چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
مصاحبه ای منتشر شده از ابوالفضل پورعرب
سال 79 یا 80، وقتی آقای پورعرب در خیابون کردستان خونه داشت، توی یه بعد از ظهر پاییزی به خونهاش رفتم و گفتوگوی مفصلی درباره کارنامه بازیگریاش با هم داشتیم که در هفته نامه سینما ویدئو –که دوهفتهنامه شده بود– چاپ شد.
صبح بخیر: سال 79 یا 80، وقتی آقای پورعرب در خیابون کردستان خونه داشت، توی یه بعد از ظهر پاییزی به خونهاش رفتم و گفتوگوی مفصلی درباره کارنامه بازیگریاش با هم داشتیم که در هفته نامه سینما ویدئو –که دوهفتهنامه شده بود– چاپ شد. درباره هر فیلمی که خودش دوست داشت، حرف زدیم... ابوالفضل پورعرب در آن مصاحبه گفت: بعضیها دوست نداشتند عروس رو من بازی کنم. نمیخوام اسم شون رو بیارم. افخمی پشتم وایساد تا عروس رو بازی کنم. حمایتم کرد... بیشتر از یک سال میرفتم دفترش و با هم گپ میزدیم.
این نگاه درخشانتون توی بازی از کجا میاد؟
این نگاه رو افخمی یادم داد...
انگارقرار بود قبل از عروس توی فیلم روز واقعه بازی کنید
بله... به دلایلی نشد و قسمت بود تا با فیلم عروس وارد سینما بشم.
زمانی که عروس رو بازی میکردید، فکر میکردید تبدیل به بهترین ملودرام بعد از انقلاب بشه؟
مطمئن بودم که فیلم درخشانی میشه. ولی این همه موفقیت رو بیخبر بودم. اما افخمی میدونست که داره چه فیلمی میسازه.
درسته که فیلمنامه عروس رو داوودنژاد برای ملاقلیپور نوشته بود و اصلا قرار نبود افخمی اون رو بسازه؟
بله. افخمی فیلمنامه داودنژاد رو خونده و خیلی خوشش اومده بود. از ملاقلیپور خواست که فیلمنامهرو به اون واگذار کنه. (با خنده) یه جوری فیلمنامه رو از چنگش درآورد... بعد خودش روی فیلمنامه کار کرد و نسخه نهایی رو جلوی دوربین برد. تقدیر اینطوری بود که افخمی عروس بسازه و من بازی کنم.
عروس به عنوان اولین فیلم یه بازیگر تازهنفس، خیلی پخته است. خارج از تمرینهای طولانی با افخمی، سر صحنه چقدر حضور نعمت حقیقی کمکتون میکرد؟
خیلی زیاد. نعمت کارش رو خیلی خوب بلده و رابطه خیلی خوبی با افخمی داشت. این رابطه به نفع من بازیگر بود. نعمت، قاب و نور رو خیلی خوب میشناسه و برای بازیگر یه نعمته! بخشی از دیده شدن من، به دلیل قابها و نورپردازی نعمت بود. صورت و رخ هر بازیگری رو میشناخت و میدونست که مثلا توی این نما، باید از چه لنزی استفاده کنه. افخمی هم انصافا کارش رو بلد بود و اینطوری نبود که حرف، حرف نعمت باشه. دونستنیهاشون رو با هم ترکیب میکردن و اجرا میکردن. خیلی خوشحالم که دو بار با نعمت کار کردم...
توی فیلم «مهاجران» هم ایشون تصاویر فوقالعادهای گرفته بود... چرا انقدر «مهاجران» رو دوست دارید؟ همیشه خیلی با احترام و با محبت از این فیلم یاد میکنید.
مهاجران، فیلم دلمه... برای مهاجران خیلی انرژی گذاشتم. با صباغزاده میرفتیم با کارگرای پالایشگاه حرف میزدیم تا کاراکتر کرامت رو پیدا کنم. به غیر از صباغزاده، حضور نعمت حقیقی هم خیلی توی قرارداد بستنم مهم بود. خیلی دلی این فیلم رو کار کردم. خاطره خوبی ام از همکاری با حسین پناهی دارم. همیشه وقتی حرف میزدیم از شخصیتی به اسم «نازی» زیاد یاد میکرد. یه روز بهش گفتم حسین این نازی کیه؟ گفت همونی که ناز کرد و رفت... اون سکانسی که کرامت دنبال ماشین میدوئه تا نذاره طلعت رو ببرن، خیلی دوسش دارم.
هم برای عروس، هم نرگس و هم مهاجران حقتون بود که جایزه بگیرید و حتما ناراحتید.
برای جایزه بازی نکردم اما اگه برای این فیلمها جایزه میگرفتم، حتما مسیر کارنامهام تغییر میکرد. نمیدانم چرا بیتوجهی کردن. بگذریم.
این همه پرکاری به شما ضربه نزد؟ فیلم معمولی زیاد توی کارنامهتون دارید.
چارهای نداشتم. فقط من بودم. بیشتر فیلمنامهها اول به من پیشنهاد میشد و منم از بین شون بهترینها رو انتخاب میکردم. مردم دوست داشتن براشون کار کنم و منم عاشق طرفدارهام هستم. گاهی هم به دلیل رفاقت با کارگردان یا تهیهکننده میرفتم بازی میکردم. اگه پیشنهادهای بهتری داشتم حتما قبول میکردم. توی اون مقطع، بهترینها همونایی هستن که بازی کردم.
برام جالبه که هنوز فیلم عروس اکران نشده بود که فیلم قربانی رو بازی کردید. سکانس دعواتون با داریوش ارجمند توی میدون ترهبار، خیلی تاثیرگذار بود. رابطه پدر و پسری خیلی خوب دراومده بود.
اون سکانس دعوا رو توی دو تا جمعه فیلمبرداری کردیم. باید حتما میدون ترهبار تعطیل می بود. فیلم سختی برام بود.
بعد از عروس، پشت سر هم 3 تا فیلم ویژه کار کردید. «قربانی» «نرگس» و «مهاجران». برای نرگس کاندیدا شدید اما سیمرغ رو نگرفتید. در صورتی که به نظرم حق مسلم تون بود.
لطف داری. نرگس رو یه جور دیگه دوست دارم. یادمه بنیاعتماد یه فیلم بهم داد برم ببینم تا بیشتر به نقش نزدیک بشم. کارگردان بزرگیه. شخصیتها رو میشناخت و باهاشون زندگی کرده بود. خیلی خوب راهنمایی میکرد و منظورش رو میرسوند. از طرفی هم همکاری با فریماه فرجامی خیلی خاطرهانگیز بود. نرگس فیلم بزرگی بود.
سال گذشته بود كه فریدون جیرانی در برنامه هفت، بینندگان را شگفتزده كرد. او ناگهان از صورت تكیدهای پردهبرداری كرد كه همه خاطرات خوشایندی از آن داشتند. این ابوالفضل پورعرب بود. مرد طلایی گیشه در دهه گذشته كه حالا پاسوز اتفاقاتی شده بود كه خود در برنامه به آن اعتراف كرد.پورعرب با حضور در برنامه هفت صحبت خود را با شوك روحی شدیدی كه از دست دادن خواهرش به او وارد كرده بود، آغاز كرد تا آن را علتی برای وقفه بلندمدتش در سینما عنوان كند.پورعرب درباره سینمای دهه 70 گفت كه در آن زمان كسی به این راحتیها نمیتوانست وارد سینما شود و با ارائه كارهای بیكیفیت كنار گذاشته میشد.
كسی كنار من نماند
پورعرب در پاسخ به این پرسش که خودت علت نبودنت را چطور ارزیابی میكنی با صراحت گفت: من نمیخواستم كار كنم، حتی سیروس الوند به منزل ما آمد و گفت كه تو چه دشمنیای با خودت پیدا كردی؟ چرا دیگه كار نمیكنی؟من در بحبوحه فوت خواهرم انتظار داشتم دوستانم كنارم باشند، آنهایی كه سالها برایشان كار كردم و ستاره فیلمهایشان بودم ولی كجا بودند. در آن دوران فقط حسین فرحبخش، سیروس الوند و علیخانی بودند و دیگر هیچ كس.
هیچ معلمی نداشتم
كاش وقتی همه ما درسمان تمام میشود، یك جایی برای فرهنگسازی داشته باشیم مثلا زمانی كه فوتبالیستی از یك بازی در زمینهای خاكی به تیم ملی و آن همه امكانات میرسدخب، ظرفیت لازم دارد و عواقب آن صددرصد به دلیل بیمعلم بودن آنهاست.مثلا من از پایین شهر آمدم برای یك فیلم انتخاب شدم با اینكه قبلتر از آن در دانشگاه درس میخواندم، تئاتر كار میكردم و ساز میزدم اما با این همه باز هم بیمعلم جلو آمدم.این همه حادثه و شایعه برای من ساخته شد، برای چه؟ به چه گناهی؟ چون من تنها بودم!
مراقب گلزار و بهداد و بقیه باشید
من وقتی بازی میكردم آن دوران از خدا میخواستم كه كس دیگری هم باشد كه آنقدر من همه جا نباشم، باور كنید میخواستم موتور بخرم اما میگفتند سریع در تیتر شایعات قرار میگیری! اما الان كو؟! حتی داشتن ویدئو ممنوع بود، پس كو آن همه سختگیری.همه چیز تغییر كرده، واقعا دهه 70 سینما سخت بود.الان گلزار، حامد بهداد و خیلی از جوانها در سینما هستند و انصافا هم خوب كار میكنند اما زمان من اینها نبودند ما باید حداقل مراقب این نسل باشیم. ما باید از آنها حمایت كنیم و شرایط را طوری بچینیم كه مراقب جوانترها باشیم.
ویدیو مرتبط :
تکذیب خبر فوت ابوالفضل پورعرب
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بیوگرافی ابوالفضل پورعرب همراه با مصاحبه
بیوگرافی ابوالفضل پورعرب
ابوالفضل پور عرب متولد ۱۳۴۰ در تهران است وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانش سرای هنر است.تا به حال ۳ بار ازدواج کرده و ۳ فرزند دارد ، آخرین همسر او آناهیتا نعمتی بوده که چند سالی است که از وی جدا شده ، فعالیت در تئاتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز کرد و نخستین بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد. ابوالفضل پور عرب همچنین در فیلم دزد و نویسنده به عنوان دستیار کارگردان حضور داشته است. به خاطر بازی در فیلم عروس در جشنواره نهم فیلم فجر خوش درخشید و در جشنواره پیونگ یانگ (۱۳۷۳) جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت. او در سال ۱۳۷۵ و در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مردی شبیه باران جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.
فیلم شناسی ابوالفضل پورعرب
تئاتر
فعالیت در تآتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز کرد. بازی در نمایشهای مختلف.
کارگردانی خسیس مولیر در تالار وحدت (تالار رودکی) (۱۳۸۲)
فیلم های سینمایی ابوالفضل پورعرب
هر چند نخستین بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد اما ورود او به سینما را باید از ۱۳۶۹ و بازی در فیلم عروس برشمرد.
عروس (بهروز افخمی، ۱۳۶۹)
قربانی (رسول صدرعاملی، ۱۳۷۰)
نرگس (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۰)
آواز تهران (کامران قدکچیان، ۱۳۷۰)
رابطه پنهانی (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۷۱)
مهاجران (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۱)
سوء ظن (کاظم معصومی، ۱۳۷۱)
دو روی سکه (محمد متوسلانی، ۱۳۷۱)
نیش (همایون اسعدیان، ۱۳۷۲)
چهره (سیروس الوند، ۱۳۷۳)
بهشت پنهان (کامران قدکچیان، ۱۳۷۳)
در کمال خونسردی (سیامک شایقی، ۱۳۷۳)
بیقرار (مجید قاریزاده، ۱۳۷۳)
مرضیه (اسفندیار شهیدی، ۱۳۷۳)
مردی شبیه باران (سعید سهیلی، ۱۳۷۵)
قاصدک (قاسم جعفری، ۱۳۷۵)
حماسه قهرمانان (جمشید حیدری،۱۳۷۶)
غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶)
باد و شقایق (سیدضیاءالدین دری، ۱۳۷۷)
جوانی (مجید قاریزاده، ۱۳۷۷)
مردی از جنس بلور (سعید سهیلی، ۱۳۷۷)
عشق کافی نیست (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۷)
معصوم (داود توحیدپرست، ۱۳۷۷)
دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)
رقص شیطان (اسماعیل براری، ۱۳۷۸)
زندانی ۷۰۷ (حبیب الله بهمنی، ۱۳۷۸)
تو را دوست دارم (عبدالله باکیده، ۱۳۷۹)
همسر دلخواه من (افشین شرکت، ۱۳۷۹)
تیک (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۸۰)
چند میگیری گریه کنی؟ (شاهد احمدلو، ۱۳۸۴)
فیلم های تلویزیونی ابوالفضل پورعرب
زیر زمین (مجموعه تلویزیونی، علیرضا افخمی، ۱۳۸۵)
تنهاترین سردار (مجموعه تلویزیونی، مهدی فخیمزاده، ۱۳۷۶)
سریال مسافر (مجموعه تلویزیونی، سیروس مقدم، ۷۹ – ۱۳۷۸)
عروس (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۲)
تا غروب (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۴)
جوایز ابوالفضل پورعرب
تجلیل در جشنواره نهم فیلم فجر به دلیل بازی در عروس
بهترین بازیگر مرد، فیلم عروس، جشنواره بینالمللی فیلم پیونگ یانگ (۱۳۷۳)
بهترین بازیگر نقش اول مرد، مردی شبیه باران سعید سهیلی پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)
مصاحبه با ابوالفضل پورعرب
حرف های او آن چنان به خودکارم شتاب داده بود که گوش ها و چشمانم آبشارهای باباامان را فراموش کرده بود اگر چه در سایه درختان پارک مصفای باباامان با اوگفت وگو میکنم ولی حرف هایش من را به مرکز ایران برده و خود را در تهران فرض میکنم. دل پردردی دارد! و کوله باری از گلایه! وقتی با سوز و گداز حرف میزند باور نمیکنی که این آقا همان هنرمند جوان دهه ۷۰ سینمای ایران است که نامش بر سر زبان ها بود، همان تازه داماد فیلم «عروس»، فرمانده فیلم های مردی از جنس بلور و مردی شبیه باران، عادل فیلم «نرگس» و…
ابوالفضل پورعرب را میگویم که طی سال ها فعالیت در سینما به نقش های مختلف جان بخشید و در ذهن ها ماندگار شد. او به علت بیماری بسیار ضعیف شده است اما «پورعرب» هم چنان برای ما «پورعرب» است؛ همان سوپراستار دهه ۷۰ با کوله باری از تجربه.
وقتی مشغول بازی در فیلم تلویزیونی «جاودانگی» در بجنورد بود با او تماس میگیرم تا به دیدارش بروم اما چون لوکیشن ضبط فیلم داخل زندان بود، اجازه ورودم به آن جا داده نشد، بنابراین قرار این دیدار را به پایان بازی اش موکول کردم. عصر روز پایانی بازی اش در باباامان بجنورد به همراه چند نفر از همکاران با او دیدار کردیم و زمینه این گفت و گو هم برایم فراهم شد. آن قدر مهربان و صمیمیبود که از هر بابی سخن گفتیم. گفت و گوی ما را با این بازیگر با تجربه سینما و تلویزیون در ادامه میخوانید.
در شروع این گفت و گو میخواهم از حال و هوای «ابوالفضل پورعرب» دهه ۷۰ که ستاره سینمای ایران بود بپرسم.
** حال عمومیام بد نیست، اما هنوز ناخوش احوالم و اگر بازی در فیلم «جاودانگی» را پذیرفتم فقط به دلیل دوستی دیرینه ام با «محسن توکلی» کارگردان فیلم است. این نکته را هم بگویم که در مجموع فضای کلی هنر و سینما خوشایند نیست. در دیداری که وزیر ارشاد با صنوف مختلف داشت، مشکلات را مطرح کردیم. ضمن این که معتقدم انحلال خانه سینما یکی از بهترین کارهایی است که وزارت ارشاد انجام داد.
یعنی از انحلال خانه سینما رضایت دارید؟
** بله، به هر صورت فضای خوبی نداشت. هر کس که میخواست وارد سینما شود از کانال خیابان انتخاب میشد نه خانه سینما! انجمن بازیگران آن ها را انتخاب نمیکردند، اکنون ۵ سال است که عضو خانه سینمای سابق نیستم. در کل فضا و بازی در سینما سخت شده است.
چه طور شد در دهه ۷۰ که ورود به عرصه بازیگری مشکل بود و به راحتی نمیشد ستاره شد به ستاره سینمای ایران تبدیل شدید؟
** هیچ وقت فکر نمیکنم ستاره سینما شدم، چون سینما ستاره ای ندارد؛ در واقع سینما هیچ ارزشی ندارد که ستاره ای داشته باشد. جایی که به راحتی خیلی ها پول میدهند و در آن بازی میکنند یا آن شخصی که بدون گذراندن دوره بازیگری و تحصیل در این رشته بازی میکند. به بازیگرانی که در این رشته تحصیل کرده و تئاتر خوانده اند کار نمیدهند. بنابراین بازی در سینما عشق و انگیزه ای ندارد و خیلی خوشحالم که در آن کمتر حضور دارم.
پس خودتان چگونه وارد سینما شدید؟
** من در این رشته تحصیل کردم و در تئاتر بازی میکردم. روزی آقای «بهروز افخمی» به تئاتر شهر آمد و من را برای بازی در فیلم «عروس» انتخاب کرد. البته آن مقطع تصور میکرد من به هیچ عنوان سینما را نمیشناسم البته من برای بازی خودم سخن نمیگویم بلکه راجع به آدم هایی صحبت میکنم که خیلی به گردن این سینما حق دارند.
به طور مثال چه کسانی؟
** آدم هایی که سوخته اند و دیگر در سینما نیستند. خیلی ها زحمت کشیده اند و دیگر نیستند. من، «اکبر عبدی» و «خسرو شکیبایی» و امثال این دوستان سال ها نقش اصلی را در فیلم ها بازی کردیم. متأسفانه عده ای دیگر در سینما نیستند، داستان این است که عده ای در این رشته تحصیل کرده اند و اکنون دارند آواز میخوانند! نمیدانم یعنی چه. خیلی بد است که ما در این شرایط هستیم.
در دهه ۷۰ چهره ای محبوب و مشهور بودید. داشتم به این فکر میکردم که شاید برخی اتفاق ها در زندگی یک هنرمند باعث میشود که از مسیر اصلی اش دور شود، چون در برنامه «هفت» گفتید که درگذشت خواهرتان شوکی به شما وارد کرد و وقفه ای طولانی در فعالیت شما ایجاد کرد.
** من وقتی بازی در فیلم «قرمز» را نپذیرفتم به «فریدون جیرانی» برخورد و ۵ سال درباره ام مطلبی در هفته نامه خودش منتشر نکرد، اما کناره گیری ام ربطی به حاشیه ندارد. من مبتلا به سرطان ریه شدم. سال ها پیش که در فیلم «بهشت پنهان» در پاریس بازی میکردم ضربه ای به من خورد که ۲ روز در بیمارستان بستری بودم و بعد از پایان فیلم به تهران آمدم و بیماری ام را پیگیری نکردم تا این که در مجموعه «وضعیت سفید» حالم بد شد و ۱۱ روز در کما بودم و جراحی داشتم. این نکته را هم بگویم که سوپراستار نبودم که کناره گیری کنم.
قبول دارید که عده ای به عشق «ابوالفضل پورعرب» به سینما میرفتند و عکس شما روی جلد مجله ها و بیلبورد بر فروش گیشه تأثیر داشت؟
** من خودم را باور نداشتم، چون هیچ زمان خودم را درگیر این مسائل در زندگی ام نکردم و نخواستم مغرور شوم. وقتی انسانی تغییر میکند، علامت خطری است و باید خیلی از لحاظ آسیب های اجتماعی مراقب خود باشد. در هر حرفه ای این مشکلات وجود دارد، مهم این است که وقتی انسان کار میکند، رفتاری معقولانه و انسانی داشته باشد. من درگیر شهرت نبودم. چندین مرتبه در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شدم، اما به من جایزه ندادند! و بعد از ۷ سال که نامزد بازیگری در جشنواره شدم به من جایزه دادند. معتقدم هنرمندان باید مراقب شخصیت خود باشند تا آسیب نبینند و این سینما چیزی ندارد که انسان بخواهد در آن کار کند.
به بیراهه میرویم!
چرا اکنون هر پیشنهادی که برای بازی به شما میشود میپذیرید؟
** رابطه دوستانه ای با «محسن توکلی» کارگردان فیلم «جاودانگی» داشتم و باعث شد در آن بازی کنم. کارگردان گفت میخواهم امضای تو پای فیلمم باشد هم چنین تولید یک فیلم سینمایی ۲ ماه طول میکشد و من به دلیل بیماری و ناتوانی ام نمیتوانم کار کنم. البته کیفیت فیلم های سینمایی هم پایین آمده است، ما به واقع داریم به بیراهه میرویم.
از تشکیل سازمان سینمایی کشور راضی هستید؟
** بله، حداقل ما بدون واسطه با وزارت ارشاد ارتباط پیدا میکنیم. دوم این که باید به آن ها فرصت داد تا فعالیت خود را در سازمان آغاز کنند.
با بازی در فیلم «عروس» بهروز افخمیبه شهرت رسیدید و در جشنواره فیلم فجر از بازی تان تجلیل شد. نظرتان درباره آن چیست؟
** فیلم نامه ای نوشته میشود و ما بازی میکنیم، وقتی فیلمیاکران میشود برخورد مردم برایم اهمیت دارد و با همه مسائل موجود چه خوب و چه بد برای نقش زحمت میکشم و نمیتوانم بگویم که برای ارائه نقش انرژی نمیگذارم. همان گونه که اشاره کردم در تئاتر شهر مشغول بازی در نمایش «حاکم یک شبه» بودم که هم بازی هایم «مصطفی کاری»، «مجید مظفری» و «جهانگیر الماسی» بودند که به انتخاب «بهروز افخمی»، داماد فیلم «عروس» شدم.
بازی قابل تحسین تان در فیلم «مردی شبیه باران» سیمرغ بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر را برایتان به ارمغان آورد و این تنها سیمرغی بود که گرفتید. هنگام دریافت این جایزه چه احساسی داشتید؟
** هنوز هم سیمرغم را دارم. وقتی بعد از ۷ سال در جشنواره فیلم فجر به من جایزه دادند و پرسیدند چه احساسی داری گفتم خیلی وزنش سنگین بود! جوایز بسیاری گرفته ام. جایزه تأثیری در روند کاری ام نداشت. وقتی که کار میکنم نمیتوانم کم بگذارم، مردم برایم اهمیت دارند.
دستمزدی که از بازیگری میگیرید راضی کننده است؟
** اکنون ۳ برابر آن دوران دستمزد دریافت میکنم. شعرهایم هم قرار است به زودی چاپ شود.
نسل جدید سوپراستارهای سینمای ایران را چگونه میبینید؟ آیا توان جذب تماشاچی به سینما را دارند و فروش گیشه را تضمین میکنند؟
** هر دوره ای جوان خودش را دارد. اکنون به طور مثال «محمد رضا گلزار» مطرح شده است و خیلی خوب هم بازی میکند و عده ای علاقه مند دارد. مسلما عده ای به خاطر عکس روی جلد او به سینما میروند. آن موقع که جوان بودم تصور نمیکردم که مردم به خاطر من به سینما میروند اما اکنون که ۵۰ ساله شده ام با زمینه فکری و مطالعاتی بیشتری کار میکنم.
اگر سخنی در پایان باقی مانده است بفرمایید.
** من فیلم نامه «طلاق» را نوشته ام که برگرداننده فیلم «عروس» است و اگر «بهروز افخمی» نسازد خودم فیلم را خواهم ساخت. با «نیکی کریمی» هم درباره این فیلم مذاکراتی کرده ام. هم چنین صحبت هایی با «ضیاء هاشمی» کرده ام و «نیکی کریمی» پیشنهاد داد که به طور مشترک سرمایه گذار فیلم باشیم .صدا و سیمای خراسان شمالی هم پیشنهاد ساخت فیلم و مستندی درباره این استان داده است که امیدوارم بتوانم با آن ها همکاری کنم.
عكس های البوالفضل پورعرب
عكس ابوالفضل پورعرب
عكس ابوالفضل پورعرب
عكس ابوالفضل پورعرب
ابوالفضل پورعرب که به دلیل بیماری سرطان مدتها خانه نشین بوده است، پس از ماه ها در مراسم تجمع هنرمندان برای محکومیت اهانت به پیامبر اسلام(ص) در برابر دوربین رسانه ها قرار گرفت.
عكسهای ابوالفضل پورعرب بعد از بیماری سرطان
عكس ابوالفضل پورعرب
منبع مصاحبه : خراسان نیوز-اردیبهشت ۹۱
shamdooni.com