با این فیلم های خوشمزه اوقات خودتان را سپ‬ری کنید

هفت صبح:

Harold and Maude-1971
کارگردان: Hal Ashby


هارولد در زندگی از هیچ چیزی لذت نمی برد جز مرگ. تفریح او امتحان کردن نمایش شیوه های مختلف خودکشی است. مادر ثروتمند پسر به دیدن این صحنه ها عادت کرده و دیگر وقتی او را می بیند که خود را از سقف اتاق نشیمن حلق آویز کرده، مودبانه درخواست می کند پایین بیاید و به کارهای روزانه اش برسد.

هارولد هر روز با ماشین نعش کشش به مراسم تشییع جنازه غریبه ها می رود و در یکی از این مراسم با پیرزنی به نام مود که او هم پای ثابت این برنامه هاست آشنا می شود و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند.

---

Bringing Up Baby-1938
کارگردان: Haward Hawks


این فیلم داستان یک دایناسورشناس معقول و محترم (کری گرانت)، یک دختر عجیب غریب ثروتمند (کاترین هپبورن)، سگ دختر عجیب غریب که آخرین استخوان تکمیل کننده دایناسور بازسازی شده را می دزد و یک پلنگ فراری است. آدم ها و موجوداتی که زندگی شان به هم گره می خورد و شوخی های بی نظیری را می سازند.

---

Thelma&Louise-1991
کارگردان: Ridley Scott


دو دوست، یک پیشخدمت و یک زن خانه دار برای تعطیلات چند روزه به یک سفر جاده ای می روند و در همان ابتدای سفر مجبور به کشتن یک مرد متجاوز می شوند. سفر تفریحی یک دفعه به یک فرار بزرگ به سمت مکزیک تغییرشکل می دهد و تلما و لوئیس در پوست دو زن خلافکار حرفه ای فرو می روند و نمی توانند لذت شان را از این نقش جدید پنهان کنند. زن خانه دار آرام و مطیع سابق، اسلحه در دست وارد مغازه ای می شود و پول ها را طلب می کند و دوتایی به مبارزه با پلیس ها می روند. تلما و لوئیس بهترین و جذاب ترین پایان را برای داستان انتخاب می کنند. پایانی تلخ اما با لبخندی شیرین و حاکی از رضایت...

---

Arizona Dream-1993
کارگردان: Emir Kusturica


این فیلم یک جورهایی داستان پرواز است. اسکیمویی شکم یک ماهی را مثل بادکنک باید می کند و به دست بچه اش می دهد، بادکنک به هوا می رود، پرواز می کند و پرواز می کند و به نیویورک می رسد و کنار گوش جانی دپ که پشت کامیونی خوابیده می ترکد. جانی دپ به آریزونا می رود و در مغازه کادیلاک فروشی عمویش مشغول به کار می شود و همانجاست که الین (فی داناوی) را می بیند و به خانه اش دعوت می شود.

الین زنی است که همیشه عاشق پرواز بوده و همراه دختر خوانده اش زندگی می کند. دختری که از او متنفر است چراکه زن گلوله ای در مغز پدرش شلیک کرده و او را کشته بود. جانی دپ آنجا می ما ند تا به الین در ساختن هواپیما کمک کند و دختر تمام تلاشش را برای گندزدن به خوشی آنها به کار می گیرد. اکسل (جانی دپ) تصمیم می گیرد برای پایان دادن به درد و رنج و مشکلات بین مادر و دختر یکی از آنها را بکشد و برای این کار دختر را انتخاب می کند...

اکسل در پایان فیلم خواب می بیند همراه با عمویش در قطب است. آنها ماهی بزرگی صید می کنند و ماهی شروع به پرواز می کند و از آنها دور می شود.

---

Big Fish-2003
کارگردان: Tim Burton


ادوارد بلوم قهرمان شهر اشتن است. پسری جوان و محبوب که با قهرمان بازی هایش همه مردم شهر را شیفته خود کردهم یک روز ادوارد تصمیم می گیرد برای رسیدن به رویاهایش به شهر بزرگ تری سفر کند.

دوتایی همراه با غول از اشتن خارج می شوند و وقتی به دوراهی می رسند، غول راه همیشگی را می رود و ادوارد مسیر متروک را انتخاب می کند و به شهری می رسد که زمینش پوشیده از چمن است و مردمش پابرهنه این طرف و آن طرف می روند.

زندگی ادوارد بلوم پر است از ماجراهای عجیب و شگفت انگیز. ماجراهایی که بعدا تبدیل به قصه های شبانگاهی پسر کوچکش می شود. پسر با داستان های حیرت آور پدربزرگ می شود و یک روز فکر می کند تمام این قصه ها دروغ بوده و کینه پدرش را به دل می گیرد.

خوب که فکر می کند می بیند هیچ چیز از پدر نمی داند جز همین ماجراهای ساختگی و تخیلی. ادوارد پیر روی بستر بیماری می افتد و پسر که خود رد شرف پدر نشدن است، از او می خواهد واقعیت را بگوید اما ادوارد معتقد است همه چیزهایی که در این سال ها گفته عین حقیقت است.

بعد از مرگ ادوارد بلوم، در مراسم تشییع جنازه است که تک تک شخصیت های داستان های او با همان شکل و قیافه با لباس سیاه حاضر می شوند و پسر می فهمد که در این سال ها با قصه هایی واقعی به خواب می رفته است.

---

Bande apart-1964
کارگردان: Jean-Luc Godard


یک داستان سرقت و آدم کشی با خوشمزگی های آنا کارینای دوست داشتنی.

---

Little Miss Sunshine-2006
کارگردان ها: Jonathan Dayton و Valerie Faris


یک سفر خانوادگی به قصد کالیفرنیا شروع می شود. دختر کوچولوی خانواده قصد دارد در مسابقه ای که مدت ها برای برنده شدن در آن تمرین کرده بود شرکت کند. اعضای خانواده عبارت اند از: پدری بازنده که سعی دارد تکنیک های پیشرفت و خودباوری و موفقیت اش را به فروش برساند، پدربزرگی معتاد به هروئین، دایی ای افسرده که تازه از یک خودکشی ناموفق زنده بیرون آمده، پسری که تصمیم گرفته حرف نزند، مادری نیمه نرمال و دختری که این مسابقه تبدیل به همه زندگی اش شده است. در طول سفر جاده ای اتفاقات زیادی برای آنها می افتد و بالاخره به محل مسابقه می رسند...