فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

حماسه ای از رانده شدگان سینما



درباره فیلم "تنهای تنهای تنها" باید گفت که تا این حد خوب در آمدن این فیلم، یک تو دهنی معنادار به بعضی پدرخوانده های سینما بود.
عبدالکریم که به رنجرو معروف است یک پسربچه بوشهری است او با پسر یکی از مهندسان روسی که در نیروگاه اتمی کار می کنند دوست شده و یک خانم روسی هم حرف های این دو را برای هم ترجمه می کند.

رنجرو یک شب فکر می کند که بالای سر شهرشان بشقاب پرنده آمده اما آنچه که او دیده در حقیقت بالن تحقیقاتی نیروگاه است اولگ(پسر بچه روس) هم حرف او را باور می کند.
کم کم مردم منطقه و حتی دوستان و هم کلاسی های رنجرو به خاطر دوستی او با اولگ از دستش عصبانی می شوند. این عصبانیت ها پیرو اتفاقات سیاسی بین المللی و زیاده خواهی روس ها در این میان است.

جشنواره فیلم فجر , رانده شدگان سینما

عاقبت اولگ به همراه بقیه روس ها از بوشهر می روند و رنجرو مخفیانه سوار یک کشتی می شود تا به سازمان ملل برود و نامه اش را به دست تمام رئیس جمهورهای دنیا برساند.
وقتی می شنویم قرار است یک پسربچه به رؤسای جمهور تمام دنیا نامه بنویسد ذهنمان سمت فیلم های شعاری می رود که ادعاهای احساساتی گرایانه ای در باب انسان دوستی دارند اما اگر فیلم را ندیده باشید باور نمی کنید چقدر با تمام این دست کلیشه ها متفاوت است.
اتفاقا نامه رنجرو موقع تیتراژ پخش شد و تمام محتوای آن را قبل از پخش نامه و در طول فیلم با بیان دراماتیک و غیرمستقیم به بیننده رسانده بودند.
برای همین بود که مخاطب نمی خواست هنگام تیتراژ از صندلی بلند شود و حتی وقتی - در سالنی که من بودم- در اواسط نامه، پخش فیلم را قطع کردند، اعتراض مخاطبان بلند شد.
در طول فیلم کلی بلند بلند خندیدیم و مثل همیشه در این باب آقایان پیشقدم بودند اما در اواخر کار همه خجالت می کشیدند احساساتشان را بروز داده و گریه کنند.
در این زمینه هم مثل همیشه خانم ها پیشقدم شدند.

جشنواره فیلم فجر , رانده شدگان سینما

وقتی دنیای کودکانه رنجرو و اولگ دستخوش بازی های سیاسی می شد و رنجرو از معلم مدرسه شان پرسید: حق وتو یعنی چه؟ یا هنگامی که رنجرو مجبور شد برای پیگیری این که دوستش در بوشهر می ماند یا نه؟ روزنامه های سیاسی بخواند، وقتی روی در و دیوار اتاق او تصاویری از مردان و زنان سیاستمدار دنیا را می دیدیم یا آرم سازمان ملل را، در تمام این مدت می خندیدیم اما همزمان و با همان خنده ها بغضی در حال گرم شدن در گلویمان بود.
احساس می کردیم این معادله چقدر مسخره است: پنج به اضافه یک، این تصاویر چقدر خودخواهند: بزرگان سیاسی، و این عنوان چقدر قلابی است: سازمان ملل- آرزو می کردیم کاش رنجرو واقعا بتواند جلوی سازمان ملل رنکینگ بفروشد و پشت شیشه ماشین رئیس جمهوری نامه ای را بگذارد که به آنها رفقای کلاس چهارم ابتدایی شان را یادآوری کند تا به خود بیایند و همان شب باک بنزین همه هواپیماهای جنگی را سوراخ کنند.
این فیلم لحظه ماقبل فاجعه را نشان می دهد و پیشگویی وقوع جنگ های نسل افکن و آتش های جهان سوز است که از تصادم زیاده خواهی های اربابان قدرت بر می خیزد و زمزمه های آرزویی است که داریم، جهانی بدون حضور طوافیت؟ استبداد گران، جهانی بدون پلیس ضد شورش، بدون زندان، بدون جدل سیاسی، بدون دست اندازی به ملک و مملکت دیگران و دنیایی پر از گندم و گل و آب شیرین
در مورد ساختار اثر، به دقت و با ذکر جزئیات، هنگام اکران آن باید صحبت کرد اما این اشاره کلی که در ادامه می آید، بی موقع نیست.
بین خیلی از منتقدین باب بود که ما به شرایط ساخت اثر کاری نداریم( بودجه فراوان بوده یا کم، سانسور وجود داشته یا نه و...)، هیچکدام موقع نقد یک اثر محاسبه نمی شوند و ما صرفا خود اثر را می بینیم و هیچ توجهی را نخواهیم پذیرفت.
اما در مترقی ترین تئوری ها نزد منتقدین نحله نئوفورمالیسم عقیده دیگری وجود دارد و آنها شرایط ساخت اثر را هم در محاسباتشان جای دادند.
جالب است بدانیم قرن ها پیش از این اجداد هنرپرور و فکور ما هم در تئوری های زیباشناختی به چنین متدی رسیده بودند.
آنها در نقد خود از یک اثر مطرح می کردند بدساخت اگر سنگ بدی را در اختیار یک استاد زبده کار گذاشته باشند، ضعفی که در اثر نهایی است از جانب(قابل) به حساب می آید یعنی ماده و امکاناتی که قابلیت بهتر از این شدن را نداشت اما اگر سنگی صیقلی و با کیفیت را در اختیار پیکرتراشی نابلد گذاشتیم و کار بدی از آب درآمد می گویند ضعف از(فاعل) است . حالا با این معیار اگر سراغ فیلم(تنهای تنهای تنها) برویم باید گفت اگر ضعفی در کار است باید آن را از جانب قابل دانست که چنین نقدی متوجه سیاستگذاران و مسئولیتی است که باید حمایت می کردند و قوتی اگر در کار است قط یقین از سمت فاعل است یعنی کارگردان و تمام حامیان مردمی و هنر دوست او اگر اجازه کمی صراحت را به من می دهید باید گفت که تا این حد خوب در آمدن این فیلم، یک تو دهنی معنادار به بعضی پدرخوانده های سینما بود که خود را صاحب بیت المال و سینمای نفتی ایران دانسته اند و به جوانترها مخصوصا شهرستان های میدان نمی دهند.
به این دوست عزیزم تبریک می گویم و ممنونم که آبروی هم نسلی هایش را خرید.

منبع:yjc.ir


ویدیو مرتبط :
سینما کلاسیک:نقد مسعود فراستی بر فیلم حماسه جودو

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تنها یادبود کشته شدگان سینما رکس


ساعت 21 بیست و هشتم مردادماه، یادآور سالروز آتش سوزی در سینما رکس آبادان در سال 1357 است؛ زمانی که سینما با بیش از 400 تماشاچی، در آتش سوخت و از آن جز تلی از خاکستر بر جای نماند.

خبرگزاری ایرنا: ساعت 21 بیست و هشتم مردادماه، یادآور سالروز آتش سوزی در سینما رکس آبادان در سال 1357 است؛ زمانی که سینما با بیش از 400 تماشاچی، در آتش سوخت و از آن جز تلی از خاکستر بر جای نماند.
 
 عمر سینما در آبادان برابری می کند با عمر بلند پالایشگاه نفت. انگلیسی ها در سال های نخست ورود خود به آبادان یک دستگاه آپارات برای نمایش فیلم آوردند و یک سینمای روباز بسیار کوچک برای خود در محله «بریم» ساختند.

پیش از پیروزی انقلاب، آبادان را شهر سینما ها می گفتند. قلب نفتی ایران، آن سال ها بعد از تهران بیشترین شمار سینما ها را داشت.

در شب بیست و هشتم مرداد 1357 هنگامی که جمعی از شهروندان برای تماشای فیلم «گوزن ها» ساخته مسعود کیمیایی به سینما رکس رفته بودند، گروهی خرابکار وابسته به رژیم پهلوی با همکاری عاملان رژیم پهلوی با مواد آتش زا، سالن سینما را به آتش کشاندند.

مضمون فیلم و نگاه اعتراضی که داشت، باعث شد بسیاری به این باور برسند که مسوول کشتار بجز ساواک نبوده است تا زهرچشمی از مردمی بگیرد که سرنگونی شاه را پیگیری می کردند.

شعله های آتش زبانه کشید و آتش تمامی سالن سینما را در برگرفت. مردان، زنان و کودکان با دیدن شعله های آتش به طرف درهای ورودی و خروجی هجوم بردند اما همه درها از پشت روی آنان بسته شده بود.

از مجموع تماشاگران فیلم، فقط یکصد نفر توانستند خود را از مهلکه نجات دهند و به بیرون فرار کنند. بیشتر کسانی که در این فاجعه دلخراش جان دادند، یا زیر دست و پا ماندند و بر اثر دودگرفتگی خفه شدند یا میان شعله های برآمده از صندلی های آتش گرفته سینما رکس سوختند.

شاهدان عینی گزارش کردند نخستین گروه از ماموران آتش نشانی پس از ۳۰ دقیقه به رکس رسیدند اما دریافتند هیچکدام از شیرهای آتش نشانی کار نمی کند.
آب تانکرهای سیار آب پیش از مهار آتش خشک می شد؛ در حالی که نجات دهندگان درمانده به تماشا ایستاده بودند.

یکی از شاهدان بعدها این اتهام را مطرح کرد که مرکز شهربانی که فقط یک کوچه با رکس فاصله داشت در لحظات نخستین حادثه برای آزادی افرادی که در آتش گرفتار آمده بودند، کوشش چندانی نکرد.

سرانجام با تلاش ماموران شهربانی و آتش نشانی و امدادگرانی که انسان های گرفتار میان شعله های آتش را بیرون می کشیدند، آخرین شعله های آتش ساعت چهار بامداد فرونشست.
روز پس از حادثه، روزنامه ها شمار جان باختگان این حادثه را 377 تا 700 تن اعلام کردند.

ساواک در بولتن خبری در مورد این فاجعه به این نکته بسنده کرد که چند تن از عناصر اخلالگر، سینما رکس شهر آبادان را به آتش کشیدند که در نتیجه قریب 400 تن از تماشاچیان در آتش سوختند و جان خود را از دست دادند.

اجساد کشته شدگان در سینما رکس آبادان در یک گور دسته جمعی دفن شد.
پس از فاجعه سینما رکس حرکت انقلابیون در مخالفت با سیاست های رژیم پهلوی شدت گرفت تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

چهارم شهریورماه ۱۳۵۹ در سالن سینما نفت دادگاهی برای مجازات عاملان آتش سوزی سینما رکس برگزار شد.

«سیدحسین موسوی تبریزی» رییس دادگاه عاملان آتش سوزی سینما رکس، درباره بخشی از حقایق آتش سوزی به رسانه ها گفت: اینکه می گویند در آبادان جو انقلابی نبود، دروغ است.

وجود تبعیض طبقاتی نشات گرفته از سرمایه داران حکومت شاه باعث شده بود سالن سینما رکس در زمان اکران آن فیلم پر از جمعیت شود و بیشتر کشته شدگان نیز جوان و از افراد انقلابی چپ بودند. اکثریت حتی مذهبی نبودند.

وی افزود: بنابراین ساواک خواست انتقام بگیرد. کار ساواک در آتش زدن سینما رکس برای هدف قرار دادن کل انقلاب و نهضت امام خمینی بود و باهوش ترین شخص در این جریان شخص امام بود که سریع موضع گرفتند.

موسوی تبریزی گفت: موضع امام ماجرا را صد درصد وارونه کرد و مسوولان رژیم نیز اعتراف دارند مساله سینما رکس به انقلاب سرعت داد.

وی در گفت و گو با سایت «تاریخ ایرانی» تاکید کرد «بازجویی (ساواک) با فشار به متهمان حادثه برای اعترافات ساختگی نشان می داد ساواک در این واقعه دست دارد و اینکه کدام سینما و فیلم انتخاب شود که جمعیت زیادی داشته باشد و کجا مواد آتشزا بریزند که مردم کشته شوند، از قبل برنامه ریزی شده بود».

مرحوم «محمد رشیدیان» نماینده پیشین مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی، در گفت و گو با تارنمای جماران در تابستان سال 1390 درباره این فاجعه گفت: موقعیت مکانی سینما رکس باعث شد عاملان این فاجعه فرصت را غنیمت شمرده و آن را به آتش بکشند.
وی بیان کرد: بعدازظهر آتش سوزی در سینما آبادان مردم شعارهایی علیه شاه و حکومت سر دادند.

مرحوم رشیدیان گفت: حرکت های پس از فاجعه سینما رکس ثابت کرد این حادثه زیر سر رژیم شاه و تشکیلات ساواک بوده است زیرا این آتش سوزی ها ادامه داشت، از جمله مسجد کرمان که آنجا را نیز شاه به آتش کشید.

اما این روزها جز یک یادمان و سنگ نوشته درباره حادثه سینما رکس آبادان، نشانه ای از یکی از حوادث تاثیرگذار بر پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران باقی نمانده است.

در گذر از خیابان امیرکبیر آبادان که به امیری مشهور است، ساختمان این سینما جای خود را به مغازه های فروش لباس، نوشت افزار و فتوکپی، اغذیه فروشی و واحد فروش لوازم کامپیوتر داده است.

هنگامی که از مغازه داران اطراف این ساختمان درباره سینما رکس پرسیده شود، بیشتر آنان پاسخ می دهند «اطلاع دقیقی ندارم».

تنها یادگار آتش سوزی شهروندان در سینما رکس آبادان، یادمانی در خیابان امیری است. یادمان شهدای سینما رکس آبادان نیز در گلزار شهدای این شهر به چشم می خورد.
این گونه، ساختمانی که نماد مقاومت یک شهر و عامل موثر در پیروزی انقلاب بود، به ساندویچ فروشی و واحدهای عرضه مواد غذایی تبدیل می شود.

انگار کم کم این واقعه دارد از خاطره شهر آبادان پاک می شود. حتی سالروز این واقعه از تقویم کشور حذف شده و برای قربانیان این حادثه نیز یک کوچه یا خیابان در شهر آبادان نامگذاری نشده است.

سینما رکس که سوخت، بقیه سینماهای آبادان نیز کم کم تعطیل شد. دیگر نه مردم مانند گذشته به سینما می رفتند و نه شهر، تاب سینما داشت.

«سیدحسین دهدشتی» یکی از نمایندگان مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی، در این زمینه  گفت: واقعه آتش سوزی سینما رکس آبادان از وقایع تاثیرگذار در تاریخ انقلاب اسلامی است.

وی افزود: وقایع تلخ و شیرین زیادی در طول تاریخ داشتیم که در کشور و استان خوزستان به ویژه آبادان در دوران انقلاب و دفاع مقدس بسیار تاثیرگذار بود.
وی ادامه داد: گاهی از این وقایع و اتفاق ها غفلت می شود ولی باید تلاش کرد با برگزاری برنامه های ویژه این حوادث مهم برای مردم تبیین شود.

دهدشتی از سینما رکس به عنوان موزه وقایع دوران انقلاب یاد کرد و گفت: باید موزه ای با عنوان سینما رکس ساخته شود.

وی با انتقاد از حذف واقعه آتش سوزی سینما رکس از تقویم کشور افزود: این واقعه تلخ و تاثیرگذار در روند پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در اذهان مردم آبادان زنده است.