فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

صنایع‌دستی بویین‌زهرا در یک نگاه



 

 

صنایع‌دستی بویین‌زهرا در یک نگاه

 

شهرستان بویین‌زهرا در جنوب دشت قزوین و در فاصله 50 کیلومتری از شهر قزوین قرار دارد. مرکز آن شهر بویین‌زهرا و دارای شش بخش به نام‌های مرکزی، آبگرم، آوج، دشتابی، رامند و شال و 14 دهستان و حدود 320 آبادی است.
این شهرستان با وسعتی حدود 6 هزار کیلومتر مربع و جمعیتی نزدیک به 148هزار نفر از شمال به شهرستان قزوین و البرز، از جنوب به استان‌های مرکزی و همدان، از شرق به استان تهران و از غرب به شهرستان تاکستان محدود می‌شود.
سابقه سکونت در شهرستان بویین‌زهرا بر اساس آثار به دست آمده، به قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد. دشت قزوین دارای تمدنی کهن است که در لابه‌لای صدها تپه باستانی این منطقه، می‌توان تمدن دیرینه‌ای با بیش از 9 سال را مشاهده کرد.
آثار کشف شده از جنس طلا، برنز و سفال با نقوش شطرنجی و نقاشی حیوانات از حیث تنوع و تناسب در شکل و رنگ آمیزی، جزو نمونه‌های ارزنده سفال پیش از تاریخ در این منطقه است.
زلزله‌هایی که در این منطقه رخ داده در تاریخ و سکونت مردمان آن تاثیر بسیاری داشته است.
از جمله مراکز دیدنی این شهرستان، می توان به برج‌های دوگانه خرقان، کاروانسرای محمدآباد، کاروانسرای آوج، کاروانسرای هجیب، سایت تاریخی سگزآباد، تپه زاغه و تپه قبرستان اشاره کرد.
وجود کاروانسراها و تپه‌های تاریخی، اهمیت این منطقه را در تجارت و قرار داشتن در منطقه‌ای پر رفت و آمد و گذرگاه ارتباطی شهرهای مختلف به اثبات می‌رساند، به طوریکه گذر راه تاریخی ابریشم از این شهرستان محرز است.
از جمله هنرها و صنایع‌دستی شهرستان بویین‌زهرا به طور عمده می‌توان به قالی‌بافی و گلیم‌بافی اشاره کرد. بافت قالی و گلیم از دیرباز در این منطقه رواج داشته و تا حدودی رونق خود را تا به امروز حفظ کرده است. نزدیکی این منطقه با مناطق مرکزی ایران، تاثیرپذیری نقوش و دستبافته‌‌ها را بیشتر نشان می‌دهد.



گلیم‌بافی

منطقه دشتابی دارای گلیم‌های منحصر به فردی است که به نام بزرگترین روستای آن، ارداق گلی یا گل ارداق نامیده می‌شود. این نقش بسیار شبیه نقوش گلیم‌های بیجار، خمسه و شاهسون است. تقریباً در تمامی خانه‌های منطقه دشتابی و به ویژه ارداق، گلیم وجود دارد.
گلیم در این منطقه، «کیلیم» خوانده می‌شود و تکنیکی که در بافت آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، بافت دورو، چاک‌دار و منحنی است. اکثر دارها در این منطقه به صورت افقی و از جنس فلز است. از مشخصات این گلیم‌ها می‌توان به به کاربردن رنگ‌های زنده، تند و مکمل در کنار هم اشاره کرد. نقوش برگرفته از طبیعت و محیط زندگی، پیکره‌های انسانی و طرح‌های پرندگان و گیاهان است.
در گلیم ارداق کمتر به نقوش هندسی بر می‌خوریم. پراکنده‌بافی، بافت نقوش متعدد و درهم ریختگی نقش مایه‌ها و آرایش نامتقارن در گلیم‌بافی آنها رایج است. نقوش منحنی و تعدد حاشیه در این گلیم‌ها مشاهده می‌شود و از اسامی معروف نقوش گلیم ارداق می‌توان به عروسک (غلچاق)، سرمه‌دان (ترساگل)، آلماگل، ستاره، سه‌حوض، امین آغان و ... اشاره کرد.



ژنده گلیم

در این منطقه همچنین نوع خاصی از گلیم به نام ژنده گلیم رواج دارد. در بافت این نوع گلیم از تکه پارچه‌های نخی کهنه که به صورت نوارهای یک سانتی‌متری بریده شده استفاده می‌شود.
این گلیم از استحکام بسیار بالایی برخوردار است و معمولاً به عنوان پادری روی ایوان خانه‌های روستایی استفاده می‌شود. از نظر بافندگان، این نوع گلیم ارزش چندانی ندارد و معمولاً به صورت راه راه‌های رنگی بافته می‌شود، اما ذوق بافندگان، این گلیم را بی‌نصیب نگذاشته، به طوریکه گاهی گلیم‌های ژنده منقوش نیز مشاهده شده است.
هرچند این گلیم ارزش مادی زیادی ندارد، اما بافت آن به ذوق و تفکر صرفه‌جوی هنرمندان این منطقه اشاره دارد که از کوچکترین و کمترین مواد استفاده کرده و به اقتصاد خانواده خود کمک کرده‌اند.



قالی‌بافی
بافت قالی در اکثر روستاهای بویین زهرا رایج بوده و در حال حاضر نیز از رونق خوبی برخوردار است. در گذشته بافت قالی‌های روستایی و ذهنی بافت رواج بسیاری داشته، ولی در چند سال اخیر بافندگان قالی زیر نظر کلرفرما به بافت قالی‌هایی با نقوش قم و تبریز روی آورده‌اند.
قالی‌های ذهنی بافته شده در این منطقه به لحاظ طرح و رنگ بسیار متنوع‌اند و در برخی نقوش با نقوش گلیم‌های این منطقه تشابه دارند. در عمده قالی‌ها رنگ سیاه و قرمز به کار رفته است و نقش حوض و انواع نقوش گیاهی و پرندگان در متن قالی دیده می‌شود.
بافندگان این منطقه بر این باورند که روز جمعه برای شروع بافت روز مناسبی نیست و یا به عبارتی شگون ندارد. در جهیزیه عروس گلیم دست بافت جزئی جدایی ناپذیر بوده که هنوز هم این رسم پابرجاست.



سایر صنایع‌دستی استان
بافت جاجیم به صورت راه راه در گذشته در اکثر مناطق این شهرستان رواج داشته که متاسفانه بافت آن رو به فراموشی است. از سایر صنایع‌دستی شناسایی شده در این منطقه می‌توان به حصیربافی، بافتنی‌های سنتی، آهنگری سنتی، ساخت ادوات چوبی، زیورآلات سنتی، رودوزی‌های سنتی، قلاب‌بافی، گیوه‌بافی، گچبری و ... اشاره کرد.
به طور کلی شهرستان بویین زهرا از غنی‌ترین مناطق در حوزه صنایع‌دستی استان قزوین شناخته می‌شود، هرچند وقوع چندین زلزله در این منطقه به ویژه زلزله سال 1341 و زلزله اخیر در آوج باعث آسیب‌های جدی و مهاجرت بسیاری از افراد به شهرهای مجاور شده است، اما وجود روح هنرمندانه در این مناطق باعث شده که هنرهای بومی به دست فراموشی سپرده نشوند و امید است بتوان با برنامه‌های ترویجی، در حفظ هنرهای این منطقه گام موثری برداشت.

منبع: chtn.ir


ویدیو مرتبط :
صنایع دستی در یک نگاه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

صنایع دستی همدان



 

 

 

صنایع دستی همدان

 

قالیبافی: قالی بافی در سطح کشور به واسطه دوام و استحکام آن مشهور است ولی به نظر می رسد قالی بافی در استان مذکور از پیشینه ای طولانی برخوردار نباشد برای صحبت در این زمینه تنها از یک مدرک مستند می توان کمک گرفت و آن نوشته های سیسیل ادواردز نویسنده کتاب قالی ایران است و نوشته است :" صنعت قالیبافی در شهر همدان در قرن اخیر پیشرفت کرده است. هیچ مدرکی مشعر بر این که این حرفه قبل از سال 1912 م برابر با 1291هجری شمسی در این ناحیه وجود داشته در دست نیست.

بدون تردید هنگامی که در سال 1912 م (1291 ه . ش ) بار اول از این شهر دیدن کردم حتی یک دستگاه قالیبافی در این شهر وجود نداشت. در سال 1912 م (1291 ه . ش ) در خانه ای که به این منظور اجاره شده بود، هشت دستگاه قالیبافی به کار افتاد و بدین ترتیب اولین کارگاه قالیبافی همدان شروع به کار کرد." اهمیت قالیبافی استان همدان از این نظر است که میزان محصول قالیچه های ارزان و متوسط آن بیشتر از سایر نواحی قالیبافی است . نقشهای قالی که در همدان جهت بافت استفاده می کردند، بغیر از چند تایی که نقشه کشهای همدانی طراحی می کردند، اغلب متعلق به شهر های دیگر بود و خود شهر همدان نقشه بخصوص ندارد. نقشه های رایجی که قالیبافان همدان از آن استفاده می کردند عبارت بودند از : خاتم شیرازی، اصفهان، جوزان، اژدر، دست دلبر، شکاری، ماهی و ... که نقشه ماهی با طراحیهای گوناگون بیشتر از همه بافته می شود. به هر حال یکی از صنایع دستی پررونق و معروف و مشهور همدان از قدیم تا کنون قالی بافی بوده است. قالی همدان از جهت نوع جنس و مقاومت و رتبه در ایران جایگاه سوم را دارد.

از انواع فرشهایی که در همدان بافته می شود یک نوع ریز بافت آنکه در اندازه های کله گی بافته می شود معروف و مشهور است و سایر اندازه های دیگر مانند: کناره، دوزرعی، پنج چارک، خرک، پشتی، روکرسی و سجاده ای نیز در همدان بافته و عرضه بازار می شود.

طرحهایی که بیشتر در همدان بافته می شود طرح ماهی و ترنج دار است که در گذشته از انواع رنگهای الوان و ثابت که از شیره گیاهان می گرفتند و پشم را رنگ می زدند جهت بافت این قالیها استفاده می کردند که به آنها قالیهای با رنگهای ثابت می گویند و هر چه کهنه تر شود رنگ آن جلا و زیبایی خاص خود را پیدا می کند

ولی در حال حاضر بعضاً از رنگهای شیمیایی و دباغی استفاده می کنند که بعد از بافت، رنگ فرشها تغییر کرده و رنگ اصلی آنها از بین می رود و بیرنگ می شود.

از جهت بازار فروش، فرشهایی که در داخل همدان خریدار زیادی دارد، دوزرعی و پنج چارک است ولی بقیه اندازه ها مانند فرشهای خرک، کناره، پشتی و رو کرسی طالب چندانی در بازار ندارد و مشتری آن کمتر است .

 

سفالگری: گویا در روزگار کهن نخستین هنرمندیهای انسان از نقش و نگار ظرفهای گلی آغاز شده است که در آن هنگام بدون کمک چرخهای کوزه گری و به یاری سرانگشتان می ساختند و در کوره های نخاله می پختند. اکنون پس از سپری شدن چند هزار سال هنوز هم نگارگران سفالینه ساز برای بیان انگیزه ها و آرزوها ی زندگی به نقش و نگار کاسه کوزه ها می پردازند. با این تفاوت که نقش و نگارهای عامیانه این روزگار با پرتو آرزوی انسانهایی نگاشته می شود که درسایه روشن نیازمندیهای زندگی کنونی سر می برند.

هم اکنون مهمترین مراکز تولید سفال در استان همدان، لاله جین- در حدود 25 کیلومتری همدان- و فرسفج در شهرستان تویسر کان است. سفالینه های لالجین از دید تاریخ ساخته شدن به دو بخش است : نخست آنکه تا هفتاد هشتاد سال پیش و دیگر آنها که تا بیست سی سال پیش هم ساخته می شد.

تفاوت این دو از نظر شکل کاسه، لعابها، نقش و نگارها و روش قلم زنی آشکار است. در بخش نخست کاسه ها را اندکی بزرگتر و دهان بازتر می بینیم و نقش و نگارها و گوناگونی لعابها زیاد تر و قلم زنی ها با باریک بینی و درنگ بیشتر انجام گرفته است. پیداست که قلم مو با آهستگی می گشته است و نگارگر سفالینه ساز سپری شدن زمان را احساس نمی کرد و رها از گرفتاریهای زندگی در اندیشه های هنرمندانه خود غرق بود و می خواست که جایی از کاسه را بی نقش و نگار نگذارد پس هر جا را به نقشی می آراست، ولی هشیار بود که مبادا هماهنگی نقشها را برهم ریزد.

با اینکه قرینه سازی را به کار می گرفت از طرح نقشهای گوناگون کوتاهی نمی کرد. جایی را نقش مرغ و جایی دیگر را نقش ماهی، در کاسه ای نقش طاووس و در کاسه ای دیگر چهره زن را نگاشته است، زنی با ابروهای سیاه و کمانی و پیوسته، با چشمانی بادامی و بزرگ به تناسب همان ابرو. آشکار است که آنچه را هنرمند از زیبایی معشوق در پندار داشت بسیار درخشانترو شیواتر از نقش این کاسه بود.

در کاسه های همان بخش نخستین نقش پرنده و ماهی زیاد طرح شده است. پرنده می تواند از یک سو نشانه باغ و سرسبزی باغ و از سوی دیگر نشانه آرزوهای برگزیده و آسمانی هنرمند باشد. ماهی هم زیباست و هم پاک چون در آب زیست می کند و آب همواره مطلوب ما ایرانیان بوده و هست.

یکی دیگر از مشخصات همین کاسه های بخش نخستین این است که نقش و نگارها را تنها به یاری خط و سطح که بالعابهای رنگین پوشیده است نگاشته اند و سایه روشنها و تیرگی هائی را که سبب ابهام است و از صراحت و رسائی می کاهد به کارنیاورده اند.

این کاسه های گلی را بالعاب سفیدی پوشانده اند که شبیه ظرفهای چینی شده است. البته به اندازه چینی محکم و ظریف نیست ولی از بدل چینی بهتر است. البته پانزده بیست سال است که لا له جین ها به سبب جنبه های تجارتی کار و پیشه خود را از نگاشتن نقش و نگار بر سفالینه ها چشم پوشیده اند و راستی که ارزشهای هنری کار خود را فدای کم ارزشیهای داد و ستد کردند. در حال حاضر، سفالسازی در لاله جین همدان، اگر چه به لحاظ کمی و تعداد دست اندرکاران و میزان تولید سالانه، افزایش چشمگیری نسبت به گذشته و حتی هر سال نسبت به سال پیش، یافته است اما روز به روز از میزان تولید سفالینه هایی که شاخص لاله جین همدان بود و با رنگهای فیروزه ای، سبز، خردلی و قهوه ای مشخص می شد و تولیدات کاملاً مصرفی را شامل می شد و به مرور زمان شاهد کاهش نسبی کیفیت و نقش ها هم بوده ایم گو اینکه هنوز هم سفال سازی در لاله جین، "هنر- صنعت" مطرح استان همدان بوده و لاله جین بزرگترین مرکز سفالگری ایران است.

 

چرم سازی : در گشته ای نه چندان دور چرم تولیدی در همدان به علت کیفیت و کمیت خاص آن مشهورترین و مرغوب ترین چرم در سراسر کشور شمرده می شد و آوازه کیفیت آن به کشورهای دیگر نیز رسیده بود. در گذشته در شهر همدان سه دباغ خانه وجود داشت. دباغ خانه سنگ شیر، دباغ خانه قانتور واقع در بلوار سفید آبی و دباغ خانه آقایی واقع در بلوار سفید آبی.

متاسفانه پس از گذشت زمان دباغ خانه سنگ شیر و قانتور به مرور تعطیل و از بین رفته اند.

 

صنایع دستی چوبی : تولید انواع صنایع دستی با استفاده از چوب ازدیرباز در استان همدان بویژه مناطق شهری از جمله همدان، ملایر، تویسرکان، سرکان رواج داشته است.

صنایع دستی چوبی شامل خراطی، نازک کاری، منبت کاری و معرق کاری است که در این استان خراطی و بویژه منبت کاری بیشتر رواج دارد. گفتنی است که طی سالهای اخیر منبت کاری در تویسرکان و جوکار ملایر رونق بسیار چشمگیری یافته است.

 

پوستین دوزی : در گذشته پوستین دوزی از مهمترین مشاغلی بوده که در شهر و روستا وجود داشته است و پوستین دوزان پوست گوسفند و بره را پس از پاکیزه ساختن آن و بدون تراشیدن پشم آن با استفاده از مواد اولیه ساده ایی همانند آردجو، زاج و مازوج بصورت پوستین و یا زیرانداز در می آورده اند، هم اکنون هم در بعضی از روستاهای استان عده معدودی از روستاییان مبادرت به این امر می کنند. اما به علت گرانی بیش از حد پوست هر روز تعداد این افراد کاسته می شوند.

 

گلیم بافی: گلیم بافی در گذشته در اکثر روستاهای همدان از رونق خاصی برخوردار بوده که هم اکنون نیز برخی از نمونه های آن در منازل ساکنین در حال مصرف است. ولی با ورود محصولات ماشینی و خارجی و نیز گرایش بیشتر مردم به زندگی شهر نشینی اندک اندک دستگاههای گلیم بافی و جاجیم بافی جمع آوری شد و حتی برخی بافندگان گلیم، خود مصرف کننده محصولات ماشینی شده اند.

 

گیوه بافی: کم بودن راههای ارتباطی ماشین رو، نوع معیشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی و ضرورت تحرک فراوان در فصول سه گانه بهار و تابستان و پاییز کفشی را طلب می کند که سبک، راحت و مقاوم و خنک و در عین حال ارزان باشد. با خصوصیاتی که در بالا ذکر شد تنها پای پوشی که می تواند جوابگوی خواسته های روستاییان باشد گیوه است.

گیوه نوعی کفش است که رویه آن را معمولاً از نخ پنبه ای تابیده و زیره آنرا از چرم یا آجیده انتخاب می کنند. تمام محاسن گیوه در زیره و رویه خنک آن خلاصه می شود، بنابراین اگر چنانچه گیوه ای با رویه یا زیره پلاستیک تهیه شود اصالتش را از دست داده و همانند کفشهای معمولی فاقد ارزش کیفی و بهداشتی است.

این پای پوش قدیمی که روزگاری بخصوص در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گرفت در سالهای اخیر به سبب رواج کفشهای ماشینی و جایگزین شدن آن در اکثر مناطق استان رونق و اعتبار دیرین خود را از دست داده و صنعتگران شاغل نیز به علت کمی درآمد و کاهش تقاضا در این رشته به مشاغل دیگری روی آورده اند.

در حدود 80 سال قبل گیوه بافی جهت استفاده شخصی در اکثر قریب به اتفاق روستاهای استان به صورت ابتدایی وجود داشته است که در حال حاضر به طور کلی از بین رفته است ولی در سطح استان همدان هم اکنون چهار روستا با اسامی ذیل تولید رویه گیوه را توسط خواهران به عنوان یکی از مشاغل موجود در روستا اختیار کرده اند. روستاهای دهفول، کفراش، فهرومند، آرتیمان. ولی مهمترین مرکز تولید کننده گیوه در استان همدان روستای دهفول نهاوند است و باید گفت: پس از کشاورزی و دامداری که از رونق خوبی برخوردار است گیوه بافی سومین منبع درآمد اهالی است و تقریبا تمام زنان و دختران در این روستا با گیوه بافی آشنایی دارند.


سنگتراشی: سنگتراشی یکی از کهنترین پیشه های ایران است. و استان همدان یکی از مراکز مهم استخراج سنگ و هنر سنگتراشی است.

 

حجاری: اگرچه کار سنگتراش نسبتاً خام است همکار وی حجار (نقار) کتیبه های سنگی بسیار ظریف و حجاری تزیینی دقیقی به نام قلمزنی یا حجاری ظریفه یا منبتکاری روی سنگ انجام می دهد که به کار مسجدها، آرامگاه مردمان سرشناس و دیوارهای ساختمانهای مهم می خورد. حجار صاحب هنر و صنعتی است که شاهکارهای دیوارهای کاخهای هخامنشیان در تخت جمشید و شوش را به وجود آورد و تا روزگار ما همانند این هنر ذوق و استادی دیده نشده است.

 

شیشه گری دستی: تولید و تهیه مصنوعات شیشه ای در سالهای اخیر بیشتر جنبه شهری پیدا کرده وکارگاه های شیشه گری اکثراً در مناطق شهری استقرار یافته اند ولی با این وجود، هنوز در بسیاری از مناطق روستایی ساخت فرآورده های شیشه ای ساده رواج دارد. شیشه دست ساز از جمله اصیل ترین و ارزنده ترین محصولات دستی است که در ایران دارای سابقه ای طولانی بوده و ظروف و اشیاء شیشه ای بدست آمده از روزگاران پیش دلالت بر وجود این صنعت در ادوار بسیار دور و حتی پیش از میلاد دارد.


حصیربافی: حصیربافی یکی از حرفه های بسیار کهن و قدیمی است وشامل انواع محصولاتی است که با استفاده از الیاف، ساقه و شاخه های گیاهان مختلف ساخته می شود.

 

نساجی سنتی : امروزه دستبافی به صورت تهیه و تولید انواع پارچه ها و برخی زیراندازها نظیر: جاجیم، جاجیمچه، روتختی، رومیزی، روتختی، روسری، لباسهای محلی، ملحفه، شمد و ... در بسیاری از مناطق روستایی و برخی نقاط شهری استان همدان مرسوم است.

دستبافان برای تولید پارچه از دستگاههای ساده بافندگی نظیر دستگاههای «دو وردی» و «چهاروردی» استفاده می کنند. دستبافان به طور معمول از نخ پشمی برای پود و از نخ پنبه ای برای تار محصولات خود استفاده می کنند.