فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

روایت پرویز پرستویی از روز رفتن خسرو شکیبایی



اخبار ,اخبار فرهنگی ,خسرو شکیبایی

 

اخبار فرهنگی - روایت پرویز پرستویی از روز رفتن خسرو شکیبایی

خسروشكیبایی یكی از بازیگران برجسته سینمای ایران بود كه مرگش سینمای ایران را در بهت وحیرت فرو برد. هنوز بسیاری از علاقه‌مندان بی‌شمار این بازیگر اندوه رفتنش را باور نكرده‌اند.

پرستویی در آستانه ششمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی در گفت‌وگو با «ایسنا» گفت: سال 66 برای فیلم «شکار» کار دلچسب مجید جوانمرد با خسرو آشنا شدم و رفاقتمان شکل گرفت. یکی از لذت بخش‌ترین کارها و یکی از اتفاقات خوب زندگی من این بود که در آن کار با او همبازی شدم. حضوری گرم و پرانرژی داشت و کنکاش‌ او برای نقش، آدم را برای کار کردن به وجد می‌آورد.

وی ادامه داد: رفاقت و مهربانی خسرو را هیچ وقت از یاد نمی‌برم. آنقدر این آدم را دوست داشتم که با همان یک تجربه حس کردم 50 سال است، همدیگر را می‌شناسیم. همکاری‌مان در «شکار» در رفاقتمان ریشه دواند.

پرستویی هم بازی بودن و دوستی با شکیبایی را جزو افتخاراتش دانست و با یادآوری خاطراتش در فیلم «شکار» گفت: در ایوانکی کار می‌کردیم و کمپ ما در مدرسه‌ای بود و هرکس در کلاسی اقامت داشت. اما من و خسرو در یک کلاس بودیم و حتی تخت‌هایمان را به هم چسبانده بودیم. مرتب با هم صحبت می‌کردیم و آینه همدیگر بودیم. مسیر زندگی‌مان یکی بود و از یک جاده عبور کرده بودیم.

این بازیگر با اشاره به 28 تیر 87 روز درگذشت خسرو شکیبایی اظهار کرد: صبح زود در شمال در حیاط نشسته بودم، تلفن زنگ زد و نام خسرو شکیبایی روی گوشی نقش بست. پویا پسر خسرو پشت خط بود. ابتدا به خاطر شباهت صدایش فکر کردم، خود خسرو است. گفت: «عمو پرویز بابا فوت شد.»

وی افزود: آنقدر برایم عزیز بود که احساس می‌کردم، پاره تنم را از دست داده‌ام. کمتر از یک ساعت به همه خبر دادم و به سرعت از شمال برگشتم. وقتی پرویز فنی زاده فوت کرد، آقای مشایخی پیگیر مراسمش بود و من در مراسم تدفینش شرکت کردم و این بار خودم پیگیر برنامه‌های خسرو شدم.

پرستویی با بیان اینکه خسرو خیلی زود از میان ما رفت، ادامه داد: خیلی جا داشت همچنان نفس گرمش در سینما جاری باشد. کسی نیست از شکیبایی خاطره بدی داشته باشد و کارهای خوبش به یاد مانده است. بعد از «هامون» در میانسالی مطرح شد و در تئاتر هم قَدر بود و می‌درخشید. 20 دقیقه‌ای را که در سریال «مدرس» روی منبر رفت و دیالوگ گفت نمی‌توان فراموش کرد، خسرو نمونه دوم ندارد و دیگر نخواهد داشت.

اخبار فرهنگی - ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
دکلمه پرویز پرستویی درباره خسرو شکیبایی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

روایت پرستویی از روز رفتن «عمو خسرو»


«من عاشق پرویز فنی‌زاده بودم و بعد از آن هم خسرو شکیبایی برایم بازیگر شاخص و نادری بود. همان‌طور که بعد از فنی‌زاده کسی مانند او نیامد پس از خسرو هم کسی مانند او زاده نشده است.»

خبرگزاری ایسنا: «من عاشق پرویز فنی‌زاده بودم و بعد از آن هم خسرو شکیبایی برایم بازیگر شاخص و نادری بود. همان‌طور که بعد از فنی‌زاده کسی مانند او نیامد پس از خسرو هم کسی مانند او زاده نشده است.»

این صحبت‌های پرویز پرستویی است، کسی که در دو فیلم «شکار» و «روانی» با خسرو شکیبایی هم بازی بوده است و در روزهای رفتن «عمو خسرو» هم برنامه‌هایش را اداره کرد.

پرستویی در آستانه ششمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی یادآور شد: سال 66 برای فیلم «شکار» کار دلچسب مجید جوانمرد با خسرو آشنا شدم و رفاقتمان شکل گرفت. یکی از لذت بخش‌ترین کارها و یکی از اتفاقات خوب زندگی من این بود که در آن کار با او همبازی شدم. حضور گرم و پرانرژی داشت و کنکاش‌اش برای نقش آدم را برای کار کردن به وجد می‌آورد.

وی ادامه داد: رفاقت و مهربانی خسرو را هیچ وقت از یاد نمی‌برم. آنقدر این آدم را قلبا دوست داشتم که با همان یک تجربه حس کردم 50 سال است، همدیگر را می‌شناسیم. همکاری‌مان در «شکار» در رفاقتمان ریشه دواند.

پرستویی هم بازی بودن و دوستی با شکیبایی را جزو افتخاراتش دانست و با یادآوری خاطراتش در فیلم «شکار» گفت: در ایوانکی کار می کردیم و کمپ ما در مدرسه‌ای بود و هرکس در کلاسی اقامت داشت. اما من و خسرو در یک کلاس بودیم و حتی تخت‌هایمان را هم به هم چسبانده بودیم. مرتب با هم صحبت می‌کردیم و آینه همدیگر بودیم. مسیر زندگی‌مان یکی بود و از یک جاده عبور کرده بودیم.

این بازیگر با اشاره به 28 تیر 87 روز درگذشت خسرو شکیبایی اظهار کرد: صبح زود در شمال در حیاط نشسته بودم، تلفن زنگ زد و نام خسرو شکیبایی روی گوشی نقش بست. پویا پسر خسرو پشت خط بود. ابتدا به خاطر شباهت صدایش فکر کردم، خود خسرو است. گفت «عمو پرویز بابا فوت شد».

وی افزود: آنقدر برایم عزیز بود که احساس می‌کردم پاره تنم را از دست دادم. کمتر از یک ساعت به همه خبر دادم و به سرعت از شمال برگشتم. وقتی پرویز فنی زاده فوت کرد، آقای مشایخی پیگیر مراسم‌اش بود و من در مراسم تدفین‌اش شرکت کردم و این بار خودم پیگیر برنامه‌های خسرو شدم.

پرستویی با بیان اینکه خسرو خیلی زود از میان ما رفت ادامه داد: خیلی جا داشت همچنان نفس گرم‌اش در سینما جاری باشد. کسی نیست از شکیبایی خاطره بدی داشته باشد و کارهای خوب‌اش به یاد مانده است. بعد از «هامون» در میانسالی مطرح شد و در تئاتر هم قَدر بود و می‌درخشید. بیست دقیقه‌ای که در سریال «مدرس» روی منبر رفت و دیالوگ گفت را نمی‌توان فراموش کرد، خسرو نمونه دوم ندارد و دیگر نخواهد داشت.