فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

آتقی: 14 سال نبودم!



 گروه همدلی با پیشکسوتان هنرمند، دقایقی را درکنار جواد گلپایگانی، «آتقی» سریال آیینه عبرت سپری کرد.

 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 گروه همدلی پیشکسوتان هنرمند تا به حال به دیدار پیشکسوتانی از عرصه دنیای سینما و تلویزیون رفته است که هنوز یاد و خاطره اشان در بین مردم زنده است و با مهر و محبت از آنها یاد می کنند.

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 اما در این میان، هنرمندانی که سالیان سال است در قاب تلویزیون دیده نشده اند و دست سرنوشت، مسیر دیگری را به غیر از هنرمایی برایشان نوشته است را نیز می توان در لیست گروه همدلی دید. 

 

   در دنیای بازی و بازیگری چه بسیار هنرمندانی بودند که چرخ روزگار به کامشان نچرخید و وقتی در اوج شهرت و محبوبیت بودند، زندگی روی سخت خود را به این هنرمندان پر احساس نشان داد.

جواد گلپایگانی، یکی از همان بازیگران نسل قدیم است که شانس با او یار نبود و وقتی در اوج شهرت و محبوبیت قرار داشت، اتفاقی که شاید برای همه رخ دهد باعث شد با دنیای بازیگری خداحافظی کند و سالهای سال پشت میله های سرد زندان، روزگار بگذراند.

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

جواد گلپایگانی، این بازیگر قدیمی و دوست داشتنی را بیشتر به نام «آتقی» سریال آیینه عبرت می شناسند؛ حال پس از سالها جواد گلپایگانی به همت جمعی از خیرین، طعم آزادی را چشیده است.

به بهانه این آزادی، بهمن دان به همراه اعضای گروه همدلی راهی خانه آتقی سریال آینه عبرت شد تا همگی با این بازیگر محبوب دهه هفتاد کشورمان دیداری تازه کنند.

 محل قرار، خانه گلپایگانی در خیابان معلم تهران است. وقتی زنگ خانه اش را به صدا در می آوریم، پس از چند دقیقه در قابِ در ظاهر می شود. با آن موی و ریش بلند، هیچ شباهتی به آتقی سریال آیینه عبرت ندارد؛ گرد پیری روی سر و صورتش نشسته. سیگاری در بین انگشتانش گرفته، و در میان احوال پرسی با ما پکی هم به آن می زند. چروک های صورتش، سفیدی موهایش، دستی که به خاطر سکته، دیگر توانایی قدیم را ندارد؛ همه این نشانه ها حاکی از سالهایی است که به دور از بازیگری بوده است.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

  به همراه آتقی، وارد خانه اش می شویم. از اینکه دست تنهاست و نمی تواند پذیرایی کند، معذرت می خواهد؛ اما همه به شوق دیدار او آمده ایم و چه کسی به پذیرایی شدن یا نشدن توجه می کند.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 بهمن دان، شانه به شانه جواد گلپایگانی نشسته و نگاهی به او می اندازد. از احوالپرسی و تعارف که می گذریم، دان می گوید: جواد جان از مدت ها قبل از اینکه آزاد شوی در فکرت بودیم؛ حتی کارهایی را هم برای آزادی ات انجام دادیم که خوشبختانه خبردار شدیم که آزاد شدی. با اینکه می دانم در این سالها سختی های زیادی کشیدی اما خدا را شکر که الان در کنارت هستیم و خوشحالیم.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

  جواد گلپایگانی برای بیشتر ایرانی ها به نام آتقی سریال آیینه عبرت شناخته شده است؛ سریالی که در دهه هفتاد، بیشتر ایرانی ها را پای تلوزیون می کشاند. آتقی، شخصیت یک فرد معتاد بود که سرانجام جانش را هم پای اعتیاد داد.

 شخصیت آتقی آنقدر در جامعه گل انداخت که تا سالهای سال هر وقت می خواستند به یک فرد، برچسب معتاد بودن بزنند، به او می گفتند «آتقی».

آقا جواد هم از اینکه به دیدارش آمده ایم خوشحال است. او می گوید: من عاشق بازیگری هستم و عاشق سینما و تلویزیون و حالا وقتی می بینم گروهی از فعالان این عرصه به دیدارم آمده اند و فراموشم نکرده اند امیدوار می شوم. 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 برای اینکه سر صحبت را با او بازکنیم، از او درباره نقش آتقی می پرسیم. انگار منتظر این سوال بود؛ بلافاصله جواب داد؛ آتقی، یکی از کارهایم بود، من کارهای دیگری مثل شیالت و یاآقای شانس هم داشتم. حتی بعضی از کارهایم را در آن زمان در کشورهای دیگر هم نشان دادند. اما خوب فقط آتقی و آیینه عبرت شناخته تر شد.

بهمن دان با همان آرامش همیشگی اش می گوید: جواد جان، شما استاد ما هستید و همه مردم ایران شما را دوست دارند و به یادتان هستند. مردم ایران جواد گلپایگانی را با نام آتقی می شناسند. برایمان بگویید چه طور این نقش را به این خوبی بازی کردین؛ نقشی که جاودان شد.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

گلپایگانی می گوید: بازیگران قدیمی با نقش هایشان زندگی می کردند. حتی سعی داشتند مدتی در جامعه ای که نقش ها را ازآنجا برگرفته بودند، زندگی کنند. نقش آتقی هم برای من به این صورت بود چرا که تمام جزئیات آن را از آدم های واقعی برداشته بودم. در آن زمان من شرکت لیزینگ خودروام در میدان گمرگ بود و هر روز معتادان زیادی را می دیدم و تمام نکاتی که به درد این نقش می خورد را از آنها برداشت کردم  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

اما اینکه چرا جواد گلپایگانی سالها سر از زندان درآورد، سوالی بود که وقتی از او می پرسیم، داستانی عجیب و ناراحت کننده ای برای برایمان تعریف می کند. او می گوید: اگر قرار باشد برای یک نفر، اتفاقی رخ دهد و زندگی اش را از این رو به آن رو کند، هیچ کاری نمی شود کرد. زندگی ما هم قرار بود به این سمت برود. ماجرای تصادف من بر می گردد به سال 80 که به همراه یکی از دوستانم از اصفهان به تهران می آمدیم. نزدیک عوارضی قم، دوستم که پشت فرمان ماشین نشسته بود، گفت: جواد من خسته شده ام و می خواهم بخوابم. این طور شد که پشت فرمان نشستم. بعد از گذشت از گیت عوارضی تهران بود که آن اتفاق افتاد.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

به این جای ماجرا که می رسد، نگاهی به چهره اعضای گروه که انداختم، معلوم بود که تشنه شنیدن مابقی ماجرا هستند؛ آقا جواد ادامه می دهد: بعد از عوارضی ناگهان یک پیرمرد وارد جاده شد. چند خودرو با ترمز و چرخاندن فرمان، پیرمرد را رد کردند اما متأسفانه پیرمرد با ماشین ما برخورد کرد و جانش را از دست داد. ماشین دوستم بود و متأسفانه بیمه نداشت؛ به همین خاطر، دادگاه من را به پرداخت 80 میلیون تومان دیه محکوم کرد. اما خوب این همه پول در آن زمان، زیاد بود و من هم توانایی پرداختش را نداشتم؛ اینطور شد که راهی زندان شدم.  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

هوای خانه خیلی گرم است و تحمل کردن آن شرایط سخت، دشوار! اما گفت و گو با آتقی، آن قدر جالب و شنیدنی است که فکر نکنم هیچ کدام از اعضای گروه همدلی به گرمای هوا توجه کنند. گلپایگانی ادامه می دهد: دوران خوبی نبود. خاطرات خوبی از آن دوران ندارم. برای من که در آن زمان در حال اوج گرفتن بودم، ناگهان همه چیز تغییر پیدا کرد. من دو برادر داشتم که آن ها نیز فوت کرده بودند و برای انحصار وراثت، اموالی که داشتیم باید ورثه پا پیش می گذاشتند که خوب این کار به دلایلی ممکن نبود؛ به همین خاطر راهی زندان شدم. راستش را بخواهید به هر دری زدم تا دیه را جور کنم اما نشد که نشد. این موضوع، همه فکرم را درگیر خود کرده بود. حتی چند سال بعد هم به خاطر اینکه خیلی درگیر ماجرای تصادف و دیه بودم، این بار با ماشین خودم با یک خانم، تصادف کردم و چون تصادف، جرحی بود، دیه این خانم هم به بدهکاری هایم اضافه شد .از طرفی به خاطر اینکه یک پایم در زندان بود و یک پایم در دادگاه، دیگر نتوانستم به شرکت لیزینگی که داشتم برسم و از آن طرف هم ورشکست کردم و در نهایت همه چیزم بر باد رفت. 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 آتقی، داستان را تعریف می کند و آهی از سر دلتنگی می کشد.
از یک پرنده شاید بتوانند پر پرواز را بگیرند اما هیچ وقت شوق پرواز را نمی توانند بگیرند؛ این حرف را شهرام اسدزاده، کارگردان جوانی که این بار همراهمان شده می گوید و از آتقی می پرسد: در این 41 سال، دلتان برای بازی و بازیگری تنگ نشده است. وقتی این سوال را از جواد می پرسیم، چشمانش نمناک می شود و می گوید: من 41 سال دور بودم. عاشق بازیگری هستم؛ عاشق هنر هستم؛ اگر بگویم بازیگری را به اندازه فرزندانم دوست دارم دروغ نگفته ام.

 به این جا که می رسیم، بهمن دان از گلپایگانی درباره سالهایی که در زندان بود می پرسد؛ سالهایی که به دور از دنیای بازیگری بوده است. جواد می گوید: در این سالها مسئول قسمت فرهنگی زندان اوین بودم و چند فیلم نیز به عنوان هشدار ساختم. موضوع اصلی فیلم هم به کلاهبرداری هایی که در زندان بین زندانیان رواج دارد می پردازد .برای این فیلم ها حتی جایزه و لوح تقدیر هم گرفتم.

وقتی یک پیشکسوت، امید پیدا می کند
اهالی دنیای هنر، همه دلشان رئوف است و انگار مهربانی را با جزء جزء وجودشان گره زده اند. شهرام اسدزاده که قرار است به زودی با بهمن دان، کار جدیدی را آغاز کند، رو به جواد می کند و می گوید: اگر از شما بخواهیم درکار جدیدمان نقشی را ایفا کنید، قبول می کنید؟ و پاسخ آتقی داستان ما چیزی جز جمع شدن اشک در چشمانش نیست . 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 صحنه زیبایی است؛ با اینکه گرد پیری روی سر و صورتش نشسته، اما دلش جوان است. بهمن دان، جواد را در آغوش می گیرد و آن را می فشارد؛ به این فکر می کنم آن بدن نحیف در بین دستان قوی دان هر لحظه امکان دارد خرد شود! محبت در بین این جماعت، زیاد است  

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

 کم کم به پایان این دیدار می رسیم. بهمن دان رو به جواد گلپایگانی می کند و می گوید: ما و مردم از شما هنرمند قدیمی و دوست داشتنی می خواهیم که پیامی به ما بدهید و در پاسخ، آتقی می گوید: وقتی در اوج هستید یک بی احتیاطی، بال پرواز شما را می گیرد؛ مراقب باشید هیچ کاری را بدون احتیاط انجام ندهید. 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

  دستان چروکیده آتقی را که در دستم می گیرم و او را درآغوش می کشم، به این فکر می کنم که اگر یک روز دیگر او را در قاب تلویزیون ببینم، چقدر افتخار می کنم که با این بازیگر، یک روز همنشین بوده ام! 

اخبار,اخبار فرهنگی,جواد گلپایگانی

  

اخبار فرهنگی - انتخاب خبر


ویدیو مرتبط :
آیینه عبرت آتقی- با حال

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تربیت کودکان 3 تا 14 سال



 

 

تربیت کودک

 

آيا براي تربيت کودکان اصول يکساني وجود دارد که والدين با رعايت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبي عمل کنند؟هر چند که شايد نتوان اصول کاملا روشني را براي تربيت بيان کرد، ولي مي توان به چند اصل کلي اشاره کرد که فرايند تربيت را آسانتر مي کند. در زير به برخي ار مهارتها و اصول مهم اشاره مي شود:

 

با ثبات عمل کنيد


ثبات داشتن در رابطه با کودک يکي از اصول مهم فرزندداري است معهذا ممکن است در پيروي از آن در موقعيت هاي روزانه با مشکل مواجه شويد. اگر هنگامي که کودک کاري را انجام مي دهد به او لبخند بزنيد لکن در زمان ديگري همان کار يا شبيه آن را انجام دهد به او سخت بگيريد کودک به شدت دچار سردرگمي مي شود. چرا اين عمل در يک زمان خطاي بزرگي بود و در زمان ديگر خنده آور؟ هنگامي که اجازه مي دهيد حالات خلقي شما عکس العمل هايتان را نسبت به کودک تحت تاثير قرار دهد، قرار گرفتن در اين بي ثباتي آسان مي شود. پس مواظب باشيد کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشويق نماييد و به علت رفتار منفي تنبيه نماييد نه اينکه ملاک تشويق يا تنبيه شما حالات خلقي شما باشد. روزي شاد و پر حوصله و روز ديگر به دلايل گوناگون خسته و بي حوصله.

 

هماهنگ باشيد

 

بعنوان پدر و مادر لازم است اصول يکساني داشته باشيم حداقل در جلوي کودکان وانمود کنيم که در تربيت آنان هماهنگيم. اگر رفتاري را پدر تائييد مي کند و مادر رد، باعث تعارض کودک مي شود پس بهتر است به عنوان والدين قبلا با يکديگر هماهنگ باشيم و حداقل در جلوي کودکان عدم هماهنگيمان را بروز ندهيم.

در مورد فرزند خود مودب باشيد. صحبت مودبانه درهنگام خشم و ناراحتي، معلم خوبي براي کودک و نوجوان است که حتي در هنگام خشم به طور صحيحي رفتار کنند.زماني خاص براي توجه بدون قيد و شرط به بچه ها اختصاص مي دهيد

منظور از توجه بدون قيد و شرط، يعني بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصي را با وي صحبت مي کنيم، درد دل مي کنيم، درد دل او را گوش ميدهيم و يا بازي مي کنيم، بستگي به سن فرزندان دارد. وي بايد احساس کند زماني خاص را به وي اختصاص داده ايم. مي توانيم هر روز چند دقيقه و در آخر هفته يک ساعت اين کار را انجام دهيم.

 

رابطه اي سالم با کودکتان برقرار کنيد

 

براي ايجاد رابطه اي سالم از شيوه گوش دادن فعال استفاده کنيد. وقتي فرزندتان چيزي مي گويد به خوبي به سخنانش گوش دهيد، حتي اگر با کودک موافق نيستيد، اجازه دهيد صحبتهايش تمام شود، تماس چشمي مناسب و انجام ندادن کاري ديگر در هنگام صحبت با کودک، به وي مي فهماند که براي حرف زدن وي ارزش قائليد و عقايد او براي شما مهم است. لحن صحبت شما در هنگام امر کردن به وي بايد مودبانه باشد و حتي الامکان دستوري نباشد. به همان اندازه که نسبت به بهترين دوست خود مودب هستيد در مورد فرزند خود مودب باشيد. صحبت مودبانه به کودک ياد مي دهد که حتي در هنگام خشم به طور صحيحي رفتار کنند. اگر خيلي هم از دست فرزند خود ناراحتيد بگوييد تو فلان کار را انجام دادي و من به اين علت عصبانيم ولي توهين نکنيد. وعظ کردن و بحث اخلاقي را در حداقل خود بکار بريد، زيرا آنها در بازنگهداشتن ارتباط، مفيد نمي باشد.

 

تربیت کودک

 

الگوي مناسبي باشيد

 

هر چه امر مي کنيد، بهتر است در ابتدا خودتان آن کار را انجام دهيد و از هر چه فرزندتان را باز مي داريد خودتان هم انجام ندهيد. بچه ها بيشتر از آنکه از کلام ما آموزش ببينند، از رفتار ما آموزش مي بينند. پس ابتدا از خود شروع کنيم.

 

آزادي و محدوديت زياد ايجاد نکنيد

 

کودک نبايد زياد آزاد باشد و نه زياد محدود. محدوديتهايي که ايجاد مي شود بايد پايدار و منطقي باشد. اگر مي گوييد شب بايد در منزل خودتان بخوابد و منزل کس ديگري نباشد، دليل آن را توضيح دهيد و در برابر اصرار کودک و ديگران کوتاه نياييد. اگر محدوديتها منطقي باشد، چانه بردار نيست و براي آينده کودک بهتر است.

 

درموقع مناسب به کودک دستور دهيد


اگر دستوري که به کودک مي دهيد درحد توانايي اش نيست يا اينکه فعلا سرگرم کار ديگري است و دستورش را اجرا نمي کند، به هيچ وجه به وي دستور ندهيد زيرا اين کار وي را نافرمان بار مي آورد.

 

لازم نيست همه خواسته هاي کودک برآورده شود

 

در اين مورد منطقي عمل کنيد و بلافاصله بعد از اين که کودک چيزي خواست برايش تهيه نکنيد. ضمن اينکه بايد زياد او را ناکام نگذاريد ولي عمل کردن به همه خواسته هاي او باعث مي شود در آينده از کنترل شما خارج شود.

مواظب باشيد کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشويق نماييد و به علت رفتار منفي تنبيه نماييد نه اينکه ملاک تشويق يا تنبيه شما حالات خلقي شما باشد. متناسب سن کودک به او کار و مسئوليت محول کنيد

لازم نيست همه کارهاي فرزندتان را شما انجام دهيد و کودک در منزل فقط مصرف کننده باشد. همچنانکه کودک رشد مي کند مي تواند بسياري از کارهاي خود و خانه را انجام دهد. چنين استقلالي را به کودک بدهيد. در غير اين صورت کاملا متکي به ديگران تربيت مي شود.

 

در مورد موفقيتها و شکستهاي کودکان منطقي عمل کنيد

 

برخورد منطقي با شکستها و موفقيتها باعث مي شود انگيزه براي کارهاي بعدي در کودک از بين نرود. بزرگ کردن موفقيت و زياد منفي جلوه دادن شکست هيچ کدام صحيح نيست. اگر فرزندتان در يک مسابقه ورزشي مدال مي آورد، آن را زياده از حد بزرگ و با اهميت جلوه ندهيد، زيرا اگر دوباره نتوانست مدال بياورد شديدا احساس بي ارزشي مي کند و اگر هم شکست خورد آن را زياد مهم تلقي نکنيد تا بتواند باز تلاش خود را از سر گيرد. در اين مورد، شکست و موفقيت در تحصيل حائز اهميت ويژه اي است.

 

 

تربیت کودک