فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

شعر های نوروزی شاعران نامی



 

فریدون مشیری, شعر بهار

شعر درباره نوروز از سعدی شیرازی:

برآمد باد صبح و بوی نوروز                  به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال          همایون بادت این روز و همه روز

 ****************** 

خیام نیشابوری:
بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه بگویی خوش نیست
خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است

 ****************** 

شعر درباره نوروز از حافظ شیرازی:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی           از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی     به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

  ******************

شعری از نظامی گنجوی درباره بهار
بهاری داری از وی بر خور امروز          که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو ، را نبوید ، آدمی زاد            چو هنگام خزان آید برد ، باد

 ******************

شعری زیبا درباره بهار از مولوی:
ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی
خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی

 

 ******************

از استاد سخن سعدی شیرازی:
برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می‌کند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم عشق پنهان
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
سعدی چو به میوه می‌رسد دست
سهلست جفای بوستانبان

 ****************** 

شعری از نظامی گنجوی درباره بهار
بهاری داری از وی بر خور امروز   ****   که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو ، را نبوید ، آدمی زاد   *****    چو هنگام خزان آید برد ، باد

فریدون مشیری, شعر بهار

از شهریار شعر ایران، استاد شهریار:  
از همه سوی جهان جلوه او می بینم
جلوه اوست جهان کز همه سو می بینم
 چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل
آن نگارین همه رنگ و همه بو می بینم

  ******************

استاد شهریار: 

ای وطن آمده بودم به سلام نوروز
مگرم کوکب اقبال تو تابد پیروز
آمدم در پی آن کوکب آفاق افروز
لیک از این غمکده رفتم همه درد و همه سوز
دگر ای مادر غمدیده بخون زیور کن
جشن نوروز بهل، شیون شهریور کن

البته ایشان در قطعه دیگری نیز که با عنوان «مهمان شهریور» سروده، به بیرون رفتن قوای اشغالگر شوروی از خاک ایران در سال 1325 اشاره می‌کند و از خروج «مهمان ناخوانده» شادمان چنین می فرماید:

خوان به یغما برده آن ناخوانده مهمان می رود
آن نمک نشناس بشکسته نمکدان می رود
از حریم بوستان باد خزانی بسته بار
یا سپاه اجنبی از خاک ایران می‌رود
قحط و ناامنی و بیماری و فقر آورده است
گو بماند زخم، باز از سینه پیکان می‌رود

 ******************

 شعر از فریدون مشیری:
بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخه های شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی پوشی به کام
باده رنگین نمی نوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکویی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

اس ام اس تبریک عید نوروز,سبزه عید نوروز,سفره هفت سین

منبع:iranbasirat.persianblog.ir


ویدیو مرتبط :
شعرخوانی شاعران در شب شعر از منا تا خدا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شعرهای نوروزی شاعران نامی (2)



شعر درباره نوروز, شعر عید نوروز

امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد

 

گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

 

خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد

 

نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

 

بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد

مولوی

 شعر درباره نوروز, شعر عید نوروز

 

بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد


ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد


گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد

 

سمن با سرو می‌گوید که مستانه همی‌رقصی

به گوشش سرو می‌گوید که یار بردبار آمد


بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد    
که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد


همی‌زد چشمک آن نرگس به سوی گل که خندانی
بدو گفتا که خندانم که یار اندر کنار آمد


صنوبر گفت راه سخت آسان شد به فضل حق
که هر برگی به ره بری چو تیغ آبدار آمد


ز ترکستان آن دنیا بنه ترکان زیبارو
به هندستان آب و گل به امر شهریار آمد


ببین کان لکلک گویا برآمد بر سر منبر

که ای یاران آن کاره صلا که وقت کار آمد
مولوی

 

شعر درباره نوروز, شعر عید نوروز

 

نو بهار آمد و گل سرزده، چون عارض یار
ای گل تازه، مبارک به تو این تازه بهار

 

با نگاری چو گل تازه، روان شو به چمن
که چمن شد ز گل تازه، چو رخسار نگار

 

لاله وش باده به گلزار بزن با دلبر
کز گل و لاله بود چون رخ دلبر گلزار

 

زلف سنبل، شده از باد بهاری درهم
چشم نرگس، شده از خواب زمستان بیدار
رهی معیری

 

شعر درباره نوروز, شعر عید نوروز

 

این بوی بهاراست که از صحن چمن خاست
یا نکهت مشک است کز آهوی ختن خاست

 

انفاس بهشت است که آید به مشامم
یا بوی اویس است که از سوی قرن خاست

 

این سرو کدام است که در باغ روان شد
وین مرغ چه نام است که از طرف چمن خاست

 

بشنو سخنی راست که امروز در آفاق
هر فتنه که هست از قد آن سیم بدن خاست

 

سودای دل سوخته لاله سیراب
در فصل بهار از دم مشکین سمن خاست

 

تا چین سر زلف بتان شد وطن دل
عزم سفرش از گذر حب وطن خاست

 

آن فتنه که چون آهوی وحشی رمد از من
گویی ز پی صید دل خسته من خاست

 

هر چند که در شهر دل تنگ فراخ است
دل تنگی ام از دوری آن تنگ دهن خاست

 

عهدی است که آشفتگی خاطر خواجو
از زلف سراسیمه آن عهدشکن خاست
خواجوی کرمانی

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر صبح بخیر