فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

شعر زیبای قاصدك (مهدی اخوان ثالث)



شعر قاصدک اخوان ثالث,اخوان ثالث

قاصدك ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از كجا وز كه خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی

 

انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس
برو آنجا كه تو را منتظرند

 

قاصدك
در دل من همه كورند و كرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
كه دروغی تو ، دروغ
كه فریبی تو. ، فریب

 

قاصدك
هان،
ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! كجا رفتی ؟ آی

 

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاكستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردك شرری هست هنوز ؟

 

قاصدك
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند

منبع:greenpoems.com


ویدیو مرتبط :
شعر قاصدک از مهدی اخوان ثالث

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اشعار زیبای مهدی اخوان ثالث (2)



 

اشعار زیبا, مهدی اخوان ثالث

 باغ من
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین سرد نمناكش

باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سكوت پاك غمناكش
ساز او باران، سرودش باد

جامه اش شولای عریانی ست
ور جز اینش جامه ای باید
بافته بس شعله ی زر تا پودش باد
گو برید، یا نروید، هر چه در هر كجا كه خواهد
یا نمی‌خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید
باغ بی برگی كه می گوید كه زیبا نیست؟

داستان از میوه های سر به گردونسای اینك خفته در تابوت
پست خاك می گوید
باغ بی‌برگی
خنده اش خونی ست اشك آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصلها، پاییز

اشعار زیبا,مهدی اخوان ثالث

لحظه دیدار
لحظه ی دیدار نزدیك است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد، دلم، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های، نپریشی صفای زلفكم را، دست
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
لحظه‌ی دیدار نزدیك است

منبع:greenpoems.com