فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

رضا رویگری: کم‌کم کله‌پزها هم وارد بازیگری می‌شوند



رضا رویگری ازجمله بازیگرانی است که نسل امروز و دیروز از بازی‌هایش خاطره دارد. متولد دی 1325 در محله تجریش تهران است. بازیگری را از سال 63 با حضور در یک نمایش رادیویی درباره منصور حلاج شروع کرده است .

رضا رویگری ازجمله بازیگرانی است که نسل امروز و دیروز از بازی‌هایش خاطره دارد. متولد دی 1325 در محله تجریش تهران است.
بازیگری را از سال 63 با حضور در یک نمایش رادیویی درباره منصور حلاج شروع کرده است و بعد از آن با بازی در فیلم‌های عقاب‌ها، سرزمین آرزوها، غریبه، شیخ مفید، مردی در آینه، مسافر ری، جوانی، بوتیک، قرنطینه، شور شیرین، اخراجی‌ها، راه بهشت و... ادامه داده است. او همچنین با سریال‌هایی چون پول کثیف، سال‌های مشروطه، تاوان، دارا و ندار، به کجا چنین شتابان، عملیات 125، مختارنامه و... شناخته می‌شود.


رویگری در این گفت‌و‌گو از حال و هوای این روزهایش ما را باخبر کرده است. از این‌که دلش برای سینما و تلویزیون تنگ شده و می‌خواهد با نقشی خوب به آن برگردد. همچنین فیلمنامه‌ای به نام «فانوس‌های رنگی» نوشته که می‌خواهد با تصویر شدن روشن شود. سری هم زده است به کودکی و محله قدیمی زندگی‌اش و حرف‌های دیگری زده که شما را به خواندنش دعوت می‌کنیم:

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 
آخرین تصویر شما در تلویزیون به حضور افتخاری‌تان در سریال «تنهایی لیلا» برمی‌گردد. حتما خوانندگان قاب کوچک می‌خواهند بدانند رضا رویگری این روزها چه می‌کند؟
بعد از سکته مغزی دست و پایم از نظر حرکتی دچار مشکل شده است. اما خدا را شکر رو به بهبودی است و مراحل درمان آن در حال انجام. این روزها بیشتر در خانه هستم.


دلتان برای سینما و تلویزیون تنگ نشده است؟
بله خیلی، اما خب دوست دارم کار خوبی پیشنهاد شود و دوباره بازی کنم.


بحران مخاطب یکی از مسائل فعلی تلویزیون است. گرایش مخاطبان ایرانی به سمت سریال‌های خارجی و تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای یعنی این که آنها خیلی خوب عمل کرده‌اند یا ما از رقابت با آنها بازمانده‌ایم؟
به نظرم هر دو دلیل درست است. به هر حال آنها با استفاده از یکسری ترفندها کارهای جذاب می‌سازند و ما هم گاهی از این رقابت باز می‌مانیم.
اما تلویزیون ثابت کرده است وقتی سریال خوبی ساخته و پخش شود، همیشه بیننده خواهد داشت. مثلا مختارنامه هنوز هم بعد از چند سال اگر دوباره بازپخش شود همان میزان بیننده یا حتی بینندگان بیشتری را جذب می‌کند.


خودتان چقدر اهل تماشای تلویزیون هستید؟ آخرین سریالی که دیدید چه بود؟
گاهی برنامه‌های آن را دنبال می‌کنم. «مختارنامه» را در بازپخش دیدم.


انگار مختارنامه را از کارهای شاخص کارنامه کاری‌تان می‌دانید. برعکسش چطور؟ فیلم و سریالی بازی کرده‌اید که از حضور در آن پشیمان باشید؟
بله بسیار.

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 

می‌توان نام برد؟
نه شاید به سازنده‌اش بربخورد!


نقطه عطف دوران بازیگری خود را کدام اثر یا نقش می‌دانید؟
بوتیک.


چرا؟
بعد از چند سال ممنوع‌الکار بودن در این فیلم سینمایی بازی کردم و به نوعی برگشت دوباره من به دنیای سینما و حرکت دوباره بود. مختارنامه در تلویزیون و شاهگوش در شبکه نمایش خانگی را هم بسیار دوست دارم.


نسل قدیمی بازیگری با نسل جدید آن از نظر آرمان‌ها و اهداف چه تفاوت‌هایی دارد؟
ما آن زمان نمی‌دانستیم کلوزآپ چیست و بحث مالی و دستمزدهای بالا مثل امروز برایمان مطرح نبود. بیشتر به نقش، ویژگی‌ها و تاثیرگذاری آن فکر می‌کردیم.

 

آشنایی با مسائل فنی و تکنیکی مثل کلوزآپ که خیلی خوب است!
نه، منظورم شناخت نمای درشت و آشنایی با مسائل تکنیکی نیست. این نکات را هر بازیگری بعد از بازی در یک یا دو کار می‌فهمد. اما این که بخواهد شرط بگذارد که فلان بازیگر باید نقش مقابل من را بازی کند یا در این سکانس حتما از من نمای درشت بگیرید، اتفاق خوبی نیست و قدیم‌تر‌ها در مرام ما نبود.

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 
وقتی وارد سینما و تلویزیون شدید به شهرت فکر می‌کردید؟
اصلا فکر نمی‌کردم به جایی برسم که بتوانم به شهرت فکر کنم. اما درست مثل رستورانی که غذای خوبی به مردم عرضه می‌کند و کارش به اصطلاح می‌گیرد، بازیگر هم می‌تواند با بازی خوب خود اسمی برای خود دست و پا کند و به شهرت یا بهتر از آن محبوبیت برسد. اساسا شهرت زود به‌دست می‌آید و زود هم از بین می‌رود، اما محبوبیت دیر می‌آید و ماندنی است.


مردم شما را بیشتر با کدام نقش می‌شناسند؟
کیان سریال مختارنامه برایشان آشناتر است.


هیچ‌وقت در بازیگری الگو داشته‌اید؟
الگوی مشخصی نه. اما همیشه به‌طور کلی به جنس بازی بازیگران خوب ایرانی و خارجی توجه می‌کردم و از آنها می‌آموختم.

در زندگی‌تان چطور؟ الگو داشته یا دارید؟
در هر دوره‌ای بله. اخلاق و رفتار در زندگی و بازی خوب در کار الگوی من بوده است.


به چیزی یا کسی غبطه خورده‌اید؟
بله. بارها دلم خواسته بعضی نقش‌ها را بازی کنم که فرصت آن فراهم نشده است.

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 

منظورتان نقش‌هایی در کلیشه ذهنی است یا مصداق‌هایی که از همکاران خود دیدید؟
هر دو. مثلا خواسته‌ام که نقش فلان بازیگر را بازی کنم.


مثال هم می‌زنید؟
جواب دادن به این سوال خیلی سخت است (با خنده).


بگذریم. کدام بازیگر ایرانی را دوست دارید‌؟
در نویسندگی، کارگردانی و بازیگری رضا عطاران.


از میان هم نسل‌هایتان چطور؟
مرحوم خسرو شکیبایی. بسیار او را قبول داشتم.


همبازی هم بودید؟
بله.


چه خاطره‌ای از او در ذهنتان نقش بسته است؟
در سریال «خورشید در خاک» اسب روی پایم افتاد و پایم شکست و من را به بیمارستان منتقل کردند. حتی مدتی بعد از آن هم خانه‌نشین شدم. خسرو شکیبایی در بیمارستان همراهم بود و پزشک از او می‌خواست که پایم را جلو نگه دارد تا عصب آن قطع نشود. من می‌دیدم که گاهی می‌رود و با چشمان قرمز بر‌می‌گردد. او برای وضعیت من گریه می‌کرد و من این مهربانی و تصویر را هیچ‌وقت یادم نمی‌رود.


دهه ششم زندگی چه حال و هوایی دارد؟
قبل از بیماری بهتر بود. اما به‌طور کلی سن پختگی است. لطف مردم و تجربه ارتباط هر روزه با آنها بسیار لذتبخش است. حضور خانواده در کنارم هم آرامش‌بخش است.


بزرگ‌ترین دارایی زندگی‌تان را چه می‌دانید؟
بدون اغراق محبت مردم.

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 
بهترین دوست شما کیست؟
همسرم.


کتاب تاثیرگذاری خوانده‌اید؟
بله، راز شاد زیستن به من انرژی مثبتی داد.


بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران از نظر شما؟
انتخاب یکی از آنها واقعا سخت است.


نقدی به خودتان شنیده‌اید که آن را وارد بدانید؟
بله، بسیار پیش آمده است.


خودتان را هم نقد کرده‌اید؟
هم نقد کرده‌ام، هم سرزنش.


چرا سرزنش؟
می‌توانستم راهی را که در بازی و زندگی آمدم درست‌تر طی و نقش‌های بهتری ایفا کنم.


اگر به دوران جوانی بازگردید باز هم مسیر بازیگری و هنر را انتخاب می‌کنید؟
بله، منهای بی‌وفایی‌هایش که آدم را بسیار آزار می‌دهد. سینما بی‌رحم است. من نزدیک به 50 سال است که در هنر فعالیت می‌کنم. گرچه همکارانم این روزها تماس می‌گیرند و سر می‌زنند و حالم را می‌پرسند، اما خبری از مسئولان نیست. چند ماه دیگر هم دهه فجر می‌شود و دوباره سرود انقلاب را با صدای من پخش می‌کنند!

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 

حرف از موسیقی شد. شما خوانندگی را هم تجربه و حتی تعدادی آلبوم هم روانه بازار موسیقی کردید. چرا این حوزه را مثل بازیگری جدی نگرفتید؟
نمی‌دانم شاید، چون زیاد جدی‌اش نگرفتم حالا نمی‌توانم خوب بخوانم (با خنده).


شاید هم به فعالیت تخصصی در هر حوزه‌ای معتقدید. بازیگران زیادی هستند که به خوانندگی هم سرک کشیده‌اند و خوانندگانی که به عالم بازیگری وارد شدند. این روزها فوتبالیست‌ها هم هنرمند می‌شوند.
کم‌کم کله‌پزها هم وارد این حرفه می‌شوند.

این رفت و آمدها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
خب وقتی حرفه‌ای تخصصی دنبال نشود به جایی نمی‌رسد.


به نظر خودتان چرا سرود «ایران ایران» با صدای شما به اصطلاح گل کرد؟
چون هم در مقطع خاصی پخش می‌شد و هم این‌که برای اولین‌بار بود مردم سرودی با این فضا و شرایط می‌شنیدند.


چه خاطره‌ای را با این سرود به یاد می‌آورید؟
این که سرود تاریخ مصرف ندارد، اما خواننده‌اش دارد. به نظرم هنرمندان به خاطر سبک زندگی و همیشه دیده‌شدن‌شان زودرنج و حساس‌تر از بقیه مردم هستند. بله. البته این حساسیت و زودرنجی فقط مختص هنرمندان نیست. یک ورزشکار و یک سیاستمدار هم می‌خواهد که همیشه نامش بماند و فراموش نشود.


دلخوشی‌تان چیست؟
فیلمنامه‌ای که به نام «فانوس‌های رنگی» نوشته‌ام، اما متاسفانه سرمایه‌گذاری نیست که آن را بسازد.


داستان آن چیست؟
متنی نوستالوژیک است و به کودکی فلش‌بک می‌زند.


اصالتا اهل کجا هستید؟
هفت پشت تجریشی (با خنده).

 

اخبار,اخبار فرهنگی,رضا رویگری

 

به محله کودکی‌تان سر می‌زنید؟
بله، خیلی زیاد. من عاشق آن محله هستم. بخصوص حال و هوای آن در ماه محرم و دسته‌ها و هیات‌های عزاداری‌اش را بسیار دوست دارم.


حتما تغییرات آن را نسبت به گذشته حس می‌کنید؟
بله، تجریش مثل پیرزنی شده است که بزک کرده، اما جوانی و شادابی قبل را ندارد.
نام معلم کلاس اولتان را به یاد می‌آورید؟
متاسفانه نه. خیلی سال از آن مقطع گذشته است. ضمن این که من معلمان زیادی داشتم.
چرا؟
چون هر سال رفوزه می‌شدم (با خنده).


پس شاگرد زرنگ کلاس نبودید؟
باهوش بودم، اما بازیگوشی می‌کردم. چندان حوصله درس خواندن نداشتم.

اخبار فرهنگی - روزنامه جام جم


ویدیو مرتبط :
هنر بازیگری ( *رضا رویگری* در فیلم "بوتیک" ~ ۱۳۸۲)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رضا رویگری: به خاطر صدایم وارد بازیگری شدم


با وجود اینکه حدودا دوماه ازانتشار آلبوم «کازابلانکا» رضا رویگری بازیگر سینما، تئاتروتلویزیون می گذرد سرانجام نشست خبری این آلبوم امروزصبح چهارشنبه 20 شهریورماه به همت باشگاه هوادارن برج میلاد در این مکان برگزار شد.

شبکه ایران: با وجود اینکه حدودا دوماه ازانتشار آلبوم «کازابلانکا» رضا رویگری بازیگر سینما، تئاتروتلویزیون می گذرد سرانجام نشست خبری این آلبوم امروزصبح چهارشنبه 20 شهریورماه به همت باشگاه هوادارن برج میلاد در این مکان برگزار شد.

زمانی که مسافرت بودم به من اطلاع دادند این آلبوم منتشر شده

در ابتدای برنامه رضا رویگری خواننده این آلبوم علت تاخیر در برگزار شدن این نشست خبری را نامعلوم بودن زمان انتشار آلبوم عنوان کرد و افزود: من دلم می خواست قبل از اینکه این آلبوم منتشر شود این نشست برگزار می شد ولی متاسفانه چون زمان انتشار این کار معلوم نبود این برنامه به تعویق افتاد تا اینکه زمانی که مسافرت بودم به من اطلاع دادند این آلبوم منتشر شده و خودم هم در جریان این کار نبودم.

بخاطر صدایم وارد بازیگری شدم


این هنرمند درپاسخ یکی از خبرنگاران مبنی بر تجربه و فعالیتی که درخوانندگی و بازیگری دارد کدامیک دغدغه این روزهای او به شمار می رود گفت: من بخاطر صدایم وارد بازیگری شدم. سال 47 در تئاتری به نام «عبادتی بر مصیبت حسین به حلاج »کار خانم خجسته کیا شرکت کردم و اینجا اولین جایی بود که ازمن استفاده هنری شد. در این نمایش کسی را می خواستند که بخواند و من هم در آنجا با شعر«سمن بویان غبارغم چـــــو بنشینند...»حافظ را در درآمد ترک خواندم. در این نمایش علاوه بر خواندن دیالوگ، کاراصلی ام آواز خواندن بود.



بازیگری من را تا جایی کشاند که از صدایم غافل شدم

وی ادامه داد: من بخاطر صدایم وارد عرصه بازیگری شدم اما بازیگری من را تا جایی کشاند که از صدایم غافل شدم. البته ناگفته نماند من قبلا از اینها چون پدرم مذهبی بود در جلسات قرآن و یا برسر صف های مدرسه قرآن می خواندم.

این بازیگر اظهار داشت: پیش از این در تئاترهایی چون «حالت چطوره مش رحیم»، «گلدونه خانم»، «جمعه کشی» و ... آوازمی خواندم تا اینکه قبل از انقلاب دو ترک به تنظیم ناصر چشم آذر خواندم. اما قبل از اینکه انقلاب پیروز شود سال 57 آقای فریدون خشنود به من گفتند یک آهنگ دارم می خواهم برایم بخوانی. گفتم چه موقعی را برای خواننده شدن من انتخاب کردی الان در این اوضاع کسی آهنگ گوش نمی دهد.ایشان گفت این آهنگ برمبنای همین روزهای انقلاب است و سر انجام این کار از مسجد دانشگاه پخش شدو خیلی هم استقبال کردند.

بعد از 12 سال «کازابلانکا»را منتشر کردم


وی افزود: من 16 سال پیش اولین کاست مستقلم به نام «ازعشق گفتن» را منتشر کردم. این آلبوم جمع آوری کارهایم در تئاترها و داشته هایم بود که خواندم اما قبل ازانتشاراین آلبوم این قطعات را در کنسرتی در آمریکا اجرا کردم . بعد از 5-4 سال آلبوم «غوغا» را منتشر کردم و تا به امروز که حدود 12 سال می گذرد «کازابلانکا» منتشر شد.

رضا رویگری درباره حضور دوچهره مطرح موسیقی عماد توحیدی و حمید عسگری در این آلبوم گفت: برای ساخت این آلبوم اولین شعری که بدستم رسید شعر «کازبلانکا» یغما گلرویی بود. آن زمان من 8 شعر از ایشان خریداری کردم که فقط سه تای آن در این آلبوم وجود دارد. چون دیدیم شعر درمورد فیلم «کازبلانکا»است واین فیلمی است که بارها با آن زندگی کردم بنابراین این کار را باید یک بازیگری بخواند که عاشق سینماست. قطعه این کار را آقای عماد توحیدی ساختند.

من به جوانها اعتقاد دارم

وی ادامه داد: دلم می خواست با جوانها کارکنم برای همین هم کار با آقای توحیدی،عسگری و دیگر دوستان را انتخاب کردم.من به جوانها اعتقاد دارم و به نظرم خلاقیت در جوانهاست. به نظر من در حال حاضرموسیقی پاپ که در بین مردم رشد کرده به این دلیل است که جوانها خیلی خلاقانه کارمی کنند. حتی به آن طرف خوراک می دهند. دلم می خواست در این 10ترک از دیگاه های مختلف استفاده کنم.البته دو قطعه این کار را خودم انجام دادم اما هیچ گاه خود را آهنگساز نمی دانم چون فقط از روی احساسم کار می کنم.

با حمید عسگری هیچ اختلافی ندارم

رضا رویگری خاطر نشان کرد: متاسفانه به دلیل شیطنتی که یکی از خبرنگارها در طرح سوالش پیرامون کم کاری با حمید عسگری داشت، این شائبه ایجاد شد که من با ایشان مشکل دارم سوالشان در مورد نحوه شکل گیری قطعات که ایشان آهنگ سازی کردند، بود که من هم گفتم من در مورد ایشان صحبت نمی کنم این حرف من به معنای صحه گذاشتن بر روی توانایی ایشان بود اما متاسفانه ایشان به گونه ای این موضوع را تیتر کردند که یعنی من با این فرد مشکل دارم. در هر حال من از همکاری با ایشان بسیار لذت بردم چرا که فردی توانایی در عرصه موسیقی هستند و موسیقی در سطح بالایی قرار دارد.

می خواهم گزیده کار تر شوم

وی درباره کارهای اینده اش گفت: من هیچ گاه از بازیگری خسته و جدا نمی شوم اما می خواهم گزیده کار تر شوم . با اینکه 44 سال است که جلوی دوربین هستم هنوز هم هیجان دارم اما اول انتخاب نقش است بعد پول.

اجرای یک کنسرت بزرگ در تهران

تصمیم دارم قبل یا بعد از ماه محرم و صفر کنسرت بزرگی برگزار کنم. همچنین در سریال «معراجی ها » آقای ده نمی نیز بازی میکنم.

تصمیم داشتم شعر ترانه مکرم را در زمان دیگری منتشر کنم

رویگری در پاسخ به سوالی مبنی بر اختلاف با ترانه مکرم پیرامون عدم انتشار ترانه او در آلبومش گفت: من به با ایشان و نه با هیچ کس دیگری مشکلی ندارم. ترانه ای که از ایشان خریداری کردم اثری بسیار موفق و خوب است. مکرم ترانه سرای قابلی است منتهی من در چیدمان قطعات آلبوم کازابلانکا به این نتیجه رسیدم که برخی از این افراد بهتر است در زمان دیگری منتشر شود به همین خاطر ترانه ای که از ایشان خریداری کردم را منتشر نکردم ظاهراً این موضوع باعث ایجاد سوتفاهم برای ایشان شد.

درست نیست هنرمندی که در رشته ای هنری خود موفق است دست به کاری بزند که ناموفق باشد


این بازیگر سینما درباره وسوسه ای که این روزها بازیگرها را به خوانندگی می کشاند گفت: در تمام دنیا این قضیه وجود دارد که خوانندگان بازیگر می شوند و یا بالعکس. به نظر من درست نیست هنرمندی که در رشته ای هنری خود موفق است دست به کاری بزند که ناموفق باشد اما خیلی خوب است که ما هنرمندان بازیگری داشته باشیم که صدا داشته باشند و بخواند .اما در حال حاضر کمتر می بینیم که بازیگر کاستی منتشر کرده باشد و بعد از آن این کار ادامه دهد و آلبوم های بعدی یا کنسرت برگزار کند. گویا این دوستان هم به مانند دو کار قبلی من فقط برای دل خودشان کار می کنند. اما اگر کاری قابل عرضه باشد خیلی خوب است و مشکلی نیست ولی اگر نا بجا باشد ممکن است به رشته قبلی اش هم صدمه بزند.

رویگری درپایان گفت: خوشبختانه آلبوم کازابلانکا با استقبال خوبی از جانب مخاطبان مواجه شد و به فروش نسبتاً خوبی دست یافت.