فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
تراژدی پول
سروش محمدزاده فیلمساز مشهدی، فعالیت کاریاش را با تدوین آغاز کرد و تاکنون ٧ اثر مستند ساخته و ٢٠ مستند هم تدوین کرده است. محمدزاده سریال «تلخ و شیرین»، «زیبا»، «آسمان محبوب» و «آقا ابراهیم» را برای شبکه استانی خراسان رضوی کارگردانی کرده و ساخته است. او در «چهارشنبه» تلاش میکند چالش میان اعضای یک خانواده را در بحث قصاص به تصویر بکشد. با او درباره فیلم تازهاش گفتوگو کردهایم.
با دیدن فیلم «چهارشنبه» ناخودآگاه فیلمهای موج نوی دهه 50 به ذهن متبادر میشود. آیا در حین ساخت به چنین شباهتهایی فکر کرده بودید؟
منظورتان فیلمهای چه کارگردانهایی است؟
امیر نادری و کامران شیردل و...
شباهتهایی وجود دارد. اما به صورت مستقیم به فیلم خاصی رجوعی نداشتم. شاید در ناخودآگاهم در زمان نوشتن فیلمنامه چنین رویکردی به وجود آمده باشد. علاقه زیادی به فیلم «تنگنا»ی امیر نادری دارم. قهرمان تک افتادهای که در درون شهر درصدد حل مشکلات بغرنجش است.
«تنگنا» البته فیلم بسیار تلختری نسبت به فیلم «چهارشنبه» است.
بله، همین طور است. در هر حال از ابتدا آگاه بودم که تراژدی مینویسم.
یکی از نقاط مشترک میان قهرمان فیلم «چهارشنبه» (طاهر) با قهرمانهای آثار موج نو مثل علی خوشدست «تنگنا» یا ابی «کندو»، ناکام ماندن تلاششان است.
به هر حال این شباهتها وجود دارد.
در فیلم «چهارشنبه» تأکیدی بر این مسأله وجود دارد که سرنوشت محتوم آدمهای طبقه فرودست روشن نیست. درست است؟
سرنوشت آین آدمها فارغ از طبقهبندی اجتماعیشان تحت تأثیر انتخابهایشان است. من در فیلم به این مسأله که جبری در تصمیمات آدمهای طبقه خاصی وجود دارد، فکر نکرده بودم.
شغل شخصیتهای اصلی فیلم را چگونه انتخاب کردید و چه تأثیری روی شخصیتپردازیشان دارد؟
کاملاً به این مسأله فکر کرده بودم. در مورد طاهر باید بگویم انتخاب شغلش نسبت مستقیمی با بیرون ماندن او از خانه و خانواده داشت و به هرحال از میان چند گزینهای که به آن فکر کرده بودیم، مناسبترینش همین شغل سوپرمارکتی و موتور داشتنش بود. در مورد شغل سلیم هم مسأله زحمتکش بودن او مد نظر بود و شغلهایی را انتخاب کردیم که باید در سطح شهر اتفاق میافتادند و احتیاج به رفت و آمدهای فراوان داشتند و خستگیهای ناشی از این ترددهای فراوان که بر خلق و خوی آدمها تأثیر میگذارد، به صورت مشخصی در فیلم مورد استفاده قرار گرفت.
ریشه اصلی عصیانگری و نافرمانی طاهر با نبود پدر و مادر در خانواده ارتباط دارد؟
همه مسائل از جمله شرایط اجتماعی و نبود پدر و مادر در این وضعیت اهمیت دارند و اینکه دو خواهرش در خانه تنها هستند. طاهر با دوری از خانه، میخواهد مزاحم خواهرهایش نباشد. از طرفی چون یک رابطه عشقی نافرجام با دختری در همسایگی خانهشان داشته است، زیاد علاقهای ندارد در خانه باشد و دوست دارد از چنین محیطی دور شود.
به نظر میرسد مجموعه این ناکامیها در بحث دیه و قصاص سر باز میکنند و باعث واکنش طاهر میشوند.
بله، این مسائل در کنار هم قرار میگیرد.
اینکه حتی آدمهای همخون حرف همدیگر را نمیفهمند، به چه میزان در جامعه ما تبدیل به یک معضل شده است؟
ریشهیابی و پاسخ به این سؤال نیازمند طرح مباحث جدی است و از حوصله این گفتوگو خارج است. نکتهای که مهم است، گسترش این رویه در سطح جامعه است و اینکه همه آدمها فقط حرف خودشان را میزنند و نسبت به درست و بحق بودنش هم اصرار میورزند و نسبت به حرف دیگران بیتفاوت هستند. بحث مهم دیگر که در کلیت جامعه گسترش پیدا کرده، خشونت است و من سعی کردهام تمام این مسائل را در فیلمم نشان بدهم و نخواستم نسبت به ریشهیابیشان اقدام کنم.
نکتهای که باعث تفاوت «چهارشنبه» با آثار مشابهش میشود، این است که کل فیلم در یک آپارتمان یا خانه روایت نمیشود. بردن دوربین در سطح شهر در جهت روایت داستان است؟
از روز اولی که قصد داشتم کار را بنویسم و بعد تبدیل به فیلم بشود، به این نکته توجه داشتم که قصه شهری را روایت کنم و شخصیتها در سطح شهر اکت و حرکت و کنش داشته باشند. خط اصلی داستان فیلم «چهارشنبه» روایت زندگی موتورسوار تنهایی بود که در سطح شهر به دنبال تهیه پول بود. بتدریج اسکلت داستانی فیلم با محوریت این موضوع شکل گرفت و بحث قصاص و سایر خرده داستانها اضافه شدند؛ چراکه تأکید داشتیم فیلم «چهارشنبه» درباره نفی خشونت هم باشد. با شهری شدنش به این خواسته رسیدیم. موقعی که وارد صحنههای خانه طاهر میشدیم، زیاد به حریم خصوصی خانه و خانوادگی او وارد نمیشدیم.
خانهای که برای فیلم انتخاب شده، خانهای قدیمی و رنگ و رو رفته است. چقدر این ویژگی در داستان فیلم مهم بود؟
کاراکتر خانه در دل داستان به وجود آمد. در ابتدای نوشتن فیلمنامه به خانه به چشم یک کاراکتر نگاه نمیکردم و به عنوان محلی برای رفت وآمد شخصیتها و مواجههشان با یکدیگر در نظر گرفته شد. اما به طور کلی اثر خانه از تأثیر رابطه بین آدمها تبدیل به یک کاراکتر شده است.
در فیلم این طور نشان داده میشود که با وجود تغییرات جامعه و رفتار آدمها با هم، آنها رفتار سالهای گذشته را از خودشان بروز میدهند.
من زیاد به گذشته فکر نکردم. اما مجموعهای از خصلتهای انسانی در نهاد آدمها به صورت ثابت وجود دارد. مسائلی نظیر اصرار بر کینهتوزی، لجبازی و انتقامجویی. معتقدم صفات زشت و ناپسند از ابتدای تاریخ وجود داشته و خواهد داشت و حاصل اصرار بر این صفات همیشه یک نتیجه دربر داشته که تلخ و تراژیک بوده است و به هیچ وجه برآیند خوبی ندارد. من در ساخت «چهارشنبه» زیاد وارد قواعد ژانری نشدم و همه اینها در واقع ماحصل ترکیبات داستانی بوده است و من در کلیت این اعتقاد را داشتم که یک تراژدی مینویسم.
به لحاظ ژانری آیا «چهارشنبه» یک درام اجتماعی است؟
پیدا کردن ژانر فیلم کار منتقدان است. من خیلی به این مسائل ورود پیدا نمیکنم و نمیخواستم ژانر را در ابتدا تعریف کنیم و بر مبنای قواعد آن ژانر، فیلمنامه نوشته شود. «چهارشنبه» هم درام دارد و هم فیلم شهری است و داستان در خانواده و اجتماع روایت میشود و بنابراین به فیلم «چهارشنبه» میتوان لقب درام خانوادگی هم داد.
بنابراین شهر را میتوانیم در فیلم «چهارشنبه» دارای هویت بدانیم؟
بله، همان طور که اشاره کردم، این ویژگی حاصل موقعیتهای به وجود آمده در فضای فیلم است.
استفاده از رنگهای تیره، سرد و خاکستری در لوکیشنها و لباس شخصیتها در راستای فضای فیلم بود؟
بله، از ابتدا روی این قضیه فکر کرده بودم و در مرحله پیشتولید در جلساتی که با مدیر فیلمبرداری و طراح صحنه و لباس داشتیم، در این مورد به جمعبندی مشترک رسیدیم و اینکه بتوانیم حس و حال مورد نیاز از طریق دیدن تصاویر فیلم را به مخاطب منتقل کنیم. درست یا درست درنیامدن این فضا، قضاوتش برعهده مخاطب و منتقدان است.
تلاش زنهای فیلم «چهارشنبه» برای مؤثر بودن به جایی نمیرسد و به نظر ایستاست.
یکی از شخصیتهای زن فیلم بجز در سکانس پایانی فیلم منفعل است. باید این نکته را در نظر بگیریم که داستان در سه روز روایت میشود و در این سه روز نمیشد تمام شخصیتهای فیلم را عملگرا نشان بدهیم. تمرکز اصلی ما روی شخصیت دو برادر و بخصوص طاهر بود. برادری که مقابل خانوادهاش میایستد و دیگران تلاششان دراین حد است که مانع تصمیم برادرشان بشوند.
«چهارشنبه» را میتوان فیلمی مردانه دانست؟
بله، ویژگیهای مردانهای دارد و داستان فیلم ما چنین ویژگی ای داشت و از پیش قراری نداشتم که بروم و یک فیلم مردانه بسازم.
زنهای فیلم «چهارشنبه» را قربانی میدانید؟
مظلوم واقع میشوند و در تصمیمگیریها دخالت نمیکنند و تحت تأثیر تصمیمات مردان زندگیشان قرار میگیرند. البته ممکن است گاهی موارد این تصمیمها به نفعشان باشد.
انتخاب زمان سه روز که داستان فیلم در آن روایت میشود، دلیل خاصی داشت؟
به لحاظ معنایی دنبال چیز خاصی نبودیم. از نظر زمانبندی اگر به آغاز، میانه و پایان توجه کنیم، همیشه عدد سه در فیلمنامهنویسی عدد مشخصی است و در سه معنی روز شروع، روز عمل و روز نتیجهگیری قابل تعریف میشود. نکته دیگر اینکه محدود و فشرده کردن روایت فیلم، در سه روز در ایجاد فضای دراماتیک تأثیرگذار است.
چگونه به این گروه بازیگری رسیدید؟
بازیگرانی که در این فیلم بازی کردهاند، از بهترینهای بازیگری سینمای ایران به شمار میروند که از حضور آنها در این فیلم بسیار خوشحال هستم. میتوان گفت شانس قرار گرفتن این بازیگران کنار یکدیگر، پیش از اینکه حاصل انتخاب ما باشد، حاصل خوششانسیمان در فیلم «چهارشنبه» بود. زمانی که فیلمبرداری این کار را آغاز کردیم، به دلیل تعدد پروژههای بازیگران مورد نظر، به سختی میتوانستیم حضور بازیگران را در این فیلم داشته باشیم. بویژه شهاب حسینی که تازه به ایران بازگشته بود و درگیر پروژه دیگری بود. اما او همکاریهای لازم را انجام داد و در همان فرصت کم در فیلم «چهارشنبه» بازی کرد. بعد از توافق با شهاب حسینی، ترکیب بازیگران و انتخاب دیگر عوامل فیلم نیز براحتی انجام شد.نسیم ادبی هم از جمله بازیگران شناخته شده در حوزه تئاتر است که یکی از بهترین بازیهای خود را در این فیلم انجام داده است. مهسا مهدیفر هم بازیگر جوان و مستعدی است. آرمان درویش نیز برای اولین بار جلوی دوربین رفته است که این بازیگر توسط شهاب حسینی به ما معرفی شد. با توجه به اینکه سینمای ایران نیازمند معرفی چهرههای تازه است، تصمیم گرفتیم تا در کنار بازیگران شناخته شده سینمای ایران از چهرههای جدیدی در این فیلم استفاده کنیم.
در بحث انتخاب بازیگران به نظر میرسد با انتخاب چهرهای جوان به عنوان شخصیت اصلی در کنار شهاب حسینی دست به یک چالش زدید.
از ابتدا برای بازیگر نقش طاهر شخصیت اصلی فیلم، به دنبال یک چهره شناخته شده بودیم. اما زمانی که در این مورد با شهاب حسینی حرف زدیم، ایشان تمایلی نداشت نقش طاهر برادر کوچکتر را بازی کند و میخواست نقش برادر بزرگتر را بازی کند و همانطور که اشاره کردم، او برای این نقش آرمان درویش را معرفی کرد و بعد از گرفتن تست و بررسی جمیع شرایط و انجام تست گریم، اطمینان پیدا کردیم شهاب حسینی و آرمان درویش زوج مناسبی برای ایفای نقش دو برادر هستند.
البته آرمان درویش تجربه بازیگری نداشت و ما به شناخت شهاب حسینی از او اعتماد کردیم. الان هم از این انتخاب راضی هستم و به این نتیجه رسیدم که اگر میخواستیم شهاب حسینی نقش برادر کوچکتر را بازی کند، باید در چهرهاش گریم زیادی انجام میدادیم و به همین دلیل باورپذیری مخاطب را خدشهدار میکرد و سن و سالش بیشتر مناسب نقش سلیم بود.
در گذشته شهاب حسینی چند نقش مشابه با نقش طاهر بازی کرده بود؟
بله، با توجه به این موضوعی که اشاره کردید، شهاب حسینی این تصمیم را گرفته بود.
تأثیر شهاب حسینی در کلیت فیلم فقط در حد یک بازیگر بود یا فراتر از آن؟
به هر حال شهاب حسینی در هر فیلمی که بازی میکند، تأثیرگذار است و نمیشود منکر این اثرگذاری شد. نکته قابل اشاره در این بحث، این است که شهاب حسینی در روزهای آخر فیلمبرداری به ما اضافه شد. زمانی که فیلم به مرحله تولید نزدیک شده بود و بعد از حضورش دو روز بعد فیلم کلید خورد.
با گزینههای دیگری هم برای ایفای این نقش صحبت کرده بودید؟
بله، البته لزومی ندارد از این گزینهها نامی ببرم.
با توجه به قصهگو بودن فیلم، اکران آن در گروه هنر و تجربه مناسب بود؟
با توجه به اینکه این فیلم اولین تجربه حرفهای من به عنوان کارگردان و یوسف وجداندوست به عنوان تهیهکننده است، پروانه ساخت و نمایش «چهارشنبه» به صورت ویدئویی صادر شده است. این فیلم را از ابتدا با هدف نمایش در گروه هنر و تجربه جلوی دوربین بردیم؛ البته آن زمان نمیدانستیم که آثاری با پروانه نمایش ویدئویی میتوانند در بخش هنر و تجربه جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد و خوشحالم که با اضافه شدن این قاعده، ما نیز فرصت حضور در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را داشتیم.
نام «چهارشنبه» مدتی است به نام محبوب فیلمسازان تبدیل شده است. دلیل شما برای انتخاب این نام چه بود؟
در واقع مهمترین بخش فیلم اتفاقی است که در روز «چهارشنبه» رخ میدهد. زمانی که پروانه ساخت فیلم را گرفتیم، این نام را انتخاب کرده بودیم؛ دو فیلمی که در مدت اخیر اکران شده و نام «چهارشنبه» دارند، هنوز روی پرده نرفته بودند.
فیلم «چهارشنبه» را میتوان اثری شخصیتمحور قلمداد کرد؟
فیلم با روایت یک شخصیت شروع میشود و رویکرد فیلم متکی بر قصه و شخصیتپردازی است. در فیلم زندگی خانوادهای روایت میشود.
به طور کلی در «چهارشنبه» قصد داشتید چه مضمونی را به مخاطب عرضه کنید؟
فیلم مبتنی بر روابط اعضای یک خانواده است که دچار بحران میشوند و روبهروی یکدیگر قرار میگیرند. فیلم فضای شهری دارد.
فیلم شهری ساختن در سینمای ایران کار سختی است؟
بله، به سمت ساخت فیلم آپارتمانی نرفتم. قصه فیلم جاهایی نیاز داشت که به درون شهر برویم و فضاهای داخلی خیلی کمی مورد استفاده قرار گرفته است. چراکه با گروهی حرفهای، همدل و کاربلد کار کردیم و کار بدون هیچ مشکل و چالشی در یک مدت مناسب تولید شد.
فیلم بعدیتان را کی میسازید؟
به شرایط بستگی دارد. اما علاقه دارم در شرایط آرامتر، با ثبات و ایدهآلتری کار کنم و سر موقع فیلم بعدی را بسازم. امیدوارم وضعیت نمایش و اکران فیلم «چهارشنبه» این شرایط را هموار و تسهیل کند.
اخبار فرهنگی و هنری - روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
پایان تراژدی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پسری که بدون هیچ زحمتی پول بدست آورد !
پسر كوچكی، روزی هنگام راه رفتن در خیابان، سكهای یك سنتی پیدا كرد. او از پیدا كردن این پول ، آن هم بدون هیچ زحمتی، خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد كه او بقیه روزها هم با چشمان باز سرش را به سمت پایین بگیرد و در جستجوی سكه های بیشتر باشد.
او در مدت زندگیش، 296 سكه 1 سنتی، 48 سكه 5 سنتی، 19 سكه10 سنتی، 16 سكه 25 سنتی، 2 سكه نیم دلاری و یك اسكناس مچاله شده یك دلاری پیدا كرد. یعنی در مجموع 13 دلار و 26 سنت.
در برابر به دست آوردن این 13 دلار و 26 سنت، او زیبایی دل انگیز طلوع خورشید ، درخشش 31369رنگین كمان و منظره درختان افرا درسرمای پاییز را از دست داد . او هیچ گاه حركت ابرهای سفید را بر فراز آسمان ها در حا لی كه از شكلی به شكلی دیگر در میآمدند، ندید . پرندگان در حال پرواز، در خشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزئی از خاطرات او نشد.