فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

بازیگران درخشان تاریخ سینما (2): جودی فاستر



درست در سال هایی که همه آرزوی ستاره شدن داشتند، او در جایگاهی بود که می توانست تصمیم گیران کمپانی ها را معطل خودش کند اما بانوی جوان تر آن روزها تنها از هالیوود کناره گرفت و سعی کرد مستقل باشد.

در تصویرش روی پوستر «شجاع» (آخرین فیلمی که او در شمایل یک ستاره زن روی پرده سینماها داشت) بیش از همیشه شبیه تصویر واقعی اش است. افسرده و خسته با دستی که روی سرش قرار گرفته و بخشی از چهره اش را پوشانده و پایین تر، با اسلحه ای در دست به نشانه این که کوتاه نمی آید و حقش را می گیرد. درست همان چیزی که شمایل فاستر چهل و چهار ساله در طول چهار دهه حضور در هالیوود به نام خودش ثبت کرده، پیکر شکننده ای که اگر قرار باشد بجنگد هیچ حد و مرزی نمی شناسد.

در همه این سال ها هیچ کس در هالیوود همانند جودی فاستر سعی نکرده تصویر خودش را مخدوش کند. درست در سال هایی که همه آرزوی ستاره شدن داشتند، او در جایگاهی بود که می توانست تصمیم گیران کمپانی ها را معطل خودش کند اما بانوی جوان تر آن روزها تنها از هالیوود کناره گرفت و سعی کرد مستقل باشد.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,جودی فاستر

 

آنچه او در این سال ها پرداخته و جایگاهی را که با دیگران تقسیم کرده، بهای استقلال است. تاوان تصمیمی که روزگاری فاستر را بر آن داشت که به جای بازی در سالی سه فیلم، هر دو سه سال یک بار جلوی دوربین برود و دلیل بازیگری اش هم فقط نقش هایی بود که وسوسه اش می کرد. گاهی هم کمک یا همراهی به یک کارگردان جوان یا یک دوست برای کسی که در یک مقطع زمانی سه ساله دو اسکار برای «متهم» و «سکوت بره ها» در کارنامه دارد و هر بار دیگری که خواسته – مثلا در «نل» - آکادمی، منتقدان و هالیوود را مسخ خود کرده، چه دلیلی برای مبارزه وجود دارد؟

اما جودی فاستر است، نه همانند جولیا رابرتز و مگ رایان ستاره جریان سینمای عامه پسند دوران خودش است – که می توانست هم باشد – و نه مثل میشل فایفر تنها به بازی در محصولات متفاوت اتکا کرد – که می توانست این کار را هم انجام دهد – تا فید شود. در عوض جاه طلبی هایش در این حد بود که همان ابتدای دهه نود در مرز سی سالگی یک کمپانی فیلمسازی تاسیس کند و فیلم بسازد و در ادامه، از نیمه های دهه نود هر دو سه سال یک بار روی پرده خودی نشان دهد و قدرتنمایی کند و باز به کارهای خودش برسد.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,جودی فاستر

 

همین جاه طلبی باعث شد استودیوها حاضر شوند در قبال حضورش روی پرده دستمزدهای بالای یک بازیگر زن را تحمل کنند و همین گونه او جنگید تا برای «آنا و سلطان» پیش از همه بازیگران زن پانزده میلیون دلار دریافت کند و راه را برای ستارگان زن باشگاه بیست میلیون دلاری ها باز کند. او به سبک خودش پیش رفت و جایگاه خودش را به دست آورد.

از نیمه دهه نود اگر نقش اولی پذیرفت آن نقش قطعا کاراکتر محوری داستان بود؛ اگر نه نقش های مکملی را بازی کرد که دوست داشت. هیچ وقت در سایه یک بازیگر مرد قرار نگرفت و اگر چنین کرد باز فاتح مطلق بازی بود.


در شروع هزاره منعی را که برای خودش بعد از «سکوت بره ها» گذاشته بود برداشت و ستاره فیلم های پرحادثه ای همانند «نقشه پرواز» و «شجاع» شد. قصه را خودش به تنهایی پیش برد و منتقدان از خرج کردن واژه محبوب شان «جواهر» برای او هیچ ترسی به خرج ندادند.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,جودی فاستر

 

او جواهر پیشانی هر فیلمی است که در آن بازی می کند و قابل اتکاترین وزنه فیلم. هیچ فرقی هم نمی کند فیلم را یک فیلمساز تازه کار آلمانی بسازد – از «نقشه پرواز» حرف می زنم – یا نیل جردن کهنه کار که قبلتر فاستر را در «نل» هم هدایت کرده بود. وقتی او بازی می کند، ستاره بازی است و نگاه ها روی او دوخته می شود. درست شکل همان بازیکنانی که در زمینه مسابقه حق اشتباه ندارند.

ما واقعا برای جودی فاستر چه چیزی اهمیت دارد؟ برای جوان ترین ستاره ای که تا 1975 جلوی دوربین «نمایش زنده شنبه شب» تلویزیون آمریکا نشسته، برای کسی که قبل از سی سالگی دو مجسمه طلایی به دست آورده یا برای چهره ای که دو دکترای افتخاری را تا همین جا در کارنامه دارد اصلا چیز پر اهمیتی در دنیا باقی مانده؟ هنوز وسواس هایش را حفظ کرده.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,جودی فاستر

 

اگر فیلمی بازی می کند، قطعا در نسخه فرانسوی آن خودش جای کاراکترش حرف می زند که دلیلش تسلط کامل بر این زبان است و حتی در این سال ها دو سه باری هم جلوی دوربین فیلمسازان فرانسوی رفته.

 اگر نخواهد در فیلمی بازی کند، قطعا بازی نمی کند حتی اگر هوادارانش از او بخواهند یا کمپانی حاضر شود دستمزدش را تا مرز بیست و پنج میلیون دلار هم بالا ببرد. مگر کسی باور می کرد او پیشنهاد بازی دوباره در نقش کلاریس استرلینگ را که بخش اصلی شمایل فاستر به آن وابسته است رد کند؟ او خیلی راحت چنین کرد. خاطره «سکوت بره ها» را خراب نکرد و جولین مور در «هانیبال» سایه ای از فاستر هم نبود.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,جودی فاستر

 

او این انتخاب ها را کرد و تاوانش را هم در همه سال های بعد داد اما مگر برای فاستر اهمیتی دارد؟ او در همه این سال ها بهای استقلالش را پرداخته است. حتی اگر این بها، تکیه زدن بازیگرن زن متوسط بر رأس سینمای تجاری و مستقل باشد. جایگاهی که در همه این سال ها بی شک متعلق به جودی فاستر بوده و او خودش آگاهانه آن را نخواسته است.

اخبار فرهنگی و هنری - روزنامه سینما


ویدیو مرتبط :
مصاحبه جنجالی رامبد جوان با جودی فاستر و تام هنكس

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازیگران درخشان تاریخ سینما (1): آل پاچینو



به سال 1940 در هارلم نیویورک با نام آلفردو جیمز پاچینو به دنیا آمد. در همان کودکی پدر و مادرش از هم جدا شدند و نزد خانواده مادری اش بزرگ شد.

به سال 1940 در هارلم نیویورک با نام آلفردو جیمز پاچینو به دنیا آمد. در همان کودکی پدر و مادرش از هم جدا شدند و نزد خانواده مادری اش بزرگ شد. سرگرمی کودکی اش تقلید صدا و تکرار بازی هنرپیشگان بزرگ در فیلم هایی بود که روی پرده می دید. علاقه چندانی به تحصیلات آکادمیک نداشت، برای همین در 17 سالگی دبیرستان هنرهای نمایشی منهتن را رها کرد و شغل هایی مختلف را تجربه کرد، هر چند علاقه اش یعنی بازیگری را به شکل آماتوری و در اجراهای محلی دنبال کرد.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

در 1960 به مدرسه بازیگری هربرت برگهاف رفت تا زیر نظر چارلز لافتن آموزش ببیند. با مرگ لافتن، به اکتورز استودیو رفت و متدهای بازیگری را از لی استراسبورگ آموخت که بعدتر در قدرتمندترین نقش آفرینی هایش از آن استفاده فراوانی کرد. در مراسم آبی فصل 67-1966، برای نمایش «سرخپوست ها برانکس را می خواهند» جایزه برد و دو سال بعد برای «ببر کروات می زند؟» جایزه تونی را دریافت کرد.

در 1971 با نمایش خیره کننده اش در «وحشت در نیدل پارک» نظر فرانسیس فورد کوپولا را برای بازی در نقش مایکل کورلئونه «پدرخوانده» جلب کرد و به رغم مخالفت همه در استفاده از یک بازیگر گمنام برای این نقش، پاجینو برای نقش مایکل قراردادی 35 هزار دلاری با پارامونت بست. این، دو سال پس از بازی در نخستین فیلمش «من، ناتالی» در نقشی کوتاه بود و البته اصرار کوپولا به تبار سیسیلی او هم برمی گشت.

 «پدرخوانده» جدا از شهرت جهانی که برای پاچینو به ارمغان آورد، او را به نخستین نامزدی اسکار برای نقش دوم رساند. این نامزدی در اسکار امتداد داشت. از 1973 تا 1975 پاچینو سه بار دیگر نامش در فهرست آکادمی و این بار برای نقش اول قرار گرفت. دو فیلم از این کارها، «سرپیکو» و «بعدازظهر نحس»، ساخته سیدنی لومت و بر پایه دو داستان واقعی، پاچینو را در دو نقش متضاد، یکی مرد قانون و دیگری ضد قهرمانی مقابل قانون قرار داد و سومین فیلم «پدرخوانده قسمت دوم» بود که سبب تثبیت او به عنوان یک ستاره بین المللی شد و پاچینو را در کنار استادش لی استراسبورگ قرار داد. در چنین شرایطی، انتظارات از پاچینویی که برای هر فیلمش نامزد اسکار بود، بالا رفت.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

در جستجوی نقش های متفاوت و البته به خاطر یک مشکل شخصی در 4 سال بعدی، تنها در یک فیلم نه چندان مهم از سیدنی پولاک ظاهر شد و در بازگشت، حضوری فوق تصور در «... و عدالت برای همه» داشت که یک نامزدی اسکار دیگر حاصلش بود. دهه هشتاد برایش با بدبیاری آغاز شد و دو سه فیلمش در گیشه و نزد منتقدان کار نکرد اما «صورت زخمی» اوضاع را تغییر داد؛ هر چند این تغییر مقطعی بود و یک بیماری سبب شد پاچینو به استثنای یک فیلم، 6 سالی از پرده دور باشد.

درت آستانه دهه نود، بازی در دو سه فیلم رمانتیک را تجربه کرد که آثار موفقی نبودند و حتی قرار گرفتن دوباره در قالب مایکل کورلئونه هم چندان کارگر نیفتاد؛ هر چند این نقش آفرینی دستمزدش را به 5 میلیون دلار افزایش داد. در میان این آثار، تنها یک نقش دوم در «دیکتریسی» ساخته وارن بیتی چشمگیر بود که برایش ششمین نامزدی اسکار را به همراه داشت اما در سال 93، سرانجام مجسمه طلایی را به دست گرفت؛ در سالی که هم برای «بوی خوش زن» در رشته بهترین بازیگر مرد و هم برای «گلن گری گلن راس» در رشته بهترین بازیگر نقش دوم نامزد دریافت جایزه بود، آکادمی سرانجام او را شایسته دریافت اسکار دانست.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

پاچینو در «بوی خوش زن» نابینایی بود که کاریزمای همیشگی اش جذابیتی خاص به او بخشیده بود. در ادامه دهه، در «راه کارلیتو» در هیبتی متفاوت نقش آفرینی کرد و بعدتر در دو فیلم پیاپی مایکل دان، «مخمصه» و «نفوذی» بازی هایی ماندگار داشت. در «وکیل مدافع شیطان»، شیطان مجسم بود و همزمان با «نفوذی»، در «برنامه هر یکشنبه» الیور استون هم بازی کرد که مهمترین شاخصه فیلم بود. او همچنین در این دهه کارگردانی را هم با «در جستجوی ریچارد» آزمود که چندان موفق نبود. در پایان دهه دستمزدش به بالای 10 میلیون دلار برای هر فیلم رسید و بازی در تله فیلم های مهم و گرفتن جایزه از گلدن گلوب و اِمی را به بازی در فیلم های کم مایه ترجیح داد، هر چند هر بازی اش در فیلمی هالیوودی هم همچنان یک اتفاق مهم محسوب می شود.

سکانس دیدار وینست هانا و نیک مک کالی، دو شخصیت اصلی «مخمصه»، جدا از اهمیت داستانی، که مایکل مان به دلیل آن تا حد امکان با تاخیر برگزارش می کند، یک ارزش فرامتنی دارد. آل پاچینو و رابرت دنیرو پس از سال ها قیاس، بالاخره مقابل هم می نشینند، آن هم در فصلی که در سکون مطلق می گذرد و دو بازیگر همه آنچه را که در چنته دارند باید رو کنند.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

آنها البته پیش تر در یک فیلم مشترک، پدرخوانده قسمت دوم بازی کرده بودند اما در آن فیلم هر دو پیش برنده داستان در دو مقطع زمانی بودند و هرگز کنار یکدیگر قرار نگرفتند (و بعدتر در یک فیلم بد تمام مدت کنار هم قرار می گیرند که اهمیت تاریخی ندارد). فصل نفسگیر دیدار در «مخمصه» که انتظارها را هم برآورده می کند، در مقیاسی بسیار کوچکتر نشان از مقایسه همیشگی میان دو بازیگر دانش آموخته اکتورز استودیو دارد. آل پاچینو در این سال ها همواره به عنوان یکی از بهترین های تاریخ سینما معرفی شده و در کنار دنیرو، مورد بحث ترین بازیگر برای بهترین بودن در میان تمام بازیگران معاصر است.

نمایش های حیرت انگیز او در قالب عاصیانی پرشور در دهه های هفتاد و هشتاد و سرخوردگانی قدرتمند یا پس زده شده از اجتماع در دهه نود که به طور نمونه ای در شخصیت مایکل کورلئونه «پدرخوانده»ها می توان سراغ شان را گرفت، آن چیزی است که پرسونای سینمایی پاچینو را شکل داده است.

گزیده کاری پاچینو در این سال ها، همواره زبان زد بوده است. در واقع پس از بازی در نخستین «پدرخوانده»، او مقابل سیل پیشنهادات پول ساز کمپانی ها ایستاد و با انتخاب «سرپیکو» ثابت کرد که قرار است متفاوت باشد. انتخاب های بعدی پاچینو، همگی نشن از انتخاب درست کوپولا از میان چندین گزینه مطرح برای نقش جانشین کورلئونه بزرگ بود. در 1971 کوپولا پس از دیدن بازی پاچینو به نقش یک معتاد خیابانی در «وحشت در نیدل پارک»، علیرغم مخالفت های کمپانی، سرمایه گذاران و حتی بازیگران دیگر فیلم، او را به چهره هایی چون رابرت ردفورد، جک نیکلسون، وارن بیتی، رایان اونیل و رابرت دنیرو ترجیح داد.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

کارنامه سینمایی پاچینو به لحاظ کمی، کارنامه چندان پرباری نیست. در بسیاری از سال ها او حتی به زحمت یک فیلم بازی کرده و همین سبب می شود که عمده فیلم هایش آثاری شاخص باشند. در کنار این کارنامه، پاچینو کلکسیونی از نقش های رد شده هم دارد که خیلی های شان، بعدتر و در فرهنگ نمایش، بازیگری را به مقام ستاره رسانده اند. کریمر علیه کریمر، متولد چهارم ژوئیه، اینک آخرالزمان، زن زیبا و حتی نقش هان سولو در جنگ های ستاره ای از جمله این نقش ها و فیلم ها هستند.

پاچینو که یکی از بیشترین تعداد نامزدهای مردان برای نقش اول و دوم تاریخ آکادمی را دارد، از جمله مغضوبین اسکار تلقی می شود که نخستین مجسمه اش را 21 سال پس از نخستین نامزدی در نقش های مشکل و متفاوت، برای «بوی خوش زن» دریافت می کند؛ هر چند در تمام این سال ها چه در جوایز گوی طلایی، چه در جشنواره ها و چه در جوایز کانون های منتقدان همواره یکی از نفرات اصلی بوده است.

 

اخبارفرهنگی,اخباربازیگران,آل پاچینو

 

او همچنین تنها بازیگری است که در یک سال، هم برای نقش اول و هم برای نقش دوم، نامزد دریافت جایزه شده است. پاچینو از جمله بازیگرانی است که علاقه اصلی اش تئاتر است و در این سال ها همیشه سعی کرده به این علاقه پشت نکند. اجراهای قدرتمندش در این عرصه هم، چند جایزه تونی برایش به همراه داشته است. به حرفه اش اهمیت خاصی می دهد و زمانی که فهمید سیگار کشیدن به صدایش آسیب می زند،استفاده اش از سیگار را از دو پاکت در روز به حداقل کاهش داد.

آل پاچینو بازیگری است که نقش ها را از آن خود می کند، برای همین در هر فیلم و در نخستین دیدار با او، این پاچینوست که دیده می شود و شگفت اینکه پرسونای او آنقدر قوی هست که تماشاگر در قالب های مختلف و به همین شکل باورش کند. در متفاوت ترین بازی هایش، کاریزمایی با خود دارد که جذب کننده است و همین، از پاچینو ستاره ای را ساخته که شرح حال نویسان هالیوودی بر او نام «افسانه» را نهاده اند.

 

اخبار فرهنگی و هنری - روزنامه سینما