فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
اندوه زنان زمان ما / روایت دختران سوری بعد از تجاوز یک داعشی
سرما. برف. جیرهبندی غذا. صدای پچپچها، نالهها و گریه نوزادان. جایی در نزدیكی مرز تركیه. پناهگاه آوارگان سوری و چادرهایی كه توان تحمل این حجم غربت و مشقت را ندارند. چادر سفیدی كهA157 نام گرفته. سه دختر كرد سوری كم و سن سال كه حالا این فضای سرد و سفید غمبار، پناهگاهشان شده. به جای خانههای گرم و امنی كه مادر داشت، پدر داشت، خواهر و برادر داشت. به جای مدرسهای كه میرفتند، كوچههایی كه با شادی از آن عبور میكردند و شهری كه دوستش داشتند.
«روکن»، «هیلن» و «سولاف»، یازده، سیزده و پانزده ساله. دختران نوجوانی که نه تنها شهر و خانه، بلكه جسمشان هم مورد تهاجم قرار گرفته و هر سه، یادگار تلخی از یك متجاوز داعشی گرفتند. جنینی كه نه به دنیا آمدنش خوشایند است، نه میتوان انتقام گناه دیگری را از او گرفت. هر سه، مادر فرزندانی هستند از یك داعشی كه نام و نشانی از او نیست، معلوم نیست حالا كجاست و چه میكند. اما هیلن میگوید میتواند پدر خیلی از بچههای دیگر هم باشد.
مستند «A157 »، لحظههایی از زندگی این دختران سوری را به تصویر میكشد كه با تمام خشمی كه در دل دارند، برای هم مادری میكنند، خواهری میكنند، از هم پرستاری میكنند و روزبهروز برآمدگی شكمشان را به نظاره مینشینند. تماشای این لحظهها كار راحتی نیست. تحمل زیادی میخواهد دیدن دردها و با این حال، برق امید گذرایی كه گاهی در چشم ساكنان چادر شماره A157 پیدا میشود. شنیدن صدای غمناكشان ساده نیست، هنگامی كه از خاطراتشان میگویند، وقتی از لحظه تهاجم حرف میزنند، سكوت و مكثهای معنیدارشان، نگاههای خیره و خالی و ترانههایی كه میخوانند تا از آینده مبهم و تاریكی كه پیش رو دارند، كمتر بترسند.
بهروز نورانیپور، تهیهكننده و كارگردان این مستند است كه چند روز پیش در حوزه هنری از آن رونمایی شد. او در این فیلم، روزهایی را روایت میكند كه با این آوارگان سوری زندگی كرده، در لحظههایشان شریك بوده، رنجی را كه میكشند، لمس كرده و بخشی از آن را به قاب تصویر درآورده تا این جنایتها در حافظه جهانی كه مدعی فرهنگ و تمدن و پیشرفت است، ثبت شود.
او از پیدا كردن این دختران سوری به عنوان سوژه این مستند و روایت زندگی آنها میگوید: «در جریان پیشتولید یك اثر دیگر، با زبیر عبدالله كه یك عكاس جنگ بود، آشنا شدم. زبیر عكس كودكی را به من نشان داد و گفت این كودك، حالا مادر شده است. بهتزده بودم و نمیتوانستم این موضوع را باور كنم. با او سراغ این سوژه رفتیم و دیدیم كه چطور تعدد درد و مشكل را با این سن كم تحمل میكند. پدر و مادرش را از دست داده بود، مورد تجاوز قرار گرفته بود، طعم آوارگی را چشیده بود و حالا فهمیده بود مادر هم هست! آن دختر، روكن بود.»
نورانیپور كه 9 ماه درگیر به تصویر كشیدن زندگی این دختران بوده، تاكید میكند كه وضعیت سایر زنان نیز چندان بهتر از این سه دختر نیست و از آنچه در جریان جنگها بر سر زنان و كودكان میآید، اظهار تاسف میكند: «وقتی جایی جنگ در جریان است نمیتوانیم بیتفاوت باشیم، آنجا دوربین، اسحله من بود و تلاش كردم زندگی كسانی را روایت كنم كه در دل جنگ زندگی میكنند. جنگ یك بازی مردانه است اما هشتاد درصد قربانیان جنگهای دنیا، زنان و كودكانند. در این مستند با روایتی مواجه میشویم كه زن اولین قربانی است و كودك به تبع مادر، قربانی بعدی است. مردان خانواده در اثر جنگ در كنار خانوادههایشان نیستند و این زنان هستند كه در چادرهای پناهگاه، با بزرگترین مشكلات و چالشها درگیرند. زنان در چنین شرایطی، همزمان با واژههایی به اسم امنیت، معیشت و تنهایی درگیرند.»
هرچه به پایان این مستند نزدیكتر میشویم، تلخی لحظهها بیشتر میشود. آنجا كه یكی از این سه دختر، ترجیح میدهد از نقشی كه زندگی به او محول كرده انصراف دهد. سولاف خودكشی میكند و به جای دیدن این دختر زیبای افسرده و غمگین كه در برف دستهایش را گرم میكرد، مزار سادهای میبینیم با نام سولاف.
روكن و هلین، در اثر زایمان زودهنگام، دچار مشكلات جسمی میشوند و با چشمانی ناراحت و غمبار نوزادانشان را در آغوش میگیرند؛ درگیر تردیدی بین حس مادری و داشتن فرزندی از یك متجاوز. پزشك میگوید افسردگی شدید. میگوید باید برایشان كاری كرد، كاری كه به گفته نورانیپور، از دست نهادهای بینالمللی هم به سادگی برنمیآید: «وسعت و دامنه جنگ به قدری بالاست كه هر كمكی از سوی نهادهای بینالمللی هم به این زنان صورت میگیرد، باز هم جوابگو نیست.»
این فیلمساز از پیگیرd وضعیت این دختران خبر میدهد: «امیدواریم بتوانیم كاری كنیم شرایطی فراهم شود كه روكن و هلین بتوانند ادامه زندگی سخت و مشقتبارشان را در شرایط امنتری خارج از این اردوگاهها سپری كنند.» امیدی كه كاش محقق شود؛ و با این حال، روكنها، هلینها و سولافهای دیگر چه میشوند؟
اخبار فرهنگی و هنری - خبرآنلاین
ویدیو مرتبط :
تجاوز هولناک داعش به دختران و زنان اسیر!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تجاوز به زنان آواره سوری در کردستان عراق
طولانی شدن جنگ داخلی سوریه باعث افزایش آوارگان سوری شده است؛ آوارگانی كه با دستی خالی و پایی پیاده به كشورهای همجوار پناه میبرند و در این مسیر با مشكلات بسیاری رو به رو هستند. زمانی هم كه وارد منطقه امنی می شوند و از خطر جنگ و ویرانی نجاتمییابند، سرآغاز دردسرهای جدیدی چون بحث اقامت و امنیت و سلامت روانی و بهداشتی و ... این افراد خواهد بود.
به گزارش قانون، ادامه جنگ داخلی سوریه و فرار جنگ زدگان این كشور به كشورهای مجاور از جمله اردن، تركیه وعراق، مسائل ومشكلات اجتماعی وبهداشتی زیادی را به همراه داشته است. از جمله این مشكلات مسئله تجاوز به زنان ودختران سوریهای از جانب جوانان اردنی، تركیهای و عراقی است. برای مثال در اردن، جوانان این كشور در مرزها منتظر دختران و زنان سوریهای هستند تا به محض ورود به داخل اردن ، با پرداخت مبلغی آنان را به اصطلاح صیغه كنند كه در اصطلاح عربی به آن «زواج الستره» گفته می شود.
در مهاجرت سوریها، حالات تجاوز و زورگیری زنان و دختران سوری نیز بسیار مشاهده شده است. این مسائل در تركیه نیز به وفور مشاهده شده است و در اردن نیز خانواده مهاجران برای فرار از تجاوز به دختران خود با ازدواج موقت آنان با پسران اردنی موافقت میكنند. مسائل بهداشتی و وجود بیماری ها نیز یكی دیگر از مشكلات آنهاست. از طرفی هم تجاوز و خیانت یكی از عوامل مهم در فروپاشی زندگی خانوادگی افراد آسیب دیده است. زنانی كه به آنها تجاوز میشود از سوی همسر و حتی خانواده خود نیزطرد میشوند.
خانم بیان عزیزی، دانشآموخته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه صلاحالدین اربیل در اقلیم کردستان عراق، جامعه مدنی و حقوق بشر را تدریس کردهاست. این دانشآموخته کارشناس ارشد حقوق بینالملل همچنین مدیر بخش زنان بنیاد بینالمللی ژیان است که در امور مداوای قربانیان خشونت و بهبود وضعیت حقوق بشر در کردستان عراق فعالیت می کند. او همچنین مسئول پروژه تحقیقی – پژوهشی بررسی وتحلیل خشونت علیه آوارگان کردهای سوری در اقلیم کردستان عراق نیز بوده است.براین اساس او گزینه مناسبی بود تا برای ما از آمار تجاوزها به زنان آواره سوری در اقلیم كردستان و شرایط زندگی در كمپها بگوید.
نتایج ناامیدكننده بود
این فعال حقوق زنان در رابطه با پروژه تحقیقاتی انجام شده توضیح داد: این پروژه با حمایت نهادهای مختلف سازمان ملل و انجمن نروژی پناهندگان، دانشگاه صلاحالدین و همچنین بنیاد بینالمللی واروین برای زنان در اقلیم کردستان انجام شد؛ بزرگترین پروژه تحقیقی درباره خشونت علیه آوارگان زن کرد سوریه در خاورمیانه که بیش از 1835 نمونه را در سه شهر و کمپ آوارگان دومیز در بر می گرفت.
عزیزی در پاسخ به این سوال كه وضعیت زنان در پایان این تحقیق چگونه ارزیابی شد، گفت: به عنوان مسئول پروژه می توانم بگویم نتایج حاصل از این تحقیق ناامید کننده و فاجعه آمیز بود.
تجاوز به 63 درصد از زنان آواره در كردستان
وی در بیان آمارها تصریح كرد: بیش از 63 درصد زنان آواره اظهارداشتند که در اقلیم کردستان مورد تهدید، خشونت جنسی، آزار و اذیت و تجاوز قرارگرفته اند، بیش از 53 درصد مهاجمان کارمندهای نهادهای بین المللی حافظ حقوق بشر یا نهادهای رسمی مسئول رسیدگی به امور پناهندگان، مدیران محل کار و رانندگان تاکسی بودهاند.
تجاوز به زنان متاهل
این حقوقدان تاكید كرد: بیش از 48 درصد از زنان متاهل بودند. عزیزی همچنین در پاسخ به این سوال كه نگاه مردان به همسرانشان بعد از تجاوز چگونه است، گفت: من فکر می کنم این مقوله در تعریف شناخته شده از خیانت جای نمی گیرد. ممکن است مردان خانواده آن را در شمار مقوله خیانت بدانند اما قبل از خیانت ، تجاوز و تهدید صورت گرفته است. در پدیده مهاجرت، آوارگی و پناهندگی اولین مصدوم بنیان خانواده و رشتههای پیوند خانوادگی و عاطفی است. مردان و زنان و قبل از آنان کودکان در اثر شوک و جابهجایی اجباری و تهدید زندگی انواع خشونتها و کمبودها را تجربه می کنند.
باندهای فحشا و ازدواج اجباری کودکان زیر 15 سال
وی ادامه داد: زنان از چندین کانال مختلف مورد تهدید و خشونت قرار میگیرند و در وضعیت نابسامان قانونی، اجتماعی و خانوادگی ناشی از پناهندگی و آوارگی نه از حقوق خود آگاهند و نه توانایی دفاع از خود را دارند. آنهابارها مورد تهدید قرار گرفتهاند که اگر این خشونت جنسی را آشکار کنند به قتل می رسند یا به مردان خانواده شان اطلاع داده خواهد شد که این زنان با میل خود رابطه فرازناشویی برقرارکردهاند. وجود باندهای فحشا و ازدواج اجباری کودکان زیر 15 سال در داخل کمپ های آوارگان سوریه پیامد این وضعیت غیر انسانی است که متاسفانه دامن آوارگان شنگال را هم خواهد گرفت.
اخبار بین الملل - قانون