فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

خاطرات ازدواج پنجم با آنجلیناجولی/خون بازی شایعه بود



 

عکس آنجلینا جولی , خاطرات ازدواج آنجلینا جولی

 

کتاب - «من همیشه دلم می خواست مثل ستاره های موسیقی راک زندگی کنم و در همان زمان نیز می خواستم یک زندگی مشترک تشکیل دهم. مهم نیست طرف دوم چه کسی باشد...»

بعضی ممکن است فکر کنند کتاب بیلی باب تورنتون با عنوان « نوارهای بیلی باب: غاری پر از ارواح» پر از جزئیات رنگارنگی درباره ماجرای ازدواج وی با آنجلینا جولی باشد ولی بر خلاف اذهان عمومی بازیگر سالهای نزدیک هالیوود به طور مختصر درباره ازدواج پنجمش با جولی سخن گفته است و در حقیقت یادآوری این خاطرات به نظر می رسد برایش دردناک بوده باشد. در کتاب خاطرات تورنتون در مقدمه ای خاطرات کوتاهی از ازدواج با آنجلینا جولی آورده شده است که همین چند صفحه کتابش را به یکی از پرفروش‌ترین کتابهای سال تبدیل خواهد کرد. سایت هافینگتون پست مصاحبه ای درباره این کتاب با بازیگر هالیوود انجام داده است که خلاصه ای از آن در ادامه آورده شده است:

 

چرا تصمیم گرفتید این کتاب را بنویسید؟

وقتی جوان‌تر بودم در کانادا تصادف کردم و در آن موقع شایعات بسیاری در مورد مصرف مواد مخدر درباره من در رسانه ها منتشر شد. در این کتاب یکی از اهدافم پرداختن به مسیری بود که در جوانی برای رسیدن به بازیگری در سینما و تلویزیون طی کرده ام بعلاوه پایان دادن به شایعات گذشته درباره حوادث مختلف. در این کتاب خواستم به سوالاتی پاسخ بگویم که آن موقع در مقابل رسانه ها سکوت کرده بودم.

 

بیلی وایلدر(کارگردان و تهیه کننده آمریکایی) چه نقشی در تشویق شما برای چاپ این کتاب داشت؟

همزمان بانگارش کتاب به طور خصوصی ملاقات‌هایی با بیلی برای چگونگی چاپ آن داشتم. او به من می گفت سعی کنم همه چیز را بنویسم. او می گفت: وقتی قرار است کتابی بنویسی باید از دنیای فیلم و سینما فاصله بگیری.

 

در این کتاب از ترس‌هایت نوشته ای. ظاهراً نوشته ای از نخست وزیر سابق انگلیس می ترسیدی یا چیزی شبیه مورمور شدن ...


این اتفاق مربوط به دوران ورشکستگی من است. آن زمان‌ها پول ناهارم را نیز با زحمت به دست می آوردم. تلویزیون‌های کابلی هنوز قطع نشده بود ولی من کار خاصی نداشتم. آن زمان فیلمی درباره نخست وزیر دیدم که کمی برای من ترسناک بود. با موهای پریشان و صورت بزرگ عجیب...

 

عکس آنجلینا جولی , خاطرات ازدواج آنجلینا جولی

 

شما به بیماری اختلال روانی یا وسواس مبتلا هستید؟

سخت است که بگویی حساسیت است یا وسواس. وقتی از مدیتیشن استفاده می کنم مردم می گویند به چیزی حساسیت دارم. من سالم غذا می خورم و زیاد هم مدیتیشن نمی روم. شاید بتوان گفت به مطالعه وسواس داشته باشم. زیاد اهل مطالعه نیستم.

به نظر می رسد شانس خوبی برای کتاب شما با مقدمه همسر سابق شما آنجلینا جولی فراهم شده است. به نظر می رسد تمام سوالات احتمالی درباره ازدواجتان در این کتاب پاسخ داده شده است.

جولی آدم فوق العاده و عجیبی است. ما دوستان خوبی هستیم. هیچ وقت همدیگر را ناراحت نکرده ایم. چیزی که مردم می گویند نیز همین است. همیشه من و جولی درباره دوستی خود با هم می خندیم.

ولی شما در کتاب نوشتید که فکر نمی کردید زیاد برای او خوب باشید.

او در سطح متفاوتی از هالیوود بازی می کند. به نظرم من آدمی هستم که در چیزهای خاصی استعداد دارم و خوشحالم در سطح خودم موفق بوده ام. او یک ستاره واقعی است و من خوشحالم قسمتی از زندگی خود را با او گذراندم.

در کتابتان ماجرای خون بازی و یا حمل خون آنجلینا جولی را شایعه دانستید.

با صراحت می گویم که این یک شایعه بود. آن گردنبند یک کیسه ای پر از خون بود. مردم می گفتند ما خود را به هم گره می زنیم و خون همدیگر را می نوشیم. واقعاً مسخره است!

مردم می گویند شما به بیماری انزوا و گوشه گیری مبتلا هستید.

نمی دانم. شاید هم همین طور باشد. دوست دارم خانه بنشینم. به نظر این طبیعی است یا اینکه بیمار هستم.

 

شما چند مرتبه ازدواج کرده اید؟

چهار بار و نیم.

 

نیم کدام است؟

یکی از ازدواج‌ها در نیمه راه ابطال شد. من همیشه دلم می خواست مثل ستاره های موسیقی راک زندگی کنم و در همان زمان نیز می خواستم یک زندگی مشترک تشکیل دهم. مهم نیست طرف دوم چه کسی باشد.... / خبرگزاری : خبر آنلاین


ویدیو مرتبط :
تریلر فیلم {{شریر}} با بازی آنجلیناجولی !!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شایعه رابطه پنهانی، خون به پا كرد



 

شایعه‌پراكنی یك جوان باعث شد، او به دست جوانی دیگر به قتل برسد و قاتل نیز با تایید دیوان‌عالی كشور در یك قدمی چوبه‌‌دار قرار بگیرد.

 

كارآگاهان جنایی شهرستان فیروزآباد استان فارس اواسط آذر سال 88 ماموریت یافتند به یكی از مناطق خلوت شهر بروند و درباره جسدی كه در آنجا رها شده بود، تحقیق كنند. ماموران وقتی در محل گزارش شده حضور یافتند، مشاهده كردند این جوان هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته است.

محتویات جیب‌های وی و گوشی تلفن همراهش دست‌نخورده باقی مانده بود، پس نمی‌شد این جنایت را نتیجه یك سرقت دانست. كارآگاهان همچنین با توجه به آثار خون كه در محل وجود داشت به این اطمینان رسیدند كه قتل در همان محل رخ داده است. پزشك كشیك قانونی كه جنازه را معاینه كرده بود در همان بدو امر اعلام كرد، 12 ضربه به مقتول وارد شده است. همین مساله نشان می‌داد این جنایت یك قتل اتفاقی و ناخواسته نیست بلكه قاتل یا قاتلان با نقشه قبلی و به خاطر كینه عمیقی كه از قربانی داشتند، او را به كام مرگ كشاندند.

هویت مقتول به نام «امیر» با توجه به مدارك شناسایی همراهش شناسایی شد و ماموران برای پی بردن به انگیزه‌های احتمالی این قتل به تحقیق از اعضای خانواده امیر و دوستان وی پرداختند. آنها در این مرحله متوجه شدند، امیر با جوانی به نام «یاسر» اختلافاتی داشت و ظاهرا این اختلاف‌ها به تازگی شدت گرفته بود. به این ترتیب یاسر به عنوان مظنون شماره یك پرونده تحت پیگرد قرار گرفت و دستگیر شد. این متهم وقتی پشت میز بازجویی نشست، اتهام آدم‌كشی را پذیرفت و گفت امیر را به دلیل راه انداختن یك شایعه كشته است.

یاسر توضیح داد: «مدتی بود كه فهمیده بودم اهالی محل و دوستانم پشت سر مادرم حرف‌های نامربوطی می‌زنند. وقتی موضوع را پیگیری كردم، فهمیدم امیر همه جا شایعه كرده با مادرم در ارتباط است. شنیدن این حرف برایم خیلی‌گران تمام شد، برای همین چند بار با مادرم مشاجره كردم اما او نه تنها هیچ رابطه‌ای با امیر نداشت بلكه اصلا او را نمی‌شناخت و نمی‌دانست این جوان كیست و چرا چنین ادعاهایی را مطرح كرده است. من سعی كردم از طریق چند واسطه برای مقتول پیغام بفرستم كه از این رفتارهایش دست بردارد اما او همچنان به كارهای خود ادامه می‌داد.»

متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «چند روز قبل از قتل باخبر شدم، امیر باز هم همان ادعای بی‌اساس را مطرح كرده است. به حدی عصبانی شدم كه نتوانستم خودم را كنترل كنم و به این تصمیم رسیدم كه هر طور شده از امیر انتقام بگیرم. برای همین موضوع را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم و آنها قبول كردند به من كمك كنند.

خودم به صورت مستقیم امیر را نمی‌شناختم ولی یكی از دوستانم با او رفاقت داشت و قبول كرد این جوان را نزد من بیاورد. ما محلی خلوت را برای ملاقات تعیین كردیم و روز حادثه دو همدستم امیر را سوار موتور كردند و پیش من آوردند. من حتی چاقو هم نداشتم و یكی از دوستانم چاقویی را به من داد، ابتدا سعی كردم با آرامش برخورد كنم به همین دلیل از امیر پرسیدم چرا این حرف‌ها را پشت سر مادرم می‌زند و آبروی ما را می‌برد. او به جای اینكه جواب درستی بدهد، عصبانی شد و شروع به داد و فریاد كرد من هم كنترل خودم را از دست دادم و با چاقو چندین ضربه به او زدم و بعد همراه همدستانم فرار كردم.»

ماموران در ادامه تحقیقات دو همدست یاسر را بازداشت كردند و آنها نیز اتهام‌شان را پذیرفتند. در ادامه بازسازی صحنه قتل انجام و با تكمیل تحقیقات مقدماتی پرونده به شعبه پنجم دادگاه كیفری استان فارس ارجاع شد. در جلسه محاكمه یاسر و همدستانش نماینده دادستان اتهامات آنها را محرز دانست و خواستار مجازات این افراد شد. اولیای دم مقتول نیز اعلام كردند خواسته‌شان قصاص قاتل است. در این جلسه یاسر بار دیگر اظهارات اولیه‌اش را تكرار كرد و همدستان او نیز به معاونت در قتل اقرار كردند. در نهایت هیات قضات یاسر را به قصاص و هر یك از دو متهم دیگر را به تحمل 10 سال حبس محكوم كردند.

این رای با اعتراض متهمان همراه شد و این بار قضات شعبه 26 دیوان‌عالی كشور مسوولیت بررسی پرونده را برعهده گرفتند و چند روز قبل اعلام كردند، رای صادره هیچ ایراد قانونی ندارد به این ترتیب یاسر در یك قدمی چوبه‌‌دار قرار گرفت.... / شرق


: