فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
اشک مجری تلویزیون درآمد + تصاویر
اشک مجری تلویزیون درآمد + تصاویر
مراسم بزرگداشت سالروز تولد سهراب سپهری شامگاه شنبه 13مهر 92 با حضور پروانه سپهری و مهین دخت سپهری خواهران این شاعر بزرگ و همچنین شاعران و کارشناسان در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران برگزار شد.
در این مراسم پس از سخنرانی محمدتقی روغنی ها، سرپرست روزنامه ایران و همچنین نقد و تحلیل اشعار سهراب از سوی هرمز علی پور شاعر معاصرایرانی،اکبرعالمی مجری توانمند تلویزیون درباره شخصیت سهراب سپهری گفت: «آنچه در لحن و اشعار سهراب است در شاعرانی چون نیما، احمد رضا احمدی، فروغ فرخزاد و شاملو نیست. سهراب مثل هیچکس نیست. وقتی در بیمارستان پارس از دنیا رفت 1360خورشیدی بود اگر بود امروز سن او کمتر از یک گوهر یگانه به اسم منوچهر ستوده بود. و چه زود دیر می شود.»
وی افزود: «من افتخار شاگردی ذبیح الله صفا، پرویز خانلری و محمد محجوب را داشته ام و در محضر این بزرگان شعری از عطار یاد گرفتم که به شما به عنوان ارمغان این جلسه تقدیم می کنم.»
این مجری تلویزیون در حالی که اشک در چشم و بغض در گلو داشت ادامه داد:« زمانی که سهراب رفت من 36 سال داشتم فقط فرصت این را داشتم که 6 سال با او هم نفس باشم شعر عطار را برای او خواندم و گفتم من نمی فهمم پاسخی داد که امروز در 68 سالگی می فهمم پاسخ او چه معنایی داشت. شعری که برای سهراب خواندم این است«آفرین جان آفرین پاک را / آن که جان بخشید و ایمان خاک را» در این قسمت آخر شعر عطار گیر کرده بودم از او پرسیدم خاک مگر ایمان و جان و شعور دارد اینها سنگ هستند. آن زمان و سهراب با بیان جمله ای که هیچ گاه فراموش نخواهم کرد گفت: خداوند خالق بخشی از کره زمین نیست. خداوند خالق تمام کائنات است.»
منبع: inn.ir
ویدیو مرتبط :
اشک های تکان دهنده مجری تلویزیون ایران پشت تریبون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حاشیههای مراسم تقدیر بهترینهای تلویزیون و اشکهای شقایق فراهانی + تصاویر
حاشیههای مراسم تقدیر بهترینهای تلویزیون و اشکهای شقایق فراهانی + تصاویر
یچیدن صدای شاتر دوربینهای عکاسی در بلندگوهای سالن رضوان جام جم از حضور شخصیتهایی خبر میدهد که قرار است در مراسم تقدیر از برترین برنامههای ماه رمضان و تابستان 92 حاضر شوند؛ افرادی که چندان هم رسانهیی نیستند.
هومن برقنورد را در السیدی روی دیوار میبینیم. دارد مصاحبه میکند. مهمانان کم کم وارد میشوند، قرار است از برنامههای رمضانی و تابستانیشان تقدیر شود. از «مادرانه»، «دودکش»، «قندپهلو»، «ماه خدا»، «عمو پورنگ» و همچنین «ماه عسل» احسان علیخانی که با ورودش سرهای همه به سمت او برمیگردد.
اگر چه عکاسمان با مشکل آفیش روبهرو میشود، اما ما بدون هیچ مشکلی وارد صداوسیما میشویم. وارد سالن رضوان بسیج میشویم هنوز هیچکدام از مهمانان و برنامهسازان نیامدهاند.
زمان میگذرد و کمکم مهمانان وارد سالن میشوند اما چهرههای آشنا، عوامل و بازیگران برنامهها و سریالها دیرتر میرسند؛ یعنی درست لحظههای پایانی شروع برنامه.
ورود بهنام تشکر و هومن برق نورد با کارگردان دودکش
همانجا در سالن از السیدیهای نصب شده روی دیوار به خوبی میشود هومن برقنورد - بازیگر نقش فیروز «دودکش» - را دید که دارد مصاحبه تصویری میکند از آن طرف هم پژمان بازغی، بازیگر سریال «بوی باران» شبهای قدر شبکه دو را میبینیم که وارد میشود و روی یکی از صندلیها مینشیند.
جواد افشار - کارگردان «مادرانه» - به همراه بازیگرانش عباس غزالی، مهدی سلطانی، هستی مهدوی و شقایق فراهانی وارد میشوند.
محمد حسین لطیفی - کارگردان «دودکش» - و هومن برق نورد و بهنام تشکر هم آمدهاند.
نادر طالبزاده مجری و کارشناس برنامه «راز» شبکه چهار، حسن سلطانی مجری «ماه خدا»، رضا رفیع و امیرقمیشی مجری و تهیهکننده جنگ ادبی طنز «قند پهلو»، فریبا کوثری دیگر بازیگر سریال «بوی باران»، عمو پورنگ، امیر محمد و کارگردانشان و... را هم میبینیم که آمدهاند و در جای مخصوصشان که از قبل مشخص شده و نامشان بر روی کاغذی نوشته و بر صندلیشان چسبانده شده، مینشینند.
برنامه با قرائت قرآن کریم، سرود جمهوری اسلامی ایران و پخش کلیپی از تمام برنامههای رمضانی و تابستانی شبکههای تلویزیونی سراسری و دیجیتالی آغاز میشود.
امیرحسین رستمی و نگار عابدی هم آمدند
احسان علیخانی هم وقتی میآید که خیلیها آمدند و سر جایشان نشستهاند. گویی با آمدن او جنب و جوشی در بین حاضران دیده میشود و سرهای خیلیها به سمت علیخانی برمیگردد تا وقتی که او بر روی یک صندلی در ردیف وسط مینشیند.
امیرحسین رستمی و نگار عابدی، دیگر بازیگران «دودکش» هم از راه میرسند و نگار عابدی چون دیرتر آمده چند ثانیهای برای پیدا کردن جایی برای نشستن در میان صندلیها چشم میگرداند و عکاسان هم از این فرصت استفاده کرده و از او تعدادی عکس میگیرند تا بالاخره یک نفر جایش را به او میدهد و خودش به عقب میرود.
بعد از پایان پخش کلیپ، مجری اولین کلام را آغاز میکند و فرخ نعمتی، روایتکنندهی وصیتنامه شهدا در برنامه سحر «ماه خدا» را به روی سن دعوت میکند تا بخشی از وصیتنامه شهید رضا کچویی را بخواند. بعد از آن نیز بیتی از مولانا را میخواند و درباره آن میگوید "ما در هر کجا که در گفتار دچار نقصان میشویم دست به دامن بزرگان ادبیات میشویم"
پس از نعمتی، مجری مراسم از سید ناصر حسینی - نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» - دعوت میکند تا بخشهایی از این کتاب را روایت کند.
همچنین رییس حوزه علمیه قم و رییس مرکز شورای نظارت و ارزیابی صداوسیما و محمد حسین لطیفی و جواد افشار کارگردانهای سریال «دودکش» و «مادرانه» نیز از جمله افرادی هستند که در این مراسم صحبت میکنند.
ساعتی از شروع مراسم گذشته و شخصی را از نیم رخ میبینیم که شبیه محمود کریمی است. به کنار دستیمان میگوییم محمود کریمی بود؟ میگوید نه بابا، شبیهاش بود. اما وقتی سعید حدادیان هم بعد از دقایقی از راه میرسد و در ردیف جلو کنار محمدرضا طاهری مینشیند مطمئن میشویم آن کسی را که دیدیم کسی جز محمود کریمی نبوده است و برای تقدیر از ویژه برنامههای شبهای قدر به این مراسم دعوت شدهاند.
مجری، احسان علیخانی را صدا میزند تا به روی سن برود، علیخانی اشارهای به پیدا شدن شهید ایرج خرم جاه میکند. در این میان ناگهان میبینیم که عکاسان همه به جایی درست پشت سر ما نشانه گرفتهاند و تند تند عکس میگیرند به عقب برمیگردیم اما چیزی دستگیرمان نمیشود تا اینکه علیخانی از جعفر زمردیان، مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس که شهید خرم جاه به خاطر شباهت زیاد چهره با او اشتباه گرفته شده بود به روی سن دعوت میکند و میبینیم که زمردیان درست پشت سر ما کنار خانمی که پشت سر ما روی صندلی نشسته است ایستاده و از او اجازه میگیرد تا به روی سن برود و به او میگوید: مادر جان چون برایتان سخت است که بالا بروید من میروم. اما احسان علیخانی از مادر شهید خرم جاه نیز میخواهد که به روی سن برود.
فقط سارقان و دله دزدها حرف علیخانی را گوش میدهند
مادر شهید خرم جاه بر روی سن از ماجرای مفقود شدن و پیدا شدن فرزند شهیدش و از وصل پس از 27 سال میگوید، گریهاش میگیرد اما زود به خود میآید و از علیخانی و زمردیان بسیار تشکر میکند.
آنجا که مادر شهید خرم جاه از پسرش میگوید نگاهمان در میان مهمانان میچرخد و میبینیم که بعضیها تحت تاثیر قرار گرفتهاند و پابهپای صحبت های مادر شهید خرم جاه گریه میکنند، شقایق فراهانی هم اشکهایش را پاک میکند.
علیخانی اشارهای هم به قضیه گم شدن محمد طاها و پیدا شدن او میکند و میگوید: در یکی از سایتها دیدم که نوشته بود «فقط سارقان و دله دزدها حرف علیخانی را گوش میدهند»، این را که میگوید همه میخندند.
غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز وارد سالن میشود اما بر خلاف زمان ورود علیخانی گویی کسی متوجه آمدن او نمیشود و همه حواسشان به روی سن است. آرام با چند نفر در کنارش وارد میشود و در ردیفهای جلو مینشیند و در این موقع است که مجری به حداد عادل خوشآمد میگوید. او هم بعد از مدتی به روی سن میرود و صحبت میکند، صحبتهایش به درازا میکشد.
تعداد سخنرانان زیاد است و بعضیها طولانیتر از حد معمول صحبت میکنند، کاملا معلوم است که عدهای خسته شدهاند و حوصلهشان سر رفته است و وقتی مجری برنامه بعد از اینکه عده زیادی سخنرانی کردند تازه میگوید که سخنرانان بعدی را هم میخواهد اعلام کند عدهای از حاضران اعتراض میکنند.
شقایق فراهانی از جایش بلند میشود و به سمت در خروجی میرود انگار خسته شده و میرود نفسی تازه کند، پشت سر او هستی مهدوی و مهدی سلطانی هم به ترتیب از در خارج میشوند.
ما نیز سالن را ترک میکنیم و سری به بیرون میزنیم تا ببینیم چه خبر است. خانمی را میبینیم که دارد از امیر محمد، عمو پورنگ و محمدرضا شیرخانلوی «دودکش» مصاحبهی تصویری میگیرد. کمی آن طرفتر هم جواد افشار با مهدی سلطانی و شقایق فراهانی که چند لحظه پیش از سالن خارج شدند دارد صحبت میکند. از افشار میخواهیم که با هم گفتگویی داشته باشیم که او این گفتگو را به پایان مراسم موکول میکند.
روی خوش شقایق فراهانی
اما دست بردار نمیشویم و از شقایق فراهانی میخواهیم که با ما گفتگو کند و او بر خلاف افشار با روی خوش استقبال میکند.
داریم سوال میپرسیم که فراهانی به دستگاه ضبط صدایمان اشاره میکند و میگوید: در این سر و صدای زیاد، این دستگاه صدایم را ضبط میکند؟ و به او اطمینان میدهیم که صدا را ضبط میکند و او با تعجب نگاه میکند. بعد از پایان گفتوگویمان به سالن بر میگردیم.
معاون سیما تازه به روی سن رفته و میخواهد درباره برنامه ماه رمضان و برترینها صحبت کند. بعد از اینکه او توضیحاتی ارائه کرد و «ماه عسل» را به عنوان بهترین برنامه و «دودکش» و «مادرانه» را به عنوان بهترین سریالها معرفی میکند، نوبت تقدیر از برنامهسازان فرا میرسد.
تعدادشان زیاد است به طوری که وقتی شروع میکنیم به نوشتن اسامی از میانههای راه اسامی از دستمان درمیرود و به کل ما را از ادامه نوشتن منصرف میکند تا بعدا از روابط عمومی برنامه لیست اسامی را بگیریم. از لعیا زنگنه ، سیما تیرانداز و مهرداد ضیایی هم تقدیر میشود اما آنها نیامدهاند.
هر کس که تقدیر میشود مراسم را ترک می کند. انگار همه منتظر بودند تا سریع مراسم تقدیر هم تمام شود و بروند. سه، چهار ساعت برنامه که بخش اعظمش را سخنرانیها تشکیل داده همه را خسته کرده است.
مراسم تقدیر تمام میشود و کم کم همه میروند. بیشتر افراد در حیاط مجتمع جمع شدهاند. معاون سیما ابتدا رییس حوزه علمیه قم و سپس حداد عادل را بدرقه میکند و بر خلاف اصرار ما مصاحبه نمیکند و میرود.
در جلوی در ورودی جواد افشار را در کنار عباس غزالی میبینیم. جلو میرویم و به افشار یادآوری میکنیم که قول داده پایان مراسم مصاحبه کند اما باز هم از زیر بار مصاحبه کردن در میرود و با خنده میگوید الان وقتش نیست.
دودکش 2 هنوز قطعی نیست
سراغ مدیر شبکه یک را برای مصاحبه میگیریم اما از او هم خبری نیست در میان این گشتنهاست که چشممان به تهیهکننده «دودکش» میافتد، همان که به دلیل جواب ندادن به تماسهای ما برای مصاحبه از اول مراسم که دیدیمش تلاش میکنیم با او حرف بزنیم.
برخلاف تصورمان با روی خوش صحبت میکند. از او درباره اینکه شنیده میشود قرار است سری دوم «دودکش» ساخته شود میپرسیم، او میگوید: فعلا هیچ چیز قطعی نیست و اینکه خبرش پیچیده قرار است سری دومش ساخته شود اصلا اینطور نیست، اگر صداوسیما و مدیران بخواهند حتما ادامه میدهیم اما هنوز چیزی نگفتند.
از او گله میکنیم که چرا جواب خبرنگاران را نمیدهد و او میگوید که درگیر «دودکش» بوده است از این پس میتواند جواب دهد. میخواهد برود که از او میخواهیم کمی گفتگو کنیم و او با روی خوش میپذیرد.
بعد از پایان گفتگویمان با زینب تقوایی، ما نیز مانند بقیه محوطه مجتمع را ترک میکنیم. دیگر تعداد زیادی از حضار نماندهاند. همه رفتهاند. ما هم میرویم.
isna.ir