فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

در حسرت روزهای اوج خندوانه


برنامه محبوب «خندوانه» بیش از یک ماه پس از ورود به فصل سوم نتوانسته خاطرات روزهای خوش دو سری پیش را تکرار کند. این مسئله را در گفتگو با سجاد افشاریان نویسنده و عضو گروه ایده پردازی بررسی کرده ایم.

روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر، مرجان فاطمی: تصمیم گرفتیم سراغ سجاد افشاریان، نویسنده و عضو گروه ایده پردازی «خندوانه» برویم و انتقادها را در گفتگو با او مطرح کنیم.افشاریان از سری سوم برنامه دفاع می کند و در عین حال وعده می دهد «خندوانه» دوباره به برنامه ای فراگیر تبدیل شود. این اتفاق رخ خواهد داد؟

«خندوانه» در فصل یک جا افتاد، در سری دوم به اوج رسید اما در فصل سوم باید انتظارها را برآورده کند. روزی که اتاق فکر فصل سوم تشکیل شد، قاعدتا می دانستید برنامه به جایگاهی رسیده که برآوردن توقعات مخاطب سخت است. توضیح می دهید که دقیقا چه اتفاقی رخ داد و برای پایه ریزی فصل سوم چه کردید؟

- هر برنامه ای نکات مثبت و نقاط ضعفی دارد که سازندگان نکات مثبت را نگه می دارند و تقویت می کنند و ضعف ها را بررسی و قسمت های جدید و متنوعی را به برنامه اضافه می کنند. ما هم جلسات زیادی برگزار کردیم که نمود ایده ها در قسمت های پیش رو دیده خواهد شد.

خندوانه غافلگیرتان می کند

هر برنامه که موافق می شود، خودش بزرگترین رقیب خودش است. مثل اتفاقی که برای «ماه عسل» احسان علیخانی رخ داد. انتقادها هم به بدی برنامه برنمی گشت، به خاطر بالا رفتن انتظار بیننده ها بود. این نگرانی بین تیم ایده پرداز «خندوانه» بود که چه کنیم از خودمان شکست نخوریم؟


- قطعا. ولی بر اساس استانداردهای برنامه سازی در ایران و دنیا نباید این تفکر مانع و ترمز آدم ها بشود. این که بگوییم سقفی از جذابیت را تجربه کردیم و حالا دست روی دست بگذاریم تا به اشل جذاب تری برسیم. اگر با این فرمول بخواهیم کار کنیم که موارد بازدارنده برنامه سازی زیاد است و نمی شود کار را پیش برد. عمده هدف «خندوانه» این است که نخواسته یک برنامه صرفا جذاب باشد بلکه این برنامه ریشه در فرهنگ سازی، پژوهش و یادآوری مبانی ارتباطات در زندگی و جامعه دارد.

 این ها را می توانستیم خطابه کنیم و در مدل های دیگر به برنامه تزریق کنیم ما آنها را در قالب یک برنامه جذاب به اسم «خندوانه» مطرح کردیم. خب، طبیعی است که این روند نباید قطع شود. ممکن است در جذابیتش پایین بیاید اما نباید به شکل مطلق قطع شود. ما در «خندوانه» رسالتی داریم که نمودش را در جامعه می بینیم. به عبارت دیگر «خندوانه» یک حرکت است و نباید جلوی آن به خاطر نوسان جذابیت گرفته شود. گاهی شما برنامه ای می سازید که صرفا جُنگ است. گاهی یک سریال می سازید و آنجا معادله ها فرق می کند. در «خندوانه» علاوه بر خنده و سرگرمی، مسئله ای به نام یادآوری و بازآوری رسالت های اجتماعی وجود دارد که نباید فراموش شود.

مهم ترینه ایده برنامه در فصل سوم مسابقه لباهنگ بود. ایده را مشخصا چه کسی مطرح کرد؟


- در فصل سوم رویکردهای ارتباطی از همه نظر تقویت شده و چون شکل جدیدی به خودش گرفته نیاز به زمان دارد. از اتفاقات داخل استودیو گرفته تا تمامی اتفاقات خارج از استودیو. ایده لباهنگ توسط آقای جوان طرح شد و خود آقای جوان بارها در برنامه اعلام کردند که لباهنگ یک مسابقه رایج است که در تمامی دنیا اجرا می شود و ابداعی برنامه ما نیست.

می توانید بگویید از چند نفر دعوت کرده اید؟ اصلا روحیه همکاری برای چنین مسابقه هایی بین چهره ها هست؟


- همواره برای هر مسابقه ای لیستی از دوستان هنرمند یا قهرمان های ورزشی و ... تهیه می شود که خب چون ضبط برنامه در عید انجام می شد، عده ای از دوستان در مسافرت بودند و عده ای توانایی انجام این کار را در خود نمی دیدند که این کاملا طبیعی است. مانند استندآپ کردن که کمدین های زیادی توانایی استندآپ کردن را در خود نمی دیدند.

وزن شرکت کننده های «خنداننده برتر» سنگین تر بود؛ (از جمله حضور امین حیایی) به نظر می رسد آدم های معروف ابا داشته باشند از این که در مسابقه ای مثل لباهنگ شرکت کنند.

- بخشی از این ترس از عدم شناخت ایجاد می شود که در ادامه نمونه های بسیاری دیدم که اتفاقا این مسابقه می تواند طراحی های متفاوتی داشته باشد و به گونه ای نمایشی شود.

خندوانه غافلگیرتان می کند

برویم سراغ انتقادهایی که چندی پیش درباره «خندوانه» سوم مطرح کردیم. یکی از آنها مربوط به متن ها است که متولی اش خود شما هستید. چرا جناب خان فصل فصل دوم مخاطب را شگفت زده نمی کند؟ متن خوب ندارد یا ارتباط خود محمد بحرانی با این عروسک گم شده.

- به نظرم تصور شما، رسانه ای و مطبوعاتی است و فنی و تخصصی نیست ه از آن به عنوان یک نقد یاد کنم. اگر از شما بخواهم 10 برنامه که جناب خان شگفت زده تان کرده را اسم ببرید، شاید نتوانید بگویید چون کل جناب خان را در طول فصل دو دیده اید و این شگفتی در امتداد برنامه شکل گرفته است و باز مواجهه او نسبت به هر مهمان فرق می کند. این را هم اضافه کنم که جناب خان محصول خلاقیت تیم عروسکی در رأس خود آقای بحرانی و آقای رامبد جوان است و تماما موضوعات را با هم مطرح می کنند و به نتیجه می رسند و در بخش ما قرار نمی گیرند.

اگر کمی تمرکز کنیم بیش از 10 لحظه درخشان از جناب خان در سری پیش می توانیم نام ببریم ولی این اتفاق در سری تازه رخ نمی دهد.


- به هر حال این نکته، نقد قلمداد نمی شود. مثل این می ماند شما تمام مجموعه کلاه قرمزی را ببینید و آیتم هایی که در فضای مجازی چرخیده را نسبت به کل دقایقی که این مجموعه روی آنتن بوده قیاس کنید.

سوالی که مطرح شد، تکمله ای دارد؛ جناب خان شگفت زده نمی کند چون زیاد از او استفاده می شود. در فصل سوم بعد از رامبد جوان بیشترین حجم حضور در برنامه متعلق به جناب خانه بوده، در فصل دوم داشت این اتفاق می افتاد اما از یک جایی به بعد مدیریت شد و جناب خان بیش از حد روی آنتن نبود.


- الان هم این اتفاق خواهد افتاد. ما بخش های زیاد و متنوعی داریم که در ادامه خواهید دید. بخش های نمایشی داریم؛ در پایان هر هفته یک نمایش در استودیو اجرا می شود.

با حضور جناب خان؟


- جناب خان هم هست ولی یک مجموعه نمایشی است. در طول هفته هم بدون حضور جناب خان مجموعه های نمایشی داریم. آیتم های زیاد دیگری هم داریم که تا به حال در تلویزیون ما تجربه نشده اند یا نمونه اش را نداشته ایم.

بیننده همیشه منتظر ایده خلاقانه از «خندوانه» است؛ کما اینکه ایده «خواننده برتر» حدود دو ماه مردم را سرگرم کرد. ایده های جدید همپای همان است؟ موج ایجاد می کند؟


- کاش دوستان رسانه در حدِ دیدن از نزدیک در روند تولید پروژه ها قرار بگیرند تا با سختی های برنامه سازی بیشتر آشنا شوند، آن زمان گمان می کنم تعامل بهتری صورت گیرد کما اینکه کل تیم خندوانه به صورت شبانه روزی تلاش می کنند تا برنامه ای درخور شأن مردم عزیز سرزمین مان تولید کنند و قطعا اتفاقات جدیدی را در پیش رو شاهد خواهیم بود.

ایراد دیگری که به «خندوانه» وارد کردیم، دکور بزرگ آن است که الان می توان آن را به ایده های جدید و اجرای نمایش ربط داد. خودتان بهتر می دانید که ذات چنین ایده هایی ارتباط نفس به نفس با تماشاچی است. الان رامبد جوان برای این که صدایش شنیده شود از هدست استفاده می کند. این دکور جاه طلبانه نیست؟ دست شما را برای اجرای ایده ها نمی بندد؟


- در شوهای موفق دنیا مثل برنامه جیمی فالون، اتفاقا استانداردشان دکور بزرگ است. ما چیزی را خودمان تعریف می کنیم و چون از نمونه های دیگر اطلاع نداریم فکر می کنیم اصل همین است که ما تعریف کرده ایم. برای همین وقتی آن را تغییر می دهیم با نقد مواجه می شویم. بنای ما در فصل یک این بود که در فضایی گرد برنامه را بسازیم و در فصل دو دکور را بزرگتر کنیم. اصلا هم رسم بر این نیست که در چنین برنامه هایی رابطه نفس به نفس شکل بگیرد.

خندوانه غافلگیرتان می کند

اتفاقا در برنامه های دنیا، تماشاچیان فقط تماشاگر هستند و به استودیو می آیند که «شو» را به شکل زنده تماشا کنند و اگر جایی نیاز به مشارکت بود، همکاری هم انجام می شود. پس ما برای آنها باید برنامه جذابی اجرا کنیم. ضمن این که حضور تماشاچی خود به خود به جذابیت برنامه اضافه می کند. از آن طرف هم واقعا بزرگ کردن استودیو «خندوانه» جاه طلبانه نیست. استودیو را بزرگ کرده ایم تا بتوانیم ایده های بزرگتر و خلاقانه تر را در آن اجرا کنیم. تصور کنید اگر دکور کوچک بود، ارشا اقدسی (بدلکار) چطور می توانست برنامه لباهنگ خود را اجرا کند؟

خود شما هم می گویید که «خندوانه» قرارداد برنامه اینچنینی را تغییر داد و در دکوری کوچک کارش را شروع کرد. از قضا همین شناسنامه اش شد؛ یعنی تماشاچی آکسسوار صرف نبود و در فرآیند تولید برنامه با رامبد جوان و نیما شعبان نژاد مشارکت داشت. نمی گوییم الزاما بزرگ کردن استودیو بد است بلکه جذابیتی که به واسطه گسترده شدن دکور از بین رفته، بد است. مگر این که آیتم های نمایشی که قولش را داده اید باعث تقویت صحنه شود و این ضعف از بین رود.

- درباره استاندارد استودیو توضیح دادم و گفتم که ما برنامه را برای مخاطب زنده اجرا می کنیم و جذاب تر می شود. مثل تئاتری است که آن را یک بار با تماشاگر فیلمبرداری کنیم که واکنش و صدای خنده شان «آن»های کمدی اثر را تقویت می کند و یک اجرا را بدون حضور تماشاگر ضبط کنیم. طبیعی است که ورژن اولی جذاب تر است.

نکته دوم هم امکانی است که استودیو بزرگ در اختیار ما ّآمی گذارد. مثلا برای مسابقه «خنداننده برتر» رامبد جوان با محسن تنابنده، تماس گرفت، محسن ایده ای داشت و می خواست یک ماشین وارد استودیو کند، پس ما بیهوده استودیو را بزرگ نمی کنیم؛ احتمالا رویاهای خیلی بزرگتری داریم که می خواهیم آنها را عملیاتی کنیم.

یکی از ایده های خوب سری سوم مسابقه خانم ها است منتها یک ایراد اساسی دارد...

- ببین «خندوانه» از سری اول تا الان اتفاقات جدیدی را چه در جامعه و چه در تلویزیون رقم زده. به خیلی از چیزهایی که همیشه از آنها فاصله داشتیم نزدیک شده و نتیجه اش نشان می دهد که آن ترس بیهوده بوده! حالا نقدهایی می شود که بعضی بازی ها از جاهایی آمده. ما گاهی دچار اشتباه می شویم و قائل به این نیستیم که بازی، بازی است. مثلا «اسم – فامیل»، «اسم – فامیل» است یا اگر ما در محله مان هفت سنگ بازی کنیم و شما در محله تان هم، یعنی شما از ما تقلید کرده اید؟!

خندوانه غافلگیرتان می کند

برنامه ساز وقتی ایده خلاقانه به وفور داشته باشد، استفاده از چند ایده موفق دیگران ایراد نیست. کما اینکه ما در نقد «خندوانه» هیچ وقت به این موارد اشاره نکرده ایم. ادامه سوال این بود: دعوت از خانم های بازیگر برای مسابقه ایده خوبی است. آن هم در شرایطی که خانم ها محدودیت زیادی دارند و تا الان اگر هم در مسابقه ای حضور داشتند، انفعالی بوده.

- بله ما بازی اختراع کردیم تا شرایط و کیفیت خانم ها، ضمن پایبندی به عرف و چارچوب تلویزیون، متفاوت از نمونه های پیش باشد.

باز هم سوال به سرانجام نرسید! حرف ما این است که «خندوانه» از نظر بِرند به جایگاهی رسیده که خیلی ها با طیب خاطر در آن شرکت می کنند. با این حال چرا برای مسابقه خانم ها سراغ همان چهره هایی می روید که آنها را در برنامه های دیگر تلویزیون هم می بینیم؟


- خندوانه خانه تمامی مردم چه به عنوان تماشاگر چه به عنوان میهمان، هنرمند، ورزشکار، طراح، پژوهشگر و تممی اقشار جامعه است. من از همین جا اعلام می کنم تا تمامی کسانی که تمایل به شرکت در برنامه دارند کمی خودشان را به ما نزدیک تر کنند تا دسترسی به آنها آسان تر شود.

استندآپ کمدی با «خندوانه» در تلویزیون ما هویت پیدا کرد و هیت شد. به نظر می رسید در فصل سوم یکی از پایه های قابل اتکای برنامه استندآپ کمدی باشد. در عمل اما چهره های جدید در حد این آیتم نبودند و از آن طرف غالبا چهره های موفق به برنامه نیامدند یا دعوت نشدند. تصمیم به تعطیلی آن گرفته اید یا کمدین ها با «خندوانه» همکاری نمی کنند؟


- تمامی دوستان در برنامه شرکت می کنند و برنامه ای داریم تا کمدین های جوان و ناشناخته تر در کنار دوستان حرفه ای و قدیمی معرفی شوند؛ آموزش ببینند و رشد کنند.


ویدیو مرتبط :
سعید قانع-تو چشمام عکس حسرت حسرت یه زیارت-22-10-91-محبان الائمه مشهد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دی ماه زمان اوج زمین لرزه است



 

 

 

 

باز هم در دی ماه کره زمین لرزید و سیلاب خون راه انداخت. هائیتی در دریای کارائیب هم مانند بم لرزید و فاجعه آفرید. دی ماه زمان اوج زلزله هاست. سال هاست این اصل مهم طبیعت و قانون لایتغیر هستی را متذکر می شوم که زمین لرزه ها رابطه مستقیمی با چگونگی فاصله زمین از خورشید دارند.

می دانیم طبق قانون کپلر زمین در مدار بیضی به دور خورشید می چرخد به طوری که خورشید در یکی از کانون های این بیضی قرار دارد و بر این اساس و در این چرخش بیضی وار فاصله زمین به خورشید متغیر است. نزدیک ترین فاصله زمین به خورشید را نقطه حضیض می گویند که بر اساس ماه های تقویم ایرانی مقارن است با دی ماه و دورترین فاصله زمین با خورشید، نقطه اوج است که مقارن می شود با مردادماه. زمین در دی ماه به نزدیک ترین فاصله به خورشید می رسد و در غلیظ ترین غلظت تشعشعات به اصطلاح کیهانی خورشیدی قرار می گیرد و این غلظت تشعشعات کیهانی که عامل چسب هسته یی عناصر سازنده پوسته زمین هستند باعث سنتز هسته یی و ساخته شدن عناصر اعماق زیرین پوسته زمین و قطورتر شدن جداره زمین در دی ماه می شوند و وقتی در این فرآیند سنتز، حجم عظیمی از ضدماده درون زمین به ماده سنتز می شود. قاعدتاً حفره های وسیع و خالی در زیر پوسته جامد زمین به وجود می آید که تکیه گاه پوسته از بین رفته و به ناچار بر اثر وزن خود شکسته شده و در داخل مذاب زیرین خود فرو می ریزد یعنی زمین لرزه روی می دهد و جای شکستگی هم گسل است.

بیان جزییات بیشتر علمی این امر از حوصله این متن خارج است و در فرصت مقتضی و در مجامع علمی باز هم توضیحات کامل تری ارائه خواهم داد. بنابراین خواستم بگویم علت شدت زمین لرزه ها در ماه دی به خاطر همین امر است کمااینکه در این ماه اخیر زلزله های فراوانی از جمله سانفرانسیسکو، کالیفرنیا و اخیراً هم صبح چهارشنبه ۲۳/۱۰/۸۸ زلزله خونبار هائیتی پیش آمد و خاطرمان هم هست که زلزله مرگبار بم هم در پنجم دی ماه سال ۸۲ به وجود آمد و اگر رد پای زلزله های مهیب و تاریخی دنیا را جست وجو کنیم مسلماً نمودار زمین لرزه ها در دی ماه به اوج خود می رسد. سال هاست این مورد بسیار مهم را در مطبوعات و روزنامه های کشور عنوان کرده ام و در زمینه زلزله ها با سازمان های علمی مربوطه ارتباط دارم. امیدوارم بعد از این مساله بااهمیت فصلی بودن زلزله ها کاملاً مورد تعمق و تفکر و بررسی قرار گیرد.