فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
در قلمرو «مهران مدیری»
در قلمرو «مهران مدیری»
«و در این هیاهوی عظیم، آخرین جمله او را دوباره شنیدم كه میگفت: من همیشه یك بازی به تو بدهكارم...مطمئنم در بهشت، روزی با او كار خواهم كرد.احتمالا در یك تئاتر مشترك كه آنجا دیگر، حوصله دارد، حالش خوب است و غمگین نیست.»
این دل نوشتهای است از مهران مدیری درباره خسرو شكیبایی. همان كه دیگر غمگین نیست، همانی كه با همه فریادهایش ساكن صحرای سكوت شد... شكیبایی كه در یادهایمان هست تا همیشه...
واما نگارنده این نوشته دلنشین،همان جوان سریال باغ گیلاس است كه در حال و هوای باغ آن روزگاران باقی نماند و جوانههایی نو آفرید. فال و تقدیرش گویی رقم خورده بود برای تولد لبخندهای گم شده... به آینده میاندیشید درست مثل اكنون كه به فردا میاندیشد، در یك جا و یك زمان نمیماند و با هر حركت این كره خاكی، او نیز به دنبال خلقی تازه است.
او خالق خنده است؛خنده بر لبان مردمانی كه خشتهایشان چنان چیده شده كه سخت میخندند، قصه او فقط طنز و كمدی كار كردن نبود، قصه او غصه مردم بود، سكوتش نشان از اندیشه است. میاندیشد كه چگونه بخنداند... حالا در اندیشه كار جدیدی است. این روزها میخواهد بگوید «شوخی كردم».
بسیاری از آدمها در ارتفاع كه باشند، از آن بالا دیگران را طور دیگری میبینند، اما مدیری آن بالا هم كه باشد، همه را به یك چشم میبیند. از نیمه آخرین ماه فصل گرما لشكر هنرمندان مدیری در ارتفاعات بلوار ارتش دور هم جمع شدند تا خاطره بسازند. فصل خزان تازه آغاز شده، هوای دل انگیز صبح پاییزی و آفتاب زیبا همراهم شدند تا روزی به یاد ماندنی را در محل فیلمبرداری سریال جدید مهران مدیری با نام «شوخی كردم» سپری كنم. محل قرار ساختمانی قلعه مانند بود كه نامش را گذاشتم قلعه شوخی ها.
سفر به قلعه شوخی ها
نمای خارجی ساختمان نشانی از وسعتش ندارد اما وقتی داخل میشوم، دلیل انتخاب آن را میفهمم. وسعت این ساختمان آنقدر هست كه یك گروه حرفهای بتواند در آرامش و با فراغ بال كار كند. در ورودم اولین چیزی كه نظرم را جلب میكند راهنمای طبقات نصب شده در كنار آسانسور است. تابلو نشان میدهد كه هر كدام از گروهها از جمله نویسندگان، كارگردانی، روابط عمومی، گریم، صحنه و لباس و.... در كدام طبقه هستند.
از اتاق روابط عمومی به همراه وفا ملكزاده مدیر روابط عمومی سریال بازدید از بخشهای مختلف ساختمان را شروع میكنم. كمكم ظهر شده و وقت ناهار است. در اتاق گریم گروه مشغول گریم بازیگران از جمله سحر زكریا است. قرارمان برای گفتوگو با او به بعد از كارش موكول میشود. طبقه سوم قلعه شوخیها اتاق تدوین و تهیهكننده و كارگردان است. صدای الیكا عبدالرزاقی را میشنوم و پس از رسیدن به میز تدوین متوجه میشوم تدوینگر در حال كار روی سكانسی از او است.
پس از اتاق تدوین نزدیك به اتاق مهران مدیری -كه در این سریال علاوه بر بازیگری، تهیه كنندگی و كارگردانی، طراحی صحنه و لباس را هم انجام میدهد- شاهد یك تصویر زیبا بودم. چشم چرخاندم و تهران را از آن ارتفاع دیدم. در این لحظه از خودم پرسیدم مرد طنزپرداز وقتی از این نقطه به شهرش مینگرد به چه میاندیشد؟
ساختمان به شكل دایره است و پس از یك دور زدن سحر ذكریا را در اتاق بازیگران میبینم. میگوید: «همیشه كار با آقای مدیری مثل هر كار دیگری برایم تجربه تازه است.كار طنز را با او شروع كردم و اگر هم بخواهم ادامه بدهم فقط در آثار آقای مدیری حضور پیدا میكنم. چون طنز را به خوبی میشناسد، خودش بازیگر بسیار خوبی است و میتواند بازیگرها را به درستی هدایت كند.»
زكریا ادامه میدهد: «همیشه از همكاری با او خاطره خوش داشتهام. در كارهایش آرامش و سكوتی بوده كه در كارهای دیگر دیده نمیشود. به نظرم فامیلیاش با مدیر و مدبر بودنش مطابقت دارد.» میگوید: « اكثر بازیگرانی كه از گذشته با آقای مدیری كار كردهاند دور هم جمع شدهاند. حدود 60 بازیگر داریم و سریال هم در فضای امروز و درباره دغدغههای جامعه امروز است. یقین دارم كار خوبی میشود.»
از زكریا میپرسم به نظرش چقدر از توانایی خانمهای بازیگر در عرصه طنز استفاده میشود. پاسخ میدهد: « در سریالهای طنز خانمها در حاشیه قرار دارند. همیشه گلهام این است كه متنهای خوب برای آقایان نوشته میشود. برای همین دست خانمها بسته است و آنها نمیتوانند همه توانایی و استعدادشان را نشان دهند. حتی در كارهای جدی هم این مشكل وجود دارد و از همه توان بازیگران خانم استفاده نمیشود. اما در طنز بیشتر اتفاق میافتد.»
اگرچه كارهای ابتدایی مدیری كه بسیار هم ماندگار شدند آیتمی بودند اما چند سالی بود كه به این شكل كار نمیكرد و حالا بزرگترین تفاوت «شوخی كردم» نسبت به كارهای اخیرش آیتم محور بودن آن است. برای پرس و جو درباره این نوع كار به سراغ تیم نویسندگان میروم. اتاق نویسندگان انتهای راهروی طبقه دوم است. خشایار الوند، امیرمهدی ژوله، حمید برزگر و الهه زارعنژاد تیم نویسندگان سریال را تشكیل میدهند.
وارد اتاقشان میشوم، تابلویی را میبینم كه نام آیتمهای ثابت سریال روی آن نگاشته شده و روبهروی هر آیتم اسم نویسنده آن نیز به چشم میخورد. جالب اینجاست نام مهران مدیری هم در مقابل یكی از آیتمها نوشته شده است.
با نویسندهها دور یك میز مینشینیم و از شوخی كردم سخن میگوییم. اولین سؤالم درباره فضای آیتم نویسی است. ژوله میگوید: « تعدادی سوژه انتخاب كردم كه در هر قسمت یك موضوع دستمایه كار شود. ابتدا چرخشی مینوشتیم اما آقای مدیری پیشنهاد كردند از مجموعه چهار به بعد هر آیتم محصول كار یك نویسنده باشد. اگر برای یك قسمت 20 آیتم احتیاج داریم ما 30 آیتم مینویسیم و آقای مدیری از بین آنها انتخاب میكند. »
الهه زارعنژاد به تازگی به این جمع اضافه شده است. او نحوه ملحق شدنش را به گروه اینگونه توصیف میكند: « من از قهوه تلخ همكاریام را شروع كردم.در آن سریال دستیار كارگردان بودم. با آقایان الوند و ژوله آنجا آشنا شدم. در سریال فراموشی با آقای ژوله همكاری كردم و بعد هم در ویلای من به عنوان دستیار نویسندگان بودم و در این سریال همكاری بهطور جدیتر شكل گرفت. من قبلاً هم بهطور انفرادی كار كردهام اما جذابیت این همكاری، بودن در كنار آقای الوند و ژوله است چون به عنوان نویسندههای حرفهای به من لطف و توجه كردند و اجازه دادند كنارشان باشم و این برایم خوشایند است.
خشایار الوند طی سالهای گذشته یار ثابت كارهای مدیری بوده است. او گفت: برادرم سیروس میگوید تو باید نام فامیلت را عوض كنی بگذاری خشایار مدیری! آنقدر كه سالها با مدیری همكاری داشتی.« من آیتم كار نكرده بودم. ساختار آیتم با همه كارهای نوشتاری برای تصویر فرق میكند. گاهی فقط یك جمله كافی است یك آیتم خیلی خوب شكل بگیرد، گاهی لازم است كاملاً مطابق با فیلمنامه ضبط شود تا خوب از آب دربیاید و...خوشبختانه آقای مدیری خودش تخصص بالایی در آیتم دارد و ما آنقدر با هم كار كردیم كه شناخت خوبی از هم داریم.»
سؤال بعدیام این بود. با این حجم كار رسانهای و مخاطبی كه به صدها شبكه تلویزیونی برای تماشای سریال دسترسی دارد آیتم چقدر جواب میدهد؟ حمید برزگر كه در كارهای آیتمی با مدیری همكاری داشته و تخصص خوبی در این زمینه دارد، میگوید: « در فضای رسانهای كنونی باید دید كیفیت دیگر آثار در حال پخش چگونه است. مزیت آیتم نسبت به كارهای داستانی این است كه لازم نیست دنبالكننده داستان باشند، از هر قسمتی كه مایل باشند میتوانند كار را تماشا كنند. فكر میكنم الان شرایط مناسبی برای تولید آیتم است و تصمیم هوشمندانهای گرفته شد.
بحث را خشایار الوند اینگونه ادامه میدهد :آیتم مثل فست فود میماند. سریع درست میشود و سریع هم هضم میشود. یكی از مشكلات تمام سریالهای شبكه نمایش خانگی عدم پیگیری تماشاگر است از جایی كه وقفه در پخش میافتد. به دلایل مختلف چنین مشكلی پیش میآید. این روزها به دلیل شرایط زندگی به سختی میشود یك سریال را دنبال كرد و تلویزیون چند بار كارها را تكرار میكند تا همه بتوانند سریال مورد علاقه شان را دنبال كنند. خوشبختانه اینجا آیتم است.
هر فرد از هر قسمتی كار را تماشا كند، میتواند مخاطب اثر باشد. ما بر اساس تجربه قهوه تلخ و ویلای من به آیتم رسیدیم. نكته دیگر اینكه آیتم دست كم گرفته شده است هنوز طرفداران آقای مدیری سریالهای آیتمی او را خاطرشان هست. متاسفانه الان با بودجه ضعیف كارهای اینچنینی در تلویزیون ساخته میشود. ما سعی كردیم به آیتم تشخص بدهیم. آن را دست كم نگیریم و به مخاطب احترام بگذاریم.
از زارعنژاد میپرسم طبق شنیده هایم قرار است شوخی كردم نقد سیاسی اجتماعی هم باشد و او میگوید: « بله. آقای مدیری معتقد هستند حالا كه پس از سالها كار آیتمی میسازند اثرشان لایههای سیاسی، اجتماعی و نگاه نقادانه هم داشته باشد.»
حمید برزگر در گذشته در كارهای آیتمی مدیری و البته در دیگر سریال های آیتمی كه ساخته شده، حضور داشته است. او تغییرات آیتم و البته شیوه كار مدیری را اینگونه توصیف میكند: «در گذشته آیتم با هزینه كم ساخته میشد. مثلاً دكورها ساده بودند. از نظر نگارش هم متفاوت شده است. در گذشته آیتمهای ما سادهتر بود اما حالا علاوه بر كمدی بودن باید حرفی هم برای گفتن داشته باشد. آقای مدیری هم طی این 15 سال با تجربهتر شده است و با وسواس بیشتری هم كار میكند.»
یک گروه همراه و همدل
پس از گفتوگو با نویسندگان به اتاق گریم میروم تا با مهرداد شكرآبی طراح چهره پردازی سریال به گفتوگو بنشینیم. مشغول كار روی یكی از صورتكها است. او طراحی چهره پردازی در «شوخی كردم» را در مقایسه با دیگر سریالهای مدیری سختتر میداند و میگوید: «شوخی كردم سریال آیتمی است و تعداد محدودی از آیتمها تكرار میشود كه فقط درباره آنها گریم ثابتی داریم.
معمولاً در كارها تست گریم میزنند و بعد طبق نظر كارگردان اگر ایرادی داشت، اصلاح میشود اما اینجا شخصیتها زیاد هستند و اكثر كاراكترها یك بار خلق میشوند. یعنی یك بازیگر چند نقش را ایفا میكند و باید با گریم به او در ایفای نقش كمك كرد.»
طراح گریم سریال شوخی كردم ادامه میدهد: «من از تجربه و اندوخته و خلاقیتم بهره گرفتم تا بهترین نتیجه را بگیریم. طبیعتاً در این میان امكان اشتباه هم بیشتر است چون فرصت اصلاح و رتوش كم است و از طرفی متنها روزانه دستمان میرسد و كاراكترهای مختلفی هم وجود دارد.»
پس از این گفتوگو دوباره به اتاق روابط عمومی برمیگردم. در حال گپ و گفت با اعضای گروه بودم كه متوجه میشوم مدیری به طبقه دوم آمده و به اتاق نویسندگان رفته است. پس از بیرون آمدن از اتاق رو به دستیارش پوپك مظفری میگوید: «بریم خانم مظفری» و این یعنی شروع تصویربرداری. به همراهی گروه راهی محل اصلی فیلمبرداری میشویم.
این روزها در سینمای حرفهای لوكیشنها در سوله ساخته میشوند و در سریال شوخی كردم هم این اتفاق افتاده است. از ابتدای ورودم به لوكیشن متوجه نظم خاص گروه میشوم. اینجا همه چیز طبق روال منظمی پیش میرود.
حضور جوانان در گروه نظرم را جلب میكند و متوجه میشوم مدیری در این سریال بازیگران جوانی را به جامعه هنری معرفی خواهد كرد.
در سوله برای هر آیتم بخشی در نظر گرفته شده است. تقریباً در بخش انتهایی سوله آیتم اتاق عمل را میبینم كه قرار است مدیری و زكریا در آن بازی كنند. او با وسواس و حساسیت خاص خودش صحنه را چك میكند. شوخی كردم با دو دوربین ضبط میشود. مدیری مشغول مشخص كردن جای دوربین است. كنارش میروم و پس از احوالپرسی میگویم همه منتظر یك ساعت خوش دیگر هستند. میگوید: «انشاالله همینطور باشد.» پس از مشخص شدن دوربینها و آماده شدن صحنه او را در گریم و لباس نقشی كه قرار است بازی كند میبینم.
آیتم خندهداری است طوری كه حتی اعضای گروه را هم به خنده میاندازد. پس از ضبط این آیتم گروه برای بخش بعدی خود را آماده میكنند. من هم به طبقه بالا میروم. در این فاصله حضور هنروران نظرم را جلب میكند. گویا قرار است برای آیتم بعدی جلوی دوربین بروند.
پوپك مظفری دستیار اول كارگردان و برنامهریز سریال است. او از سالها پیش با مهران مدیری همكاری داشته است البته این همكاری در قهوه تلخ شكل نگرفت. به اتاق گروه كارگردانی آمده كه به سراغش میروم. مظفری با اشاره به اینكه از 13 شهریور سریال را كلید زدهاند میگوید: « تاكنون 2 بسته 80 دقیقهای كه شامل قسمتهای یك تا چهار است را آماده كردهایم. از سال 79 با فیلم سینمایی توكیو بدون توقف همكاریام را با آقای مدیری شروع كردم كه با پاورچین، جایزه بزرگ و شبهای برره ادامه پیدا كرد تا رسید به سریال ویلای من. وقتی در ویلای من برای چندمین بار این همكاری شكل گرفت احساس كردم دوباره به خانه برگشتم.در كارهای آقای مدیری آرامشی وجود دارد كه چنین احساسی شكل میگیرد. »
به پوپك مظفری میگویم چون مهران مدیری علاوه بر بازیگری، كارگردانی و تهیه كنندگی را هم بر عهده دارد كارش سنگینتر است و طبیعتاً كار شما هم سختتر میشود. میگوید: « این همراهی است كه هر دستیاری باید با كارگردانش داشته باشد. هر كارگردانی شیوه خودش را دارد كه نیازمند همكاری دستیارش است.»
جواد رضویان هم از راه رسیده و پس از گریم به محل فیلمبرداری رفته است. من هم راهی سوله میشوم و سراغش را از عوامل صحنه میگیرم. او را با گریمی متفاوت میبینم . رضویان در پاورچین ایفاگر نقش داوود برره بود كه هنوز در ذهنها مانده است. او از همكاری دوبارهاش با مدیری میگوید: «در این سالها خیلی دوست داشتم دوباره كنار هم باشیم و خوشبختانه پیش آمد. اتفاق خوبی است شاید دوباره احساس جوانی كنم. خاطرات خوبی از آن دوران دارم و امیدوارم این خاطرات خوب برای مردم هم تكرار شود.»
رضویان كه طبق روال همه اعضای گروه در محل فیلمبرداری آهسته و آرام سخن میگوید، در پاسخ به این سؤال كه تجربیات كارگردانیاش چقدر در بازیگری به كمكش میآید، میافزاید: «من در وهله اول نه خودم را خیلی بازیگر میدانم و نه كارگردان.جزو علاقهمندان این حرفه هستم. به نظرم به یدك كشیدن این عناوین وزنه سنگینی است البته تجربیات گذشته هم كمك میكند.
دور هم جمع شدن دوباره بچهها كنار هم انگیزهها را مضاعف كرده است.اینجا خبری از كم فروشی نیست و همه هر آنچه در توان دارند ارائه میدهند. قرار گرفتن در چنین جمعی برایم لذت بخش است. وقتی چنین اسامی كه دو دهه سعی كردهاند مردم را بخندانند كنار هم قرار میگیرد، توقع مخاطب بالا میرود و ما هم باید حواسمان را جمع كنیم كوچكترین اشتباهی اتفاق نیفتد. با كوچكترین كوتاهی ممكن است مخاطب ما را نبخشد. از این همكاری خوشحالم و امیدوارم خروجی كار در شأن مخاطب باشد.»
گروه همچنان مشغول آماده كردن صحنه برای آیتم بعدی هستند. قرار است آیتم بعدی را خود آقای كارگردان بنویسید و به همین دلیل برای رعایت تمركزش هنگام نگارش، سكوت حرف اول را میزند.
در كنار این گروه آنقدر انرژی داشتم كه كمتر از آسانسور استفاده میكردم. از پلهها بالا میروم و به محض رسیدن به طبقه دوم سیامك انصاری را میبینم.
یاد گذشته
ضبطم را كه در لوكیشن یار جدانشدنیام بود، روشن میكنم تا برایم از سریال بگوید. معتقد است با فضای تازهای روبهرو شده است و میگوید: « این فضا برایم با كارهای قبلی متفاوت است و حال و هوای متفاوتی دارد. درست است كه ما 60 بازیگر هر روز كنار هم نیستیم، اما بهصورت پراكنده یكدیگر را میبینیم و یادی هم از دوران قدیم میكنیم.»
در همین حین یوسف صیادی را میبینم كه با پسرش آمده است. او از اهالی ساعت خوش است و میگوید: «شروع كارم با ساعت خوش بود كه پس از آن هم كار آیتمی انجام دادم و با این سبك غریبه نیستم.»
حسی دوباره من را به لوكیشن میكشاند. گروه مشغول ضبط صحنهای جدید هستند. كمند امیرسلیمانی نیز از راه رسیده است. پس از این آیتم با كمند امیرسلیمانی به گفتوگو مینشینم. از او میپرسم تجربه چنین سریالی چگونه است؟ پاسخ میدهد: « جذاب و هیجان انگیز است. هنرپیشه وقتی سریال پیوسته بازی میكند به مرور با نقش عجین میشود، اما در چنین سریالی تا با نقش ارتباط برقرار میكنیم تمام میشود و باید نقش كاراكتر دیگری را ایفا كنیم. اینجا باید سرعت عمل و تمركز بیشتری داشته باشیم تا در كوتاهترین فرصت بهترین نتیجه را از كار بگیریم.»
سكانس تمام شده و تعدادی از هنرورانی كه در آن بازی داشتند به سمت مدیری میروند.
من هم به سراغش میروم اما فقط برای خداحافظی. از بدو ورودم میدانستم علی رغم احترامی كه برای اهالی رسانه قائل است چندان اهل گفتوگو و مصاحبه نیست. با خود فكر كردم شاید وقتی دیگر، شاید در یك زمان مناسبتر بشود پای حرفهای این مرد طنزپرداز بنشینم و برایم از گذشته بگوید. از خاطرات ساعت خوش، پرواز 57، نود شب، پاورچین و... بگوید؛ از خلوتی خیابانها زمان پخش شبهای برره بگوید.
از موسیقی كه بخشی از دنیای هنریاش را شكل داده و البته مرد هزار چهره. یادم میآید در یك مصاحبه تلویزیونی گفت: « خودم نمیخواستم مسعود شست چی را بازی كنم اما تیم نویسندههایم گفتند فقط خودت باید بازی كنی.»
او بازیگر خوبی هم هست. در سری جدید قلب یخی با بازی در یك نقش جدی بخش مهمی از تواناییاش را نشان داد، شاید هم روی دیگرش را نشانمان داد، شاید هم آن كاراكتر بیشتر شبیه خودش باشد.
غرق در این افكار بودم كه خودم را روبهرویش یافتم. خسته نباشیدم را به گرمی پاسخ داد. روزنامه آن روز را روی میزش گذاشتم. از تغییرات برایش گفتم و او هم گفت:حتماً روزنامهتان را میخوانم. این ایران را...
شباهنگام زمان بازگشت از قلعه شوخیها ساعت خوش را با خود مرور كردم و میاندیشم در كنار این گروه چقدر ساعات خوشی داشتم..../ روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
میکس تصاویر مهران مدیری(به مناسبت تولد مهران مدیری)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قهوه تلخ مهران مدیری فعلا پخش نمی شود
«مهران مدیری» و «سیامك انصاری» ادر این سریال ایفاگر شخصیتهای اصلی «قهوه تلخ» بودند و داستان این سریال با بازی سیامك انصاری آغاز میشد. او در ابتدای داستان كه در دنیای امروز میگذرد، یك فنجان قهوه تلخ میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میكند. او در طول زمان به مورخی تبدیل میشود كه در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی میشود كه این مسائل داستانهای سریال را رقم میزند.
سریال قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری پخش نخواهد شد.
یک منبع آگاه گفت: بدلیل صحبتی که از طرف مسئولین حراست سازمان صدا و سیما با تهیه کنندگان این سریال بعمل آمده این سریال بدلیل برخی مسائل روی آنتن نخواهد رفت.
هاشم رضایت قائممقام مدیر شبکه سه زمان پخش مجموعه "قهوه تلخ" مهران مدیری را در بعد از ماه محرم اعلام کرده بود.
«مهران مدیری» و «سیامك انصاری» ادر این سریال ایفاگر شخصیتهای اصلی «قهوه تلخ» بودند و داستان این سریال با بازی سیامك انصاری آغاز میشد. او در ابتدای داستان كه در دنیای امروز میگذرد، یك فنجان قهوه تلخ میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میكند. او در طول زمان به مورخی تبدیل میشود كه در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی میشود كه این مسائل داستانهای سریال را رقم میزند.
در مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» كه به تهیه كنندگی «مجید گلیان» و «حمید گلیان» ساخته میشد بازیگرانی نظیر سیامك انصاری، علی لكپوریان، آرام جعفری، سحر زكریا، الیكا عبدالرزاقی، سحر جعفری جوزانی، هادی كاظمی، نادر سلیمانی، بیژن بنفشهخواه، یوسف صیادی، فلامك جنیدی، سعید پیردوست و ... ایفای نقش میکردند.
داستانهای مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» توسط امیر مهدی ژوله و خشایار الوند نوشته شده بود.