فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)



 

آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

 

بنای اصلی و نخستین بقعه در نیمه دوم قرن سوم هجری قمری، توسط محمد پسر زید داعی علوی‌ تعمیر اساسی شد.درگاه اصلی ورودی بنا که در سمت شمال قرار دارد، برای نخستین بار در زمان پادشاهان آل بویه و سپس در دوره قاجار به یاری مجد الملک قمی کامل شد.

 

با گذشت زمان‌، متعلقات دیگری هم بنای فوق افزوده شد تا به صورت مجموعه بزرگ کنونی درآمد. در حال حاضر، بنا مشتمل بر حرم‌های متعدد، رواق‌ها، مسجدها، ایوان‌ها و صحن‌ها است‌. در دوره صفویه‌، بناهای اطراف به آن افزوده شد و در دوره قاجار، به دلیل نزدیک بودن به پایتخت‌، توجه بیش‌تری به آن شد و بیش‌تر بناهای وابسته به حرم عبدالعظیم و امام‌زاده زید در این دوره تکمیل و تزیین شد.

 

از آثار تاریخی این مجموعه به سردر آجری دوران سلجوقی و صندوقی از چوب عود، فوفل و گردو و با کتیبه‌هایی به خط نسخ و ثلث برجسته می توان اشاره کرد که به سال ۷۲۵ ه.ق، تعلق دارد .

 

بنای اصلی حرم‌، اتاقی چهار ضلعی به ابعاد ۷/۵ متری است که در بالا با چهار گوشواره به هشت ضلعی و سپس به کمک طاق‌بندهایی کوچک به شانزده ضلعی تبدیل و زمینه برای برپایی گنبد فراهم می‌شود. پوشش زیرین گنبد با طاق ضربی مدور در زمان شاه تهماسب تغییر یافت و پوشش خارجی آن درسال ۱۲۷۰ ، به دستور ناصرالدین شاه با خشت‌های مسی و زرین تزیین‌شد.

 

حرم در هر ضلع به وسیله دری به رواق‌های مجاور گشوده می‌شود. اطراف ضریح حرم از سنگ مرمر سیاه و سفید به ارتفاع ۱/۶۵ متر پوشیده شده و نیز درسال ۱۲۷۳، به فرمان ناصرالدین شاه بالای آن تا سقف به طرز چشم نوازی آینه کاری شده است‌.

 

در قسمت شرقی حرم‌، مسجد زنانه و در قسمت غربی مسجد مردانه و مقبره ناصرالدین شاه قرار داشت‌. در آن دوران‌، درِ کوچکی در سمت جنوبی مقبره ناصرالدین شاه وجود داشت که به حرم امام‌زاده حمزه باز می‌شد. در حال حاضر، اثری از قبر ناصرالدین شاه نیست‌.

 

در سال۱۲۷۰ ، بالای حرم و در کنار گنبد، دو گل دسته به ارتفاع ۲۴ متر از سطح بام و به قطر دو متر ساخته شد. بر فراز ضریح نیز حدود ۶۴ گلدان زرین قرار دارد.

 

 

آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

 

 

مهم‌ترین صحن و ایوان حرم متعلق به ایوان وسیع آستانه است که در شمال حرم واقع شده است‌. این ایوان به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد. ایوان جنوبی حرم نیز درسال ۹۴۴ ، به فرمان شاه تهماسب صفوی ساخته و در دوره قاجار آینه کاری و تزیین شد.

 

صحن‌های دیگر حرم شامل صحن توتی یا مدرسه امین السلطان در شمال غربی‌، حرم و صحن ناصرالدین شاه یا صحن ولی‌عهدی که اکنون ، به صحن کاشانی معروف است در غرب‌ حرم و صحن باغ علی جان در شرق و حرم و صحن جنوبی است که به صحن امام زاده حمزه معروف است‌.

 

در غرب حرم مسجد و رواق بالاسر قرار دارد که از ساخته‌های دوران صفوی است‌. این مسجد دارای محراب بسیار زیبایی است که با کاشی‌های معرق رنگارنگ تزیین شده است‌.

 

گورستان حضرت عبدالعظیم حسنی با مقابر، صحن‌ها و مجموعه‌های خصوصی اطراف حرم‌، اعتبار ویژه‌ای دارد. احترام و تقدس ویژه‌ای که مردم برای حضرت قایل بوده‌اند موجب خاک سپاری بسیاری از شخصیت‌های سیاسی‌، اجتماعی و فرهنگی در این گورستان شده است‌. ناصرالدین شاه‌، قاآنی شیرزای‌، خاندان قائم مقام فراهانی‌، بدیع‌الزمان فروزانفر، آیت‌الله کاشانی‌، علامه محمد قزوینی‌، حسین علی میرزا، نصرت السلطنه‌، ستارخان‌، گروهی از دراویش نعمت‌اللهی و فرزندان آیت‌الله بهبهانی در این گورستان آرمیده‌اند.

 

درسال ۱۳۶۹، طرح توسعه حرم عبدالعظیم‌، در قالب بیش از ۱۶ پروژه بزرگ مذهبی‌، فرهنگی و رفاهی انجام و ازسال ۱۳۷۱ ، عملیات اجرایی طرح به شعاع ۲۰۰ مترمربع از حرم مطهر در زمینی به وسعت ۲۰۰۰۰ مترمربع آغاز گردید. به همین منظور، تمام قبرهای قدیمی اطراف حرم که به مرور زمان خراب شده بود و شکل ناخوشایندی به مجموعه بخشیده بود تخریب و تعداد زیادی از منازل و مغازه‌های اطراف خریداری گردید. زیربنای تقریبی مجموعه ۱۰۰ هزار مترمربع بوده و بودجه مورد نیاز آن نیز بالغ بر ۱۲۰ میلیارد ریال برآورد گردیده است‌، که از محل درآمدهای آستان‌، همیاری مردم و مساعدت‌های دولت تأمین می‌شود. احداث این پروژه‌ها زیر نظر تیمی از کارشناسان متعهد معاونت عمران آستان مقدس و با بهره‌گیری از معماران چیره دست‌، هم‌زمان انجام گرفته است که در نوع خود از نظر سرعت و کیفیت عملیات ساختمانی کم نظیر است‌.

 

این حرم پس از اجرای طرح توسعه‌، دارای زیربنای ۳۷۰۰ مترمربع‌، رواق‌های جدید با ۸۰۰۰ متر مربع‌، مصلای بزرگ ری ۵۰۰۰ مترمربع‌، مرکز فرهنگی جوانان ۵۰۰۰ مترمربع‌، دارالتولیه ۲۷۰۰ مترمربع‌، صحن مصلی (صحن سابق باغچه علی‌جان‌) ۱۶۵۰ مترمربع؛ صحن امام‌زاده حمزه ۲۰۰۰۰ متر مربع‌؛ دانشکده علوم حدیث ۵۸۰۰ مترمربع‌؛ سالن اجتماعات ۳۰۰۰ مترمربع‌؛ موزه جدید ۱۸۰۰ مترمربع‌؛ تختگاه‌های شمالی و جنوبی ۷۰۰ مترمربع‌؛ صحن امام‌زاده طاهر ۶۵۰۰ مترمربع‌؛ بیمارستان ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ مهمان‌سرا ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ حوزه علمیه برهان ۵۰۰۰ مترمربع‌؛ کتابخانه‌ ری با ۱۸۰۰ مترمربع و بستان‌های جنوبی و شمالی است‌.

 

حضرت عبدالعظیم‌، ملقب به سید الکریم‌، با کنیه ابوالقاسم‌، فرزند علی ابن حسن‌ ، فرزند حسن ابن زید، فرزند زید ابن حسن‌، فرزند علی ابن ابی‌طالب‌، علیهم السلام‌ است‌.

 

بنا به نوشته شیخ جواد بن مهدی لاریجانی در کتاب الخصائص العظیمه ، ولادت آن حضرت به تاریخ ۱۷۳ ه.ق، در مدینه بوده است‌.

 

ایام زندگانی آن حضرت مقارن با امامت امام موسی کاظم و امام رضا و امام محمد تقی و امام علی النقی‌(ع‌)، بوده است‌. آن حضرت از معارف مذهبی آگاه بوده و در احکام قرآن شناخت و معرفت وافری داشته است‌. حضرت عبدالعظیم اخبار و احادیث فراوانی از امام جواد و امام هادی (ع‌) روایت کرده است‌. شیخ صدوق در کتاب امالی در ضمن حدیثی گفته است که هنگامی که حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی (ع‌) مشرف شد و عقاید خود را اظهار کرد امام هادی فرمود تو از دوستان ما هستی‌.

 

او دارای کتب و تألیفاتی نیز بوده که از مهم‌ترین آن‌ها، کتاب روز و شب و خطب امیرالمومنین (ع‌) را می‌توان نام برد. آن حضرت در پانزدهم شوال ۲۵۲ ه.ق‌، در شهرری وفات یافت‌. حضرت عبدالعظیم حسنی به این علت که متوکل عباسی شرایط نامساعد و وحشتناکی برای زندگی و فعالیت نوادگان پیامبر (ص‌) و علی (ع‌) فراهم آورده بود به شهرری هجرت کرد زیرا در این شهر زمینه‌های مساعد شیعی و انقلابی وجود داشت‌. به روایتی که از ملاباقر مازندرانی ذکر شده است‌ هجرت حضرت عبدالعظیم به شهرری به دستور امام هادی بوده است‌.


ویدیو مرتبط :
اردوی زیارتی آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السلام) - پایه سوم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آستان مقدس حضرت محمد هلال بن علی (ع)



حضرت محمد هلال بن علی (ع),حرم هلال بن علی (ع),حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع),زندگینامه حضرت محمد هلال بن علی (ع)

آستان مقدس حضرت محمد هلال بن علی (ع)
شرح حال حضرت محمد هلال بن علی (ع)
مشخصات حضرت محمد هلال بن علی(ع)
شناسنامه
نام : «محمد اوسط»
لقب : هلال مشهور به «هلال علی»
پدر : حضرت علی بن ابیطالب(ع)
مادر : امامه «نوه حضت رسول (ص)»
تولد : شب اول ماه مبارک رمضان «سال 14 ه.ق»
محل تولد : مدینه منوره
زمان هجرت : بعد از واقعه عاشورا «سال 61 ه.ق»
مسیر هجرت : طائف – طوس – قم – آران
میزبان : بابایعقوب
مدت اقامت در آران : سه سال
وفات :  شب جمعه دهه آخر رمضان «سال 64 ه.ق»
محل دفن: آران و بیدگل
 نسب
حضرت محمد هلال(ع)، فرزند بلافصل مولا امیرالمؤمنین علی(ع) و امامه می باشد. امامه ثمره ازدواج ابوالعاص و زینب بوده، که زینب نیز یکی از دختران رسول خداست.
پس از شهادت حضرت فاطمه(س) بنابر وصیت ایشان، حضرت علی(ع) امامه را برای سرپرستی فرزندانش به عقد خود درآورد. بنابراین نسب حضرت از طرف مادر با دو واسطه به رسول گرامی اسلام(ص) می رسد.
 ولادت و نامگذاری
حضرت محمد هلال بن علی (ع) در شب اول ماه مبارک رمضان سال 14 هجری قمری در مدینه منوره متولد گردیدند. امیرالمؤمنین(ع) برای ادای نماز مغرب به مسجد رفته بودند که قنبر، غلام آن حضرت، خبر ولادت این نوزاد را به مولایش داد.

حضرت با شنیدن این خبر خوشحال گردیدند و چون روی نوزاد را همانند ماه شب چهاردهم درخشان دیدند، برای ادای شکر این نعمت به آسمان نگاه کردند. چون چشمش به هلال ماه رمضان افتاد و ماه هم نو شده بود فرمودند: « اَلحَمدُلِله هذا هِلالً وَجهُهُ . شکر خدای را که فرزندی به ما کرامت نموده که رویش همچون ماه است ». به همین مناسبت او را « محمد هلال »نام گذاشتند و از آن پس بود که به « هلال علی» شهرت یافت.
نحوه هجرت
زمانی که هلال بن علی(ع) و عون بن علی(ع) در طائف بودند، خبر شهادت امام حسین(ع) و یارانشان به آنها رسید پس چند روز به عزاداری و سوگواری پرداختند. پس از آن طائف را ترک گفتند و به سوی خراسان که در آن زمان مرکز بسیاری از شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) بود روانه شدند. پس از ورود به خراسان در شهر طوس اقامت گزیدند، مردم آن دیار از ورود آن ها آگاه شده و گروه گروه به دیدارشان می رفتند و گرد آنان جمع می شدند.
حاکم وقت طوس - قِیس بن مُرّه - در آن زمان به طائف و بطحا رفته و مغیره - پسر عمّش - را جانشین خود قرار داده بود. چون مغیره از ورود هلال بن علی(ع) و عون بن علی(ع) و گرد آمدن انبوه شیعیان و دوستان اهلبیت(ع) به دور آن ها مطلع شد، از ترس آن که مبادا شورشی علیه او یا حاکم طوس برپا شود، قیس را از این جریان آگاه ساخت.

او بلافاصله خود را به طوس رساند، لشکری مهیا ساخت و مغیره را به فرماندهی سپاهی دیگر نصب کرد و آن دو بزرگوار و یارانشان را به نبرد طلبید. هلال بن علی(ع) و عون بن علی(ع) به اتفاق دوستان و یارانشان، برای دفاع از خود از شهر خارج شدند و با لشکر قیس و مغیره به نبرد پرداختند. نبرد تا آغاز شب ادامه یافت که بسیاری از یاران و شیعیان مجروح و کشته شدند و عون بن علی(ع) نیز شهید گردید.

شبانگاه، چون حضرت محمّد هلال(ع) از شهادت برادر مطلع شد با کثرت سپاه دشمن و کمی یاران چاره را در آن دید که شبانه طوس را ترک و به نقطه ای دیگر مهاجرت کند. پاسی از شب گذشته بود که حضرت، یاران باقیمانده را به حضور طلبیده و آنها را در ادامه نبرد یا ترک آن به اختیار خود گذاشت، سپس با آنان وداع کرد و شبانه خود را به قلب سپاه دشمن زد و با کشتن و زخمی کردن عده ای، در حالی که خود نیز مجروح شده بود به نقطه ای نامعلوم روانه گردید. طول شب را به پیمودن راه و بیراهه ها گذراند. صبحگاهان به تپه ای رسید که چشمه آبی در کنار آن روان بود، نماز صبح را به جای آورد.

حضرت محمد هلال بن علی (ع),حرم هلال بن علی (ع),حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع),زندگینامه حضرت محمد هلال بن علی (ع)

هنگامی که هوا روشن شد نگاهی به اطراف خود افکند، از دور کلبه ای دید که در کنار آن زن کهن سال و دختر جوانی ایستاده اند، خود را به آنجا رساند. با نزدیک شدن حضرت به کلبه، پیرزن جلو آمد، سلام کرد و از او خواست از اسب پیاده شود. پیرزن اسب او را گرفت و کنار کلبه بست و ایشان را به داخل کلبه فراخواند. حضرت محمّد هلال(ع) وارد کلبه شد، پیرزن از او سؤال کرد : «ای جوان کیستی؟ ازکجا می آیی و این زخم ها چیست ؟»
حضرت در پاسخ گفتند : «ای مادر! من مردی تاجرم، حرامیان به قافله ما حمله کردند. تعدادی را کشتند و برخی را مجروح و زخمی کردند، من نیز با آنها نبرد کردم و زخمی شدم و برادرم نیز کشته شد. چون شب فرا رسید از میان آنها بیرون آمدم، تمام شب در راه بودم و هم اکنون به اینجا رسیدم ».
پیرزن، زخم های حضرت را مرهم نهاد و طعامی برایش مهیا ساخت. سپس سؤال کرد: «ای جوان، چهره و جمال تو به اولاد ابوتراب می نماید، تو را به محمد و آل او سوگند می دهم به من بگو که تو کیستی؟ نامت چیست و از کدام قبیله ای؟».

حضرت محمّد هلال(ع) در جواب فرمودند : «ای مادر، نامم محمد هلال(ع) و فرزند علی بن ابیطالب(ع) هستم». پیرزن چون نام علی(ع) را شنید با دخترش به دست و پای آن حضرت افتادند و از سر شوق گریه کردند، پیرزن نیز خود را معرفی کرد و گفت: «من و دخترم نیز از شر کافران و ستمکاران به این مکان پناه آورده ایم».

حضرت محمد هلال بن علی (ع),حرم هلال بن علی (ع),حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع),زندگینامه حضرت محمد هلال بن علی (ع)

حضرت روز را به استراحت پرداخت، چون شب فرا رسید، خواب هولناکی دید. صبح برخاست و اسب خود را برای رفتن آماده کرد. پیرزن از او خواست که نزد آنان بماند، ولی حضرت قبول نکرد، عذرخواهی و با آنان وداع کرد و راه خود را در پیش گرفت. چند شبی راه پیمود. روزها را به استراحت می پرداخت. تا آنکه به حوالی قم رسید، کشاورزان در دشت ها و مزارع اطراف قم به زراعت مشغول بودند. حضرت محمد هلال(ع) نام آن مکان را پرسید. کشاورزان در جواب گفتند : «اینجا حوالی شهر قم است و اهالی این منطقه به خاطر شهادت امام حسین(ع) و یارانشان، سوگوار و عزادارند. از سوی دیگر محمد اشعث با هزاران نفر قصد حمله به مردم قم را دارد، او که دشمن اهلبیت(ع) است، می خواهد دوستان و شیعیان علی(ع) را به قتل برساند».
حضرت محمد هلال(ع) چون این خبر را شنید، روی به کاشان نهاد، اسب خود را می راند تا به احمدآبادِ کویر و پس از آن به نوش آباد رسید. در آنجا پیرمردی در باغش از آن حضرت پذیرایی کرد و ایشان پس از ساعتی استراحت به طرف آران حرکت نمود. هنگام غروب بود که نزدیک حصاری رسید، زارعان به کشت و آبیاری مشغول بودند، کشاورزان از دیدن این جوان در شگفت شدند.

حضرت محمّدهلال(ع) از آنان نام محل را پرسید. گفتند: «اینجا مزرعة آران دشت است». از میان آنان پیرمردی که «بابایعقوب» نام داشت و بارها به حضور پیامبر اسلام(ص) شرفیاب شده بود و از دوستان و پیروان علی(ع) بود، نزدیک آمد، سلام کرد و به آن حضرت خوش آمد گفت. سپس از آن حضرت خواست خود را معرفی کند. حضرت خود را شناساند که از اولاد علی(ع) است.

بابایعقوب خود را به دست و پای ایشان افکند و میهمان عزیز و تازه واردش را همراه خود به خانه برد، از ایشان پذیرایی کرد و زخم هایش را مرهم نهاد. پس از آن زیرزمینی را - که آب در آن جاری بود - برای سکونتش آماده ساخت. حضرت محمد هلال(ع) در آن جا اقامت گزید و بارها به بابایعقوب فرمود: «من از طائف که بیرون آمدم هیچ جا یک دم آرام نگرفتم، امّا در این مکان به آرامش رسیدم».

حضرت محمد هلال بن علی (ع),حرم هلال بن علی (ع),حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع),زندگینامه حضرت محمد هلال بن علی (ع)

از آن پس بابایعقوب و فرزندانش در خدمت آن بزرگوار بودند و از یاران و دوستانِ دیدارکننده، پذیرایی می کردند. آن حضرت به مدّت سه سال در آران بود و در مکان مذکور به عبادت و وعظ و ارشاد دوستان و شیعیان مشغول بود. سرانجام حضرت محمّد هلال(ع) در شب جمعه آخر ماه مبارک رمضانِ سال سوّم اقامتشان، پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عون(ع) را به خواب دید که در آن میان پیامبر(ص) او را مورد خطاب قرار داده، فرمودند : «فرزندم! مدتی است که انتظارت را می کشم».

پیامبر(ص) سیبی در دست داشتند و به حضرت محمّد هلال(ع) فرمودند: «این سیب از آنِ توست، جهد کن تا فردا شب با این سیب روزه خود را افطار نمایی و نزد ما باشی». چون حضرت از خواب بیدار شد ماجرای خواب خود را برای بابایعقوب نقل و خواب را بدین گونه تعبیر کردند که: «امروز آخرین روز عمر من است و امشب از دنیا میروم ». بابایعقوب و فرزندانش با شنیدن خواب و تعبیر آن ناراحت و گریان شدند. حضرت محمّد هلال(ع) آنان را دلداری داد، آیاتی از قرآن مجید را راجع به مرگ و عالم آخرت برایشان تلاوت نمود.

چون شب فرا رسید آن حضرت نماز مغرب و عشاء را همراه بابایعقوب و فرزندانش به جماعت اقامه کردند. سپس آنها را وصیت نمود که پس از مرگ مرا در همین مکان دفن کنید. آنگاه سر به سجده نهاد. چون ساعتی گذشت یاران متوجه شدند که آن بزرگوار ندای ارجعی را لبیک گفته و به جمع جد، پدر بزرگوارشان و برادران ملحق گشته است. بابایعقوب و فرزندانش، آن حضرت را غسل داده، کفن نموده و پس از نماز، ایشان را در همین مکان که زیارتگاه اوست به خاک سپردند. پس از سه روز بابایعقوب نیز به او پیوست و در پایین قبر آن حضرت به خاک سپرده شد.

منبع:
برگرفته و تلخیص از رساله هلالیه ملاغلامرضا آرانی نگارش 1242 ه.ق
helal.ir