چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
ما می خواهیم مشهور شویم، به قیمت مهاجرت!
بازیگران ایرانی بالاخص زنان از کشور می روند تا به ظن خود با برداشتن حجاب بتوانند راهی متفاوت در مسیر بازیگری شان طی کنند و بتوانند تشنگی دیده شدنشان را فراموش کنند.
بازیگران ایرانی بالاخص زنان از کشور می روند تا به ظن خود با برداشتن حجاب بتوانند راهی متفاوت در مسیر بازیگری شان طی کنند و بتوانند تشنگی دیده شدنشان را فراموش کنند. آن ها در اولین قدم کشور ترکیه را برای بازیگری انتخاب کرده اند تا در بهترین حالت همچون بازیگران ترک در سریال هایی ضعیف و آب بندی شده بازی کنند.
صنعت سینما در ترکیه هرگز مثل ایران یا حتی هند و چین نتوانسته مقبولیت های جهانی داشته باشد و به غیر از نمونه های انگشت شماری مثل نوری بیگله جیلان و فاتح آکین کمتر کسی در دنیا آن ها را می شناسد. حالا بازیگران ایرانی با وجود این که شبکه های خارجی فارسی زبان با خیل مخاطبان رو به رو هستند، قید همه چیز را می زنند و برای رقم های ناچیز در مقابل تغییر سرنوشتشان تن به این کار می دهند.
بسیاری از آن ها در اولین قدم بدون داشتن پشتوانه، مثل کسی که صاعقه ای به سرش خورده باشد، با حرکات عجیب و غریب، متفاوت عمل می کنند! این اتفاق هم باعث می شود تا یک شبه تبدیل شوند به شخصیت شناخته شده که یا مورد غیظ و غضب کاربران دنیای مجازی و مخاطبان قرار می گیرند، یا این که تحسین های بی پایانی برایشان ردیف می شود.
آن هایی که پیش از این در میان اهالی سینمای فرهیخته شاید محلی از اعراب نداشتند. چیزی شبیه به همان اتفاقی که با سال ها پیش برای خیلی از بازیگرانی افتاد که هرگز شایسته تحسین در مهارت بازیگری نبودند و تنها جایگاه خود را در میان هواداران خاص خود داشتند؛ مثل منوچهر وثوق، بیک ایمانوردی، شهناز تهرانی، یدالله شیراندامی، مرتضی عقیلی یا بهمن مفید، همایون بهادر و میری که اتفاقا بعضی از آن ها از ایران رفتند و در سرای دیگر هم بازیگری کردند و هرگز به آن چه خود و مردم طرفدارشان می پنداشتند، نرسیدند مثل تئاترها و فیلم هایی که برخی از آنان بازی کردند و نتیجه فاجعه بود.
چون ذائقه ها تغییر کرده بود و مخاطبان می دانستند که با آن ها مثل سابق نیستند، یا این که هیچ وقت آن چه آن ها تصور می کردند نبوده اند و برخی هم به دولت جدید روی کار آمده خرده می گرفتند که اجازه بازی کردن از آن ها را سلب کرده بود. ولی آن چه مشخص بود، این است که به هر حال چیزی می لنگید!
بدون هیچ جهت گیری آن چه برای این بازیگران قدیمی و جدید و به تازگی کارگردانان اتفاق افتاده است، مسیر روشنی را پیش روی آن ها قرار نداده و نخواهد داد. این بازیگران ایرانی تنها تبدیل می شوند به نام داران و اسطوره هایی پوشالی که چند صباحی در آمار بالای جدول بورس قرار می گیرند و بعد از آن تاریخ آن ها را کم کم فراموش می کند. آن ها مسیری غلط را بر می گزینند و برای رسیدن به شهرتی که نتوانسته اند در ایران به دستش بیاورند، دست به دامن شبکه های رنگارنگ و درجه چندم تازه تاسیس شده، در خارج از کشور می شوند.
در بهترین حالت، کمتر کسی مخاطب پی گیر و دقیق کارهای آن ها می شود. مثلا چه کسی مشتاقانه پای برنامه های محمد حسینی می نشیند و با مزه پرانی های او می خندد و تحسینش می کند؟! یا فرشید منافی چند درصد شنونده دارد؟ چکامه چمن ماه و رابعه اسکویی کجای سینمای ایران ایستاده بودند و مانی کسرائیان چند سال غایب بود؟ کسی اصلا نام صدف طاهریان را پیش از این شنیده بود؟! و جدیدا هم بازیگر دیگری به نام بهارک صالح نیا به این جمع اضافه شده است که تا به حال نامش هم شنیده نشده بود.
فضای مجازی و دست به دست چرخیدن اخبار کشف حجاب آن ها و لایک های چندین هزار نفره در زیر عکس هایشان آن ها را قربانی لذت شهرت و محبوبیت می کند، غافل از این که این توجه ها در هنر نمی تواند ماندگار باشد و داغی خبر روزی سرد می شود. این ها درست برعکس راهی را که حتی یک ستاره آمریکایی یا دقیق تر، هالیوودی انتخاب می کند، رفتند.
اکثر بازیگران بین المللی با انتخاب یک مدیر برنامه خوب و کاربلد با تسلط به بازیگری و مهارت های غیر از آن مثل زبان و فن بیان، مسیر مشخصی را در نظر می گیرند تا بتوانند گام های محکم و از پیش تعیین شده بردارند. اما متاسفانه یا خوشبختانه چکامه چمن ماه در تبلیغات پخش شده در این شبکه ها، به دلیل بازی ضعیف و فن بین سست تماشایی نیست.
در کنار آن ها هستند کسانی مثل همایون ارشادی یا پیمان معادی و حتی فاطمه معتمدآریا، مهناز افشار و بهرام رادان که مناسب موازین فرهنگی کشور برای بازی در فیلم های هالیوودی یا خارجی قدم برداشته اند و در فیلم هایی غیر ایرانی بازی کرده اند و مورد تحسین هم قرار گرفته اند.
در دوره ای که فاطمه معتمدآریا ممنوع التصویر بود، می توانست با مهارت در بازیگری و تا حدی هم تسلط به زبان انگلیسی ایران را برای ادامه مسیر کاری اش ترک کند، ضمن این که او بیشتر از خیلی از کسانی که کشف حجاب کرده اند، در عرصه بین المللی شناخته شده است و حتما کارهای بهتری را می توانست انتخاب کند، اما با تمام سختی ها ایران را برای ادامه بازیگری انتخاب می کند.
یا کارگردانی مثل عباس کیارستمی می داند که هویت کاری و فرهنگی اش به واسطه حضور در کشورش شکل گرفته است خود را به جهان معرفی کند، پس شاید ترک کردن اقلیمی که روزی در آن قدم به قدم برای شهره شدن زحمت کشیده است، کار عاقلانه ای به نظر نرسد.
به جز یکی از بازیگران زن، سایر کسانی که از ایران رفته اند، هنرپیشه های رده چندمی بوده اند که هرگز در حرفه شان نتوانستند به سودایی که در سر داشته اند، برسند. نه تنها نمی توان نقش ماندگاری از آن ها را نام برد که متاسفانه حضور آن ها تاثیر کوچکی بر سینما و تلویزیون ایران نگذاشته است.
این از هم گسیختگی ناگهانی و فرار پنهانی آنان در طولانی مدت نمی تواند موثر و قدمی رو به جلو محسوب شود که حتی بیشتر باعث دردسر همکارانشان در ایران می شود. با انتخاب این مسیر در میان بازیگرانی که تا قبل از مهاجرت، کمتر کسی حتی آن ها را به چهره می شناخته است، کار برای همکاران و دوستانشان در ایران سخت تر می شود و انگشت اتهام گروه های تندرو خیلی راحت به سمت آن ها نشانه می رود تا از هر حرکتی از کاهی کوه بسازند.
بازیگری که در این مسیر قدم بر می دارد، باید این را بداند که نه تنها در مقابل خودش متعهد است، که حتی در مقابل سینمای مریض احوال و لاجون ایران هم که روزی همین خرده شهرتش را به واسطه آن به دست آورده، مسئول است و با هر قدم می تواند زخمی عمیق تر بزند به بدنه آن.
ویدیو مرتبط :
علیرضا 24---چگونه مشهور شویم؟؟!!!!!!!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گران قیمت ترین حلقه های ازدواج افراد مشهور/تصاویر
اخبار فرهنگی - از الیزابت تیلور تا پرنسس دایانا
گران قیمت ترین حلقه های ازدواج افراد مشهور/تصاویر
به گزارش توریسم آنلاین، در زیرمجموعه ای جالب از گرانقیمت ترین حلقه های ازدواج افراد معروف در زمان های مختلف را گردآوری شده است.
رتبه نخست متعلق به الیزابت تیلور با حلقه ای به قیمت 8/8 میلیون دلار است. او این حلقه را از ریچارد برتون هدیه گرفت. این حلقه زیبا دارای الماسی شفاف و استثنایی 33 قیراطی است.
بیانسه در این فهرست مکان دوم را با حلقه 5 میلیون دلاری خود دارا است.الماس 18 قیراطی بر روی این انگشتر می درخشد.
مکان سوم را نوه هیلتون معروف پریس هیلتون در اختیار دارد.حلقه زیبای 4/7 میلیون دلاری او از طلای سفید ساخته شده و الماسی مستطیل شکل برروی آن خود نمایی می کند.
حلقه گریس کلیگ (بازیگر مشهور هالیوود و همسر پادشاه موناکو) 4/6میلیون دلار ارزش دارد.یک زمرد زیبا که در کنارش دو الماس قرار دارند این حلقه را خاص و دیدنی می کند. این حلقه را پرنس رینر به او هدیه داده بود.
جنیفر لوپز و مکان پنجم با حلقه 4 میلیون دلاری که مارک آنتونی (همسر سابق) به او هدیه داده بود.الماس آبی 8 قیراطی و طراحی آن توسط نیل لین انجام شده است.
حلقه بعدی متعلق به مالنیا ترامپ همسر دونالد ترامپ تاجر، نویسنده و مجری معروف است. این حلقه طلای سفید والماس 3 میلیون دلار ارزش دارد.
ژاکلین کندی اوناسیس دارای حلقه ای 2/6 میلیون دلار بود که تنها دوبار آن را به دست کرد.
مکان هشتم متعلق به کاترینا زتا جونز است و حلقه 2/5 میلیون دلاری که الماس آن به طور عمودی قرار گرفته و 28 الماس کوچکتر نیز در اطراف آن قرار دارد.
انریکه ایگلیسیاس حلقه ای 2/5 میلیون دلاری به نامزد خود آنا کورنیکاوا هدیه داد. این حلقه دارای الماس صورتی رنگ 11 قیراطی است.
و بالاخره در مکان دهم حلقه ای که ابتدا متعلق به پرنسس دایانا بوده و هم اکنون در دست های عروس او کیت میدلتون قرار دارد. این حلقه 137 هزار و 200 دلار قیمت دارد و از یک یاقوت آبی 18 قیراطی و ردیف های الماس ساخته شده است.
اخبار فرهنگی - توریسم آنلاین