فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

«سیما» به «سینما» باخت


نوروز 95 فرصت تجربه های تازه برای تلویزیون بود. تعطیلاتی که برای نخستین بار «سیما» با همه گستردگی دامنه نفوذ، میدان رقابت را تا اندازه قابل تاملی به رقیب دیرینه خود یعنی «سینما» هم واگذار کرد و در روزهایی که چراغ آپارت خانه سینماها تا پاسی از شب روشن ماند.

روزنامه سینما - محمد صابری: نوروز 95 فرصت تجربه های تازه برای تلویزیون بود. تعطیلاتی که برای نخستین بار «سیما» با همه گستردگی دامنه نفوذ، میدان رقابت را تا اندازه قابل تاملی به رقیب دیرینه خود یعنی «سینما» هم واگذار کرد و در روزهایی که چراغ آپارت خانه سینماها تا پاسی از شب روشن ماند.

شاهد ناکمی سریالی، سریال های نوروزی بودیم اما این ناکامی فرصتی را فراهم آورد تا دیگر قالب های برنامه سازی بیشتر دیده شوند و اینگونه «خندوانه»، «دورهمی» و «شب کوک» عنوان پرمخاطب ترین تولیدات نوروزی سیما را از آن خود کردند. سه برنامه ای که البته قبل از نوروز هم مدعیان اصلی این میدان بودند و توفیق آنها اتفاقی کاملا قابل پیش بینی بود. با این همه اما باز هم نمی توان این اتفاق را نادیده گرفت که این بار تلویزیون نه با «سریال» که با برنامه های تولیدی و جنگ های ترکیبی توانست مخاطبان نوروزی را با خود همراه کندو این حکم همان تجربه تازه را برای سیما داشت.

برنامه اول: خنداوانه

* چهره های اصلی: رامبد جوان، محمدرضا شهیدی فرد (فکر کنم شهیدی فرد نبوده تو این سری)

سبقت در خیابان خالی

* آنچه انتظار داشتیم:
در قیاس با دیگر برنامه های نوروز امسال شاید بیراه نباشد اگر بگوییم بیشترین انتظار از سوی مخاطبان و حتی اهالی رسانه متوجه «خندوانه» بود؛ برنامه تلویزیونی که در فصل دوم حسابی خوش درخشید. مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد و با برگزاری سری رقابت های «خنداننده برتر» به تعبیری در اوج از آنتن خداحافظی کرد.

همین شرایط هم سبب شد رسانه ها از همان ایام فعالیت های رامبد جوان و تیم همراهش را زیر ذره بین ببرند و مدام آخرین اخبار مرتبط با فرآیند تولید سری جدید «خندوانه» را مخابره کنند. همین فضای رسانه ای هم کنجکاوی و انتظار بسیار بالایی را برای مواجهه با بسته نوروزی «خندوانه» به وجود آورد.

* ایده ها: اصلی ترین ایده اتاق فکر «خندوانه» که به نوعی نشان از تلاش آنها برای تکرار تجربه موفق رقابت های «خنداننده برتر» هم داشت، طراحی مسابقه «لباهنگ» بود. رقابتی که با لب خوانی چهره ها روی قطعه های موسیقی مشهور برگزار می شد و مخاطبان از طریق سامانه در داوری اجرای شرکت کنندگان مشارکت می کردند. در کنار این ایده دکور متفاوت و بزرگتر را هم می توان از نقاط تمایز سری جدید با دو فصل قبل دانست. حذف کاراکتر نیما و پر رنگ شدن حضور جناب خان در کنداکتور برنامه هم از تغییرات قابل توجه «خنداونه» در باکس نوروزی بود.

* حاشیه ها:
در روزهای میانی نوروزی بود که رامبد جوان رو به مخاطبان خندوانه کرد: «لطفا عجله نکنید اما قرار است تا پایان امسال روی آنتن باشیم و نمی توانستیم همه ایده ها را یک جا خرج کنیم.» این واکنش مجری و طراحی اصلی «خندوانه» نسبت به انتقادات مطرح شده در فضای مجازی بود؛ انتقاداتی که بیش از هر چیز بر «کپی بودن» و به تعبیر خود رامبد جوان به نقل از برخی انتقادات، «لوس بودن» ایده های فصل تازه متمرکز بود.

در کنار این انتقادات اما سانسور اجرای صحنه ای برخی شرکت کنندگان در رقابت «لباهنگ» هم تبدیل به حاشیه های مضاعف برای «خندوانه» شد که بازتاب بسیاری در شبکه های اجتماعی داشت.

* آنالیز:
هر چند «خندوانه» برتر بر کرسی «پرمخاطب ترین برنامه نوروز 95» تکیه زده است اما واقعیت این است که رامبد جوان و تیم همراهش نتوانستند انتظارات به وجود آمده برای فصل سوم را برآورده کنند. ایده «لباهنگ» به دلیل عدم انطباق کامل با چارچوب ممیزی سیما و مهمتر از آن ترکیب شرکت کنندگان، نه تنها نتوانست خاطره رقابت های خنداننده برتر را زنده کندکه در نیمه راه و به اجبار از متن برنامه به حاشیه رانده شد و زیر سایه حضور جناب خان قرار گرفت.

این گونه محمد بحرانی و شیرین زبانی هایش به جای حاشیه، صدرنشین متن «خندوانه» شد. حذف گفتگو از کنداکتور برنامه هم از تصمیمات عجیبی بود که باکس نوروزی خندوانه را به شدت بی رمق کرد و با آغاز باکس روتین و بازگشت مهمانان ویژه به برنامه، این نقص تا حدود زیادی مرتفع شد. در آنالیز کارنامه «خندوانه» در فصل سوم وسعت بیش از اندازه دکور را هم نباید نادیده گرفت که تا حدود زیادی گرمای محفلی برنامه در دو فصل قبلی را تحت الشعاع قرار داده است.

برنامه دوم: دورهمی

* چهره های اصلی: مهران مدیری، مهراب قاسم خانی، امیرمهدی ژوله

سبقت در خیابان خالی

* آنچه انتظار داشتیم: مانند هندوانه در بسته بود. تا پیش از ایام نوروز کمترین حجم اطلاعات درباره محتوا و ساختار برنامه «دورهمی» در رسانه ها منعکس شده بود و تنها می دانستیم که پس از سال ها قرار است بار دیگر با دست پخت مشترک تیم مدیری – قاسم خانی البته این بار برادر کوچکتر روبرو شویم. برنامه ای که به صورت پراکنده نام محراب قاسم خانی به عنوان کارگردان و ایده پرداز اصلی اش شنیده می شد اما با حضور مهران مدیری در مقام مجری مستر آن، همه نگاه ها نسبت به آن تغییر کرد و بعد از شکست سری دوم «در حاشیه» روی آنتن همه منتظر بودیم تا ببینیم ژنرال کمدی تلویزیون این بار چه در چنته خواهد داشت.

* ایده ها: ترکیب نمایش و آیتم های طنز با حضور استودیویی مخاطبان را می توان تجربه تازه در تلویزیون ایران دانست. ایده محوری «دورهمی» اما فراتر از این مختصات ساختاری بود و از نظر محتوایی جهت گیری اصلی برنامه «نقد جامعه» بود و این نکته ای قابل تأمل برای ارزیبای عملکرد «دورهمی» در ادامه راه است. فاصله گذاری در اجرای آیتم های نمایشی و صراحت مجری در مواجهه با مهمان و مخاطبان حاضر در استودیو را هم می توان از دیگر ایده های «دورهمی» دانست.

* حاشیه ها
: چه جای تردید که انتشار بریده ای از برنامه «شب های کمدی با کاپیل» نه فقط برنامه «دورهمی» که کل تلویزیون را با جدی ترین حاشیه نوروزی مواجه کرد. برنامه ای موفق در تلویزیونهند که بدون هیچ کم و کاستی در ساختار بصری حالا نسخه ایرانی آن تحت عنوان «دورهمی» روی آنتن بود! این کپی برداری آن هم بدون ذکر منبع اقتباس که با واکنش به شدت تند مخاطبان و رسانه ها در ایام نوروز  مواجه شد، برنامه«دورهمی» را در گام نخست با یک دست انداز جدی مواجه کرد. از سوی دیگر جای خالی نام محراب قاسم خانی در تیتراژ این برنامه هم حاشیه هایی را به همراه داشت و هنوز هم پاسخ روشنی در این زمینه ارائه نشده است.

* آنالیز: به رغم تمام انتقادات وارد به کپی برداری «دورهمی» (که در جای خود می تواند مورد آسیب شناسی و نقد قرار بگیرد)، این برنامه هنوز ظرفیت بالایی برای درخشیدن در ادامه راه دارد. تنوع بصری این برنامه و کیفیت اجرای آیتم های آن با محوریت مهران مدیری (به عنوان یکی از سمپات ترین کاراکترهای تلویزیون در سال های اخیر) موقعیتی را برای «دورهمی» به وجود آورده که با جهت گیری درست می تواند به یک اتفاق به یادماندنی در قاب تلویزیون منتهی شود. در این مسیر حفظ رویکرد «نقد مردم» در طراحی محتوایی برنامه می تواند اصلی ترین برگ برنده آن باشد.

برنامه سوم: شب کوک

* چهره های اصلی: فریدون اسرایی، باربد بابایی، مسعود فروتن

سبقت در خیابان خالی

* آنچه انتظار داشتیم:
تکلیف «شب کوک» به نسبت دو برنامه دیگر مشخص تر بود. این برنامه که به واسطه استمرار پخش طی سال گذشته مخاطبان پی گیر خود را پیدا کرده بود، در باکس نوروزی به مرحله فینال سری تازه رسید و همین ظرفیت کافی برای سیر صعودی مخاطبان این برنامه در تعطیلات را به وجود آورد.

ایده ها:
برخلاف انتظار، تیم تولید مسابقه «شب کوک» برای باکس نوروزی خود هیچ ایده تازه ای ارائه نکرده و برنامه با همان سر و شکلی که در روزهای عادی روی آنتن می رفت، در تعطیلات نوروزی هم ادامه پیدا کرد. شاید بتوان اجرای داوران در بخش هایی از برنامه را مهم ترین ایده نوروزی تیم تولید این برنامه قلمداد کرد.

* حاشیه ها:
مانند دو برنامه دیگر، «شب کوک» هم از جریان انتقاد از کپی کاری تلویزیونی بی نصیب نماند و شباهت بسیار زیاد آیتم های مختلف آن با برنامه موسیقایی یکی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از دید مخاطبان و رسانه ها پنهان نماند و همین شباهت برای این برنامه هم حاشیه ساز شد. هر چند باربد بابایی در قسمت های پایانی سعی کرد توضیحاتی در این زمینه ارائه کند اما در مجموع نام «شب کوک» هم در فهرست کپی کاری های نوروزی تلویزیون جای گرفت.

* آنالیز: آزمون و خطای تیم تولید «شب کوک» حالا از مرحله مقدماتی عبور کرده و همین باعث شده تا در میان دیگر برنامه هایی که تلاش داشتند در مسیر استعدادیابی خوانندگی در سیما خودی نشان دهند، یک سر و گردن بالاتر از نمونه های دیگر قرار بگیرد. هر چند ساده ترین انتظار از چنین برنامه ای که معرفی حداقل یک چهره جدید به جریان حرفه ای موسیقی ایران است، همچنان برآورده نشده اما سر و شکل پیدا کردن «رقابت» در این برنامه را شاید بتوان نقطه آغازی برای رسیدن به دیگر ایده آل ها در این میدان دانست.


ویدیو مرتبط :
با خرید از بانه مارکت سینما های بلوری ال جی لذت سیما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ستاره‌های میلیونی سینما در سیما


موضوع خیلی ساده بود، شاید خیلی‌ها این راز مگو را می‌دانستند ولی كسی حرفی نمی‌زد، هم كسانی كه پول می‌گرفتند از این معامله راضی بودند هم كسانی كه دست به جیب می‌شدند





 وقتی بچه‌های مجله‌ای شهری دریكی از شماره‌های سال جدیدشان به زعم خودشان، آمارها را رو كردند تا موضوع درگوشی و پول‌های زیر میزی برملا شود، برخی‌ها سعی كردند به كلی موضوع را تكذیب كنند. عده‌ای هم سعی كردند با منطقی جلوه دادن این موضوع آن را كم اهمیت جلوه دهند اما عاقلانه این بود كه خودمان دست به كار شویم و از صحت و سقم ماجرا باخبر شویم. سعی كردیم نظرات چند نفر از كسانی كه نام شان در این گزارش آمده بود را بپرسیم و واقعی بودن یا نبودن آن را این‌طوری بفهمیم، البته مروری هم بر آغاز ماجرا و اتفاقات بامزه‌ای كه شاید در این بین افتاده باشد، داشته‌ باشیم.



از یك میلیون تا 50 میلیون تومان

 رقم‌ها‌یی كه برای بازیگران و خواننده‌ها برای حضور درتلویزیون در این گزارش آمده بود بین یك میلیون تا 50 میلیون در نوسان بود، بیشترین رقم در میان بازیگران برای بهرام رادان است  كه از 30 تا 50 میلیون ذكر شده و كمترین میزان برای حسام‌الدین، سراج خواننده سنتی است كه از هیچ تا 3 سكه بهار آزادی در نوسان است. برخی دیگر هم به این شرح است:
  •  رضا صادقی: 5 میلیون تومان بدون گروه / 10 میلیون تومان با گروه
  • مجید اخشابی: 2 تا 3 میلیون تومان
           این خواننده در پاسخ سوال ما گفت:(این كاری نابخردانه بود و فكر می‌كنم سكوت بهترین جواب است)
  • محمد اصفهانی: 5 میلیون تومان برای دعای سال تحویل / 12 میلیون تومان برای اجرای گروهی
  • علیرضا افتخاری: 5 یا 6 میلیون تومان
  • امین حیایی: 6 تا 10 میلیون تومان
           (امین حیایی درمدتی كه این گزارش آماده می‌شد در سفر حج بود و نتوانستیم با او این رقم را چك كنیم و نظرش را بپرسیم)
  • رامبد جوان: 4 میلیون تومان
  • مجید صالحی: 1 و نیم میلیون تومان
  • كامبیز دیرباز: 1 و نیم میلیون تومان



  • پژمان بازغی: 1 تا 2 و نیم میلیون تومان، پژمان در جواب سوال ما گفت:(فكر می‌كنم چنین خبرهایی جز تشویش اذهان عمومی كار دیگری نمی‌كند.  درمورد دستمزد من كه كاملا اشتباه بود و قطعا رقم بیشتری می‌گیرم.  بخشی از این دستمزد به دلیل فرار كردن از دست آنهاست چون هر جایی نمی‌روم و من كسی نیستم كه در هر برنامه‌ای حاضر شوم.)



حامد بهداد: به كسی ربطی ندارد چقدر می‌گیرم

همه می‌دانند حامد بهداد بسیار صریح حرف می‌زند و ابایی هم ندارد كسی از حرف هایش دلخور شود. او در این باره می‌گوید: «اصلا به كسی ربطی ندارد كه من بازیگر چقدر بابت كارهایی كه می‌كنم دستمزد می‌گیرم! مگر من می‌پرسم فلان برج ساز چقدر درآمد دارد؟ مگر كسی می‌گوید فلان كارخانه چقدر سود می‌كند؟ متأسفانه مدتی است بازیگران و دستمزدهای‌شان برای همه سوژه شده است، این فرهنگ بد سرك كشیدن در زندگی شخصی بازیگران، فرهنگ بدی است و من اصلا دوست ندارم به آن بپردازم و این كار را یك كار سطح پایین می‌دانم كه بپرسیم یك بازیگر برای رفتن به فلان برنامه چقدر پول گرفته یا چقدر درآمد دارد.» او در مورد رقم 30 میلیونی كه در این گزارش برای او ذكر شده هم گفت: «اصلا دوست ندارم در این باره حرفی بزنم و كلا تكذیب كردن آن را هم درست نمی‌دانم.»



شنیده‌های خبرنگاران از پشت پرده دستمزد‌ها

  •  یكی از خوانندگان مشهور روش نغزی دارد؛ برای پاسخگویی به تلفن و قرار حضوری، باید رسید مبلغ پرداختی به حسابش كه پیامك شده، فكس شود تا با شما تماس بگیرد و قرار را تنظیم كند.
  •  یك خواننده پركار و مشهور دیگر كه برای همه كارها، نرخ ثابتی دارد، تا چك را در جیب نگذارد پا در استودیو نمی‌گذارد.  حتی اگر كسی كه پشت خط اصرارمی‌كند، مدیر شبكه باشد یا خود رئیس سازمان! می‌گویند یك‌بار از اتاق انتظار به حالت قهر خارج می‌شود و برنامه را اجرا نمی‌كند، همه فكر می‌كنند برای تاخیر در برنامه‌هاست ولی بعد از كمی اصرار متوجه می‌شوند كه مشكل، در پول است.
  •  یكی از هنرمندان، نه مدیر برنامه دارد و نه كم روست، اول كلی ابراز علاقه می‌كند و بعد عدد تعیین می‌كند؛ «من به‌شدت علاقه‌مندم كه در شبكه شما باشم ولی نرخ من را كه می‌دانید، 5 تومان است و قبل برنامه می‌گیرم.» 
  •  یك بازیگر كم‌كار این روزها ، هدیه حضورش در برنامه را باید دم خانه‌اش فرستاد تا به تماس‌ها پاسخ دهد.  حالا اگر شبكه استانی دعوت كرده باشد، مشكل آنهاست و باید نماینده‌ای پول و بلیت را به او تحویل دهد.
  •   و البته نویسنده مشهور و محبوبی هست كه در برنامه‌های خاصی حاضر می‌شود، یك‌بار برای ضبط یك برنامه، مصائب زیادی می‌كشد و در سرمای استخوان‌سوز نیمه شب مشهد، به پشت بام حرم مطهر امام رضا(ع) می‌رود ولی نه تنها از ابتدا عدد و رقمی را با تهیه‌كننده شرط نمی‌كند بلكه پس از آن همه سختی و مشكلات و ناهماهنگی‌ها، دل بیننده‌ها و زیارت بارگاه امام هشتم(ع) را دستمزد خود می‌داند.
(شنیده‌های فوق، تنها نقل قول‌های رایج خبرنگاران است. صحت و سقم آنها و قضاوت با خوانندگان.)



رضا یزدانی: دوست ندارم به این موضوع وارد شوم

 وقتی این موضوع را با رضا یزدانی مطرح كردیم او كه خودش هم این موضوع را پیگیری كرده بود این موضوع را یك حاشیه مضر دانست و گفت: «ترجیح می‌دهم وارد این مسائل نشوم » او البته وقتی با اصرار ما مواجه شد كه حداقل می‌توانید این خبر یا رقم ذكر شده را تكذیب كنید گفت:« فكر كنم همین كه دوست ندارم به این موضوع وارد شوم بهترین موضع‌گیری و بهتر از هر تائید یا تكذیبی باشد.»



پوریا پورسرخ: فقط برای فروش چنین چیز‌هایی می‌نویسند

پوریا پور سرخ در پاسخ به این سؤال كه آیا موضوع دستمزد‌های میلیونی برای مهمانان تلویزیونی صحت دارد یا نه، پاسخ‌های روشنی دارد او می‌گوید: «نمی‌دانم چرا جدیدا پول‌هایی كه بازیگران می‌گیرند این قدر برای برخی، غیرمعقول یا خارج از عرف شده است. مدتی به دستمزد‌ها‌گیر می‌دهند و حالا هم به مهمانان تلویزیون.» پور سرخ در مورد رقم‌های نوشته شده هم می‌گوید:«نمی‌شود این موضوع را تكذیب كرد، قطعا تلویزیون برای آمدن برخی‌ها حاضر است پول بدهد و كار امسال و پارسال هم نیست اما این قیمت‌هایی كه من دیدم اكثرا اشتباه بوده حداقل در مورد من و چند نفر از دوستان نزدیكم. می‌دانم كه این قدر نمی‌گیرند و همین اشتباه بودن رقم دریافتی خودم و دوستان نزدیكم باعث شد تا به واقعی بودن ارقام دیگر هم مشكوك شوم.  البته برخی از قیمت‌ها هم آن‌قدر خنده دار بوده كه همه می‌فهمند موضوع چقدر غیرواقعی است. مطمئن باشید تلویزیون از این پول‌ها به كسی نمی‌دهد. »



ماجرا از كجا شروع شد

می‌گویند از سال 82 به بعد كه رسم هدیه دادن به مهمانان برنامه‌های تلویزیونی حالت رسمی‌تری به‌خود گرفت؛ شبكه تهران قصد داشت جذابیت بیشتری به برنامه هایش ببخشد و برنامه‌های مناسبتی‌اش بیشتر و بهتر دیده شود، پس مسئولان وقت شبكه پایتخت تصمیم می‌گیرند مهمانان را از دیگر شبكه‌ها قاپ بزنند و بهترین و عملی‌ترین راه، اهدای سكه بود برای قدردانی از این اتفاق! همین سكه ناقابل هم از ربع بهار آزادی آغاز می‌شد.  خواننده‌ها با یك سكه ربع به استودیو پا می‌گذارند و بازیگران با چند تای آن. اما همین تصمیم ناچیز یك شبكه استانی و جوان، زمینه یك رقابت تمام عیار را فراهم می‌كند.  رقابت بین همه شبكه‌ها شكل می‌گیرد و آرام آرام، سكه به معیار ثابت و واحد شمارش رسمی حضور ستاره‌ها در تلویزیون تبدیل می‌شود.  در یك فاصله زمانی كوتاه، ربع به نیم و نیم به سكه تمام بهار آزادی تغییر شكل می‌دهد.  به‌طوری كه در سال 85-84، حضور ستاره‌ها در هر برنامه مناسبتی، منوط به تعداد سكه‌های تمام بهار آزادی می‌شود.  عددهایی كه با توجه به شهرت و سر زبان بودن خواننده و بازیگر، بالا و پایین می‌شود. 





محسن رجب پور:

4-3میلیون تومان رقم درستی است

برخی مثل محسن رجب پور هم حرف‌های جالبی در این باره داشتند:« این رقمی است كه برخی سایت‌ها مطرح كرده‌اند و به گوش خود من هم رسیده.  ولی این رقم واقعی نیست اصلا صداوسیما چنین پولی ندارد كه برای حضور یك هنرمند در تلویزیون بدهد.  آنها یك تعرفه‌ای دارند كه طبق همان هم عمل می‌كنند. حداقل هنرمندانی كه با من كار می‌كنند اصلا این مبلغ را نمی‌گیرند.  بیشترین دستمزدی كه گران‌ترین خواننده‌ها برای اجرای یك برنامه، به اتفاق همه گروه‌شان می‌گیرند بین 17 تا 20 میلیون است.» رجب پور در مورد رقم 40 میلیونی كه در مورد بنیامین هم می‌گوید:« حدود 3 تا 4 میلیون، رقم صحیح تری است البته هنرمندان من اصلا در برنامه‌های تلویزیون شركت نمی‌كنند.  بنیامین دو بار آمده تلویزیون؛ آن هم برای تحویل سال جدید.  من با شرایط خاصی اجازه می‌دهم هنرمندانی كه با من كار می‌كنند در برنامه‌ها شركت كنند و چون خیلی سخت اجازه می‌دهم، پولش هم برایم مهم نیست؛ یعنی اگر قرار باشد از پول حرفی به میان بیاید در آخرین لحظه گفته می‌شود و من چانه‌ای روی قیمت نمی‌زنم.»