فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

خشایار اعتمادی: همه‌چیز مخاطب نیست


خشایار اعتمادی از آغازكنندگان موج نو موسیقی پاپ ایران در اوایل دهه هفتاد است. خواننده‌ای كه در كارنامه كاری‌اش سابقه همكاری با بسیاری از بزرگان عرصه موسیقی و ادبیات به چشم می‌خورد. او نگاه خاص و متفاوتی به موسیقی پاپ ایران دارد.

روزنامه آرمان - نیما باقری، علیرضا آقایی‌راد: خشایار اعتمادی از آغازكنندگان موج نو موسیقی پاپ ایران در اوایل دهه هفتاد است. خواننده‌ای كه در كارنامه كاری‌اش سابقه همكاری با بسیاری از بزرگان عرصه موسیقی و ادبیات به چشم می‌خورد. او نگاه خاص و متفاوتی به موسیقی پاپ ایران دارد. وی معتقد است بیش از آنكه فردمحور باشد، جریان‌محور است و شاید برای همین است كه در تمام این سال‌ها هیچ‌گاه به شكل كامل از موسیقی پاپ جدا نشده است. آنچه می‌خوانید گفت‌وگویی با این خواننده پاپ كشورمان است كه در ادامه می‌آید:

 به عنوان یكی از پیشگامان حركت مجدد موسیقی پاپ در اواسط دهه هفتاد بگویید پروسه شكل‌گیری دوباره موسیقی پاپ در آن دوران چگونه شكل گرفت و پیش رفت؟ اصلا چه شد كه شما وارد موسیقی پاپ شدید؟

 البته شروع كار حرفه‌ای من به قبل از آن مقطع اواسط دهه هفتاد برمی‌گردد. سال 72 و 73. اما به‌طور كلی واقعیت این است كه من معتقد بودم موسیقی پاپ بر اثر یك سوءتفاهم كاملا در سكوت مطلق بود. البته به صورت تلفیقی عزیزانی مثل آقای همایونفر، خاوری، كاظمی، بهادری و... كار می‌كردند. ولی موسیقی پاپ به صورت مشخص نبود. در موسیقی و شعر به واسطه همین تلفیقی بودن، كارها با آن ماهیت پاپیولار و مردم‌پسندی فاصله داشت.

 تا سال 73 كه عده‌ای مثل من و فواد حجازی حركتی را آغاز كردیم چون فكر می‌كردیم باید تلاش كرد تا سوءتفاهم روی موسیقی پاپ از بین برود. البته كار خیلی سخت بود. از سال 72 رایزنی‌ها را شروع كردیم. تا سال 73 كه كار مشتركی را با فواد حجازی ساختیم كه البته آن هم بر روی یك غزل از حافظ ساخته شد.

 پس در شروع كار محافظه‌كارانه سعی كردید جلو بروید...

 طبیعتا در آن مقطع باید محافظه‌كار پیش می‌رفتیم. من خودم البته معتقدم برای شروع هر فعالیتی باید محافظه‌كار بود، تعامل داشت و از هنجارشكنی‌های بی‌مورد جلوگیری كرد. اگر ما می‌خواستیم در آن مقطع حركتی كنیم كه با سیاست‌های ارشاد یا واحد موسیقی صدا و سیما همخوانی نداشت، قطعا مشكلاتی پیش می‌آمد و همانجا جلوی كار گرفته می‌شد. به همین دلیل ما مبنا را بر تعامل گذاشتیم.

همه‌چیز مخاطب نیست

  بعد از این مقطع چه شد؟

 سال 74 قرارداد آلبوم «دلشوره» را با مرحوم بابك بیات بستم. رفتم وزارت ارشاد و تست خوانندگی دادم. البته آن موقع مثل حالا نبود. آن زمان ملودی را جدا ارائه می‌دادی، پارتیتور را جدا، بعد تست صدا می‌دادی و اگر پذیرفته می‌شدی، مجوز برایت صادر می‌شد. بعد از اخذ مجوز پروسه ضبط آلبوم را آغاز كردیم. به همراه زنده‌یاد بابك بیات و فواد حجازی. شاید جالب باشد بگویم سال 74 ما حدود هفت میلیون تومان هزینه آن آلبوم كردیم. چون می‌خواستیم به مخاطب احترام بگذاریم.

برای همین تمام سازهای كار را زنده گرفتیم. همان آلبوم یك جنب و جوشی در بین نوازندگان انداخت. آنها در تمام سال‌های قبل به موسیقی فیلم عادت كرده بودند. حالا كه برای نخستین بار در فضای یك كار پاپ قرار می‌گرفتند، خب جنب و جوش خوبی بین‌شان افتاده بود. آن آلبوم ضبط شد و سال 75 به ارشاد ارائه شد، اما تا سال 77 آلبوم «دلشوره» در ارشاد ماند.

  دلیل این توقف آلبوم در ارشاد چه بود؟

 خب نگران بودند. نگران برخوردهای مختلف از طرف برخی نگرش‌ها و جریان‌های مختلف. در همین مقطعی كه كار در گیر و‌ دار ارشاد بود، یك اتفاقی در صدا و سیما رخ داد. آن این بود كه استاد علی معلم دامغانی، مسئولیت واحد موسیقی را گرفته بودند. من را دعوت كردند و به من گفتند كارت را شروع كن و از آن زمان من دوباره وارد همكاری با صدا و سیما شدم. در همان سال 77 آلبوم «دلشوره» مجوز گرفت.

صدا و سیما در آن مقطع یك حمایت عالی از موسیقی پاپ كرد. این حمایت بر چهار اصل حمایت، هدایت، راهنمایی و ممیزی استوار بود. البته حضور فریدون شهبازیان، دكتر محمد سریر و... در این نگرش بی‌تاثیر نبود. این حمایت صدا و سیما باعث شد كه وزارت ارشاد هم جرات پیدا كند و به آلبوم‌ها مجوز بدهد. همزمان با این آلبوم «مثل هیچكس» و آلبوم مشترك «فصل آشنایی» را كار كردیم كه تمام این كارها به فروش یك میلیون نسخه رسید.

  بسیاری معتقدند از آن جایی كه برای شروع مجدد موسیقی پاپ در آن دوران كار اصولی و ریشه‌ای انجام نشد، موسیقی پاپ از همان ابتدا محكوم به شكست بود. آیا شما موسیقی پاپ را شكست خورده می‌دانید؟ اگر بله دلیل این شكست چیست؟
 تا سال 80 موسیقی پاپ خیلی خوب حركت كرد. همه اركان این موسیقی درست و اصولی پیش رفتند. مسئولان خوب حمایت كردند، مردم هم همینطور، خود هنرمندان هم در بخش‌های مختلف، دقت و وسواس زیادی برای هر كار به خرج می‌دادند كه جمیع اینها پایه‌های قوی‌ای درست كردند.

 اگر این حمایت اینقدر خوب بود، چرا شاهد خروج یكی از مطرح‌ترین چهره‌های موسیقی پاپ از ایران بودیم؟

 من راجع به افراد دیگر نمی‌توانم اظهارنظر كنم. اما من معتقدم اگر هم مشكلاتی باشد باید داخل همین مملكت حل شود. شما ببینید نخستین كسی در تاریخ موسیقی پاپ بعد از انقلاب كه با خواندنش مخالفت شد من بودم. پس من باید از ایران می‌رفتم؟ من اینطور نگرشی نداشتم. من معتقد بودم و هستم كه باید ماند و مشكل را حل كرد. البته درباره آن فرد، من فكر می‌كنم كمی در آن مقطع حمایت از سبكی كه او به سراغش رفت، مشكل بود. اما این به آن معنا نبود كه اصلا حمایت نشود. آخرین آلبوم آن خواننده در ایران مجوز گرفت و اتفاقا بسیار آلبوم موفقی هم شد. پس حمایتی بوده كه آن اثر مجوز گرفته، پخش شده و به گوش مخاطب رسیده است.

  همانطور كه اشاره كردید، صدا و سیما در آن دوران یكی از عوامل اصلی معرفی موسیقی پاپ به جامعه بود. اما این نقش طی سالیان بعد كمرنگ شد. دلیل را در چه می‌بینید؟

 از سال 80 ناگهان نمی‌دانم به چه دلیلی صدا و سیما حمایت خودش از موسیقی پاپ را به حداقل رساند. به قول معروف ولوم موسیقی پاپ را پایین كشید. این دوران كم شدن حمایت، همزمان شد با هجمه و ورود شبكه‌های ماهواره‌ای به ایران. نسل سوم مخاطبان موسیقی هم در اثر همین عوامل، سلیقه‌شان رفت به سمت موسیقی‌هایی كه از آن ور آب می‌رسید. حتما مسئولان دلایل مشخص و روشنی برای این تصمیم خود داشتند. البته ارشاد همچنان مسیرش را ادامه داد. كما اینكه نخستین كنسرت پاپ را هم من برگزار كردم. در شهر ساری و در سالنی با یازده هزار نفر گنجایش ما این كنسرت را اجرا كردیم.

 تاثیر این هجمه از طریق شبكه‌های ماهواره‌ای بر موسیقی پاپ داخلی چه بود؟

 بازار موسیقی بازار عرضه و تقاضاست. این یك امر طبیعی در عرصه موسیقی است. وقتی سلیقه مخاطب بنا به دلایلی كه گفتم، به سمت موسیقی‌های آن ور آبی گرایش پیدا كرد، برخی هنرمندان داخلی هم رفتند به سمت تولید آثاری با شكل و شمایل موسیقی‌های پخش شده از ماهواره. این مساله باعث شد محتوا و نگرش هنرمندان موسیقی فرق كند. حتی این تغییر نگرش را در نگاه مطبوعات و جراید به موسیقی هم می‌شد دید. آنها هم همسو با این جریان، تغییر فرم دادند. در واقع در آن مقطع همه‌چیز به قول شما مطبوعاتی‌ها به سمت زرد شدن حركت كرد. این روند تا سال 88 ادامه پیدا كرد.

 بعد از آن سال‌های اولیه، بازار موسیقی پاپ دچار یك آشفتگی بدی شد. تعداد آلبوم‌های ضعیف در بازار بسیار زیاد شد. و رفته‌رفته مخاطب اعتمادش را به موسیقی پاپ از دست داد. چرا موسیقی پاپ ما به این سمت رفت؟

 البته ما آلبوم‌ها و هنرمندان قوی هم داشتیم كه پا به عرصه گذاشتند. رضا صادقی، احسان خواجه‌امیری، فریدون آسرایی و خیلی‌های دیگر در همان دوران وارد عرصه شدند و اتفاقا موفق هم بودند.

همه‌چیز مخاطب نیست

 در همان دوران شما و سایر همكاران‌تان كه به نوعی شناسنامه موسیقی پاپ پس از انقلاب بودید، كم‌كار شدید. شما، علیرضا عصار، محمد اصفهانی و... دلیل این كم‌كار شدن چه بود؟ خودتان كنار رفتید یا شرایط شما را كنار گذاشت؟

 من معتقدم هنرمند هیچ‌وقت نباید خودش را تحمیل كند. در آن شرایط وقتی من احساس كردم ذوق و سلیقه مخاطب به یك سمت دیگری رفته، یك هجومی هم از سوی جوانان برای ورود به بازار شاهد بودیم. در این شرایط من دیدم كه گرد و غباری به پا شده و باید كمی صبر كنم تا این گرد و خاك بخوابد. من كلا هیچ‌گاه به جریان‌های فردی معتقد نبودم. من به جریان كلی موسیقی پاپ معتقد بودم و در آن مقطع دیدم كه این جریان از مسیر اصولی‌اش خارج شده است. البته طبیعی هم هست. بعد از یك دوران طولانی بسته بودن یك مسیری، وقتی آن مسیر باز می‌شود، فراز و نشیب‌هایی اتفاق می‌افتد. باید دست به دست هم بدهیم تا این فراز و نشیب‌ها كم شود و دوباره موسیقی خوب ساخته شود.

 شما از جمله خوانندگانی هستید كه وسواس زیادی روی آهنگ و ترانه دارید. همكاری‌تان با مرحوم بابك بیات یا استفاده از اشعار شاعری مانند شاملو موید این نكته است. نقش آهنگساز و ترانه سرا را بیرون از تعارفات كلیشه‌ای در موفقیت یك اثر در چه حد می‌بینید؟

 یك خواننده فقط یك صدای خوب نیست. خواننده یك انتخاب خوب است. انتخاب محتوی كلام، انتخاب ملودی‌ساز خوب، حتی انتخاب زمان حضور یا حضور نداشتن، همه اینها در اثر تاثیر دارد. من وقتی امروز به كارنامه‌ام نگاه می‌كنم می‌بینم كه من از بسیاری از بزرگان آهنگسازی خوانده‌ام. در شعر و ترانه هم همین است. من از مولانا، شاملو، دكتر شفیعی كدكنی، محمد صالح علا و بسیاری از بزرگان دیگر خوانده‌ام. اینها نشان می‌دهد كه من دنبال شخص نبوده‌ام. من دنبال چه كسی می‌گوید نبوده و نیستم. من دنبال چه می‌گوید هستم. این اصل من در خوانندگی است. من حتی در سبك‌های مختلف هم خوانده‌ام.

كه البته انتقادهایی هم به این موضوع شده است. منتهی هر خواننده‌ای باید سبك‌های مختلف را برای رسیدن به سبك خودش تجربه كند. چون خواننده كه صاحب سبك نیست. این آهنگساز است كه به خواننده سبك می‌دهد. خواننده شخصیت صدایش مثل یك بازیگر است. این آهنگساز است كه آن شخصیت صدایی را كارگردانی می‌كند.

  رابطه‌تان با نسل جدید خوانندگان چگونه است؟

 من خودم را جدای از موسیقی پاپ نمی‌بینم. هرجا نام موسیقی پاپ باشد، مطمئن باشید من یك گوشه‌اش هستم. من بارها شده با نسل جدید نشسته‌ام، تشویق‌شان كرده‌ام. حتی در كنسرت‌های‌شان شركت كرده‌ام. چون معتقدم این صحنه‌ای كه باز شده، با مشقات زیاد به اینجا رسیده است. با خون دل‌های زیاد محیا شده است. برای همین هم هست وقتی نابسامانی‌هایی می‌بینم گاهی دلم می‌سوزد. چون از ابتدا در جریان روند كار بوده‌ام و دیده‌ام كه با چه سختی‌هایی موسیقی پاپ دوباره متولد شد. برای همین با بسیاری از هنرمندان نسل جدید ارتباط دارم. با گروه سون، با رضا صادقی عزیز و...

  كار با مرحوم بیات چگونه بود؟ برخی معتقدند كه ایشان توی كار دست خواننده را باز نمی‌گذاشتند. نظر شما در این باره چیست؟

 من نخستین كسی بودم كه بعد از انقلاب با ایشان كار كردم. برای همین به شما می‌گویم اصلا ایشان این طور نبودند. من در زمان شروع همكاری‌ام با ایشان، بیست و پنج سال از ایشان كوچك‌تر بودم. اما ایشان زنگ می‌زد به من و می‌پرسید كه ملودی چطور است؟‌و نظر مرا درباره كاری كه ساخته بود برایم می‌پرسید. برای همین من معتقد نیستم كه ایشان نگاه خودمحورانه‌ای به موسیقی‌اش داشته است.

  وضعیت امروز موسیقی پاپ داخلی را چطور ارزیابی می‌كنید؟

 به نظر من در حال حاضر در موسیقی پاپ به یك عده‌ای خیلی خوش می‌گذرد و به یك عده‌ای برعكس اصلا خوش نمی‌گذرد. از آن جایی هم كه من یك فرد جریان محورم، خودم را نه در آن دسته می‌بینم و نه در این دسته، در عین حال خودم را در هر دو دسته نیز می‌بینم. برای همین نگرشم این است كه یك‌گذاری درست شده و یك میدانی باز شده در سال‌های اخیر، كه یك عده اجازه ورود به آن را ندارند و این اتفاق خوبی نیست. چه در حیطه تهیه‌كنندگی موسیقی، كه البته این حرفم را با احترام به تهیه‌كنندگان محترم می‌زنم. چون می‌دانم چه مشقاتی می‌كشند در این راه. آن هم وقتی كه كپی‌رایت معنا ندارد، می‌آیند و سرمایه‌شان را در این راه خرج می‌كنند.

 اما واقعیت این است كه امروز میدانی باز شده كه همه به آن راه ندارند. برای مثال در خود صدا و سیما، الان ما شاهد یك سری صدای ثابت در تیتراژهای پایانی سریال‌ها هستیم. شما ببینید یك سریال نود قسمتی كه با بازپخشش می‌شود صد و هشتاد قسمت، چه میزان بیننده عظیمی دارد. یعنی ظاهرا فضا صرفا در اختیار یك عده خاص است. یا شما توی كنسرت‌ها هم كه دقت می‌كنید می‌بینید كه باز راه برای این عده بازتر است و سختگیری‌ها كمتر.

  خب مگر اینها بازتاب سلیقه‌های مردم در موسیقی نیستند؟

 به هیچ‌وجه من با این نگاه موافق نیستم. اینها كه از روز اول سلیقه مردم نبودند. تكرار باعث شده اینها تبدیل به سلیقه شوند. وگرنه من معتقدم كه سلیقه‌هایی وجود دارد كه باید امروز كشف شود. وقتی كه مثلا فقط ده تهیه‌كننده، ده خواننده را زیر پوشش می‌گیرند، بازار می‌شود این تعداد محدود. در واقع اقبال مخاطب از این افراد نشانه سلیقه مخاطب نیست. بلكه نشانه تاثیرگذاری تكرار بر سلیقه مخاطب است. خب اینكه نمی‌شود ما ده تا خواننده داشته باشیم كه همه‌چیز در اختیارشان باشد. از تیتراژ و تبلیغ و كنسرت و حمایت و همه‌چیز. من سنگ خودم را به سینه نمی‌زنم. من كارهایم را كرده‌ام و حقیقتش را بخواهید دیگر تمایل و انگیزه‌ای هم برای ادامه كار موسیقی در شكل امروزی‌اش ندارم. من دغدغه‌ام آن جوان بیست و سه ساله است كه پشت خط مانده. چون خودم این چیزها را تجربه كرده‌ام.

سال 75 من سراغ یك تهیه‌كننده‌ای رفتم تا با او كار كنم. ایشان مرا نپذیرفت و گفت من فقط با افراد معروف كار می‌كنم. این گذشت تا دو سال بعد كه آلبوم «دلشوره» مجوز گرفت، آن فرد آمد سراغ من و گفت آلبوم را بیست میلیون می‌خرم. آن زمان یك آپارتمان در محله‌ای مثل جردن، چهارده میلیون تومان بود. من به ایشان گفتم كاش همان دو سال پیش روی من سرمایه‌گذاری می‌كردید. حالا هم موضوع همین است. امروز هم جوان‌هایی هستند كه توانایی دارند. اینها باید هدایت و حمایت شوند كه موسیقی اینقدر در انحصار یك عده نباشد.

همه‌چیز مخاطب نیست

  خود شما مدت‌هاست كه كم‌كار شده‌اید. نه كنسرتی، نه آلبوم جدیدی، این سكوت و گوشه‌گیری چه دلیلی دارد؟

 اتفاقا این نشان می‌دهد كه من و همكاران هم نسل من چقدر بی‌عقده هستیم كه كنار كشیده‌ایم تا فضا برای جوانان باز شود. این را می‌گویم چون اگر نقدی می‌كنم نگویند دارد سنگ خودش را به سینه می‌زند. من امروز امورات زندگی‌ام از راه موسیقی نمی‌گذرد كه بخواهم برای به دست آوردنش متوسل به هر كاری بشوم. ما كارهایمان را كردیم و وقتی دیدیم جوان‌ترها آمدند، بی‌هیچ جنجالی كنار كشیدیم تا فضا برای آنها باز شود.

  حرف شما درست است. اما در همین فضایی كه شما می‌گویید باز مردم یك خواننده را انتخاب می‌كنند و یكی دیگر را نه. این مردم هستند كه انتخاب می‌كنند.

 یادتان باشد در تمام دنیا موسیقی تین‌ایج، موسیقی مخصوص گروه سنی سیزده سال تا نوزده یا بیست سال، یك موسیقی پر طرفدار است. وقتی سن مخاطب از این رنج رد می‌شود، دیگر مخاطب آن سبك موسیقی نیست. یعنی وقتی آن مخاطب آن دوره را رد كرد، موسیقی مناسب با سن خودش را می‌خواهد. پس ضمن احترام عرض می‌كنم كه به موسیقی تین‌ایج، به خواننده تین‌ایج و مخاطب این سبك موسیقی، نباید آنقدر بها داده شود كه عرصه را برای موسیقی جدی‌تر تنگ كند.

 در دوران قدیم هم اینگونه بود. مثلا مرحوم آغاسی از فرهاد مهراد خیلی پرطرفدارتر بود. اما این پرطرفدار بودن باعث نمی‌شد عرصه برای فرهاد و موسیقی‌اش تنگ شود. عرصه برای كارهای جدی تنگ شده. همه‌چیز خلاصه شده در فروش و كسب درآمد. بپذیریم كه همه‌چیز مخاطب نیست. به مخاطب هم باید خط داد. همیشه این نیست كه مخاطب به هنرمند خط بدهد. مخاطب باید خط درست بگیرد.


ویدیو مرتبط :
خشایار اعتمادی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بیوگرافی خشایار اعتمادی



خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

بیوگرافی خشایار اعتمادی:
خشایار اعتمادی متولد 11 فروردین 1350 در تهران است. ‏ ‎
خشایار اعتمادی در ۴ سالگی کار با ملودیکا، ۵ سالگی کار با آکاردئون را آموخته است و در سن ۶ سالگی خوانندگی را شروع کرده و در ۱۳ سالگی شروع به یادگیری و نواختن پیانو کرده است.خشایار اعتمادی، فعالیت در عرصه موسیقی را از پانزده سالگی شروع کرد.
او خواننده ای است که امروز ترانه هایش در زمره ” جوان پسند”‌ترین آثار موسیقی روز کشورمان قرار دارد.
هنرمندی که در کارش هیچ گاه آسان گیر نبوده و همواره برای آن که کارش در متعالی ترین شکل ممکن ارائه شود تلاش زیادی به خرج داده است.
خشایار از معدود هنرمندان عرصه موسیقی پاپ است که اشعار ترانه هایش را خوب درک می کند و از همین روست که صدای او شدیداً بر دل می نشیند.
‎ ‎ از سال ۷۴ با "راز پنهان" حافظ وارد دنیای موسیقی شد و با خواندن ترانه‌ی "بارون" با شعری از شاملو به شهرت ‏ رسید. ‏ اعتمادی تاکنون اجراهای زیادی داشته و در سه جشنواره شرکت کرده که از جمله آن‌ها می‌توان به جشنواره پاپ و ‏ دو جشنواره بین‌المللی در ایران و جشنواره بین‌المللی موسیقی مسلمانان سارایوو ‏W.O.M.F‏ اشاره کرد. ‏ ‎
‎ این جشنواره با حضور هنرمندان کشورهای مسلمان ایران، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، بوسنی و هرزگوین، ‏ عراق، تونس، پاکستان، صربستان، مونته نگرو، اندونزی، ایران، الجزایر، اردن، عربستان سعودی و مصر در محل ‏ مجموعه ورزشی اسکندریه شهر سارایوو برگزار شد. ‏ ‎
‎ ‎ وی در حال حاضر رییس هیات مدیره و مدیرعامل کانون موسیقی امروز ایرانیان است.‏ از آثار منتشر شده اعتمادی می‌توان به "دلشوره"، "مثل هیچ کس"، "خاتون"،"یادته"، "طعنه"، "لیلا"، و ....اشاره کرد. ‏

عكس هایی از خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

برگرفته ازclick-saeid.blogfa.com