قضیه مهران مدیری و مهراب قاسم‌خانی


اشتباه بزرگی است كه فكر كنیم مهراب قاسم‌خانی زیر سایه برادر بزرگش، پیمان مانده و همیشه باید در كنار او تعریف شود.





اشتباه بزرگی است كه فكر كنیم مهراب قاسم‌خانی زیر سایه برادر بزرگش، پیمان مانده و همیشه باید در كنار او تعریف شود. مهراب پیش از این سال‌های اخیر كه با برادرش كار می‌كرد، تجربه‌ نویسندگی مستقل را داشته، اما به قول خودش وقتی روش كار گروهی جواب داده چرا باید آن را ترك كنند؟ مهراب بیشتر از 10 سال سابقه كار دیگر سلیقه مخاطب را شناخته و می‌داند چطور شخصیت‌ها را تعریف كند و چه شوخی‌هایی مخاطب را به خنده می‌اندازد. او یكی از نویسندگان ثابت مجموعه «ساختمان پزشكان» است، این كار را یكی از بهترین تجربه‌های كاری‌اش می‌داند. كار كردن در كنار كسانی كه بیشتر از آنكه همكار باشند، رفیق‌اند و این، همه چیز را دوست‌داشتنی‌تر كرده است.



از زندان تا ساختمان پزشكان

 نشستیم دور هم و درباره اینكه بتوانیم در قصه‏مان فضای محل كار را در كنار فضای خانه باهم داشته باشیم، صحبت كردیم. ابتدا قرار نبود، خیلی شغلی به ماجرا نگاه كنیم و بیشتر دیدمان اجتماعی بود. به چند فضای متفاوت فكر كردیم. مثلا به زندان، اما پرداختن به زندان سختی‏ها و دردسرهایی داشت كه ترجیح دادیم درگیرش نشویم. بعد به بیمارستان فكر كردیم كه پیدا كردن لوكیشن برای چند ماه سخت بود. تا رسیدیم به ساختمانی كه چند پزشك در آن مطب دارند اما روند كار كردن با تلویزیون به شكل دیگری هست. اصلا اینطور نیست كه ما مثلا بگوییم، بله این ایده را داریم و جلو برویم. در كار كردن با تلویزیون معمولا ماجرا برعكس است. یعنی تلویزیون می‌گوید ما فلان پروژه را می‌خواهیم. در كار با تلویزیون از ابتدا كار جدی و اجرایی است.



با سروش هم سلیقه‌ایم

وقتی سروش وارد پروژه شد، بعضی از قسمت‌ها آماده بود و خیلی از شخصیت‌ها را هم درآورده بودیم. بهتر است بگویم وقتی سروش وارد كار شد خیلی چیزها آماده بود. در طول ضبط بود كه براساس سلیقه سروش بعضی از شخصیت‏ها روتوش شدند اما در اصلاح مواد اولیه‏شان دست نخورده باقی ماند. من سروش را از ابتدا به‌عنوان فیلمنامه‌نویس شناختم. (با خنده) و اصلا او را به‌عنوان كارگردان قبول ندارم! حالا از شوخی گذشته فكر می‌كنم خود او هم همین نظر را داشته باشد. من نخستین كار را با او انجام دادم و سابقه همكاری ما به سال‌ها قبل برمی‎گردد و این با هم كار كردن‏مان را خیلی راحت‌تر كرده ‌است چون سلیقه همدیگر را می‌دانیم، نگاه هم را می‌شناسیم و نوع شوخی‌های همدیگر را می‌فهمیم. با تسلط و آشنایی كه سروش بر این‌جور كارها دارد حتما كارگردانی هم خیلی خوب انجام داده است.



شوخی در فضای فانتزی را دوست دارم

خیلی دوست دارم این آخرین كارم به این شكل باشد.
فكر می‏كنم دیگر برایم كافی است و باید تصاویر و فضاهای جدیدتری را تجربه كنم. شوخی در فضای فانتزی را دوست دارم اما سینمای مورد علاقه من اصلا كمدی نیست. شاید كمدی یا كمدین‌ها در 50 فیلم برگزیده‌ام هم نباشند؛ فیلم‏هایی مثل «جنگ ستارگان»، «ارباب حلقه‌ها» یا «نیش» را واقعا دوست دارم. می‌خواهم سریالی با فضای متفاوت را كار كرده و بیشتر تجربه كنم.



من و پیمان 10سالی می‌شود كه با هم كار می‌كنیم. سلیقه همدیگر را خوب می‌شناسیم. وقتی او چیزی را مطرح می‌كند من می‌دانم منظورش چیست یا برعكس. این‌طور بگویم كه اصلا حتی درباره دیالوگ‌ها هم صحبت نمی‌كنیم. 2 كلمه می‌گوید و ادامه‌اش را خودم می‌دانم یا اگر طرحی را من می‌گویم او هم دوستش دارد. من خیلی راحتم و این خیلی رابطه خوبی است



طنز آپارتمانی

من اصلا با طنز آپارتمانی مشكلی ندارم؛ خب در تمام دنیا هم می‌بینیم كه این طنزها ساخته می‌شود، خیلی هم مخاطب دارند. خب در هركدام از سریال‌های آپارتمانی شخصیت‌ها تغییر می‌كنند و این همه چیز را نو می‌كند. ما هم خیلی دنبال این نبودیم كه كار جدیدی به این شكل انجام بدهیم. به‌نظر من اصلا جدید بودن فضا نمی‌تواند ارتباطی به بهتر شدنش داشته باشد. در میان كارهای تلویزیونی كه در این سال‌ها انجام داده‌ام، ساختمان پزشكان را خیلی دوست داشتم و با فضای این كار خیلی خوب ارتباط برقرار كردم. در ضمن تهیه‌كننده این كار خیلی به كار ما كمك كرد. تعاملی كه بین ما و محسن‌چگینی بود چیزی فراتر از مسائل مالی بود، او در بیشتر جلسات طراحی حضور داشت، ایده می‌داد و خیلی به ما كمك كرد. محسن چگینی واقعا تهیه‌كننده كارهای این مدلی است و تمام سریال‌های كمدی خارجی را می‌بیند.



با بازیگران بداهه‌پرداز مشكل دارم

ویژگی‌های مجموعه ساختمان پزشكان این است كه بازیگرهای بسیار پخته‌ای دارد. من اساسا با حضور بازیگران بداهه‌پرداز مخالف هستم. مشكل این‌جاست كه در كار با بازیگران این‌چنینی داستان، فیلمنامه و فیلمنامه‌نویس رهبری بر جریان ندارند و بازیگرها هر كاری دوست دارند می‌كنند.

 برای بازیگرهای این‌چنینی مهم نیست كه نقش چه ویژگی‌هایی دارد و چه شكلی است. مثلا ویژگی‌های كلیشه‏ای دكترها در ذهن دارند كه هروقت لازم باشد، همان را اجرا می‌كنند. در نتیجه بعد از مدتی نویسنده می‌فهمد كه دارد دنبال بازیگر می‌رود. خوشحالی من در این كار این بود كه چنین بازیگرانی نداشتیم. ابتدای كار جلساتی با تهیه‌كننده و پیمان داشتیم كه بعد سروش هم به ما اضافه شد. به لیستی از بازیگران رسیدیم، حالا بعضی بازیگرها هم آمدند كه نقش را نگرفتند و من در برخی موارد این چنینی خوشحال هم شدم!

 سروش و پیمان از بهنام تشكر در تئاتر كاری دیده بودند و اصرار داشتند كه او نقش اول این كار باشد و الان فكر می‌كنم ‌بهنام تشكر در آینده از بازیگران بزرگ ما بشود، یا بیژن بنفشه‏خواه كه واقعا بازی خوبی داشت. بزرگ‌ترین ویژگی ساختمان پزشكان هم همین بازیگری‌های عالی است. دومین مسئله هم متن بود ما نسبت به كارهای قبلی‏مان پخته‏تر شدیم و تجربه بیشتری هم داریم. من هنوز بازخوردها را ندیده‏ام. خیلی هم با روز پخش‌بودن كار موافق نیستم ولی دوست داشتم كه مثلا بعد از ساختن قسمت بیستم، مردم این كار را ببینند اما تغییراتی كه در زمان پخش سریال اتفاق افتاد این امكان را از ما گرفت.





جریان من و مهران مدیری

درصد اینكه روزی دوباره با مهران مدیری كار كنم خیلی كم است. این را بدانید كه آن شرایط برای من خیلی سخت بود كه كار نكردم. من از میانه كار مرد «2هزار چهره» جدا شدم. من شخصیت مسعود شصت‏چی در «مرد هزار چهره» را دوست نداشتم. قبلا هم این را گفته بودم كه خیلی هم به مهران برخورده بود اما منظورم بازی او نبود منظور من شخصیت شصت‏چی بود و چون نتوانسته بودم با آن شخصیت ارتباط برقرار كنم، قسمت‌های طراحی شده توسط من، جزو بدترین كارهایم بود. هیچ دعوایی نبود و من فیلمنامه را گذاشتم و آمدم بیرون. خیلی هم مهران مدیری را دوست داشته و خیلی هم خاطرات خوبی با او دارم. در خلق و خو شاید با مهران سازگار نباشیم اما قبول دارم كه مهران مدیری پدیده است. بهترین بازیگری است كه من برایش نوشته‌ام. به‌عنوان كارگردان هم معتقدم كه كار او به شكلی است كه در این جنس از كار هیچ‌كس حتی از نزدیكش هم نمی‌تواند رد شود.


ویدیو مرتبط :
مهران مدیری دست مهراب قاسم خانی را در بدترین شرایط گرفت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مهراب قاسم‌خانی اعتراف کرد؛ من و پیمان به مهران مدیری دروغ گفتیم



اخبار,اخبار فرهنگی ,مهراب قاسم‌خانی

مهراب قاسم‌خانی نویسنده فیلمنامه پس از مدت‌ها ماجرایی را بازگو کرده که به تولید سریال «شب‌های برره» به کارگردانی مهران مدیری انجامیده است.

به گزارش خبرآنلاین، او این ماجرا را در صفحه اینستاگرامش نوشته و اسم آن را هم «اعتراف» گذاشته است. بهانه این نویسنده برای روایت ماجرا، روز تولد مهران مدیری(18 فروردین) است.

متن کامل نوشته قاسم‌خانی بدین شرح است:
18 فروردین سالروز تولد مهران مدیری کارگردان و بازیگر مطرح کشورمان است و به همین دلیل مهراب قاسم‌خانی یادداشتی را به همین مناسبت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است

مهراب قاسم‌خانی:فکر کنم اوایل سال هشتادوچهار بود که مهران مدیری،محسن چگینی و برادران گلیان پیشنهاد دادن که یک سریال جدید شروع کنیم .پیمان هم طبق معمول به خاطر حساسیت و اهمیت کار موفق شد برامون دو ماه وقت بگیره که بتونیم در زمان کافی، با دقت و وسواس سریال جدیدی را طراحی کنیم .این شد که ما رفتیم خونه و دو ماه تمام خوردیم و خوابیدیم و هیچ کاری نکردیم روز قرارمون برای تحویل طرح،پیمان اومد دنبالم و توی مسیر دفتر گلیان تازه شروع کردیم به پیدا کردن یه طرح و کلی با هم هماهنگ کردیم که اونجا بهشون چیا بگیم وسر جلسه هم با وقاحت تمام نشستیم جلوی مهران و محسن و گلیان ها و قصه ای رو که توی ماشین با هم هماهنگ کرده بودیم با آب و تاب واسه شون تعریف کردیم. وسطش هم بداهه بهش شاخ و برگ می‌دادیم.

منم برای این که همه‌چیز طبیعی‌تر باشه  یه صفحه کاغذ بی‌ربط توی دستم بود و وانمود می‌کردم  که از روی نوشته دارم می‌خونم.خلاصه که طرح مورد استقبال قرار گرفت و همه کلی خوششون اومد. همه چی به خوبی داشت  پیش می‌رفت تا اینکه یهو پیمان گفت ما به یه طرح دیگه هم فکر کردیم که اونم شاید بد نباشه و شروع کرد به این که ما فکر کردیم میتونیم یه برگشت داشته باشیم به نسل قبلی شخصیت های پاورچین و بریم توی برره و با زندگی و فرهنگشون از نزدیک آشنا بشیم.این وسط من گیح شده بودم که این چرا یهو داره چرت و پرت می‌گه و قرارمون اصلا این نبود.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,مهراب قاسم‌خانی

 

ولی خوب نمی‌شد کم آورد.این شد که دوتایی یه ربع هرچی به فکرمون رسید رو همونجا از خودمون در آوردیم گفتیم. نتیجه‌اش این شد که بچه‌ها خیلی طرح رو پسندیدن و قرار شد، همون رو کار رو بکنیم. از دفتر که بیرون اومدم به پیمان گفتم اینو یهو از کجا در آوردی؟ گفت یه جا که تو داشتی حرف می‌زدی چشمم افتاد به یه مجله که روی میز بود و روش راجع به فیلم جنگ ستارگان نوشته شده بود و یهو به ذهنم رسید بد نیست ما هم یه همچین کاری بکنیم(توی جنگ ستارگان بعد از اکران فیلم های اولش در فیلم هار بعدی به داستان زندگی نسل قبلی شخصیت های اصلی پرداخت شده است) خلاصه اینجوری شد که سریال شب های برره شکل گرفت. البته چند هفته طول کشید که موفق شدیم یه کمی اون پرت و پلاهایی که تو جلسه گفتیم رو به هم ربط بدیم عوضش کلی بهمون خوش گذشت اون سال.     

اخبار فرهنگی - خبرآنلاین