فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
جوهرچی:کسی نیست پشتتلویزیون بایستد؟
حسن جوهرچی دربارهی عملکرد تلویزیون در مناسبتهای مذهبی اظهار کرد: تلویزیون یک رسالت و وظیفهای در این زمینه دارد که آن را انجام میدهد. چرا گاهی وانمود میشود که تلویزیون در این زمینه عملکرد خوبی ندارد در صورتی که تلویزیون تمام تلاشش را میکند.
این بازیگر و مجری تلویزیون با اعتقاد بر اینکه عملکرد تلویزیون در مناسبتهای مذهبی خیلی هم خوب است، گفت: به دلیل اینکه یک کشور مذهبی هستیم، طبیعی است که برنامههای مذهبیمان زیاد باشد.
ما در حال حاضر یک شبکه ویژه قرآن داریم در تمام شبکهها نیز گروه معارف اسلامی داریم در زمینه کارهای مربوط به مذهب سریال میسازیم. حتی راجع به سایر ادیان نیز سریال میسازیم از جمله سریال «مریم مقدس».
وی همچنین در ارتباط با برنامههای ترکیبی مذهبی که در مناسبتها به روی آنتن میروند، گفت: پیش از این الا ماشاءالله برنامه ترکیبی ساختهایم و تا دلتان بخواهد میسازیم. اما این دلیل بر این نمیشود که بگوییم جامعه ما فقط از تهران تشکیل شده است. مردم ما در کل کشور به طور کلی رویکرد خوبی به مذهب دارند اما واقعیت این است که در رسانه باید طوری حرکت کنیم که پاسخ همه را بدهیم گاهی وانمود میشود که تلویزیون عملکرد خوبی ندارد در صورتی که تلویزیون تمام تلاشش را میکند.
جوهرچی در بخش دیگری از گفتوگوی خود به راهاندازی شبکههای تلویزیونی که کاری بس دشوار است اشاره کرد و گفت: راهاندازی یک شبکه تلویزیونی کاری بسیار بسیار مشکل است؛ کاری که پیش از این آقای لاریجانی و بعد آقای ضرغامی انجام دادند که رویکردشان به شدت قوی است اما در برنامهها اینطور انتقادات همیشه هست. شما بهترین برنامههای کانالهای بینالمللی را هم که تماشا کنید باز هم به بهترینهایشان میشود انتقاد کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه تلویزیون از هر انتقادی نسبت به برنامهاش استقبال میکند، افزود: ما در صداوسیما خیلی کار میکنیم؛ اینکه گفته شود اصلا جواب نمیدهد، خوب نیست. اینکه همیشه ساز مخالف زده شود، عادلانه نیست در حالی که تلویزیون با وضعیت کم بودجه، تحریمها و این فشارهایی که به عوامل وارد میشود، روبهروست، به این خوبی کار میکند.
جوهرچی در پایان صحبتهایش در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مجری پیشکسوت و باتجربه تا چه میزان میتواند در موفق بودن یک برنامه مذهبی تاثیرگذار باشد؟ توضیح داد: مجری، پیشانی، پلاکارد و شناسنامه یک برنامه است؛ یکی از حسنهای برنامهی مذهبی حضور مجریهای مطرح در آن است. باید یکی از بهترین چهرههایمان را برای ساخت اینگونه برنامهها استفاده کنیم، اگر غیر از این باشد برنامه ضربه میبیند و در سیل کانالهای ماهوارهیی برنامههای ما گم میشود.
او در عین حال به این نکته نیز اشاره کرد که سایر رسانهها از جمله مطبوعات باید پشت تلویزیون را داشته باشند و گفت: چرا یکی نیست پشت تلویزیون بایستد؟
او همچنین به بخش سریالهای مناسبتی از جمله فاصلهها و او یک فرشته بود اشاره کرد و گفت: زمانی که فاصلهها پخش میشد اکثر سایتهای خارجی را که نگاه میکردم مینوشتند فاصلهها رقیب اصلی فارسیوان است، و یا او یک فرشته بود زمانی که پخش میشود خیابانها خلوت میشد در حالی که سریالهای امسال خیلی نتوانسته آن طور که باید مخاطب را جلب کند و جای تاسف دارد.
ویدیو مرتبط :
تولد مرحوم جوهرچی با حضور خانواده!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پشت صحنه میلیاردرهای تلویزیون
سریال«میلیاردر» با نام قبلی «شرکت» (که به نظرم متناسبتر بود) یکی از سریالهای پر مخاطب این روزهای تلویزیون کم مخاطب ماست. کاری که بخش اول آن به پایان رسیده و باید منتظر بخش دوم آن باشیم. میلیاردر یک کار اجتماعی با درون مایه ای طنز است.
روزنامه مردم سالاری: سریال«میلیاردر» با نام قبلی «شرکت» (که به نظرم متناسبتر بود) یکی از سریالهای پر مخاطب این روزهای تلویزیون کم مخاطب ماست.
کاری که بخش اول آن به پایان رسیده و باید منتظر بخش دوم آن باشیم. میلیاردر بیشتر یک کار اجتماعی با درون مایه ای طنز است که در آن شخصیتهای«استیل لیزه»(درشت شده) وجود ندارد . آدمها همه معمولی هستند و از همه مهمتر هیچ کارآکتری «بد» نیست. چیزی که این روزها در شخصیتپردازی پرسوناژهای تلویزیونی بسیار واجب به نظر میرسد و میتواند موردی برای آشتی بینندهای که از بیاعتمادی و خشونت حتی در کارهای طنز خسته شده است باشد.
ویژگی دیگر سریال میلیاردر در این است که به کارهای کمدی روز دنیا نزدیک است. شگردی که «برادران قاسمخانی» هم در این زمینه بیکار نبودند چرا که کمدی این روزهای تلویزیون در کشورهای پیشرفته تا حدود زیادی از طنز موقعیت و لحظههای«بزن، بکوب» به طنز کلامی نزدیکتر شده و لزوما همه سکانسها نمیبایست مملو از لحظات خندهدار باشد وبه همین دلیل اگر مخاطب یک سریال کمدی خارجی مثل کارهائی «آلک بالدوین»،را با زبان اصلی ببیند و به آن اشراف نداشته باشد، با آن ارتباط نمیگیرد وبه نظرش کاری خسته کننده و بیمزه میآید.
نکته دیگر در میلیاردراین است که بعد از مدتها ما با ویژگیهایی نظیر طراحی صحنه خوب، دکور و طراحی لباس آشتی کردهایم و لزومی نداشته که بازیگران، لباسهای خودشان را زیر بغل بزنند و سر صحنه بیاورند!! چیزی که این روزها متاسفانه رواج پیدا کرده است!
نگاهی به این موارد در کنار انتخاب عوامل مطرح این پروژه ثابت میکند که این مجموعه از دست و دل بازی مدیران و تهیهکنندگان هم بیبهره نبوده که این نیز نکته مثبتی است تا اگر کاری ارزش سرمایه گذاری داشته باشد چرا نباید شرایط بهرهمندی از شرایط خوب را داشته باشد تا مخاطب را وادار کند که در مدیوم ملی خود دنبال سرگرم شدن بگردد.
«علیرضا امینی»کارگردان «میلیاردر» از جمله کارگردانهایی است که نمیتوان با دیدن یکی از کارهای او،فیلم بعدیش را حدس زد. به بیانی دیگر، جزو فیلمسازانی نیست که پای کارش «امضا» بگذارد و به همین دلیل ما همیشه کنجکاو هستیم تا انتخاب جدید او را ببینیم .
«استشهادی برای خدا»فیلمی تحسین شده با بازی فوقالعاده «محسن تنابنده» علیرضا امینی کیلومترها از «هفت دقیقه تا پائیز» فاصله دارد و نمیتوان باور کرد که کارگردان تله فیلم خوب اما بسیار تراژیک «تلخون» با بازی فوقالعاده «گلچهره سجادیه» همانی باشد که سریال طنز این روزها یعنی «میلیاردر» که بهانه این مبحث ما هم هست را ساخته است .او حتی در ژانر مهجور مانده تلویزیون یعنی (پلیسی – اکشن) که در سالهای اخیر معمولا شاهد کارهای آبکی بودهایم، سریال «سقوط آزاد» با بازی «حامد بهداد» و «پوریا پورسرخ» را دارد که آن هم کار متفاوتی بود .
اما ویژگیای که در همه کارهای تلخ و شیرین او مشترکند این است که نوع کارگردانیش به گونه ایست که بازیگر احساس آرامش و امنیت میکند و فرصت دارد تا توانائی اش را خیلی باورپذیر عرضه کند.
زامیار سعدوندیان نویسنده فیلمنامه
زامیاد سعدوندیان از نویسندگانی است که استعداد زیادی دارد و البته فقط در «مسیر انحرافی» بود که کمیاز مسیر منحرف شد. البته شاید فیلمنامه اش را موقع ساخت از مسیر منحرف کردند. او در حال حاضر، سریال پر مخاطب دیگری در ژانر متفاوت ملودرام را هم روی آنتن شبکه تهران دارد . سریالی با عنوان«دختران حوا».
سعدوندیان در مورد سریال«میلیاردر»میگوید:
من از نیمههای تولید برای نگارش سریال به پروژه پیوستم. میلیاردر در نسخه اول صرفا یک درام اجتماعی است، اما در بازنویسی فیلمنامه، موارد متعددی به آن اضافه شد. طی صحبتها و همفکری با تهیهکننده آقای رامین عباسیزاده و کارگردان علیرضا امینی، قرار شد در بازنویسی، ژانرهای مختلفی برای سریال در نظر گرفته شود.
چیزی که در سریالهای روز دنیا نیز امروز اعمال میشود، همین تلفیق و ترکیب چندگونه و ژانر در کنار یکدیگر است. نکتهای که میتوان با منظور کردن آن در یک برنامه نمایشی، سلایق عمدهای را متوجه مضمون کرد و خیلی از مردم را با پرسوناژ و خط سیر قصه همراه کرد. میلیاردر چنین خط مشیای را در نظر گرفته که شاید خیلی از آثار دیگر روی آن تمرکز نداشتهاند. البته نمیخواهم یک نسخه کلی ارائه کنم، اما توفیق سریالهای مطرح و پربیننده دنیا نشان داده، ما باید در برخی قصهها و فیلمنامههای خودمان تجدیدنظر کنیم.
تلویزیون امروز تلاش مشهودی در ارتقای سطح توقع و سلیقه مردم در پیش گرفته و برای مدیران اهمیت دارد که تولیداتشان مورد اقبال قشر وسیعی از مخاطبان قرار گیرد. خوشبختانه همین روال، برنامه سازان را نیز تشویق و ناگزیر میکند تا در راستای فرهنگسازی و ایجاد جذابیت حرکت کنند نه رفع تکلیف. چنین انگیزهای قطعا روی آنتن قابل مشاهده است و عیار تولیدات را از حیث کیفی بالا میبرد. میلیاردر هم با همین نگاه ساخته شده و نتایجی که از دل آن به دست آمده، در هرچه بهتر شدن فصل دوم موثر خواهد بود.
میلیاردر در لحظات رویارویی سعید فرجام با دامادش یاولی، وجوه معمایی عیانتری پیدا میکند. وقتی قصه به سمت بهادر و نامزدش میرود، روابط عاشقانه و رمانتیک برقصه حاکم میشود. نوع رابطه فرجام و فرزندانش نیز خود حکایت دیگری دارد که برمفاهیم خانوادگی تاکید میکند و... در چنین قصهای با این حجم از کاراکتر، مناسبات و فضاها، دست نویسنده برای موقعیت سازی، دست بازیگران برای مانور روی نقش و دست کارگردان برای طراحی میزانسن و دکوپاژ خلاقانهتر باز میشود. شما ببینید در فضای متنوع چنین شرکتی، چه قصههایی که مجال بروز و شکلگیری نمییابند و چه روابطی که خلق و ظاهر نمیشود. میلیاردر نمادی از خیلی از جوامع میتواند باشد تا برای مخاطب واقعی جلوه کند.
رامین راستاد بازیگر نقش خسرو
اوج درخشش رامین راستاد در سریال«زیر تیغ» بود که توجه فیلمسازان، منتقدین و مخاطبان را به خود جلب کرد .و بعدها هم در کارآکترهادی نظیر آن ظاهر شد . گرچه رامین راستاد قبلا هم در یک تله فیلم نقش کمدی را تجربه کرده بود اما سریال «میلیاردر» فر صت خوبی است تا خودش را در کارآکترهای این چنینی محک بزند که خوشبختانه حضورش در نقش «خسرو» مورد اقبال هم قرار گرفته است. نقطه ضعف رامین راستاد بیحوصلگیاش در حرف زدن است که حتما باید برای ماندگاری این صفت را از هنرمندی اش پاک کند جرا که سزاوار ماندن است.
او نیز در مورد حضورش در مجموعه میلیاردر میگوید:
بازی در سریال میلیاردر حاوی لحظههای شیرین و خوبی برای من بود که از آن به عنوان بازیهای پینگ پونگی و متقابل یاد میکنم. یعنی من بازیگر خود را مواجه و درگیر با فضایی میبینم که در من شوق و رغبت ایجاد میکند تا با جان و دل بازی کنم و شخصیت را ضمن آنکه برای خودم شکل گرفته، برای بیننده نیز قابل باور کنم.فضای شیرین سریال و خلق لحظههای کمیاب نیز تا حدود زیادی روی دوش این کاراکتر قرار گرفته و نقش مکمل لحظههای کمدی را دارد. از سویی هدایت کارگردان و ظرفیت متن نیز به من کمک کرد تا هرچه بهتر ایفای نقش کنم. امیدوارم در فصل دوم سریال فرصت بیشتری داشته باشم تا بتوانم نقش را بهتر پرورش دهم و در فیلمنامه نیز مطمئنم به این نکته توجه ویژهای خواهد شد.
سحر زکریا بازیگر نقش آذر
سحر زکریا را در کارآکتری جدی،با سریال «در پناه تو» شناختیم و بعد از آن او را به عنوان یک بازیگر زن در مجموعههای طنز و در صدر آنها «پاورچین» باور کردیم . کم کم او به یک تیپ بدل شد . چیزی که این روزها نیاز دارد تا از آن فاصله بگیرد و البته کار سختی است . چرا که هم باید روی میمیک چهره و هم لحن کلامش بسیار کار کند. سریال میلیاردر موقعیت خوبی برای اوبود که قدمهای اول را برداشت.
سحر زکریا در این باره میگوید:
شاید خیلیها انتظار دارند با توجه به درونمایه طنز اجتماعی سریال میلیاردر و همچنین سابقه حضور پررنگ من در آثار طنز سالهای اخیر، اینجا هم در لحظات کمدی به طور جدی شرکت داشته باشم. اما واقعیت آن است که کاراکتر آذر چند بعدی است و آنچه در قصه مدنظر بوده نیز همین ماهیت را دارد. او در محل کارزنی جدی و قاطع است، در برخورد با همسرش تا حد زیادی احساساتی عمل میکند و حتی مظلوم به نظر میرسد و در مقابل پدر و مادرش هم رفتار دیگری دارد. به نظرم همین مساله از جمله ویژگیهای مثبت این نقش است که ابعاد مختلف او را در عین قابل باور بودن به نمایش میگذارد.
ضمن اینکه من در سریال میلیاردر در کنار یک گروه، بازیگری متنوع و متفاوت بودم که شباهتی به طنزهای هر شبی و یا بداههگوییهای آنان ندارد. از سویی جدا از اتفاقی که جلوی دوربین افتاد و مورد پسند مردم واقع شد، این سریال گروه پشت صحنه خوبی هم داشت که موجب میشد صمیمیت میان آنان به جلوی دوربین نیز منتقل شود و شاهد بازیهای خوبی باشیم. به خصوص که اینجا مثل برخی از آثار طنز من بازیگر را صرفا با کلیشههای قبلی نسنجیدند و اجازه دادند که وجوه اجتماعی و خانوادگی نقش آذر هر چه بیشتر و بهتر عیان شود که جای خوشحالی دارد.
افراد بسیاری هستند که مانند شخصیت آذر در زندگی اجتماعی خود کاملا موفق عمل میکنند اما در بحث مسائل خانوادگی کاستیهای آشکاری دارند و به نظرم این جزو نکات مثبت در شخصیتپردازی آذر بود. راهنماییهای کارگردان آقای علیرضا امینی هم کمک زیادی برای بهتر در آمدن نقش ایفا میکرد.
سامان گوران بازیگر نقش بهادر
سامان گوران بازیگری بود که در این سریال مرا شگفتزده کرد . چرا که به شخصه فکر میکردم که او یک کمدین صحنهای است که قرار است در آینده نقش«ماهی صفت» را در جشنها بازی کند. اما در این سریال نشان داد که بازیگر قابلی است و بهادر شخصیت ساده اما پیچیده ای بود که او از عهده باورپذیری آن برآمده است.
سامان گوران در این باره چنین نظری دارد:
میلیاردر قطعا یک تحول جدی و تغییر قابل ملاحظه در کارنامه بازیگری و آیندهکاری من ایجاد خواهد کرد. فکر میکنم پس از پیش زمینه و ذهنیتی که خیلی از بینندگان از بازی من در آیتمهای خنده بازار سراغ دارند، حالا با حضور در مجموعهای در حد و اندازه میلیاردر، ابعاد تازه و وجوه تازهای از سامان گوران در مقام یک بازیگر به مخاطبان و برنامهسازان شناسانده میشود.
ضمن آن که وظیفه مرا هم از این به بعد سنگینتر میکند چرا که استقبال مردم از این سریال نشان داد اجزای آن به خوبی و متناسب با یکدیگر چیده شدهاند. پیشنهاد بازی در این سریال از سوی آقای محمدرضا شریفینیا مطرح شد و براساس سابقه خوبی که از ایشان میشناختم، بلافاصله پذیرفتم. امروز هم که کار پخش شده، از نتیجه آن خوشحالم. یکی از ویژگیهای اصلی نقش بهادر آن بود که برخلاف چهرهای که از من در ذهن مردم وجود دارد، اینجا بیشتر بار درام روی دوش من بود. در واقع کسی انتظار نداشت که من اینجا مردم را بخندانم و یا حتی در موقعیتهای طنز شرکت داشته باشم.
بهادر کاراکتری است که ارزشهای اجتماعی و اخلاقی برای او در اولویت قرار دارد. او اینجا کارکردی مثبت گرایانه دارد و اگر شوخی و خندهای هم در جریان قصه شکل میگیرد، بهادر از دور نظارهگر آن میشود و یا عملی داشته که عکسالعمل آن باید خندیدن یا شوخی کردن شخصیتهای دیگر باشد. بهادر ضمن اینکه در ایجاد چنین فضاهایی شرکت دارد، خودش از دور شاهد شوخیها و خندههاست و اتفاقا رفتاری جدی و حتی اغلب خشک دارد رفتاری که شاید دیگران و یا نزدیکان او را نیز دلزده کند، اما در اصل راه را برای تصحیح روابط غلط حاکم بر شرکت و آدمهایی که سالهاست در آن عادت به سوء استفاده کردهاند، هموار میکند.
بهادر نیز شاید در نگاه اول کاراکتری انسانی و آرمانی به نظر برسد، اما چندان هم دور از دسترس نیست. حضور چنین شخصیتی در شرکت سعید فرجام، فینفسه منجر به خلق موقعیتهای متفاوتی میشود و بستر اصلی میلیاردر نیز همین لحظات است. چرا که در جوانب این کاراکترها، چهرههای متفاوتی ارائه میشود و جنبههای پنهان آدمها، نقشهها و دسیسههایشان آشکار میشود. امیدوارم فصل دوم این سریال هم مثل فصل اول آن به خوبی تولید شود و مردم از آن استقبال کنند. چون به هر حال هر برنامهای برای مردم ساخته میشود و اگر قرار باشد برنامهای دیده نشود، فایدهای نخواهد داشت و پیامهای احتمالی آن نیز دیده نمیشود.
زهیر یاری بازیگر نقش بهمن فرجام
در سریال میلیاردر هیچ کس را با انگیزه تر از زهیر یاری نمیبینم . او با تمام وجود بازی میکند و با تمام وجود میخواهد ثابت کند که تنها بازیگر نقشهای تاریخی و مذهبی نیست ودر نقش بهمن بسیار در این زمینه موفق بوده است. زهیر یاری دیگر در ذهن مخاطب سینما و تلویزیون (در تئاتر قبلا از تواناییش دفاع کرده)فقط«بنیامین» سریال«یوسف پیامبر» و یا شخصیتهای «تبریز در مه» و «سرگشته» نیست.
زهیر یاری هم حرفهائی دارد که میخوانیم:
خوشبختانه علاقه من به تئاتر بعد از سالها نتیجه بخش بوده و زمانی که علیرضا امینی برای تماشای نمایش «عشق من به حامد بهداد» آمد، بازی من در کنار افشینهاشمی به یادش مانده بود. همین مساله موجب شد تا برای ساخت میلیاردر از من دعوت به همکاری کند. از میان بازیگران این سریال با علیرضا کمالی دوستی 10 ساله دارم و بقیه دوستان را نیز کما بیش میشناختم البته با نیما شاهرخ شاهی که بیشتر بازیام با او بود، دوستی نداشتم ولی سر این پروژه رابطه خوبی با یکدیگر داشتیم که به نظرم در جلوی دوربین حس آن کاملا مشخص است.
از سویی من به دلیل تجربه تئاتر «عشق من به حامد بهداد» حالا با حال و هوای آثار کمدی انس گرفتهام و با آن آشنا هستم. این تجربه در سریال میلیاردر کاملا به کارم آمد و شناختی که از ذائقه مخاطبان به دست آوردم، در سریال از آن استفاده کردم و دوست دارم در فصل دوم هم با توجه به پیشنهادپذیری علیرضا امینی از این تجربه کمال بهره را ببرم. میلیاردر لحظات کمدی دلنشینی داشت که بازی من هم در سایه آنها مورد پسند واقع شد و به نظرم میتواند فصلی تازه را در کارنامه بازیگری من رقم بزند. از گروه تولید رضایت کامل دارم و یکی از بهترین پروژههایی بود که با آنان همکاری کردم. امیدوارم فصل دوم نیز با استقبال مردم مواجه شود.
رامین عباسزاده تهیهکننده سریال میلیاردر
رامین عباسزاده تهیهکننده جسوری است که با نگاهی به کارهای او میتوان فهمید که از ریسک کردن هراسی ندارد و همیشه به دنبال سوژههای بکر میگردد. سریال متفاوت «او یک فرشته بود» و یا «شمسالعماره» نمونهای از این نوع نگاه او محسوب میشود.
او نیز از سریال میلیاردر میگوید:
اصولا به تجربهگرایی و گریز زدن به دنیاها و ژانرهای جدید علاقه و دلبستگی خاص دارم؛ چرا که چنین روندی قطعا ضمن آنکه از بروز تکرار و فضاهای بارها دیده شده جلوگیری میکند، مردم ما هم در مواجهه با آثار نمایشی نشان دادهاند که مخاطبان هوشمندی هستند و به واسطه دسترسی به منابع مختلف تصویری و رشد روزافزون شبکههای رسانه ملی، سلیقه بصری آنان تکامل و افزایش محسوسی یافته است. طیفهای گستردهای از مردم امروز امکان انتخاب دارند و همین گزینش، سنگ محک دقیقی برای ارزیابی و عیارسنجی آثار تولیدی در اغلب عرصههای هنری است.
ما تمام تلاشمان در میلیاردر از همان ظرفیتهای طراحیصحنه و لباس گرفته تا بخشهای عمده و تاثیرگذاری چون سناریو و انتخاب گروه بازیگری بر این محور قرار گرفت که ابتدا توجه بیننده را به خود جلب کنیم و در خلال قصه و کاراکترهایی که به مرور برای مردم مهم و جذاب شدهاند، مفاهیم انسانی و اخلاقی را مطرح کنیم. در واقع عنصر درام و نمایش بدل به ابزاری میشود که بیننده با خود چالش داشته باشد و در جریان بازنگری آگاهانه بر کاراکترها و پرسوناژهای قصه میلیاردر، خود را بسنجد و روابط اجتماعی را مورد قضاوت قرار دهد.
این بینش در ساخت هر برنامهای، به ویژه آثار نمایشی شاخصههایی در اثر ایجاد میکند که فرامتن عمل کند. فرامتن به این معنا که در حوزه چهل یا چهل و پنج دقیقه روی آنتن محدود نماند و گستره وسیعی از افکار و عقاید مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد. همین خصوصیت به ماندگاری اثر هنری کمک شایانی میکند. بیننده زمانی که با «بهادر سیر» در مقام یک کنشکر ساده، اما در عین حال متعهد مواجه میشود و مردم او را به عنوان انسانی مثبت میپذیرند، اعمال او برایشان مهم جلوه میکند و تلقی ویژهای نسبت به سرنوشت او پیدا میکنند.
این نقطه عطف در قصه سریال، حاوی تعلیقهای روایی و شخصیتی فینفسه جذابی میشود که در تلفیق با کاراکترهای اصلی دیگر با رفتارهای نمایشی مخصوص به هر یک پرورانده میشود و بار حسی مخاطب را مضاعف میکند. ضمن اینکه چاشنی شیرین طنز در سریال نیز در حکم هوای تازهای عمل میکند که مکمل بحث و مضمون اجتماعی روایت میشود. در حالی مجال این گزارش به پایان میرسد که هنوز حرفهای بیش از نیمی از ستارگان میلیاردر که در آن به خوبی درخشیده اند را نشنیدیم و جای خالی بزرگترها نیز حس میشود که امیدواریم این اتفاق در زمان روی آنتن رفتن بخش دوم این سریال محقق شود.
منبع:bartarinha.ir