فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

آشنایی با هنر رفوگری



رفوی فرش, هنر قالی بافی

رفوگری هنری است که بعداز هنر قالی بافی به وجود آمده و محرک ایجاد آن نیز احتیاج بوده است زیرا هر فرش امکان دارد در معرض فساد قرار بگیرد و به مرور زمان آسیب ببیند. بنابراین تا زمانی که در سالن و خانه ها فرش وجود دارد هنر رفوگری نیز باقی خواهد ماند، در حقیقت می توان گفت که هنر رفوگری مکمل هنر فرشبافی است.

 

نام اولین کسی که مبادرت به رفوگری کرده است مثل نام اغلب سازندگان، ناشناس وگمنام مانده است. این نیک مرد هر کسی بوده گمنام زیسته و گمنام نیز مرده است بدون اینکه خود بداند که به عالم فرش چه خدمت ذی قیمتی عرضه کرده است و چه بسا هنرمندانی که بعد از بنا نهادن زیر بنای هنر خود از دنیا رفته اند ودر حال حاضر نام و نشانی از آنان در هیچ یک از کتاب های تاریخ دیده نمی شود و جا دارد برای قدردانی از آنان به روان پاکشان درود بفرستیم و با زنده نگه داشتن هنر آنان از این هنرمندان ناشناخته و ناشناس سپاسگزار ی نمائیم.


ارزش هنر رفوگری وقتی بیشتر معلوم می شود که فرش گرانبهایی در نتیجه پوسیدگی یا بید زدگی یا رطوبت و آتش سوزی و یا کثرت استعمال و حوادث دیگر آسیب دیده باشد که دراین هنگام انگشتان معجزه گر رفوگر به کمک ما می آید و با دستهای سحار و نفس خود روحی تازه به کالبد این قالی مشرف به موت می دهد و با نجات آن از تباهی جلوه و زیبائی تازه ای می بخشد در حقیقت کار رفوگر در این حال به خدمات پزشک و جراحی شباهت دارد که بیمار مشرف به موت را از مرگ نجات می دهد.

 

هر فرشباف باید کم وبیش با هنر رفوگری نیز آشنا باشد تا در هنگام ضرورت بتواند نیازهای خود و دیگران را مرتفع نماید. البته مهارت و ممارست در این رشته نیاز به تعلیم گرفتن و تمرین وکسب تجربه دارد که رفوگر تازه کار به تدریج مهارت پیدا می کند. قبل از شروع به رفوگری باید فرش مورد نظر را کاملاً گسترده و پشت و روی آن را به دقت بررسی و نوع و میزان آسیب دیدگی ها را تعیین و یادداشت نمائیم.

 

با توجه به این که فرش نوعی منسوج می باشد و در مقابل حرارت و رطوبت و مرور زمان آسیب پذیر است ضایعات را تا حدی می توانیم به صورت زیر طبقه بندی نمائیم:
1- ضایعات ناشی از کهنگی و طول عمر قالی از قبیل پوسیدگی، پاره شدن شیرازه، دررفتگی وفرسودگی چله ها، جر خوردگی و پارگی، رنگ پریدگی و یا ازبین رفتن پرزها و غیره.


2- ضایعات ناشی از حوادث آتش سوزی و سوختگی، بید زدگی، پوسیدگی ناشی از رطوبت ویا مواد شیمیائی، بریدگی با وسایل برنده و چاقو.
ضایعات فوق ممکن است سطحی باشد یعنی فقط به روی پرز های فرش اثر بگذارد و یا عمیق باشد و به چله ها و پودهای فرش نیز آسیب برساند.

 

رفوی فرش, هنر قالی بافی

 
عملیات مرمت و پرداخت فرش:
وسایل مورد نیاز هر رفوگر به شرح زیر است:
1- وسایل کار از قبیل: قلاب، درفش ، خواب پشت، دفتین، قیچی، دم باریك(انبردست)، سوزن دردواندازه كوچك وبزرگ، نخ پود، نخ پنبه ای(چله)، نخ ابریشمی، ظرف آب ، تخته، چارچوب چكش، میخ كش، اتو، كیله، میخ .


2-نخهای رنگین مطابق رنگ بافت فرش و بر حسب این که فرش کهنه و رنگ رفته باشد باید نخها نیز رنگ رفته انتخاب شود وهمچنین نخهای چله و پودها.


3- نقشه قسمتی از فرش که از بین رفته است باید از روی از روی قسمت های مشابه و سالم فرش تهیه می شود.

 

رفوی فرش, هنر قالی بافی

 

رفوگری از نظر کلی شامل مراحل زیر است:
1-شیرازه دوزی: رفوگر باید نخ مناسب با رنگ مناسب از روی شیرازه باقی مانده فرش تهیه سپس به ترمیم خرابیها و قسمتهای از بین رفته شیرازه اقدام نماید. چنانچه نخ های مورد استفاده رفوگر با نخ های شیرازه قبلی هم رنگ نباشد عمل رفوگری مثل عمل وصله کاری به چشم خواهد خورد و ارزشی نخواهد داشت و باعث افت قیمت فرش خواهد شد.


2- پل سازی: در صورتی که چله های اول وآخر فرش از بین رفته باشد رفوگر باید تمام چله ها را با رنگی هم رنگ چله های اول ترمیم نماید.


3- گلیم بافی: گلیم فرش باید مطابق اول و آخر فرش اولیه زده شود.


4- بیدخوردگی: رفوی پشت و روی فرش بید خورده هرکدام روش مخصوص دارد که رفوگر قبل از اقدام باید به قدر کافی مجرب وآزموده باشد تا از رفوی خود رضایت خاطر حاصل نماید.


5- سوراخ شدگی وپارگی، سوختگی، چروک خوردگی همه این حالات ممکن است در اثر کهنگی و مرور زمان پیش بیاید همچنین ممکن است مثلاً در اثر بی دقتی بافنده فرش، قالی روی دار پاره شود.که در هر حال باید رفو با رنگی مناسب رنگ به کار رفته در فرش انجام پذیرد. بدیهی است در صورتی که در انتخاب رنگ و عمل رفو دقت کافی نشود جای رفو شده به چشم خواهد خورد و از ارزش قالی کم خواهد کرد. به طور کلی هم آهنگی رنگ نخهای به کار برده شده در رفوگری با رنگ های اصلی نخهای فرش حائز اهمیت زیادی است.

 

رفوی فرش, هنر قالی بافی

 

6- اگر در یک طرف فرش پارگی ایجاد شود می توان آن را از روی نقشه طرف سالم فرش رفو نمود. اگر نقشه دو طرف فرش یکسان نباشد رفوگر باید با توجه به کلیات نقشه فرش، نقشه ای مناسب روی کاغذ شطرنجی طرح نماید سپس عمل رفوگری را انجام دهد. هرگاه فرش بدون نقشه ترمیم شود ارزش خود را از دست خواهد داد.


7- اگر در وسط فرش یا نقطه ای از آن جر خوردگی پیدا شود ( که به طور وضوح دیده می شود) ابتدا باید محل جر خوردگی فرش را از رو یا پشت علامت گذاری کنند بعد همان محل را تا کنند، اگر جر خوردگی به علت خشکی چله ها ادامه یابد نبایدآن را دست کاری نمود بلکه باید حدود جرخوردگی را با ماژیک علامت گذاری کرده بعد آن را با تیغ خیلی تیز از بدنه فرش جدا نمایند سپس قسمت از بین رفته را از روی تعداد چله ها و با نخ های مناسب چله کشی کرده و بعد پود نازک وکلفت را از روی نقشه بافته شده که از بدنه جدا نموده اند به دقت همان نقش و همان رنگ را در بدنۀ فرش پیاده نموده وتمام نمایند.


8- رنگرزی: برای اینکه رفوگر بتواند در هر شرایطی قادر به تأمین مواد مورد نیاز و مصالح ضروری خود باشد باید اصول رنگرزی را یاد بگیرد، زیرا چه بسا اتفاق می افتد رنگی که درسال های قبل به کار رفته است هنگام احتیاج و رفوگری در بازار پیدا نشود و همچنین امکان دارد که نخ های فرش در اثر استعمال تغییر رنگ پیدا کند که تهیه نخ های هم رنگ از بازار به آسانی میسر و ممکن نشود، در چنین اوضاعی لازم است که رفوگر نیازهای خود را شخصاً تهیه نماید و برای این عمل کسب اطلاعات مختصر از رنگرزی ضرورت پیدا می کند.

دستگاه کوچکی به نام پاتیل تهیه شود و با توجه به تجربه ای که رفوگر دارد نخ های مورد نیاز خود را رنگ نماید.


9- گاهی اتفاق می افتد با وجود تمام دقت هایی که به عمل آمده مع الوصف رنگ جای رفو شده با رنگ اصلی فرش کمی مغایرت داشته باشد که در این صورت رفوگر می تواند از رنگ های محلول وآماده استفاده نماید و پس از پایان کار رفوگری، قیچی زدن، کیله کشی، اتوکشی از آن رنگ ها برای تطبیق چله استفاده نماید و بعد روی قسمت رنگ شده، اتوی نیمه گرم ( به مدت ده ثانیه) قرار دهد تا نتیجه مطلوب به دست آید. با این رنگ ها حتی می توان عیب رگه های فرش را نیز رفع نمود اگر رنگ ها ثابت باشد هنگام شستن فرش نیز از بین نخواهد رفت.

 

رفوی فرش, هنر قالی بافی

 

منبع:seeiran.ir


ویدیو مرتبط :
هنر رفوگری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آشنایی با هنر زیبا و جالب منبت کاری



منبت کاریمنبت کاری با چوب یکی از ظریف ترین صنایع دستی است که تلفیقی از هنر و حوصله هنرمندانی است که با مواد اولیه ی ارزان و ساده، محصولاتی با ارزش خلق می کنند، هنرمندانی که با چند قلم و اسکنه ای فلزی ذهنیات خود را با خطوط کوفی، نقوش اسلیمی، ختایی و گل و مرغ و ... روی چوب کنده کاری می کنند.

منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب . این هنر دستی نماد احساس، ادراک ، اندیشه و خلاقیت هنرمندان که با ذوق و سلیقه سرشار ، اثر هنری را ابداع می کنند.

با توجه به اسناد و مدارک موجود منبت کاری در ایران ، سابقه این صنعت به 1500 سال می رسد و قدیمی ترین اثر منبت کاری موجود یک لنگه در چوبی است و روی آن با خلال هایی از چوب گردو و نقوش زیبایی تزئین شده است.

بعد از ظهور اسلام و با توجه به شیوع روحیه ساخت مراکز و مساجد اسلامی ، هنرمندان ایرانی جز اولین کسانی بودند که تمامی توان و استعداد خویش را صرف تزئین مساجد کردند و به موازت هنرنمایی معماری ، کاشیکاران و گچبرها منبت کاران نیز آثاری چون رحل قرآن، منبر، در و پنجره های که نشان دهنده ذوق و هنر بود ، را خلق کردند.

ایرانیان باستان هم چنان که در هنر نقاشی و کنده کاری و حجاری پیش از دیگر اقوام به موفقیت هایی دست یافته بودند،به تدریج به فنون و ظرافت هنری این رشته نیز آشنایی پیدا کرده اند.

مهرهای استوانه یی مربوط به آریاهاهمراه با نقوش بسیار زیبا و حک صور و اشکال مختلف بر روی آنها از هنرهای ارزنده ی قوم آریایی است که نمونه هایی از آنها مربوط به چندهزار سال قبل باقی مانده است.

 

منبت

 

سامی ها این هنر را از ایرانیان باستان تقلید و اقتباس کرده و بعد ها وسیله(فینیقی ها) به یونان راه یافته است.

همایونفرخ می نویسد« خوشبختانه اینک آثار بسیاری از نشان های (مهره های استوانه ای) متعلق به قبل از دوران ماد در ایران به دست آمده است،از جمله یازده مهر استوانه یی که دارای خطوط و علائمی هستند و از کاوشهای مارلیک کشف شده و خواندن خطوط آن به آقای دکتر کامرون محول شده است.

از ملت سونگیری(سومر)نیز تاکنون مهره های حکاکی شده بسیاری به دست آمده است و مسلم می دارد که آشوری ها و سپس یونانی ها از آنها این هنر را فرا گرفته اند.»

سابق بر این مغرضان و معاندان فرهنگ وتمدن ایرانی چنین وانمود می کردند که هنر حکاکی و منبت کاری متعلق به یونانی ها بوده است ولی با کشف مهرهای استوانه ای مربوط به شش هزار سال قبل از میلاد،دیگر چنین ادعاها رنگ و رویی ندارد و تعصب داشتن و غیر علمی بودن نشریه آنها را آشکار ساخته است.

 

هنر منبت کاری

 

پادشاهان ایران از قدیم وسیله ی مهرهای استوانه ای که به طرز هنرمندانه ای حکاکی میشد،فرمانهای لازم را صادر می کردند و علامات و سمبل هایی نیز به مناسبت امور مختلف بر روی این مهرها حک می کردند .

گرچه تعدای زیادی از این مهرهای حکاکی شده ی مربوط به آریاها و قبل از روی کار آمدن شاهنشاهی هخامنشی موجود است ، ولی متاسفانه از مهرهای دوره ی هخامنشی زیاد به دست نیامده است.تعدادی از مهرهای این دوره موجود است که از روی آنها می توان به چگونگی هنر حکاکی و دقت و ذوق هنری آنها پی برد.

مهرهای اورارتویی و هخامنشی از نظر ظرافت و هنر حکاکی در حد اعلای زیبایی است.هنرمندان ایرانی با ذوق و قریحه خاص خود،سنگهای عقیق و زیبای الوان برای حکاکی انتخاب کرده وصورتها و اشکال مورد نظر را به طور برجسته بر روی عتیق حکاکی و تراشکاری می کرده اند.

پروفسور پوپ می نویسد: «اساساً باید گفته شود هنر حکاکی عتیق و سنگهای قیمتی دیگر مانند لاژورد و قان داش به چند هزار سال قبل از هخامنشی میرسد و ایرانی ها ، قرنها قبل از به وجود آمدن دولت هخامنشی این هنر را ابداع کرده و به کار می برده اند.»

همین دانشمند در جای دیگر رسماً اعلام می کند: سبکی که به غلط و اشتباه یونانی میمنبت خواندند امروز اصلاح شده و آن را نمونه ی هنر هخامنشی می دانند و در واقع یونانی ها در حکاکی و مهر سازی مقلد هخامنشی ها بوده اند. پروفسور پوپ این نظریه را جهت بطلان گفته های قبل که اصرار می شد به نحوی هنر دوره ی هخامنشی را ماخوذ از یونان بدانند آورده است.

از آثار مختلف، نمونه های بسیار زیبایی از هنر حکاکی و نقاری مربوط به هخامنشیان، مانند سکه های دریک(داریک) به دست آمده است

حکاکی این سکه ها نشان می دهد که استادان حکاک،با شیوه ها و سبکهای مختلف این هنر آشنایی داشته و آموزش ها و فنون لازم را کسب کرده اند.

با توجه به پیشرفت کلی هخامنشیان به خصوص در معماری و تزیینات مربوط به آن و حکاکی هایی که بر روی ظروف وسکه ها به صورت کنده کاری بر روی تمثالها و تصاویر به دست آمده باید قبول کرد که نحوه ی فراگیری و آموزش این هنر در این زمان به نحو قابل ملاحظه ای پیشرفت داشته است.علاوه بر این در روی بسیاری از سر ستونها و اشیا فلزی و گچ بری ها ، ریزه کاری های هنری بسیار جالبی به چشم می خورد که به حق باید گفت استاد کاران و هنرمندان این دوره دستگاه و وسایل منظم آموزشی برای تعلیم این هنرها داشته اند.

در زمان اشکانیان نیز این هنر اصالت خود را حفظ کرده، چنان که از روی سکه های مختلف و اشیا فلزی و کنده کاری های این دوره می توان به پایداری و رواج این هنر در زمان پارتیان پی برد.هنر حکاکی و منبت کاری و نقاری این دوره نه تنها تحت تاثیر هنر یونانی قرار نگرفته،بلکه دنباله ی هنر هخامنشی است.

از آثار و بقایایی که از دهکده های پارتی واقع در مغان آذربایجان کشف شده نمونه هایی از هنر حکاکی و منبت کاری این عهد را به دست می دهد،که مهارت و استادی سازندگان آنها را به خوبی آشکار می سازد.

 

ضمن بحث از دهکده های پارتی و قبور آنها کامبخش فرد می نویسد:


« در چند نمونه از این قبور در پنج انگشت دست مرده، انگشتری وجود دارد که از آهن و یا برنز ساخته شده و عموماً دارای نگین شیشه می باشد.

نگین ها اگر چه کوچکند، ولی در کمال مهارت حکاکی شده و هیکل انسانی و نیم تنه(سه ربع صورت و یا نیم رخ) با سبک یونانی در آنها حک شده است».

در موارد مختلف هخامنشیان و اشکانیان جنبه های ارزنده و مفید هنر ملل مختلف را گرفته و با هنر اصیل ایرانی تلفیق نموده و شاهکارهای هنری مستقل و نوینی را خلق و ابداع کردند و سبک تازه یی را به وجود آوردند که نشان دهنده ی تحول هنری در این دوران است.

استادان پارتی اشکال و صور گوناگون را به صورت مراسم مذهبی و یا جنگ تن به تن بر روی ابزار و ادوات، کنده کاری می کردند. بقایایی از این ابزار و کنده کاری ها در کوه خواجه نشان می دهد که هنرمندان پارتی با ظرافت هر چه بیشتر در خلق آثار بدیع به صورت کنده کاری، گچ بری، منبت کاری مهارت پیدا کرده و دانش خاص هنری خود را در این آثار جلوه گر ساخته اند.

در زمان ساسانیان هنر منبت کاری و حکاکی توسعه و ترقی بیشتر داشته و بر تعدد و تنوع آنها افزوده شده است. ساسانیان در نگاهداشتن و بهتر ساختن و افزودن به میراث هنری نیاکان خود اهتمام ورزیده و در پایداری و تحویل آنها به آیندگان کوشا بوده اند.آثار هنری این دوره به قدری غنی و پیشرفته است که در این مختصر نمی گنجد و فقط به ذکر نمونه هایی از آنها اکتفا می شود.علاوه بر انواع حکاکی ها و کنده کاری هایی که در دوره های قبل به آنها اشاره شد و در زمان ساسانیان ترقی و تکامل یافت، انواع مدال های نقره ای شاهنشاهان ساسانی به طرز بسیار جالبی ساخته می شده است.

از جمله مدال های نقره یی بهرام سوم به شکل بیضی می باشد که در وسط آن نیم رخ بهرام با تاج و تزیینات حک شده و یکی از زیباترین نوع حکاکی و نمونه ی پیشرفت این هنر در آن دوران است.

از حکاکی های دیگر دوره ی ساسانی مهرهای استوانه یی متعددی است که بیشتر مربوط به خسروپرویز است، این مهرها بر روی عقیق و سنگهای گرانبهای دیگر به طرز جالب و زیبایی حکاکی شده و در حال حاضردر موزه ی ارمیتاژ لنین گراد نگه داری می شود.دقایق و ریزه کاری های هنر حکاکی این دوره حاکی از پیشرفت و تکامل آموزش هنری و وجود هنرمندان ماهر و چیره دستی است که از دانش های مربوط به این رشته از هنرها اگاهی کامل داشته ومدتها تحت نظر استادان فن به آموختن و فراگیری فنون لازم قرار می گرفتند.

منبت كاري مانند خاتم كاري در دوران صفويه راه پيشرفت و ترقي را به سرعت پيمود و هنرمندان منبت كار آثار بسيار زيبائي در اين دوره از خود باقي گذاردند؛ ولي در دوره قاجاريه به علت عدم توجهي كه به هنر و هنرمندان شد، اين هنر نيز در بوتة فراموشي ماند و رو به انحطاط نهاد، تا اين كه با ظهور سلسله پهلوي هنر منبت نيز مانند ساير صنايع مستظرفه مورد توجه قرارگرفت و موجبات احياي اين هنر فراهم گشت.

 

منبت

 

يك فرد با ذوق و علاقمند به اين هنر، اگر بخواهد براي اولين بار با فنون و اصول منبت كاري آشنا شود و به فراگرفتن اين هنر اشتغال ورزد بايد گام نخستين را از كوي طراحي بردارد و پس از آن با آشنائي كامل به انواع چوب‌ها و وسايل كار و آموختن فن درودگري، هنر مشبك را تعقيب و فنون موزائيك كاري، معرق كاري، رنگ كاري و رويه كوبي را فرا گيرد.

 

 

براي توضيح مختصر هر يك از فنون ذكر شده مي توان چنين گفت:


منبت كاري در دو نوع ريز و درشت برروي چوب و عاج و استخوان انجام مي شود و شامل مجسمه سازي، نيمرخ و تمام رخ، گلبرگهاي اسليمي، ختائي و غيره مي‌باشد.

مشبك كاري در تزيين قابها و ساير وسايل تجملي به كار برده مي شود و معمولاً بر روي چوبهاي گوناگون و عاج و استخوان انجام مي گردد.

معرق كاري و موزائيك كاري شامل قرار دادن چوبهائي به رنگهاي طبيعي و عاج و استخوان و صدف در كنار هم و به هم آميختن آنها و ايجاد يك سري نقشه هاي زيبا و بديع مانند اشكال گوناگون هندسي، برگ اسليمي، مينياتور و نظائر آن است.

رنگ كاري و رويه كوبي به منظور زيباتر ساختن و جلا بخشيدن به كارهاي منبت كاري است تقريباً مراحل نهائي كار است و در هنر تزئيني منبت مورد نظر هنرمندان و صاحبنظران اين فن مي‌باشد. رنگ كاري و رويه كوبي علاوه بر افزودن بر زيبائي اثر، چوب را از گزند رطوبت و گرما و نظائر آن حفظ مي‌كنند.

در بين شهرهاي ايران دو شهر آباده و شيراز از مراكزي است كه در آن منبت كاري و ساير رشته هاي اين هنر رواج بسيار دارد و مخصوصاً در شهر آباده هنر مزبور رونق بيشتري دارد.