فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

اگه تو از پیشم بری (مریم حیدر زاده)



اگه تو از پیشم بری, اشعار حیدر زاده

شعرهای زیبای مریم حیدرزاده

 

مریم حیدرزاده متولد ۲۹ آبان ۱۳۵۶ نقاش ٬نویسنده ٬شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است. حیدرزاده که بینایی خود را بر اثر چند عمل جراحی در کودکی از دست داد، در اواخر دههٔ ۷۰ با نوشتن شعرهایی به سبک محاوره‌ای و با به‌کارگیری کلمات ساده و روان شهرت یافت.

 

اگه تو از پیشم بری سر به بیابون می ذارم

هر چی گل شقایقه رو خاك مجنون می ذارم

اگه تو از پیشم بری من خودم و گم می کنم

به عمر تو رو شرمنده حرفای مردم می کنم

اگه تو از پیشم بری دل رو به دریا می زنم

غرور خورشید و با برف آرزوها می شكنم

اگه تو از پیشم بری کار من آوارگیه

خلاصه شو واست بگم که آخر زندگیه

اگه بری شكایت تو رو به دریا میكنم

شقایقای عالم و من بی تو رسوا میكنم

اگه تو از پیشم بری زندگی خاکستریه

فرداش یكی خبر می ده دلت پیش دیگریه

اگه تو از پیشم بری شمعدونیا دق میكنن

شكایت چشم تو رو به مرغ عاشق میكنن

اگه بری پرستوها از زندگیشون سیر میشن

آهوا توی دام صیادای پیر اسیر می شن

اگه بری دریا پر از اشك و نیاز ماهیاس

شبای شهرمون مثه چشمای عاشقت سیاس

اگه بری یه شب تو خواب دریا رو آتیش می زنم

نردبون آسمون و با هر چی نوره می شكنم

اگه بری پروانه ها شمعا رو خاموشن میكنن

قناریای قفسی دل و فراموش میكنن

اگه بری پلك گلا از غم عشق تو تره

یكی مثه من دلش از چشمای تو بی خبره

اگه تو از پیشم بری پنجرمون بسته میشه

یه دل با صد تا آرزو از زندگی خسته میشه

اگه بری مجنون دیگه از من و تو نمیگذره

نرو بذار ببینمت باز از کنار پنجره

اگه بری من می مونم با بازی های سرنوشت

که من رو تو دوزخ گذاشت ترو فرستاد به بهشت

اگه بری به آسمون شب شكایت میكنم

یه شب می شینم با خدا تا صبح خلوت میكنم

اگه بری پرنده ها بر نمی گردن به لونه

بی تو کدوم پرنده ای راه خودش رو می دونه

اگه تو از پشم بری تو ابرا غوغا میكنم

برای مردن گلا بهونه پیدا میكنم

اگه تو از پیشم بری یاسا ترك بر میدارن

شبنما رو گل رز مگه حتی طاقت میارن

اگه بری مردم منو به هم دیگه نشون می دن

می پرسن از همدیگه که چی راجع من شنیدن

اگه بری همه میگن عشق من و تو هوسه

بمون با هم نشون بدیم که عشق ما مقدسه

اگه بری می لرزه فرهاد و ستون بیستون

به خاطر اونم شده تو تا ابد پیشم بمون

اگه بری می گن دیدی این آخر و عاقبتش

ما هیچ کدوم و نمی خوایم نه رنج و ئنه محبتش

اگه بری نمی دونن شاید واست خوشبختیه

نمی دونن لذتت بعضی خوشیا تو سختیه

اگر چه وقتی تو بری دیگه من و نمی بینی

اگه بخوای هم می باید تا فصل محشر بشینی

اما تورو جوون خودت که از همه عزیزتری

با یك نگاهت منو تا اوون ور دنیا می بری

اگه میشه بری یه جا به آرزوهات برسی

یا که دور از چشمای من قلب تو دادی به کسی

برو منم با ید تو زندگی رو سر میكنم

گاهی به اشتیاق تو قلبم و پر پر میكنم

عیدا که شد عشق تو رو تو قلب هفت سین می چینم

با اینكه رفتی باز تو رو کنار هفت سین می بینم

غصه نخور دنیای ما سمبل بی وفاییه

هر چی من و تو می کشیم تقصیر آشناییه

راستی اگه بخوای بری این جوری طاقت می یارم

خودم باید دست تو رو دست غربت بذارم

اگه بری دنبال تو میام تا اوج آسمون

اون وقت می بینم همه رو پس تو نرو پیشم بمون

دلت می خواد اگه یه روز بدون من می رفتی یه جا

دنبال مهربونیات آواره شم تو کوچه ها

اگه بری یه وقت می کی می بینی مریم نداری

اون وقت باید دسته گل و رو خاك مریم بذاری

اگه بری بیدای مجنون و پریشون می کنم

سقف دل و بر سر آرزوها ویرون میكنم

اگه بری اینجا یه دل بمون که صاحب اون مریمه

اگه بری دعای من بازم می یاد پشت سرت

من به فدای تو و عشق تو و فكر سفرت

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر صبح بخیر


ویدیو مرتبط :
سامان آهنگ اگه تو از پیشم بری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سلام ای بی وفا،ای بی ترحم (مریم حیدر زاده)



شعرهای عاشقانه, اشعار حیدرزاده

سلام ای بی وفا،ای بی ترحم
سلام ای خنجرحرفای مردم

 

سلام ای آشنابا رنگ خونم
سلام ای دشمن زیبای جونم

 

بازم نامه میدم با سطر قرمز
آخه این بارشده من با تو هرگز

 

نمی خوام حالتو حتی بدونم
تعجب می كنی آره همونم

 

همونی كه زمونی قلبشو باخت
همون كه از تو یك بت، یك خدا ساخت

 

همونی كه برات هرلحظه می مرد
كه ذكر نامتو بی جون نمی برد

 

تعجب میكنی آره عجیبه
می خوام دورشم ازت خیلی غریبه

 

برات كافی نبود حتی جوونیم
تموم شد آره گم شد مهربونیم

 

دریغ ازیك نگاه عاشقونه
دریغ از یك سلام بی بهونه

 

دیگه كوتاه كنم با یك خدافظ
كه عشق ما رسید به سد هرگز

منبع:lat.blogfa.com