فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

از نامه خیالی چارلی چاپلین تا نامه ساختگی آنجلینا جولی



اخبار,اخبار فرهنگی ,فرج الله سلحشور

تفاوت دنیای رسانه های دیجیتالی و مدرن با دهه 50 خورشیدی شاید در همین باشد. تکذیب نامه منسوب به چارلی چاپلین 40 سال به درازا کشیده اما تکذیب ماجرای آنجلینا جولی به 40 روز هم نکشیده است!

 سخنان تازه فرج الله سلحشور درباره بازیگر مشهور سینمای هالیوود هر آنچه را که جهانگیر الماسی رشته بود پنبه کرده است!

ریشه ماجرا را باید در سه سال پیش جُست. هنگامی که یک تهیه کننده ایرانی مدعی رایزنی با خانم آنجلینا جولی برای ایفای نقش در یک فیلم سینمایی شد و در پی آن کارگردان سریال «یوسف» در یک گفت و گو با واژه های تندی از این بازیگر یاد کرد و نسبت های مختلفی به او داد.

  موضوع به همین جا هم ختم نشد وبه این بهانه بازیگران زن ایرانی را مورد حمله قرار داد و جمعی را رنجاند و کار به تهدید به شکایت هم کشید.

 آن ماجرا تمام شده به نظر می رسید و خصوصا با توجه به دست و پنجه نرم کردن فرج الله سلحشور با سرطان ریه رسانه های منتقد، این پرونده را بسته بودند تا این که جهانگیر الماسی در «آیین نکوداشت 33 سال فعالیت هنری سلحشور» در تجلیل از او از «تاثیر سخنان کارگردان ارزشی بر زندگی آنجلینا جولی و تغییر نگاه او در انتخاب فیلم هایی که بازی می کند و پوشش در این فیلم ها»  گفت و به همین خاطر سلحشور را ستود.

  این سخنان اما مایه شگفتی شد. چون خیلی ها بعید می دانند آنجلینا جولی اساسا سلحشور را بشناسد تا تحت تاثیر سخنان او قرار گرفته باشد یا نه و برخی هم تصور کردند قصد مطایبه داشته تا لبخندی بر چهره کارگردان ایرانی در این روزهای دشوار بنشاند و به همین خاطر سراغ جهانگیر الماسی رفتند تا ببینند جدی می گوید یا نه و در مصاحبه بعدی همان حرف ها را با غلظت بیشتر تکرار کرد.

  انتشار تصاویر تازه خانم بازیگر اما نشان می دهد که ذهنیات بازیگر ایرانی درست نبوده و خود سلحشور هم گفت:
 
  «آنجلینا جولی یک صهیونیست است و تمام کره زمین هم گناه آلود بودن و فساد این زن را هم می دانند و هم دیده اند؛ آن وقت به نظر شما این فرد می تواند آدم شود؟ حرف هایی که آقای الماسی گفتند نظر ایشان است؛ شاید برای اینکه اصلا فکر نمی کنند در سینما فساد وجود دارد اما تفکر من این نیست.»

  فارغ از الفاظی که سلحشور درباره بازیگر سینمای هالیوود به کار برده واقع بینی او در نفی سخنان الماسی و این که تحول خانم جولی به خاطر سخنان خودش را باور نکرده جالب است تا جایی که می گوید:

  «اصلا ایشان چطور می تواند حرف های من را خوانده باشد و برایش مهم بوده باشد؟ یا اصلا حرف های من چنددرصد از شخصیت ایشان را شامل می شود که بخواهند جواب بدهند؟ آن نامه‌ای را که به نام ایشان در پاسخ به من منتشر شد هم چند نفر از بازیگران سینمای خودمان نوشته بودند و اصلا از طرف ایشان نبود.»

  واقعا چرا باید آنجلینا جولی مصاحبه آقای سلحشور را خوانده باشد و اگر هم خوانده باشد چرا باید الزاما تحت تاثیر قرار گرفته باشد و نامه ای بنویسد یا به قول آقای الماسی موضوع را به «برد پیت» منتقل کند تا شوهرش غیرت به خرج دهد؟!

  بهانه اصلی این نوشتار اما موضوعی دیگر است. 40 سال قبل فرج الله صبا روزنامه نگار ایرانی در مجله روشنفکر متنی را منتشر کرد که به «نامه چارلی چاپلین به دخترش» مشهور شد. با این که این نامه از اساس غیر واقعی است اما هر چه گفته می شود واقعی نیست و خود نویسنده هم بارها تصریح کرده زاده خیال اوست خیلی ها باور نکرده اند و هنوز هم آن را یک نامه واقعی می دانند!

  تفاوت نسل کنونی با نسل قبلی و دنیای رسانه های دیجیتالی و مدرن با مطبوعات دهه 50 خورشیدی شاید در همین باشد. تکذیب نامه منسوب به چارلی چاپلین 40 سال به درازا کشیده اما تکذیب ماجرای آنجلینا جولی به 40 روز هم نکشیده است!

  خالی از لطف نیست که نوشته فرج الله صبا را که هنوز هم خیلی ها تصور می کنند یا اصرار دارند نامه چارلی چاپلین بدانند دوباره بخوانیم:

  «به خاطر هنر می توان عریان روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت اما هیچ چیز و هیچ کس در جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پاهایش را هم به خاطر او عریان کند...»

  و جالب تر این که این بخش از نامه خیالی هم باور شد: « نیمه شب هنگامی که از سالن پر شکوه تئاتر بیرون می آیی حال آن راننده تاکسی که تو را به منزل می رساند بپرس ، حال زنش را هم بپرس و اگر هم آبستن بود و پولی برای بچه اش نداشت چک بکش و پنهانی توی جیب شوهرش بگذار . به نماینده خودم در بانک پاریس [!] دستور دادم  این نوع خرج های تو را بی چون و چرا قبول کند...»

 

اخبار فرهنگی - عصر ایران

 


ویدیو مرتبط :
نامه ی آنجلینا جولی؟!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

از نامه خیالی تا نامه ساختگی آنجلینا جولی


مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: سخنان تازه فرج الله سلحشور درباره بازیگر مشهور سینمای هالیوود هر آنچه را که جهانگیر الماسی رشته بود پنبه کرده است!

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: سخنان تازه فرج الله سلحشور درباره بازیگر مشهور سینمای هالیوود هر آنچه را که جهانگیر الماسی رشته بود پنبه کرده است!

ریشه ماجرا را باید در سه سال پیش جُست. هنگامی که یک تهیه کننده ایرانی مدعی رایزنی با خانم آنجلینا جولی برای ایفای نقش در یک فیلم سینمایی شد و در پی آن کارگردان سریال «یوسف» در یک گفت و گو با واژه های تندی از این بازیگر یاد کرد و نسبت های مختلفی به او داد.

  موضوع به همین جا هم ختم نشد وبه این بهانه بازیگران زن ایرانی را مورد حمله قرار داد و جمعی را رنجاند و کار به تهدید به شکایت هم کشید.

 آن ماجرا تمام شده به نظر می رسید و خصوصا با توجه به دست و پنجه نرم کردن فرج الله سلحشور با سرطان ریه رسانه های منتقد، این پرونده را بسته بودند تا این که جهانگیر الماسی در «آیین نکوداشت 33 سال فعالیت هنری سلحشور» در تجلیل از او از «تاثیر سخنان کارگردان ارزشی بر زندگی آنجلینا جولی و تغییر نگاه او در انتخاب فیلم هایی که بازی می کند و پوشش در این فیلم ها»  گفت و به همین خاطر سلحشور را ستود.

  این سخنان اما مایه شگفتی شد. چون خیلی ها بعید می دانند آنجلینا جولی اساسا سلحشور را بشناسد تا تحت تاثیر سخنان او قرار گرفته باشد یا نه و برخی هم تصور کردند قصد مطایبه داشته تا لبخندی بر چهره کارگردان ایرانی در این روزهای دشوار بنشاند و به همین خاطر سراغ جهانگیر الماسی رفتند تا ببینند جدی می گوید یا نه و در مصاحبه بعدی همان حرف ها را با غلظت بیشتر تکرار کرد.

  انتشار تصاویر تازه خانم بازیگر اما نشان می دهد که ذهنیات بازیگر ایرانی درست نبوده و خود سلحشور هم گفت:
 
«آنجلینا جولی یک صهیونیست است و تمام کره زمین هم گناه آلود بودن و فساد این زن را هم می دانند و هم دیده اند؛ آن وقت به نظر شما این فرد می تواند آدم شود؟ حرف هایی که آقای الماسی گفتند نظر ایشان است؛ شاید برای اینکه اصلا فکر نمی کنند در سینما فساد وجود دارد اما تفکر من این نیست.»

فارغ از الفاظی که سلحشور درباره بازیگر سینمای هالیوود به کار برده واقع بینی او در نفی سخنان الماسی و این که تحول خانم جولی به خاطر سخنان خودش را باور نکرده جالب است تا جایی که می گوید:

«اصلا ایشان چطور می تواند حرف های من را خوانده باشد و برایش مهم بوده باشد؟ یا اصلا حرف های من چنددرصد از شخصیت ایشان را شامل می شود که بخواهند جواب بدهند؟ آن نامه‌ای را که به نام ایشان در پاسخ به من منتشر شد هم چند نفر از بازیگران سینمای خودمان نوشته بودند و اصلا از طرف ایشان نبود.»

واقعا چرا باید آنجلینا جولی مصاحبه آقای سلحشور را خوانده باشد و اگر هم خوانده باشد چرا باید الزاما تحت تاثیر قرار گرفته باشد و نامه ای بنویسد یا به قول آقای الماسی موضوع را به «برد پیت» منتقل کند تا شوهرش غیرت به خرج دهد؟!

بهانه اصلی این نوشتار اما موضوعی دیگر است. 40 سال قبل فرج الله صبا روزنامه نگار ایرانی در مجله روشنفکر متنی را منتشر کرد که به «نامه چارلی چاپلین به دخترش» مشهور شد. با این که این نامه از اساس غیر واقعی است اما هر چه گفته می شود واقعی نیست و خود نویسنده هم بارها تصریح کرده زاده خیال اوست خیلی ها باور نکرده اند و هنوز هم آن را یک نامه واقعی می دانند!

 تفاوت نسل کنونی با نسل قبلی و دنیای رسانه های دیجیتالی و مدرن با مطبوعات دهه 50 خورشیدی شاید در همین باشد. تکذیب نامه منسوب به چارلی چاپلین 40 سال به درازا کشیده اما تکذیب ماجرای آنجلینا جولی به 40 روز هم نکشیده است!

خالی از لطف نیست که نوشته فرج الله صبا را که هنوز هم خیلی ها تصور می کنند یا اصرار دارند نامه چارلی چاپلین بدانند دوباره بخوانیم:

«به خاطر هنر می توان عریان روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت اما هیچ چیز و هیچ کس در جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پاهایش را هم به خاطر او عریان کند...»

و جالب تر این که این بخش از نامه خیالی هم باور شد: « نیمه شب هنگامی که از سالن پر شکوه تئاتر بیرون می آیی حال آن راننده تاکسی که تو را به منزل می رساند بپرس ، حال زنش را هم بپرس و اگر هم آبستن بود و پولی برای بچه اش نداشت چک بکش و پنهانی توی جیب شوهرش بگذار . به نماینده خودم در بانک پاریس [!] دستور دادم  این نوع خرج های تو را بی چون و چرا قبول کند...»