فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
بله، خانم شاکردوست راضی بود!
گفتگو با مجید یاسر دومنظوره انجام شده: درباره ضعف های «اسب سفید پادشاه» و نیز حضور یک بازیگر تازه وارد (امیرعلی کاظمی) روبروی الناز شاکردوست. یاسر بعد از چندین همکاری با محمدحسین لطیفی در قالب بازیگر و مجری طرح، این بار در کنار او تهیه کنندگی «اسب سفید پادشاه» را برعهده دارد.
روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: گفتگو با مجید یاسر دومنظوره انجام شده: درباره ضعف های «اسب سفید پادشاه» و نیز حضور یک بازیگر تازه وارد (امیرعلی کاظمی) روبروی الناز شاکردوست. یاسر بعد از چندین همکاری با محمدحسین لطیفی در قالب بازیگر و مجری طرح، این بار در کنار او تهیه کنندگی «اسب سفید پادشاه» را برعهده دارد و در غیاب لطیفی بهترین گزینه برای طرح پرسش ها درباره متن و فرامتن فیلم است.
او البته به پرسش های مربوط به حوزه کارگردانی پاسخ نداد اما تاکید کرد که هم فیلم خوبی ساخته اند و هم انتخاب کاظمی براساس اتفاق خاص و پیچیده ای نبوده بلکه براساس نظر کارگردان انتخاب شده است. به گفته یاسر، الناز شاکردوست در برابر کاظمی گارد نداشته.
فکر می کردید فروش «اسب سفید پادشاه» اینقدر پایین باشد؟
- واقعیت این است که فروش فیلم ما برخلاف انتظارها بوده؛ یعنی به گواه بدبین ترین آدم ها حداقل فروش فیلم ما یک میلیارد باید می بود. ما در اسفند ماه سال پیش یک اکران خصوصی برای «اسب سفید پادشاه» گذاشتیم، خیلی از تهیه کنندگان و پخش کنندگان می گفتند فیلم پرفروشی خواهد بود. با توجه به شرایط خرداد فکر می کردم همزمانی اکران با امتحان دانش آموزان و دانشجویان به فیلم لطمه می زند اما نه تا این حد. امیدواریم در 15 روز دوم وضع بهتر شود. البته ما تبلیغات نداشتیم و تازه از دیشب شروع شده.
ولی دقیقا یک شب قبل از اکران، تبلیغ های فیلم در تلویزیون زیرنویس شد.
- بله ولی خیلی کوتاه بود. حالا بیشتر شده و علاوه بر زیرنویس، تیزر هم داریم. تبلیغات محیطی هم بیشتر می شود تا ببینیم جوابگو هست یا نه.
با اینحال خود فیلم دو فاکتور مهم را رعایت نکرده. تنها ستاره اش الناز شاکردوست است و قصه هم مشکل دارد. فکر نمی کنید دوره فیلم های مفهوم زده با شعارهای گل درشت تمام شده؟
- ببینید اولا هنر سلیقه است و هر کسی براساس معیار و تفکر خاص خودش نظر می دهد. این قصه جزو دغدغه های آقای لطیفی بود. فیلمنامه اما کامل نبود؛ نه به لحاظ کلیات بلکه نوشتاری. آقای لطیفی پیش تر امتحان پس داده و همین اتفاق برای «روز سوم» و «توفیق اجباری» افتاده بود. ایشان با یک سیناپس کلی شروع می کنند و فیلم می سازند چون همه چیز در ذهن شان هست. ما اطمینان کامل به آقای لطیفی داشتیم و داریم و معتقدیم «اسب سفید پادشاه» قصه گو است. چیزی که من با آن مشکل دارم این است که براساس یکسری تفکرات سینما را دهه دهه کرده ایم.
یعنی دهه اول بعد از انقلاب را اختصاص دادیم به سینمای دفاع مقدس، دهه دوم غالب تولیدات فیلمفارسی بود، دهه سوم به فیلم های خانوادگی و اخلاق گرا اختصاص یافت که محور برخی شان خیانت بود. هیچ وقت موشکافی نکردیم که در هر دهه ما مثلا نیاز به سینمای کودک و نوجوان هم داریم. در حالی که قشر عمده سینماروی ما زیر سی ساله هستند. از آن طرف سینمای فیلمفارسی را از بس کوبیدند تبدیل شد به سینمای هجوی که هیچ چیز در بر نداشت. سینمای دفاع مقدس مان هم دارد جایگاهش را از دست می دهد. فیلمی مثل «چ» باید ساخته شود، در کنار آن «شهر موش ها» هم ساخته شود، «اسب سفید پادشاه» هم ساخته شود.
شما از «اسب سفید پادشاه» دفاع می کنید ولی کارنامه محمد حسین لطیفی چند سالی است افول کرده، انگار خودش هم حوصله فیلمسازی ندارد.
- پاسخ این سوال را باید خود آقای لطیفی بدهد. من در حوزه تهیه و تولید و بازیگری سعی کرده ام کاری کنم تا بهترین اتفاق بیفتد. یعنی اینکه هر امکاناتی که گروه برای تولید این فیلم می خواهند، در اختیارشان بگذارم. من آقای لطیفی را به عنوان کارگردانی مولف می شناسم؛ حالا اگر معیار را «روز سوم» بگذاریم شاید چند سالی توقعات را برآورد نکرده ولی باید شرایط لازم هم باشد که آقای لطیفی فیلم خودش را بسازد.
دغدغه من این است که جلوی سینماها بایستم و نظرات مردم را جویا بشوم. طبق صحبتی که با مردم و سینمادارها کرده ام رضایتمندی بالای هشتاد درصد بوده. در بحث نقد و کارشناسی، یکسری نقدها وارد می شود که باید به آنها احترام گذاشت و من هم قبول دارم ولی مخاطب که می خواهد یک فیلم عاشقانه ببیند بالای هشتاد درصد رضایتمندی دارد. من خودم معتقدم اگر در چند زمینه برخی نکات را رعایت می کردیم نتیجه فیلم بهتر از این می شد.
شما یک شبه تهیه کننده نشده اید. مجری طرح و بازیگر بوده اید و خوب می دانید اگر فیلمنامه کامل نباشد کل برنامه ریزی ها به هم می ریزد و هزینه سنگین روی دست تان می گذارد. اگر محمدحسین لطیفی با یک برگ فیلمنامه به جنوب رفت و فیلم موفق «روز سوم» را ساخت دلیل نمی شود همیشه موفق باشد. به عنوان تهیه کننده این نگرانی همراه تان نبود؟
- من ابتدا این نگرانی را داشتم. یکی از مواردی که می گویم اگر شرایط مهیا می شد، نتیجه ای بهتر در انتظار فیلم بود مربوط به فیلمنامه است. ما با 30 صفحه شروع کردیم اما آقای لطیفی گفت نگران نباش. الان که فیلم تمام شده معتقدم اگر مثلا 15 روز بیشتر برای فیلمنامه وقت می گذاشتیم و درباره آن بیشتر بحث می کردیم، یکی دو اشکال که مورد نظر منتقدان است را نمی داشت ولی در مجموع من از فیلم راضی هستم.
حتی وقتی در جشنواره فجر پذیرفته نشد من هیچ مصاحبه ای نکردم و احترام گذاشتم و گفتم جشنواره جای فیلم هایی است که خیلی حرف ها دارد، ضمن اینکه به عنوان اولین تجربه تهیه کنندگی سینما برای من غنیمت است؛ یعنی خیلی از اتفاقات را که قرار است در اکران بیفتد را از زمان تولید در نظر می گیرم که هم فیلم چارچوب خوبی داشته باشد، هم معیارها رعایت شود و هم مخاطب از سالن راضی بیرون بیاید.
چرا فیلم شما استار ندارد؟ با یک بازیگر که نمی شود گیشه را تضمین کرد.
- این قصه، قصه خانم شاکردوست بود و به گواه خیلی ها یکی از بهترین بازی هایش را انجام داده. من معتقد نیستم که اگر بازیگر دیگری جای او بود فیلم بیشتر می فروخت. به هر حال الناز شاکردوست در اینستاگرام یک میلیون و چهارصد هزار فالوئر دارد؛ این آدم ها عکس فیلم او را دیده اند و اگر قرار بود سینما بیایند، می آمدند.
منظور من این بود که چرا یک بازیگر چهره دیگر کنار شاکردوست استفاده نکرده اید؟ چرا امیرعلی کاظمی باید پارتنرش باشد؟
- این نگاه آقای لطیفی بود. او معتقد بود که امیر علی کاظمی باید نقش سهیل را بازی کند. چند جلسه گذاشتیم و آقای لطیفی درباره این تصمیمی دلایل منطقی داشت. چون سکان این کشتی دست آقای لطیفی بود، تمکین کردیم.
آقای لطیفی، امیرعلی کاظمی را کجا دیده بود؟
- ابتدا یکسری آدم برای این نقش آمدند تست دادند، حدود 15 روز درگیر انتخاب این نقش بودیم که آقای لطیفی گفتند آقای کاظمی بازی کند. ایشان چند بار تست دادند و انتخاب شدند. چرایی اش را خود آقای لطیفی باید پاسخ بدهد.
ولی آقای کاظمی از نظر چهره، سابقه و نوع بازی معیار لازم برای پارتنر شدن شاکردوست را ندارد. خود شاکردوست زاویه نداشت؟
- اطمینان صددرصدی خانم شاکردوست به کارگردانی آقای لطیفی باعث شد بدون هیچ کم و کاستی قبول کند. آقای لطیفی توضیح داد و ایشان قانع شد و هیچ مخالفتی نداشت.
انگار خود آقای لطیفی هم در انتخاب امیرعلی کاظمی دچار شک شده بود. زیاد از او کلوز آپ نمی گیرد و زود دوربین را از چهره او می دزدد.
- اینها چیزهایی است که آقای لطیفی باید جواب دهد.
ولی یک شائبه به وجود می آید که فلانی برای نقش اول به سازندگان پول داده یا اسپانسر آورده. این اتفاق برای آقای کاظمی رخ نداده؟
- ما یک اسپانسر داریم به اسم ولوو که آقای بصروی خیلی محبت کردند و بخشی از کار را در حوزه تولید و سرمایه گذاری برعهده گرفتند. ایشان از بچه های جنگ و جبهه هستند. فکر می کنم یک به میلیارد آقای کاظمی را نشناسند. ولوو را که از طریق ارتباط خودمان جذب کردیم؛ درباره آقای امیرعلی کاظمی هم اصلا بحث این نبوده که یک ریال بودجه بیاورد ای سرمایه گذار شود.
من فیلم را براساس داشته ها و تفکرات خودم تهیه کردم، ضمن اینکه آقای لطیفی اخلاق مدار هستند و یقین دارم که درباره ایشان هم بحث دریافت پول مطرح نیست. آقای لطیفی اولین بار نیست که بازیگر جدید معرفی می کند. فکر می کنم سومین یا چهارمین بار است که این کار را می کند. پوریا پورسرخ را برای سریال «وفا» انتخاب کرد در حالی که خیلی ها مخالف این انتخاب بودند ولی دیدید که جواب داد و پوریا بعد از آن با کارگردان های بزرگ همکاری کرد یا به خود من در سریال «صاحبدلان» اطمینان کرد و یک نقش داد.
ولی نقش یک نبودید، ضمن اینکه سابقه قبلی داشتید. آقای کاظمی زمینه اش را ندارد و این شائبه ها درباره او طبیعی است.
- همانطور که گفتم این چیزی است که آقای لطیفی باید پاسخ دهد.
ویدیو مرتبط :
میلاد : وقتی یه دختر میخواد بره بیرون ???? ???? بابا راضی مامان راضی، دوست پسر ناراضی ???? ???? ????
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
هيستري،خانمهاي جوان را بيشتردوست دارد!
يک اختلال تبديلي که قديمها هيستري ناميده ميشد، يک اختلال نسبتا شايع روانپزشکي است که بازتابي از تعارضات ناخودآگاه بوده و در عين حال که وجود يک اختلال طبي ديگر را به ذهن ميآورد، ناشي از عوامل روانشناختي است.
حدود يکسوم مردم دنيا در طول عمر دچار بعضي از علايم اين اختلال ميشوند ولي لزوما بيمار هيستريک نيستند. حدود 5 تا 15 درصد مشاورههاي روانپزشکي در بيمارستانهاي عمومي را شامل ميشود. زنان حداقل دو برابر و گاهي تا 10 برابر مردان مبتلا ميشوند و علايمي که نشان ميدهند سمت چپ بيشتر از سمت راست بدن است. اين اختلال در تمام سنين يعني از کودکي تا کهنسالي ديده ميشود ولي شروع آن قبل از 10 سالگي و پس از 35 سالگي نادر است.
همچنين اين اختلال در افراد کمسواد و طبقات اقتصادي پايين و روستاييان و همچنين افراد نظامي که موقعيتهاي جنگي را تجربه کردهاند بيشتر ديده ميشود. اين بيماري در افراد خانواده بيماران مبتلا بيشتر ديده ميشود که تا حدودي ناشي از يادگيري فرزندان از والدين است.
اختلالات جسمي و خصوصا بيماريهاي عصبي شيوع قابلملاحظهاي در ميان اين مبتلايان دارند و از ميان اختلالات روانپزشکي، افسردگي و اختلالات اضطرابي، با اختلال تبديلي در زنان ارتباط دارند. اختلالات شخصيت نيز به کرات همراه با اختلال تبديلي مشاهده ميشوند، خصوصا اختلال شخصيت نمايشگر در زنان و اختلال شخصيت ضداجتماعي در مردان. اختلال تبديلي در اثر واپس زدن تعارضات ناخودآگاه و تبديل اضطراب به يک علامت جسمي ايجاد ميشود. علايم اين اختلال بيمار را قادر ميسازد به ديگران چنين القا کند که وي نياز به توجه ويژه و درمان به خصوص دارد و همچنين يک ابزار غيرکلامي براي کنترل کردن يا بازي دادن ديگران ميباشد. با تصويربرداري از مغز، مشخص شده است که در اين بيماران، متابوليسم نيمکره غالب کاهش و متابوليسم نميکره غير غالب افزايش مييابد.
اين اختلال زماني تشخيص داده ميشود که درمانگر، ارتباطي ضروري و اساسي بين علت علايم عصبي و عوامل روانشناختي پيدا کند و اين نشانهها نبايد نتيجه تمارض و يا اختلال ساختگي (که در آن فرد علايم يک بيماري را آگاهانه تقليد ميکند) باشند. در اختلال تبديلي، بيحسي و مورمور شدن در اندامها، کري، کوري، حرف نزدن و فلج عمومي بدن ديده ميشود. علايم حرکتي نيز شامل حرکات غيرطبيعي، اختلال در راه رفتن، ضعف عمومي، فلج، لرزش تيک و حرکات پرتابي ميباشد. تشنجهاي کاذب علامت ديگري در اختلال تبديلي است و تفکيک آنها از تشنجهاي واقعي گاهي سخت است. بيمار مبتلا به اختلال تبديلي با کنار زدن تعارضهاي دروني و همچنين جلب توجه ديگران به منافع خود ميرسد و همين موضوع موجب تکرار اين رفتار ميشود. علايم ايجاد شده مدت کوتاهي طول ميکشند و معمولا خود به خود برطرف ميشوند. رواندرماني حمايتي درمان را تسهيل ميکند. مهمترين ويژگي درمان، برقراري ارتباط درمانگر با بيمار است. نبايد به بيمار گفت که تو مشکلي نداري و يا اينکه علايم خيالي هستند زيرا بيماري وي شديدتر ميشود. ميتوان از داروهاي ضداضطراب و همچنين آرامسازي عضلاني (ريلاکسيشن) استفاده کرد.
هيستري جمعي
يکي از جالبترين انواع هيستريه، هيستري جمعي است. اين اختلال که نمونهاي از رفتارهاي جمعي است شامل گسترش سريع و ناگهاني يک علامت يا يک سري علايم در يک گروه از افراد سالم است که هيچ توجيه فيزيکي و طبي براي آن يافت نميشود. در حقيقت اين افراد به طور ناگهاني اعتقاد پيدا ميکنند که به وسيله يک عامل خارجي بيمار شدهاند. به تعبير ديگر هيستري جمعي بروز يک سري علايم فيزيکي در عدهاي از افراد به صورت دستهجمعي است بهصورتي که يک بيماري ارگانيک را مطرح ميکنند ولي در واقع از يک علت رواني منشأ ميگيرند.
اولين مورد گزارش شده از هيستري جمعي در ايران در سال 1365 در يک مدرسه دخترانه در استان کرمان بوده است، به طوري که افراد مبتلا به صورت حاد دچار اضطراب و نگراني شده بودند. در سال 1371 و بعد از واکسيناسيون کزاز نمونهگيري از هيستري جمعي در 21 دختر دانشآموز در يک روستا از استان کرمان گزارش شد. بعد از تزريق واکسن علايمي به صورت غش و صرع کاذب، لرزش، اختلال ديد، سردرد، تعريق و سوزش دست در يکي از دانشآموزان بروز کرد و به دنبال آن 9 دانشآموز ديگر نيز علايم مشابهي را تجربه کردند.
اصول درمان اين اختلال عبارت است از: حفظ خونسردي و آرامش، جدا کردن افراد مبتلا از غيرمبتلا، خالي کردن محل بروز براي بررسي دقيق. بهطور مثال تعطيل کردن مدرسه، بررسي دقيق تمام علتهاي احتمالي، بهرهگيري از تکنيکهاي کاهش اضطراب و...