فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
تازهترین گفتگوی پوریا پورسرخ درباره مسیر انحرافی و انتقادهای بیرحمانه: نزدیک بود چشمام را از دست بدهم
باید بگویم تمام کسانی که این ذهنیتهای منفی را نسبت به من ایجاد میکنند به خدا واگذار میکنم، به خاطر آنکه راه رقابت این نیست.
به گزارش شبکه ایران،پوریا پورسرخ بازیگر مجموعه تلویزیونی در حال پخش «مسیر انحرافی» در گفتوگویی ضمن گلایه از نقدهای بیرحمانه و غیرمنطقی از یادداشتی انتقادی درباره سریال «سقوط آزاد» ابراز دلخوری کرده و گفته است نویسنده آن مطلب نه منتقد است ونه نویسنده و مطلب بیشتر به یک فرد روانپریش شبیه است. بخشهلایی از این گفتوگو را به نقل از بانی فیلم در ادامه میخوانید:
اولین سؤالی که کردم این بود اگر «lost» است، خداحافظ شما!
وقتی از من برای کار دعوت شد، با کارگردان صحبت کردم و روراست ما فیلمنامهای نداشتیم. مثل همه کارهای سالهای اخیر طرحی مطرح بود که یک هواپیما در جزیرهای مرموز سقوط کرد. اولین سؤالی که کردم این بود اگر «lost» است، خداحافظ شما! گفتند که هیچ ربطی به lost ندارد.
سریالهای خارجی را زیاد نمیبینم، به خاطر اینکه معتاد آن میشوم
اصولاً سریالهای خارجی را زیاد نمیبینم، چون از کار و زندگی میافتم. به خاطر اینکه معتاد آن میشوم و در مقطعی باید یکباره همه قسمتها را ببینم که وقتم را میگیرد. شنیدهام که مجموعههایی چون lost یا prison break (فرار از زندان) یا 24 که در عین ارزشهایشان، اعتیادآور هستند و دیدهام کسانی را که شبها چند ساعت وقت صرف دیدن آنها میکنند که اعتیاد آور است و پایش نمینشینم.
تمام کسانی که این ذهنیتهای منفی را نسبت به من ایجاد میکنند به خدا واگذار میکنم
مراحل عقد قرارداد کمی طول کشید و من بعدها فهمیدم بهرنگ چندان مایل به حضور من نبوده است! بعد که با هم صمیمی شدیم، اعتراف کرد شنیده بوده من بازیگر بداخلاقی هستم .اینجا باید بگویم تمام کسانی که این ذهنیتهای منفی را نسبت به من ایجاد میکنند به خدا واگذار میکنم، به خاطر آنکه راه رقابت این نیست. حال آنکه من با «هر» پروژه، کارگردان و تهیهکنندهای کار کردم، اعم از آقایان سیروس مقدم و محمد حسین لطیفی، شایسته، غلامرضا موسوی و ... همکاری ما ادامهدار شده و این نشان از رابطه مطلوب ما دارد. افتخارم هم این است در طول دوران بازیگریام، حتی یک ربع، هیچ گروهی را سرصحنه معطل خودم نگذاشتهام و برایم مهم است حتی گروه تدارکات هم که زودتر از من سرصحنه میْآیند، بلاتکلیف نمانند.
کلی ستاره را هم به خدمت میگیرند، از سوپراستار بگیرید تا سوپوراستار (!)
من همیشه افسوس جوانهایی مستعد که کار دستیاری میکنند را خوردهام که چرا وارد عرصه کارگردانی نمیشوند. خبر صدور پروانه ساخت فیلمها را که در روزنامه میخوانم، دلم میسوزد چرا بعضی نامها غریبه هستند و مثلاً این دستیاران قدر وارد عرصه فیلمسازی نمیشوند. به جای آنها برخی افراد با رانت با بودجههای دولتی فیلم میسازند و کلی ستاره را هم به خدمت میگیرند، از سوپراستار بگیرید تا سوپوراستار (!) در نهایتم فیلم نمیفروشد و حتی خرج خودش را در نمیآورد. بماند ...!
فیلمی که آبروی خودم و سایر عوامل را بگذاریم تا یک سری حرفهای سیاسی یا غیرسیاسی را بدون توجه به اصول سینمایی و هنری مطرح کنیم
فکر میکنم شاید از میان همدورهایهای خودم، هیچ بازیگری مثل من به کارگردانان اولی اعتماد نکرده است. خدا را شکر، الان هم که فکر می کنم از نتیجه اعتمادهایم رضایت دارم، فارغ از اینکه فیلم در چه جایگاهی قرار گرفته است. من شاید فیلم بد داشتهام، اما فیلم بیآبرو کار نکردم. فیلمی که آبروی خودم و سایر عوامل را بگذاریم تا یک سری حرفهای سیاسی یا غیرسیاسی را بدون توجه به اصول سینمایی و هنری مطرح کنیم. در واقع هیچگاه وابسته به جریان یا گروهی نبودم. به هرحال هر بازیگری فیلم بد و خوب دارد. آل پاچینو با آن همه عظمت و جایزههای معتبر، در مواردی هم تمشک طلایی گرفته است!
کسی که شاید اگر در ایران بود، مجسمهاش را میساختند و به او میگفتند استاد.
«سقوط آزاد» 10 درصد چیزی که فکر میکردم هم نشد!
حتی 10 درصد چیزی که فکر میکردم هم نشد! ولی کسی را هم در اینباره مقصر نمیدانم. مجموعهای از عوامل مانند فرصت محدود و ... در این ماجرا دخیل بودند. ضمن اینکه فراموش نکنید من بازیگر، موظفم از کارم دفاع کنم، ولی این دفاع هم نباید به قیمت زیر سؤال بردن شعور طرف مقابلم تمام شود. سقوط آزاد به نظرم اگر این قدر بد بود که بعضی از مطبوعات نوشتند، دستکم در نظرسنجی برنامه «سین مثل سریال» تا آنجا که دیدهام، مورد استقبال قرار نمیگرفت. پس اینجا نظر مردم با اهالی رسانه متفاوت بوده است
نه منتقد است ونه نویسنده و مطلب بیشتر به یک فرد روانپریش شبیه است
در کل اهل خطر هم هستم. هرچند دوستان مطبوعاتیای ندارم که این رفتار مرا درشتنمایی و منعکس کنند. ولی معتقدم بین هم نسلیهای من، کسی آنقدر جرأت نداشته تا ژانرها و پروژههای مختلف را تجربه کند. کسی مثل من شاید تن به این ندهد چهرهاش را به گریم سنگین و کریه فیلم آناهیتا بدهد که طی آن بهخاطر ورود اسید به چشم چپم، بیست درصد از بیناییاش از دست برود تا مجبور شوم با عینک رانندگی کنم. یا گریم فیلم «چراغ قرمز» که موهای فرفری مضحک و گریم خندهداری داشت. آن وقت در یک مطلب که نویسنده اش نه منتقد است ونه نویسنده و مطلب بیشتر به یک فرد روانپریش شبیه است که کسی در جایی مینویسد و «بانی فیلم» هم متأسفانه آن را چاپ کرد، نوشته میشود پورسرخ بیشتر فکر قیافهاش است تا بازی. چیزی که مرا خیلی دلخور کرد. اگر من فقط درگیر چهرهام بودم، این گریم و نقش را قبول نمیکردم. البته نمیخواهم بگویم چون گریم سنگین را تحمل میکنم، لزوماً بازیگر خوبیام، بلکه برای کارم احترام قائلم.
این مملکت بزرگتر ندارد که به او بر بخورد
همین تازگی وقتی از شیراز برمیگشتم، یک آقا در فرودگاه با برخورد نامناسبی معترض میشود که چرا در مسیر انحرافی امنیت پرواز را زیر سوال بردهاید! گفتم آقا اول شما؟! دوم اینکه این مملکت بزرگتر ندارد که به او بر بخورد، سوم بگو کجای سریال این طور بوده؟! پارادوکس عجیبی است. متأسفانه هرچقدر هم اقشار، تحصیلکرده و با سوادتر هستند، شکایت و شکایتکشی و اعتراضاتشان هم بیشتر می شود! پس باید طبعاً کاراکترهایی را از فضا بیاوریم و با آنها شوخی کنیم!
اصلاً راه رفتن این آدم مرا غشغش میخنداند!
از نظر شخصیتی من یخم دیر باز میشود، ولی وقتی با جمع صمیمی شوم، بین دوستان، آدم بگو بخندیام.من قراری دارم که هر روز صبح خودم را در آینه خانهام میبینم و درباره نقشی که در آن مقطع بازی میکنم، کلنجار میروم و اتود میزنم. سر مسیر انحرافی به خودم قبولانده بودم نباید کسی را بخندانم. من باید آدمی جدی میبودم که رفتارم در تضاد با کمدی سایرین، موقعیت طنز ایجاد میکند. شاید چیزی شبیه به شیوه بازی سیامک انصاری که خیلی خیلی خودش و بازیاش را میپسندم. شاید کمدی، گونه کم اهمیت و حتی سخیفی باشد و کمتر تن به بازی در آن بدهم، امّا این ژانر را دوست دارم و اکثر فیلمهای این سبک را دنبال میکنم؛ هر چند انتخاب اولم نیست. یا مثلاً رضا عطاران را خیلی دوست دارم و اصلاً راه رفتن این آدم مرا غشغش میخنداند! همینطور سعید آقاخانی، علی صادقی و مهران غفوریان که امیدوارم بازهم پرانرژی کار کند و یا آقای مهران مدیری که چه کسی هست کارهای او را دوست نداشته باشد.
نقش حفض، پسر عمر ابن سعد را دارم
در روز رستاخیز نقش حفض، پسر عمر ابن سعد را دارم که شخصیتی منفی و منفور است. چنان در فیلمنامه این کاراکتر و بقیه پرداخته شدهاند که ضریب خطا خود به خود پایین میآید. از سویی نازنینی مثل آقای درویش هم بالای سر پروژه بود و اتفاق ماندگاری شکل گرفت./کافه سینما
ویدیو مرتبط :
گفتگوی TV پلاس با پوریا پورسرخ
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پوریا پورسرخ: از "مسیر انحرافی" می ترسیدم
روزهای اول از حضور در این سریال خیلی میترسیدم، چون ژانرش ژانر طنز در قالبی نو است، البته نقش من طنز نیست.
«پوریا پورسرخ» گفت: حدود ۲ سال پیش بود که در مجموعه تلویزیونی «رستگاران» ایفای نقش کردم اما بعد از آن متاسفانه فرصتی جور نشد تا بتوانم در تلویزیون حضور پیدا کنم، چون صادقانه بگویم من تلویزیون را دوست دارم و بهنظرم در حال حاضر تلویزیون در جذب مخاطب از سینما بهتر عمل میکند.
* «سقوط آزاد» یک مینیسریال بود
وی ادامه داد: مدتی گذشت و من سریال «سقوط آزاد» را داشتم که البته یک مینیسریال بود و از کارهایی به شمار میرود که جدیدا در دنیا ساخته میشود. بعد از جرح و تعدیلهایی که صورت گرفت و سریال پخش شد، خیلی آن چیزی که منتظرش بودم نشد. فکر میکردم کار بهتری از آب درآید.
وی با بیان اینکه اولین کار جدی که در تلویزیون داشتم، سریال «وفا» بود، اظهار داشت: روزهای اول از حضور در سریال "مسیر انحرافی" خیلی میترسیدم، چون ژانرش ژانر طنز در قالبی نو است، البته نقش من طنز نیست. ولی پس از صحبتهایی که با کارگردان داشتم، متوجه شدم که اشل خوبی دارد و در آن حضور پیدا کردم.
* جلوههای ویژه کامپیوتری «مسیر انحرافی» فوقالعاده است
پورسرخ تصریح کرد: به لحاظ ویژوال افکت و جلوههای ویژه کامپیوتری نیز «مسیر انحرافی» کار فوقالعادهای است و میشود پای آن ایستاد. این کار تجربه بسیار خوبی بود و من یکی از بیحاشیهترین کارهایم را در این سریال داشتم.
وی در پاسخ به این سوال که شما اشاره کردید که سریال طنز است ولی نقش شما طنز نیست، چطور در این گروه طنز جای گرفتهاید؟ عنوان داشت: قصه «مسیر انحرافی» کاملا به روز و نو است و از ژانر علمی-تخیلی بهره میبرد، کاری است که تا به حال شبیه آن را نداشتهایم.
من معتقدم که مخاطبان این سریال دو دسته هستند، یا از این کار خیلی خوششان میآید و یا خیلی بدشان میآید. فکر میکنم که بیشتر مردم خوششان بیاید چون چشمشان به دیدن چنین سریالهایی عادت نداشته است.
* «مسیر انحرافی» به لاست ربطی ندارد
پورسرخ راجع به اینکه از «مسیر انحرافی» به عنوان لاست ایرانی یاد میشود، تصریح کرد: «مسیر انحرافی» اصلا به لاست ربطی ندارد. من اتفاقا از این مقایسهای که میکنند خیلی دلگیرم. یک سریالی بوده، یک بار یک هواپیمایی سقوط کرده، شده لاست و گرفته است. تنها وجه مشترک این دو سریال همین سقوط هواپیماست و هیچ شباهتی به آن ندارد.
وی در پاسخ به اینکه «مسیر انحرافی» نسخه طنز این سریال هم محسوب نمیشود؟ توضیح داد: اگر بخواهیم این طور حساب کنیم، همه فیلمها شبیه هم هستند، حداقل هم میشویم ۳۰ مدل فیلم! نه، معتقدم که هیچ ربطی به لاست ندارد.
وی با عنوان اینکه شک ندارم که بیننده تا به حال چنین سریالی ندیده و قصه این کار تا به حال مشابهاش روایت نشده است، گفت: ساخت این سریال بسیار سخت بود.
مسیر بسیار طولانی و دور بود و در لوکیشن حدود ۴ الی ۵ ماه واقعا نتوانستیم غذای گرم بخوریم. فوقالعاده سرد بود و وسط یک جنگل بودیم. اما گروه ما به قدری خوب بود که توانستیم سختیها را تحمل کنیم.
این بازیگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: من خوشبختانه تا به حال در سریالی نبودهام که کم بیننده باشد. اگر هم پربیننده ترین نبوده، این افتخار را داشتهام که جزو پر بینندهها باشد. از صمیم قلب میخوام که همین اتفاق برای مسیر انحرافی هم بیافتد.
وی همچنین راجع به اینکه جلوههای ویژه معمولا در کارهای ایرانی خوب از آب در نمیآید، شما چطور پای تروکاژ این سریال میایستید؟ عنوان داشت: برای اینکه جلوههای ویژه این سریال خیلی خوب است و اصلا مشابه آن را نداشتهایم. به جرات میتوانم بگویم که در سینما هم کمتر شاهد چنین چیزی بودهایم.
* کاملا سینمایی جلو رفتیم
وی ادامه داد: ما با دکوپاژ سینمایی جلو رفتیم. دستمان هم باز بود و یک تهیهکننده هم داشتیم که دست و بالش نمیلرزید که بخواهد خرج کند. برای همین کاملا سینمایی جلو رفتیم. تنها چیزی که من را می ترساند این است که جشم تماشاچی به دیدن چنین کاری عادت نکرده است.
وی در پایان گفت: تعارف نداریم، کارهایی که روتین پخش میشود، مخصوصا اگر برای عید باشد، یک دوربین این طرف کاشته میشود و یک دوربین آن طرف و بیزحمت کار ساخته میشود. اما مسیر انحرافی این گونه نیست و با سختیهای بسیاری ساخته شده است.