فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
آنچه در «کلاه قرمزی 93» گذشت
اخبارفرهنگی - آنچه در «کلاه قرمزی 93» گذشت
برای آشنایی با شخصیتهای جدید مجموعه «کلاه قرمزی» در سال 93، مرور برخی دیالوگهای ماندگار این سریال و مطلع شدن از حواشی آن میتوانید با این گزارش همراه شوید.
«کلاه قرمزی 93» بعد از پشت سر گذاشتن برخی اما و اگرها بالاخره نوروز سالجاری روی آنتن رفت؛ مجموعهای به تهیهکنندگی حمید مدرسی و کارگردانی ایرج طهماسب که به خودی خود آنقدر جذاب است که عروسکهای دوست داشتنی این اثر همواره میتوانند یک تنه به رقابت با آثار نمایشی که ستارههای سینما و تلویزیون در آن بازی میکنند، بپردازند و درباره رقابت امسال نیز شنیدهها حاکی از آن است مخاطبان «کلاه قرمزی» از «پایتخت 3» هم بیشتر بودهاند.
امسال در این مجموعه نمایشی که تمامی شخصیتهای آن به موجوداتی ملموس و باورپذیر برای مخاطبان تبدیل شدهاند، سه عروسک جدید اضافه شدند که طرفداران خاص خود را داشتند.
از جمله این عروسکها «عزیزم ببخشید» فرزند «لطفا» بود که احسان کرمی صداپیشگی آن را برعهده داشت؛ مرد آبدارچی که با سوالهای بی وقفه و پشت سر همش همه را کلافه میکرد و شیرینیهای خاص خود را داشت. مثلا در صحنهای که فامیل دور از او میخواست بچهاش را پوشک کند او را کلافه کرده بود:
فامیل دور: آقای مجری من یک ساعته دارم به این ببخشید میگم این بچه رو پوشک کن هزار تا سوال میپرسه! الان من چطوری ام!؟
عزیزم ببخشید: من میگم پوشک دولا باشه یا سه لا؟ پسرونه باشه یا دخترونه؟ چسب داشته باشه یا نداشته باشه؟
یا جای دیگر وقتی آقای مجری از او میخواهد کمرش را بخاراند:
آقای مجری: این پشت منو بخارون/ عزیزم: با دست خودتون یا با دست خودم/ آقای مجری: با دست شما دیگه/ عزیزم: با دست چپم یا با دست راستم/ آقای مجری: با دست راستت/ عزیزم: با انگشت اشارم یا با انگشت شصتم؟/ میخوای با شیئ خارجی بخارونم/ شیئ خارجی نوک تیز بیارم یا نوک گرد/ آقای مجری: یه چیزی بیار دیگه/ عزیزم: چاقو بیارم یا چنگال/ آقای مجری: شما قسمت بعدی برنامه رو ببینید...
نکته بارز در مجموعه «کلاه قرمزی» همین موفقیت در پرداخت شخصیتها و باورپذیر کردن آنها است. در قسمتی از سریال، فامیل دور دیگر حسابی از دست ببخشید که البته دوست قدیمی خودش هست هم عصبانی میشود:
فامیل: بزنم لهت کنم../ عزیزم: با چوب یا کمربند؟/ فامیل: چوب/ عزیزم: تو سرم میزنی یا بدنم؟/ فامیل: تو سرت./ عزیزم: تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟/ فامیل: زنده میمونی./ عزیزم: بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟/ فامیل:اختر./ عزیزم: علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟/ فامیل:ضربه مغزی./ عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟/ فامیل:اهدای عضو میکنیم./ عزیزم: اول قلبم یا کلیهام؟/ فامیل: کلیهات./ عزیزم: تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟/ فامیل:تو یخ میذاریم./ عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟/ فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت./ عزیزم: یکراست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟/ فامیل: گم شو تا لهت نکردم./ عزیزم: با چوب یا کمربند؟
شاید همین موضوع است که «کلاه قرمزی» را به مجموعهای تبدیل میکند که نه فقط برای کودکان که برای تمامی سنین جذاب میکند و حتی مسئولان کشور نیز به آن توجه نشان میدهند. چنانچه در ایام عید آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پس از افتتاح بندرگاه جزیره کیش از غرفه کلاه قرمزی دیدن کرد یا در حاشیه ویژه برنامه عطر یاس در نوروز برج میلاد تهران محمدباقر قالیباف، شهردار تهران از غرفه کلاه قرمزی بازدید کرد.
این موضوع حتی به سر صحنه مجموعه نیز کشیده شد و جواد خیابانی مجری برنامههای ورزشی در نهم فروردین به لوکیشن «کلاه قرمزی» رفت و با عوامل برنامه گپی خودمانی داشت.
یکی دیگر از شخصیتهای جدیدی که در این مجموعه شاهد تولد او بودیم، بچه دیوی بود که بی بی فرستاده بود و دیبی صدایش میکردند. قصه زندگی او این بود که با تمام شدن آبهای زیرزمینی از آنجایی که دیوهای امثال او آب خوار هستند! او و دیگر دیوها به سطح زمین آمدهاند و فقط هم آب میخورند.
دیبی عاشق این است که ماچش کنند و مدام به همه میگوید: ماچ ماچ ماچ! همچنین این شخصیت همه چیز را برعکس میگوید و میفهمد. مثلا به آقای مجری میگوید: دیبی: خاله، خاله ازت منتفرم/ آقای مجری : ممنون منم ازت بدم میاد! یا به جای شب بخیر میگوید: شب به فنا!
هوتن شکیبا صداپیشه این شخصیت بود.
منظور او این است که عمو دوستت دارم! فامیل دور و دوره نیز در این سری از «کلاه قرمزی» صاحب بچه شدند و بچه فامیل دور شخصیت جدیدی بود که به مجموعه اضافه شد. او هم مثل پدرش مدام سوال میکند چطوریام؟ فامیل هم اینطور برایش لالایی میخواند: رارا رارا رارا رارا رارا رارا ﮔﻨﺠﯿﺸﮑﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﺭ/ اون یکی ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺒﻨﺪ/ ﺍﻭﻥ یکی ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﺑﺰﺍﺭ/ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﻧﻨد !محمد لقمانیان این شخصیت جدید را صداپیشگی میکرد.
در این سری از مجموعه طبق معمول مهمانانی نیز از جمع ستارگان سینما حضور داشتند .از جمله این مهمانها نگار جواهریان بود که با نام خانم نگاریان پیش از این نیز در مجموعههای قبلی به عنوان همسایه آقای مجری معرفی شده بود. زن تنهایی که عاشق گل و گیاه است و گاهی مراقبت از گیاهانش را به آقای مجری میسپارد و البته عروسکها دل خوشی از او ندارند.
در قسمتی که جواهریان به برنامه آمده بود، عروسکها وانمود کردند یک مهمان دارند و به بهانه این مهمان خیالی، شیرینیهای شخصیت نگاریان را خوردند. همچنین در بخش دیگری وانمود کردند در دریا گم شدهاند و منتظر کشتی نجات هستند! در این قسمت پسرعمهزا با قلاب ماهیگیری آقوی همساده را از آب گرفت و او این بار هم پس از تعریف کردن ماجراهای عجیب و غریبش از نگاریان خواستگاری کرد!
یکی دیگر از مهمانان «کلاه قرمزی» که البته در گفتگو با مهر هم گفته بود اگر این مجموعه ساخته شود حتما در آن حضور خواهد داشت، بازیگری بود که دختر همسایه با لحن کودکانهاش اینطور او را معرفی کرد: مهمان امسَب خاله باران/ دست و جیغ و هورا!
باران کوثری که مثلا تازه از تحصیل رشته معماری از خارج از کشور آمده بود، پس از چند سال به این مجموعه آمد و با عروسکهای مختلف گفتگو کرد.
شهاب حسینی نیز مهمانی بود که حضور او با استقبال مواجه شد. ابتدا او وارد خانه شد و چون از آقای مجری خبری نبود، عروسکها یک به یک میآمدند و با او آشنا میشدند. برخلاف کلاه قرمزی و پسرعمه زا که به وسیله او میخواستند شکلات بخورند، دیالوگهای او و پسرخاله شنیدنی بود: پسرخاله: اون پوست شکلات روُ هم بده بهم!/ شهاب حسینی: پوست شکلات برا چی میخوای/ پسرخاله: شما بده لازم دارم/ شهاب حسینی: باشه، بیا بگیر، برا چی جمع میکنی حالا/ پسرخاله: والا حالا شما که نمیشناسیش من میرم پیش کسی خیلی پیر وُ کاراشو انجام میدم بعد بهم میگه پسرخاله بیا شکلات بخور منم میدونم که شکلاتش کمه این پوست شکلات روُ بهش میدم میگم بیا ننه جون خوردم../ شهاب حسینی: بیا جلو، بیا.. قربونِ مرامت برم.
ببعی هم که حسابی از حضور او ذوق زده شد، دیالوگ حسینی در «درباره الی» را به زبان آلمانی بیان کرد و گفت: یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است. من هم یک کاهو خوردم که پایانش تلخ بود!
شهاب حسینی هم که به شدت میخندید در پاسخ به این دیالوگ گفت: چقدر این جمله آشناست، اشکالی نداره آدم گاهی وقتها کاهو میخوره آخرش تلخه، گاهی وقتها هم خیار میخوره آخرش تلخه.
قصه گفتن او برای خوابیدن عروسکها هم در نوع خود جالب بود: ببعی: شهاب شهاب سوییت دریمز / فامیل : آقا شهاب تا حالا با یه الاغ زیر یه سقف خوابیدی؟/ پسر عمه زا : اگه پیژامه میخوای یه پیزامه خوشگلی داریم ، بدیم؟/ مجری: هیشکی اینا رو نمیتونه بخوابونه/ فامیل: بیا این پیژامه منو بگیر با اون شلوار نمیتونی بخوابی/ شهاب حسینی: نه شلوارتو در نیار/ فامیل: آقای مجری میشه اینو بدی بهش، من نمیتونم بیام بیرون!
گرچه این همه عروسک در کنار کلاه قرمزی گاهی او را به حاشیه میبرد اما در این سری نیز همچنان پرطرفدار بود. یکی از دیالوگهای او با آقای مجری: آقای مجری: همه بچه ها مسئولیت دارن به بزرگترها کمک کنن. مسئولیت چیه کلاه قرمزی؟/ کلاه قرمزی: محسولیت؟ اینه که از محسولیت شروع میشه، آخرش بدبختیه. اول می گی محسولیت. می گم مثلا چی؟ می گی دفتر مدادتو جمع کن. می گم چشم. بعد می گی محسولیت، کیفتم درست کن. بعد اون کشوئه رو برو درست کن. بعد محسولیت، آخرش بدبختیه. سلط آبو باید کف درست کنی، بری اونجا رو بشوری. این شد محسولیت که می گی خوفه.
جیگر هم از دیگر عروسکهای دوست داشتنی بود که در این سری هم حضور داشت: جیگر: پَ عیدی نمیدی؟/ آقای مجری: نه/ چیگر:عیدی نمیدی؟/ مجری:نه/ جیگر:عیدی نمیدی؟/ مجری: نداااارم .. (رو به دوربین) بعضیا نداااارن ./ جیگر:سسههممه!!مالممههه!!!ححححقمه!!!
گابی نیز در این سری همچنان همه چیز را میخورد و البته از این موضوع شرمنده بود. گیگیلی هم که مدتی بود به مجموعه نیامده بود، آرام آرام به خانه آقای مجری آمد و بازگویی خاطره رفتن فامیل، کلاه قرمزی و پسرعمه زا به شهر گیگیلی که او را آنجا گیگیلی فرفره خطاب میکردند، از بخشهای جذاب سریال بود.
گدا، خانوم جان و باغبان هم دیگر شخصیتهایی بودند که در برخی قسمتها حضور داشتند و خانوم جان دیبی را به فرزندی قبول کرد! آقای مجری هم همچنان از دست همه عروسکها حرص میخورد و سعی میکرد آنها را به درستی تربیت کند. اجرای نمایش هم یکی از بخشهای جذاب برخی قسمتها بود.
در مقابل سیل ابراز علاقهها و استقبال از این مجموعه، یک واکنش عجیب و سیاسی هم به این مجموعه شد و بی بی سی در گزارشی سعی کرد تا این برنامه تلویزیونی را مجموعهای در اعتراض به نظام حاکم بر ایران معرفی کرده و هر یک از شخصیتهای این برنامه را نمادی سیاسی تفسیر کند!
در یکی از گزارشهای سایت بیبیسی حتی برنامه کلاهقرمزی به عنوان سندی برای نقض حقوق بشر در ایران معرفی شده است. نکته عجیب این است که در هیچ یک از این گزارشها، هیچ استدلال و منطقی برای چگونگی این شبیهسازیها صورت نگرفته است.
و یک خبر خوب برای پایان بندی این گزارش اینکه عوامل «کلاه قرمزی» همچنان مشغول کارند و در مناسبتها و اعباد طول سال شاهد پخش تک قسمتهایی از این مجموعه دوست داشتنی خواهیم بود که قرار شده یکی از این قسمتها شب قبل از بازی ایران و آرژانتین روی آنتن برود و یکی از بازیکنان تیم ملی نیز مهمان آن قسمت خواهد بود.
دنیا فنیزاده، مرضیه محبوب، امیر سلطان احمدی، بنفشه صمدی و محمد لقمانیان از جمله عروسکگردانهای این مجموعه هستند و هنرمندانی چون حمید جبلی، محمدرضا هدایتی، بنفشه صمدی، بهادر مالکی، محمد بحرانی، کاظم سیاحی و... صدای عروسکها را اجرا میکنند.
اخبارفرهنگی - خبرگزاری مهر
ویدیو مرتبط :
Kolah Ghermezi 93 Roze Pedar - کلاه قرمزی 93 روز پدر ..
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
«شهر موشها» مادر «کلاه قرمزی» است / عروسکهای محبوب نوروز 93 بازمیگردند
«شهر موشها» مادر «کلاه قرمزی» است / عروسکهای محبوب نوروز 93 بازمیگردند
یکشنبه 9 تیر نشست خبری فیلم سینمایی «شهر موشها 2» در باغ موزه قصر با حضور مرضیه برومند کارگردان، علی سرتیپی و منیژه حکمت تهیهکننده و محسن شاهابراهیمی طراح صحنه برگزار شد.
این نشست با اجرای «موشی» و «موشا» از شخصیتهای عروسکی «شهر موشها» آغاز شد، اجرایی که تا حدی رنگ بوی سیاسی داشت، از برگزاری مناظرههای 8 نفره تا شوخی با برخی از چهرههای حاضر در سالن.
در آغاز نشست مرضیه برومند درباره شکلگیری اولین «شهر موشها» در دهه 60 گفت: «آن زمان فیلمهای خوبی برای بچهها ساخته میشد، اما «شهر موشها» اولین فیلمی بود که باعث شد بچهها فیلم خودشان را داشته باشند.»
منیژه حکمت یکی از تهیهکنندگان فیلم سینمایی «شهر موشها 2» گفت: «من سالها به دنبال ساخت یک فیلم کودک بودم، فیلمی که بچهها را از پای رایانه بلند کند و به سینماها بکشاند که در نهایت خانم برومند حاضر شدند با حفظ تعهد صحیح کارگردانی این کار را آغاز کنند.»
او ادامه داد: «حاضرم زندگیام را بدهم تا این فیلم ساخته شود. متاسفانه در هفت ماه پیشتولید ما، مدیران فرهنگی یک خسته نباشید به ما نگفتند بجز آقای میرعلایی که از ایشان سپاسگذارم و میخواهم بگویم این فیلم حتی بدون هیچ کمکی قطعا ساخته خواهد شد.»
برومند نیز افزود: «در شهر موشها 2» شخصیتهای جدید به فیلم اضافه خواهد شد، به اضافه شخصیتهایی که در سری قبل «شهر موشها» بودند و همین موضوع کار را سختتر میکند.»
او درباره حضور چهرههای مثل فاطمه معتمدآریا و ایرج طهماسب در مقام صداپیشه در سری دوم «شهر موشها» گفت: «من با کمال میل از همه دعوت میکنم در این کار حضور داشته باشند و کمک کنند تا خاطره خوب گذشته دوباره تکرار شود، اما آنقدر واقعبین هستم که شاید این اتفاق نیفتد و نتوانیم در خدمت دوستان باشیم.»
کارگردان «شهر موشها» در ادامه گفت: «خاطرم هست زمانی که «شهر موشها» پخش میشد، بچهها میگفتند ما از «اسمشو نبر» میترسیم. به نظر من لازم است بچهها از چیزهایی بترسند و در دنیای مجازی با آن روبرو شوند تا ترسشان از روبرو شدن با آنها در دنیای واقعی بریزد. من با اینکه از فیلم «دراکولا» میترسیدم، اما یواشکی آن را نگاه میکردم، اما در این قسمت سعی میکنم زیاد بچهها را نترسانم.»
او در مورد سرنوشت عروسکهای «شهر موشها» گفت: «آن زمان بنیاد فارابی به ما گفت هر چه عروسک هست تحویل دهید. ما هم 200 عروسک را تحویل دادیم، اما توانستیم کپل را از این مجموعه برداریم و تنها عروسکی که در زمان تاسیس موزه سینما آنجا رفت کپل بود و نفهمیدیم سرنوشت باقی عروسکها چه شد، اما بعد از مدتی خبردار شدم تکهپارههای عروسکها و در واقع بچههای من در شهرک سینمایی غزالی ولو شده است. این رسم ناپسندی است که امانتی را صحیح تحویل بدهید و خراب تحویل بگیرید، همانطور که عروسکهای «خونه مادربزرگه» در آرشیو صداوسیما خاک خوردند و پوسیدند.»
در ادامه مراسم «موشا» که در نقش مجری مراسم از عوامل سئوال میپرسید، خطاب به علی سرتیپی گفت: «اینکه میگویند شما در سینما باند دارید درست است؟ پس چرا فیلم «گذشته» بیلبورد ندارد؟»
سرتیپی در پاسخ بگفت: «شخصیت خانم این فیلم موهای بلند دارد و ارشاد تهران به ما گفت نمیتوانیم بیلبورد فیلم را با موهای بلند این خانم در شهر نصب کنیم، اما مردم با استقبالشان نشان دادن این فیلم به بیلبورد و تبلیغات نیاز ندارد و فروشش در این مدت فوقالعاده بوده است.»
او ادامه داد: «کل سینما در سال 300 میلیارد چرخش مالی دارد. حالا من چطور میتوان در این سینما برای خودم باند داشته باشم. متاسفانه هر کس در این سینما سعی میکند خوب کار کند برایش حرف درمیآورند.»
محسن شاه ابراهیمی طراح صحنه «شهر موشها 2» گفت: «دکور این فیلم به اندازه 1500 متر در حال ساخت است و در وسعتی ساخته میشود که تا بحال نظیر آن وجود نداشته است.»
برومند در تکمیل صحبتهای شاهابراهیمی گفت: «حقیقتا دکور فوق العادهای است و کار آقای شاه ابراهیمی نیز بینظیر است.»
سرتیپی نیز تاکید کرد: «این فیلم پرهزینهترین فیلمی است که در بخش خصوصی ساخته میشود.»
حکمت ادامه داد: «هفت ماه است پیشتولید فیلم ما آغاز شده است. در این مدت هزینهها سر سام آور بوده است، اما همگی ما با عشق کارمان را آغاز کردیم. ممنونم از مرضیه برومند عزیز که پس از 30 سال ساخت مجدد «شهر موشها» را پذیرفت و تنها دو شرکت تاژ و کیاموتور حامی مالی ما در این پروژه هستند. تا بحال غیر از سردار منتظر المهدی که سولهای را برای ساخت دکور رایگان در اختیار ما قرار داد هیچ کمکی از هیچ ارگانی نگرفتیم و از همین جا هر نوع شایعهای را تکذیب میکنم.»
برومند در ادامه با اشاره به حضور مرتضی احمدی در این مراسم گفت: «مرتضی احمدی استاد ما است و در سری اول «شهر موشها» کمک زیادی به ما کرد و امیدوارم کمکشان را در سری دوم این فیلم از ما دریغ نکنند.»
در ادمه مراسم خبر راهاندازی خبرگزاری «موشنا» اعلام شد و مرضیه بومند گفت: «قرار هست که دربخشی این سایت خاطرات ساخت «شهر موشها» را بنویسم.»
مخمل هم یکی از شخصیتهای عروسکی بود که در این مراسم حضور داشت و مرضیه برومند و منیژه حکمت از بهرام شاهمحمدلو بابت حضور در این مراسم و صداپیشگی نقش مخمل از او تشکر کرد.
در ادامه حکمت در پاسخ به این پرسش که «شهر موشها 2» برای چه طیف سنی ساخته خواهد شد، گفت: «این دغدغه را داشتم که چطور میشود سه نسل از مردم را کنار هم در سینما داشته باشیم. سالها بود که دنبال ساخت یک کار موزیکال خوب بودم و خوشحالم که این کار با حضور حرفهایترین عوامل سینما ساخت این فیلم را آغاز کردیم و فکر میکنم بچهها به همراه بزرگترها بیننده این فیلم خواهند بود.»
او ادامه داد: «این فیلم شهریور مقابل دوربین خواهد رفت و همزمان اتاق فکری در کنار پروژه حضور دارد که به ما کمک میکند و اکران نیز نوروز 93 خواهد بود.»
مرضیه برومند درباره فیلمنامه «شهر موشها 2» گفت: «آغاز کار ما طرحی آقای فرهاد توحیدی بود و این فیلمنامه با مشاوره من در حال نگارش است. فیلمنامه خوبی از کار درآمده است و امیدوارم جوابگوی توقعات همه باشد.»
او ادامه داد: «ما قصد رقابت با سایر فیلمهای عروسکی دنیا را نداریم. ما باید سینمای کودک خودمان را داشته باشیم و این سینما جذابیتهای خودش را داشته باشد. قصد دارم در این فیلم هم از جلوههای ویژه رایانهای استفاده کنم و هر جا که امکان اجرای زنده مقابل دوربین نیست این کار را از طریق جلوههای ویزه رایانهای انجام بدهم. آقای رضا میثاقی قرار است در این زمینه به ما کمک کنند.»
برومند در پاسخ به این پرسش که «شهر موشها» رقیب «کلاه قرمزی» است یا رفیقش گفت: «"شهر موشها" مادر «کلاه قرمزی» است. من همیشه خوشحال بودم که «کلاه قرمزی» وجود داشته و هنر عروسکی زنده است، اما وقتی میبینم برخی از کارهای عروسکی کودک درجا میزند ناراحت میشوم. باید به تماشاچی احترام گذاشت و فقط برحسب یک خاطره خوب ذهنیت مردم را خراب نکنیم.»
او ادامه داد: «من دوست دارم بچههای این نسل مشتری ما باشند، بچههایی که «شهر موشها» را ندیدهاند و هیچ ذهنیتی از آن ندارند. در تمام این سالها مثل مادر از حقوق تمام کسانی که برای بچهها کار میکنند دفاع کردم. باید بپذیریم هیچ کس جای کس دیگری را تنگ نمیکند از طرف دیگر مسئولان هم باید به تولید آثار مفرح و آموزنده درس ینمای کودک کمک کنند.»
حکمت در پاسخ به این پرسش که آیا برنامهای برای فروش و عرضه عروسکهای «شهر موشها» وجود دارد یا خیر، گفت: «ما با یک شرکت فرهنگی برای توزیع عروسکهای این کار همزمان با اکران فیلم صحبت کردهایم و قرار است عروسکها از بهترین مواد اولیه آماده شوند. یک اتفاق بسیار جذاب در بحث عرضه عروسکها خواهیم داشت.»
او با اشاره به همکاری نکردن مسئولان فرهنگی کشور با این پروژه افزود: «شرایط برای ما سخت است، اما در عین حال جذاب هم هست. متاسفانه ما هر روز در حال عوض کردن برآوردها هستیم.
همه چیز هر روز گرانتر میشود و نمیدانم این گرانی تا کجا میخواد پیش برود؟ خوشحالم با گروهی کار میکنم که همگی همدل هستند و این شرایط را برای ما راحتتر میکند.
متاسفانه هیچ کمکی از مسئولان فرهنگی کشور به ما نشد، هر چند ما فیلم دولتی نمیسازیم.
با تفکر خودمان فیلم میسازیم، اما اگر کمکی به ما برای ساخت فیلم از سوی آنها میشد به نفع صنعت سینمای کشور بود و اگر حامی ما باشند اتفاق بهتری خواهد افتاد و احترام به نوستالژی و خانم برومند عزیز است.»
برومند نیز در ادامه صحبتهای منیژه حکمت گفت: «من زیاد حال این روزهای سینما را دوست ندارم. برای این است که در همه این سالها تلویزیون را ترجیح دادهام.
متاسفم وقتی پروژهای مثل «شهر موشها» در حال تولید است و قرار است برای فرهنگ این کشور کاری انجام شود، برخی از دوستانی که با من در تماس هستند غیر از صحبتهای ناامید کننده چیزی نگفتند. این چه جور استقبال از یک فیلم است.
متاسفانه جامعه فرهنگی ما دچار مشکلات و ضعفهای اخلاقی بیشماری است. به خدا پول آنقدر ارزش ندارد که بخاطر آن ارتباطهای انسانیمان را تحت تاثیر قرار دهیم.»
او ادامه داد: «از خانواده سینما میخواهم که کوتاه بیایند. ما وارد مرحله تازهای از مسائل سیاسی کشور شدهایم. نمیتوانیم رییس جمهور با تدبیر داشته باشیم اما خودمان با یک بیتدبیری و در یک فضای محدود فرهنگی حرکت کنیم.»
در انتهای این مراسم گروه پالت آهنگ «شهر موشها» را اجرا کرد که با استقبال حاضران در سالن مواجه شد.
همایون اسعدیان، غلامرضا موسوی، مرتضی احمدی و فرهاد توحیدی برخی از چهرههای حاضر در این مراسم بودند./خبرآنلاین