد.
اگر شک دارد که بعد از نماز قضای سجده یا تشهد فراموش شده را بجا آورده یا نه چنانچه وقت نماز نگذشته باید سجده یا تشهد را قضا نماید و اگر وقت نماز هم گذشته بنابر احتیاط واجب باید سجده یا تشهد را قضا نماید.