فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

شجریان پسر نشان از پدر دارد یا نه؟


شجریان ها چقدر به هم شبیه اند؟ چقدر راهشان جداست و سوال هایی که باید برای شناخت خواننده نسل ما، به آن فکر کنیم.



همشهری جوان: سال های سال طول کشید تا شجریان پدر پله های شهرت را بالا بیاید؛ هر چند حالا که روی قله 73 سالگی ایستاده، او را استاد آواز می دانند ولی «محمدرضا شجریان» مدت ها شاگردی کرد، با اسم مستعار (سیاوش بیدکانی) خواند، با آهنگسازان بسیاری تمرین کرد. در بین اساتید بسیار خودش را بالا کشید و پس از انقلاب (در آستانه 40 سالگی) مشهور شد.

شجریان پسر اما این پله های ترقی را دوتا یکی طی کرده؛ نواخته، کلاس رفته، نزد پدر (و نه خواننده ای دیگر) شاگردی کرده، همخوانی های قابل قبول داشته ودر 28 سالگی به حدی از شهرت و مقبولیت رسیده که نخستین آلبوم مستقلش را روانه بازار کند. همین تفاوت معنادار، همین پله های طی شده، محل سوال جدی این متن است؛ شجریان ها چقدر به هم شبیه اند؟ چقدر راهشان جداست و سوال هایی که بایدبرای شناخت خواننده نسل ما، به آن فکر کنیم.

شجریان پسر نشان از پدر دارد یا نه؟

صدا

اینجور که از خیلی اساتید مهم و بزرگ موسیقی سنتی مان نقل شده، شجریان همیشه تصنیف و آهنگی که برایش ساخته اند را متناسب با گنجینه دانش خود در حوزه شعر و همچنین مطابق با سبک و سیاق آواز خواندنش بهینه می کند و به اصطلاح ساده تر، آهنگ را بالا و پایین می کند. اینطوری گاهی در برخی از قسمت های آهنگ، موتیف عوض می شود، جمله بندی تغییر می کند یا خواندن ترجیع بند تصنیف به شکل دیگری درمی آید.

درواقع شجریان پدر، خیلی علاقه ندارد سبک خاص آهنگساز روی امضای آوازخوانی او اثر بگذارد و کارش تحت تاثیر دیگران قرار بگیرد؛ حتی اگر آهنگساز یا سرپرست گروهی که با او کار می کنند، برای خودش استادی تعمام عیار باشد او ضرورتی نمی بیند به چالش تازه ای که آهنگساز پیش رویش گذاشته، حتما تن دهد و اینطوری، گاهی اصلا ماجرا برعکس شده و خودش روی کار آهنگساز تاثیر گذاشته اما درآثار پسر – برخلاف پدر- امضای گروه یا آهنگسازی که با او کار کرده اند را بیشتر احساس می کنیم تا مُهر خود خواننده را.

شجریان پسر نشان از پدر دارد یا نه؟

همایون (شاید به خاطر شور جوانی و میل به تجربه گرایی)، از چالش های جدید استقبال می کند و به همین خاطر، اصراری ندارد که کارش متاثر از سلیقه ورنگ آمیزی دیگران نباشد. به عنوان مثال، گروهی مانند «دستان» (به سرپرستی حمیدمتبسم)، با نوآوری ها و ایده های بدیع و تازه، کاراکتر موسیقایی مستقل و مشخص خود را در فضای هنری کشور پیدا کرده اند. شاید به همین خاطر هم، هیچ وقت همکاری مشترکی بین این گروه و شجریان پدر اتفاق نیفتاده است اما پسر، از این پیشنهاد همکاری استقبال می کند و اتفاقا حاصل کار در آلبوم «قیژک کولی» شنیدنی از کار درمی آید.





شعر

شجریان پدر، به واسطه تجربه سالیان دراز در موسیقی و آگاهی از نقش مهم شعر در تاثیرگذاری و ماندگاری آواز سنتی، اهمیت ویژه ای به این بخش از کارش می دهد. حتی روی اینکه مجموعه اشعار یک آلبوم یا کنسرت، در کنار هم فضا و حال و هوایی کم و بیش یکدست و هدفمند بسازند،اصرار دارد. نتیجه اش هم درخیلی موارد فراموش نشدنی شده: «دز نظربازی ما بی خبران حیران اند» در «عشق داند...»، «روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست» در «چشمه نوش»، «یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد» در «بیداد»، «ما گدایان خیل سلطانیم» در «نوا»، «از در درآمدی و من از خود به در شدم» در دستان و ... در تمام این آلبوم ها هماهنگی بین شعر و دستگاه انتخابی و درک درست شجریان از معنای کلمات و جمله ها و آکسان گذاری [= تاکید] روی واژه ها، نقش بسیار مهمی در خاطره انگیز شدنشان داشته است.

شعر

مثلا حزن مواج در دستگاه «همایون» با شعر تلخ حافظ (یاری اندر کس ...) کاملا می خواند یا غم «دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد» استاد در دشتی خوانی آلبوم «گنبد مینا» را نمی توان در مایه و دستگاه دیگری تصور کرد اما این وسواس و دقت، در پسر انگار کمتر به چشم می خورد و نتیجه اش آهنگ هایی شده که بعضا در آن، شعر و موسیقی خیلی با هم همراه نیستند.

شعر

 مثلا در «آب، نان، آواز»، انتخاب دستگاه چهارگاه یا فضای دیوانه و شوریده سر غزل مولوی («این بار من یکبارگی...») خیلی مرتبط به نظر نمی رسد، یا غزل دیگر دیوان شمس («شد ز غمت خانه سودا دلم») در آلبوم «نسیم وصل»، چندان روی همایون – به اصطلاح – ننشسته و از بی قراری شاعر در آهنگی که از آن می شنویم، چندان خبری نیست.



سبک

شجریان پدر، در سی و چند سال اخیر و تقریبا تا قبل از «شب، سکوت، کویر»، همیشه به سبک و سیاق سنتی خودش خوانده. ایده های نو و ابتکاراتی هم که داشته (مثل آواز دشتی اش در «گنبد مینا»)، در چارچوب همان قواعد کلاسیک بوده. حتی وقتی در آلبوم هایی مث ل«جان عشاق» با ارکستر سمفونیک همراه شده، سازهای زهی جداگانه کار خودشان را کرده اند و آهنگ خودشان را زده اند، و استاد به سیاق همیشه «دوش می آمد و رخساره برافروخته بود»ش را خوانده. تازه نزدیک به یک دهه پیش و در همکاری با هنرمندان قالب شکنی مثل علیزاده و کلهر («زمستان است» و «فریاد»)، سعی کرده جلوه تازه ای از قدرت صدا و استعداد خواندنش را به نمایش بگذارد.

شعر

اما همایون، در اغلب آلبوم ها حال و هوا و فضای تازه ای را آزمونده و شاید به خاطر جوان بودنش، تنوع سلیقه های مخاطب را به طور مستمر رعایت کرده. او غیر از «نسیم وصل» و «ای جان جان بی من مرو»، تقریبا در هیچ آلبوم دیگری طبق نظم و قاعده کلاسیک ردیف آوازخوانی ندارد؛ در «شوق نامه» که به همت محمدرضا درویشی منتشر شد، براساس تم ها و موتیف های قدیمی روایت شده از سوی عبدالقادر مراغه ای خوانده اما در «نقش خیال» در کنار علی قمصری، در گام مینور خوانده که به موسیقی غربی نزدیک است.
یا کار سترگ و پروژه عظمی مثل «سیمرغ» تقریبا هیچ شباهتی به «آب، نان، آواز» ندارد که دستگاهش نه شور است، نه دشتی، نه چهارگاه و در عین حال از هر کدامشان لمحه ای در آن شنیده می شود (به اصطلاح اهل موسیقی، «مدولاسیون»های متعددی استفاده شده و در طول آلبوم آهنگ ها از مُدی به مد دیگر می رود).

شعر

تقریبا نشنیده ایم همایون در آلبومی، گوشه های ردیف موسیقی ایرانی را در یک دستگاه پشت سر هم بخواند، این در حالی است که پدر، آلبوم های فراوانی دارد که تقریبا اول تا آخرش را کاملا در یک دستگاه یا آواز خوانده و در خواند آواز به وفور از گوشه های متفاوت آن دستگاه یا آواز استفاده کرده است.

پسر اما، سعی کرده در هر آلبوم شمه ای تازه از استعدادها و مهارت هایش را برایمان رو کند؛ گاهی با خواندن در اوکتاوهای خیلی بالا، گاهی با اجراهای چند صدایی (این که یک آهنگ را با دو صدا یکی در اوکتاو بالا و دیگری پایین بخواند). در مرور کارهای همایون سیر مشخصی را نمی شود پیدا کرد، چنانکه بعد از کارهای بدیع با سبک و سیاق جدید، یکدفعه بازگشت غیرمنتظره ای به موسیقی قدیمی ایرانی می کند و در آلبوم هایی دیگر سراغ تصنیف خوانی قدیمی و ساز آواز به سبک ردیف می رود.

شعر

به این ترتیب و با این تنوع کاری، همایون در عین حال که برای همه جور سلیقه ای می خواند اما در عین حال «هنوز» سبک و امضای منحصر به فردی برای خود ندارد.

برای آنهایی که کنسرت «همنوا با بم» و «آهنگ وفا» را شنیده اند، تشخیص صدای پدر و پسر از همدیگر تقریبا غیرممکن است. جدا از خود صدا، جنس تحریرها و لحن آوازها هم بی نهایت به هم شبیه اند. پسر ردیف آواز ایرانی را از کنجینه بی مثالی که پدر پیش رویش گذاشت، آموخت (تسلط شجریان پدر بر انواع ردیف های آوازی ایرانی، از نور علی برومندو استاد مهرتاش گرفته تا عبدالله دوامی، بر کسی پوشیده نیست) و به خاطر همین ابتدا به ساکن همه چیز در خواندن این دو نفر بسیار نزدیک به هم بود اما از وقتی اولین آلبوم مستقل همایون (نسیم وصل) بیرون آمد، خیلی چیزها عوض شد.حالا ما صدای خواننده ای را می شنیدیم که صرفا به شجریان قبلی شباهت داشت اما تحریرها و آوازخوانی ها آن قدری تغییر کرده بود که آن را به عنوان صدایی مجزا و «دیگر»ی از نسخه پدر تفکیک کنی.


ویدیو مرتبط :
شجریان پدر و پسر- چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

«مرغ سحر» شجریان پسر برای پدر +عکس


همایون شجریان در حضور پدر، در دومین شب از کنسرت «هوای گریه» با سر دادن نوای «مرغ سحر»، میزبان علاقه‌مندان آواز ایرانی شد.

خبرگزاری ایسنا: همایون شجریان در حضور پدر، در دومین شب از کنسرت «هوای گریه» با سر دادن نوای «مرغ سحر»، میزبان علاقه‌مندان آواز ایرانی شد.

«هوای گریه» از دل سازهای نوازندگان ارکستر مجلسی تهران و با صدای همایون شجریان به گوش رسید. هوای تابستانی اواخر شهریورماه جان می‌دهد برای گوش سپردن به نوای خوش سازهایی که دست‌های هنرمندان، سکوت آن را با همنوازی باشکوه خود می‌شکند.نوازندگان ارکستر مجلسی تهران یکی یکی بر روی صحنه حاضر شدند و با تشویق‌های پیاپی بردیا کیارس و همایون شجریان را به روی صحنه فراخواندند.

صدای تشویق‌ها آنی بالا گرفت که از حضور استاد آواز ایران در سالن خبر می‌داد. حاضران در سالن با فریادها و جملات محبت‌آمیز هر یک به گونه‌ای به محمدرضا شجریان ابراز ارادت می‌کردند و شجریان پسر به همراه کیارس از روی سن پایین آمد و با دسته‌گلی به استقبال شجریان پدر رفت.

دو هنرمند به روی سن بازگشتند و فضای عادی بر سالن حکم‌فرما شد.

کیارس دستانش را بالا می‌گیرد و نت‌ها را یکی یکی نوازش می‌کند. نغمه‌های دور را به آرامی از دریچه سازها بیرون می‌کشد و با ملودی‌های آشنا به گوش می‌رساند که گویی در عالم دیگری هستی و بدون اینکه مقصد معینی داشته باشی وارد یک دنیای جدید می‌شوی...

تصنیف «تو کیستی» با کلامی از فریدون مشیری اولین قطعه کنسرت بود که از آلبوم «باستاره‌ها» انتخاب شده بود و به گونه‌ای شروعی خوب برای کنسرت محسوب می‌شد.

«خانه سودا» با کلامی از مولانا دومین تصنیفی بود که نواخته شد و هنرنمایی نوازنده تار را همراه داشت.

اما پس از اینکه ساز نی پاشا هنجنی به آرامی به صدا در آمد، سالن بار دیگر غرق در تشویق‌های مخاطبان شد چرا که قرار بود قطعه معروف «هوای گریه» با کلامی از سیمین بهبهانی اجرا شود.

اینجا رقص آرشه‌ها غوغا کرد و شجریان خواند:

نه بسته‌ام به کس دل... نه بسته کس به من دل... چو تخته پاره بر موج... رها رها رها من... ز من هر آن که او دور... چو دل به سینه نزدیک... به من هر آن که نزدیک...از او جدا جدا من...

با اجرای این قطعه سالن حال و هوای متفاوت به خود گرفت و مقدمه‌ای شد تا شجریان این بار «افسونگر» را بخواند:

تو که بالا بلند و نازنینی... تو که شیرین‌لب و عشق‌آفرینی...در آن لب‌های افسونگر چه داری...

اما کلامی از سایه با تصنیف «غریبانه» اجرا شد و سپس ارکستر «عشق از کجا» را با کلامی از مولانا نواخت.

دیگر نوبت «باستاره‌ها» بودن است؛ همان تصنیفی که شعرش را حسین منزوی سروده است. همان قطعه‌ای که شجریان در آن می‌خواند:

شب که می‌رسد از کناره‌ها... گریه می‌کنم با ستاره‌ها...وای اگر شبی ز آستین جان...بر نیاورم دست چاره‌ها... همچو خامشان بسته‌ام زبان...حرف من بخوان از اشاره‌ها...ما ز اسب و اصل افتاده‌ایم...ما پیاده‌ایم ای سواره‌ها... ای لهیب غم آتشم مزن...خرمنم مسوز از شراره‌ها.

«حاصل عمر» رهی معیری، «دفتر دل» و «سکوت» فریدون مشیری مخاطبان را میهمان رقص آرشه‌ها و نواهای خوش می‌کند.

«نسیم وصل» با کلامی از رهی معیری آخرین قطعه این کنسرت بود و تشویق‌های پیاپی مخاطبان مانع ازآن شد که اعضای گروه سالن را ترک کنند.

حاضران فریاد می‌زنند: «همایون! مرغ سحر را بخوان»؛ «به یاد استاد مرغ سحر».

شجریان و کیارس به روی صحنه بازگشتند و «مرغ سحر ناله سر کن» به عنوان قطعه بیز برای مخاطبان اجرا شد.

پدرام فریوسفی کنسرت‌مایستر اجرا بود و قطعات کنسرت با تنظیم محمدجواد ضرابیان و سینا جهان‌آبادی همراه شد.

هنگامی که چهره محمدرضا شجریان روی مانیتورهای سالن نقش می‌بست، تشویق‌ها بالا می‌گرفت.

سالن کنسرت مملو از مخاطب بود و نظم سالن رعایت شد.

کنسرت همایون شجریان توسط موسسه فرهنگی هنری ققنوس به تهیه‌کنندگی محمد حسین توتونچیان 28 و 29 شهریورماه  در دوسانس در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار می‌شود.