فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

برای سرگرمی مجموعه نمی سازم



 

 برای سرگرمی مجموعه نمی سازم

 

نویسنده و کارگردان مجموعه مناسبتی "پنج کیلومتر تا بهشت" با تاکید بر اینکه برای سرگرمی مجموعه نمی سازد گفت: این مجموعه را دینی ترین و پر محتواترین مجموعه کارنامه حرفه ای خود می داند.

نویسنده و کارگردان مجموعه مناسبتی "پنج کیلومتر تا بهشت" با تاکید بر اینکه برای سرگرمی مجموعه نمی سازد گفت: این مجموعه را دینی ترین و پر محتواترین مجموعه کارنامه حرفه ای خود می داند.

به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا افخمی کارگردان مجموعه های تلویزیونی "زیر زمین"، "پنجمین خورشید"، "او یک فرشته بود" و نویسنده مجموعه "اغما" به کارگردانی سیروس مقدم است که عمده فعالیت های وی در ساخت سریال های مناسبتی بوده است.

امسال مجموعه تلویزیونی "پنج کیلومتر تا بهشت" به کارگردانی افخمی از شبکه سه پخش می شود. مجموعه ای با بازی داریوش فرهنگ، مهدی سلوکی، پردیس افکاری، شبنم قلی خانی و... که مانند اغلب آثار این نویسنده و کارگردان فضایی ماورایی دارد. در این گفتگو علیرضا افخمی درباره ویژگی های مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" صحبت کرده است.

مجموعه نمایشی "پنج کیلومتر تا بهشت" را وقتی با مجموعه های مناسبتی سال های قبل مقایسه می کنیم، به نظر می رسد با یک کار تکراری مواجه هستیم.

تکرار در چه چیزی؟

تکرار در مفاهیم زندگی پس از مرگ، پرداختن به مسائل ماورائی و....

اصولاً داستان مجموعه، به همان مقدار که ماورائی است، سعی دارد مفاهیمی را به مخاطب ارائه کند. داستان زمینی هم در آن کاملاً مشهود است. قصه ارتباط همایون و پسرش و ماجرای دزدی که وی از پدرش کرده است یا ارتباطی که درون فیلم بین افراد برقرار است از جمله این موارد محسوب می شود که از این جهت نمی توان مقوله تکرار را به مجموعه نسبت داد.

در حوزه مسائل ماورائی می توان مجموعه را از دو زاویه نگاه کرد یک زاویه نشانه و کاراکترهای به کارگرفته شده و زاویه دیگر، ژانر مجموعه است. در گذشته نشانه هایی چون برزخ، فرشته و شیطان در مجموعه های "او یک فرشته بود"، "اغماء"، "روز حسرت"، "چشم" ، و ... به کار گرفته شده بودند که این نشانه ها در مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" مشاهده نمی شود. در مجموعه تلویزیونی امسال، اثری از برزخ، فرشته یا شیطان وجود ندارد و از جهت این نشانه ها می توان گفت "پنج کیلومتر تا بهشت" کار تکراری نیست.

از زاویه پرداختن به مسائل ماورائی چطور به این موضوع نگاه می کنید. باز هم معتقدید تکراری نیست و یا چنین آثاری تاکنون ساخته نشده است؟

اگر مقصود این است که در ژانر مجموعه های ماورائی، فیلم بسیار ساخته شده و کمتر باید فیلم بسازیم این حرف دیگری است که باید قدری در مورد آن بحث کارشناسی داشته باشیم، اما اگر منظور این است که به طور کامل در این ژانر فیلم نسازیم ، مثل این است که شما بگویید در ژانر پلیسی و .... فیلم ساخته نشود که من معتقدم صحبت نادرستی است و نباید به آن توجه کرد.

نشانه های جدید که در مجموعه های امسال ارائه شده است، به گونه ای است که مخاطب احساس نمی کند با موجودات ماورائی روبروست. بلکه احساس می کند افرادی هستند که بر اعمال و رفتار او نظارت دارند و در مورد او قضاوت می کند.

از مباحث مهمی که برای ساختن فیلم و مجموعه های این چنین در کشور ما مورد توجه باید باشد، استفاده از کارشناسان مسائل دینی و اسلامی است، چقدر از حضور چنین افرادی استفاده کردید؟

آقایان برازش، مجید میریان، تاج الدینی که از دوستان من در مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما هستند، در به کارگیری مقولات مطرح شده در مجموعه نمایشی کمک بسیاری به من داشتند. البته کارشناسان دیگری بودند که نامشان را الان در ذهن ندارم. در کنار این کارشناسان برجسته، حدود یک سال و نیم مطالعه خیلی فشرده داشتم که فعالیت نکردنم حدود یک سال و نیم گذشته به دلیل همین تمرکز بر برخی منابع دینی و اسلامی بوده است.

از منابع خاصی استفاده کردید؟

دوره آثار آقای مطهری در اولویت مطالعه ام بود که برخی از کتب ایشان را دوباره مرور می کردم، همچنین تفسیر المیزان علامه طباطبایی، معاد شناسی علامه طهرانی، مفتاح الغیب و ... و بسیاری از آثار عارفان بنام مانند محی الدین ابن عربی را مطالعه کردم. برخی آثار مذهبی هم که در حوزه خواب بودند، مورد توجه ام قرار گرفت.

در ارتباط با مقوله خواب، دنبال انتقال چه مفهومی به مخاطب بودید؟

مقوله خواب، یک امر جدی برای من است. بر خلاف آنچه که شاید برخی همچون فروید معتقدند که خواب صرفاً زاییده تخیلات و اتفاقاتی است که در طول شبانه روز برای انسان اتفاق می افتد و انسان به تاسی از آن اتفاقات، توهماتی را می بیند.

من خواب را یک مقوله پر اهمیت و حقیقی می دانم. افرادی چون فروید، خواب را مقوله ای کاملاً مادی و خاکی تصور می کردند، اما حداقل در مطالعاتی که بنده داشتم و شاید هم قدری شهودی باشد، دریافتم که خواب، یک عرصه حقیقی، غیر مادی و ماورائی است که بر همین اساس ضرورت توجه مردم را دو چندان می کند.

در نظر ما مسلمین وقتی خوابی می بینیم باید حداقل قدری در آن تامل و تعمق کنیم تا در جهت اعتلای خود از آن استفاده کنیم. خواب آنچنان اهمیت دارد که از منظر ما مسلمین برای آن آداب و شکل خاصی ذکر شده است و یک شکل خاص برای خوابیدن توصیه شده است.

البته درکنار این زاویه نگاه که خواب را واجد حقایقی می داند، فریبکارانی هم آن روی سکه حضور دارند و با عنوان معبر و خواب گزار، ادعای ارتباط با برخی عوالم و برخی شیادان ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را مطرح می کنند که ادعاهای گزاف و بی پایه است. به همین دلیل طرح مقوله خواب، حرکت بر یک لبه تیز است که باید به طرفین آن توجه شود.

شما که عمدتا کارهایی با مفهوهایی که عنوان کردیم، دنبال می کنید چه رویکردی را در این مجموعه پیش روی قرار دادید؟

من وقتی در داستانی که می نویسم یا فیلم و مجموعه ای که می سازم، نتوانم حداقل یک مضمون و مفهوم عمیق اخلاقی را منتقل کنم، دچار سرخوردگی می شوم. عمدتا از کاری رضایت نخواهم داشت که صرفاً برای سرگرمی مخاطب و تماشاچی باشد، این مسئله مرا بسیار اذیت خواهد کرد. مفاهیم بزرگ و والایی را در مجموعه دنبال می کردم.

گویا توجه به مفاهیم اخلاقی در این مجموعه برای شما اهمیت زیادی داشته است؟

همان طور که به برخی مشاورین مذهبی مجموعه و مطالعاتم اشاره کردم، می توانم ادعا کنم که دینی ترین و پر محتواترین مجموعه ای که در عمر کاری ام ساخته ام "پنج کیلومتر تا بهشت" بود. من در کارنامه کاری ام ساخت مجموعه "او یک فرشته بود" را دارم یا نویسندگی مجموعه های "روز حسرت"، "اغماء" و ... را داشته ام .

به همین دلیل می توانم با تایید بسیاری از کارشناسان سینما و تلویزیون و کارشناسان مفاهیم دینی ادعا کنم که مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" مفاهیم عمیق تر، جدی تر و مهمتری را در عرصه ایدئولوژی دینی و اسلامی مطرح می کند.

مسائل بنیادینی از قبیل این که دنیای پس از دنیای زمینی ما وجود دارد یا نه !؟ و اصلاً مرگ به معنای عدم و نابودی هست یا نه ؟ آیا مرگ به معنای ورود به یک ساحت و عرصه دیگری است و نوع دیگری از زندگی را به دنبال دارد یا نه؟

از دیگر موارد مورد توجه می توانم به مقوله جبر و اختیار، اعمال و گناهان و جزا و پاداش مرتبت با آن، تقید به مقوله مهم حجاب، تقید به مسایل شرعی زندگی روزمره و ... اشاره کنم که مکرر در سکانس های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. البته در این میان نگران بودم که با غفلت، این مقولات را به صورت مستقیم و شعاری مطرح کنم که مخاطب آن را پس بزند و از آن برداشت به نصایح و شعارهای مستقیم کند.

فکر می کنید در این زمینه موق عمل کردید؟

در حال حاضر که حداقل ۱۴ قسمت از مجموعه ارائه شده، بسیاری از دوستان که صاحب نظر در این مسائل هستند، مطرح می کنند که موفق شده ام، مقولات و مفاهیم بلند مطرح شده را به گونه ای در مجموعه جایگزاری کنم که مخاطب احساس شعاری از آن نکند.

حتی جسته، گریخته اظهار می دارند که چرا دیالوگ های دینی بین کاراکترهای فیلم مخصوصا بین امیرحسین و مینا کم شده است. از این نظر، خوشحالم که توانسته ام با این مقولات با مخاطبم ارتباط خوب برقرار کنم و مجموعه مورد استقبال قرار بگیرد.

یکی از دغدغه هایی که جامعه متدین ما در مورد فیلم ها و مجموعه ها مطرح می سازد، نوع ارتباط دختران و پسران است که حتی در مورد مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" در مورد ارتباط عاشقانه امیرحسین و مینا انتقاداتی را مطرح می کنند. شما چه پاسخی برای این ابهامات دارید؟

حداقل در سکانس هایی که تاکنون به مخاطبان عرضه شده است تصور می کنم افراد کمی این دغدغه برایشان به وجود آمده باشد که در ادامه مجموعه، این دغدغه برای آن افراد اندک نیز به صفر خواهد رسید. دلیلش این است که امیرحسین یک ارتباط حسی، عشقی و عاطفی با آیدا دارد و تا آخر قصه تنها کسی که برای نجات امیرحسین جانفشانی می کند آیدا خواهد بود.

فکر نمی کنید پایان داستان با این صحبت شما برای مخاطب مشخص می شود؟

بالاخره قدری فضاسازی دارد صورت می گیرد و ممکن است این فضاسازی و ابهام آفرینی بیشتر شود. برای جلوگیری از آن قدری از انتهای داستان را مجبورم بیان کنم که امیر حسین تا انتهای داستان کاملا به آیدا وفادار خواهد بود و عشق و علاقه این دو تا به انتها نه تنها کم نخواهد شد بلکه بیشتر هم می شود که اصلی ترین نکته ای است که می توانم در مورد رعایت حریم امیرحسین و مینا و امیرحسین و آیدا مطرح کنم همین نکته ای است که از داستان مجموعه لو دادم.

حتی اگر این قسمت پایانی را هم بیان نمی کردم مخاطب مجموعه به خوبی درک می کند که صرف قرار گرفتن یک دختر و پسر در یک قاب و در یک سکانس نمی تواند این نتیجه را القا کند که این دو رابطه عاشقانه ای با هم خواهند داشت بلکه مخاطب به خوبی از سکانس های ارائه شده و سکانس هایی که ارائه خواهد شد در می یابد که کاراکتر امیرحسین و کاراکتر مینا دو کاراکتر متضاد هستند که این موضوع در نوع و بیان دیالوگ هایشان کاملاً مشهود است.

به طوری که گویی از دو دنیای متفاوت فکری هستند و به طور مستمر در حال مشاجره و دعوا و رد کردن نظرات هم هستند. نباید تصور کنیم چون این دو نفر در یک قاب دیده می شوند پس حتما باید روابط عاشقانه ای برایشان متصور بود.

از نکات قابل قبول این مجموعه استفاده از فن آوری های رایانه ای است، با تیم خاصی در این زمینه کار کردید؟

یکی از مواردی که اول کار از آن می ترسیدم و قدری در ابتدا با آن محافظه کارانه برخورد می کردم همین بحث فن آوری و جلوه های ویژه رایانه ای بود و البته در ادامه با جرئت بیشتری با آن روبرو شدم. بالاخره بحث جلوه های ویژه رایانه ای لازمه تفکیک ناپذیر مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" بود و گریزی از روبرو شدن با آن نبود.

نمی توانستیم آن را حذف کنیم و اصلا با قصه و داستان عجین شده بود که در ابتدا حتی از این که درست از آب در نیاید وحشت داشتیم..... / مصاحبه : خبرگزارى مهر 


ویدیو مرتبط :
مجموعه سرگرمی فانی بافت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تحت جمشید،مجموعه ای از کاخهای با شکوه



تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.


تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .

تخت جمشید

تخت جمشید نام امروزی «پارسه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند.این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی آمده است.

ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادان و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند .

پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

تخت جمشید

اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر


در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .

بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است .

از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت .زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است .

کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند .

گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت .

تخت جمشید

اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.

تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.

تصویری از عظمت کاخها


ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخه در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخه پی برد.

تخت جمشید

نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.

چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نو شته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.

مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد.

تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است.

تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.