فردوسی پور انگلیسی !


جان ماتسن سرشناس ترین گزارشگر و مفسر فوتبالی انگلیس است. او از سال 1979 تاکنون به گزارش مهم ترین بازی های فوتبال انگلیس و دنیا می پردازد و محبوبیتی فوق العاده نزد مردم کشورش دارد.


جان ماتسن سرشناس ترین گزارشگر و مفسر فوتبالی انگلیس است. او از سال 1979 تاکنون به گزارش مهم ترین بازی های فوتبال انگلیس و دنیا می پردازد و محبوبیتی فوق العاده نزد مردم کشورش دارد. جالب است بدانید عادل فردوسی پور، بهترین گزارشگر فوتبال در ایران شباهت های زیادی با ماتسن 65 ساله دارد. اصطلاحاتی نظیر «فینال دراماتیک» و حتی «چه می کنه» اصطلاحاتی است که گزارشگر سرشناس بی بی سی به کار می برد و فردوسی پور به بهترین شکل الگوبرداری می کند.

ـ تنها باری که دیگران واقعاً به فرگوسن شک کردند، وقتی بود که گفت در پایان فصل 2ـ2001 بازنشسته می شود.

الکس فرگوسن را اولین بار در اکتبر 1980 دیدم، وقتی که داشت آبردین را برای بازی با لیورپول در باشگاه های اروپا آماده می کرد، آن موقع مربی جوانی بود که با شکستن سلطه 50 ساله رنجرز و سلتیک بر فوتبال اسکاتلند برای خودش اسم و رسمی دست و پا کرده بود.

قبل از گزارش بازی، وقت خواستم تا با او حرف بزنم و چندتایی سؤال بپرسم؛ یادم است که خودش قبل از بازی به هتل من آمد تا کمک کند برای گزارش مسابقه اطلاعات جمع کنم. حتی لازم نشد دنبالش بگردم. خودش پیش من آمد. یادم می آید خیلی زود مجذوبش شدم. توجهش به جزئیات شگفت انگیز بود، شخصیتی قوی داشت و دانشش از فوتبال عالی بود؛ ولی چیزی که واقعاً در او برق می زد؛ عزم جزمش بود.

چند سال بعد شنیدم سرالکس موقع شام چند کلمه برای دیگران حرف زده و گفته: «عزم و اراده آدمهاست که آنها را از هم متمایز می کند.» این جمله واقعاً ملکه ذهنم شده. تمام این مدتی که در فوتبال بوده ام، هیچ وقت به آدمی باراده تر و مصمم تر از او برخورد نکرده ام.

البته این قدر شور و هیجان گاهی هم سرریز می کند، من خودم شخصاً تجربه دست اولی از «برخورد سشواری» فرگوسن داشتم ام. ماجرا بعد از بازی منچستر یونایتد و میدلزبورو در 1995 اتفاق افتاد. روی کین برای سومین بار در عرض 14 روز اخراج می شد و من از اوضاع انضباطی کاپیتان حرف زدم و پرسیدم که خشم فرگوسن فوران کرد.

ولی باید این را هم بگویم که دفعه بعد که او را دیدم، انگار همه چیز را فراموش کرده بود و با من مثل قبل رفتار کرد. اگرچه سرالکس این کریسمس 70 ساله می شود ـ سنی که بیشتر مربیان می نشینند و به خاطراتشان فکر می کنند ـ او همان قدر تشنه موفقیت به نظر می رسد که 30 سال پیش در آبردین بود. حس می کند لیاقت تیمی که در اولدترافورد ساخته، بیشتر این این چیزی است که تا به حال در لیگ قهرمانان بوده و مصمم است که شنبه در ومبلی یک جام دیگر به آن اضافه کند.

از نظر من، سرالکس همین حالایش هم بزرگ ترین مربی تاریخ فوتبال بریتانیا است. فقط به تعداد جام هایی که برده، آن هم در دوره ای که فوتبال فشرده ترین و دشوارترین روزهایش را می گذراند، نگاه کنید، وقتی به منچستر یونایتد پیوست، تیم شرایط عجیی داشت. مربیانی مثل ران اتکینسون و دیو سکستون داشتند که مسابقات حذفی را می بردند ولی از 1967 به بعد دیگر قهرمان لیگ نشده بودند.



فرگوسن پیش از آنکه بتواند اوضاع را در اولدترافورد عوض کند، باید پایه کار را می ریخت، باشگاه باید در خیلی چیزها ـ درون و بیرون زمین ـ سر و سامان پیدا می کرد. چهار سال وقت گرفت تا اولین جامش را ببرد، جام حذفی 1990، یک سال بعد جام برندگان جام اروپا را برد و یادم است شبی که اولین بار لیگ را در 1993 بردند، در اولدترافورد بودم.

پس از آن، باشگاه یک نفس به سمت موفقیت تاخته، در 1994 و 1996، دوگانه و در 1999، سه گانه را بردند و بعد از اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان، همیشه به نظر رسیده که یونایتد هر سال دنبال بردن آن است.

با این حال فقط جام ها نیستند که از او مربی ای به این بزرگی می سازند. سبک بازی که مصرانه پیاده می کند ـ فوتبال جذاب و هجومی که اولین بار در دوره سرمت باسبی جزو DNA باشگاه شد ـ هم هست. و این روحیه که بروند و تک تک بازی ها را ببرند و هیچ وقت، هیچ وقت باخت را قبول نکنند را هم باید در نظر داشت. وقتی بازی های منچستریونایتد را تماشا می کنم، اغلب یاد جمله معروف استیو مک لارن، دستیار سابق فرگوسن می افتم: «منچستر یونایتد هیچ وقت نمی بازد، فقط گاهی وقت کم می آورد». چنین روحیه قوی ای دارند که احتمالاً یکی دو تا از این باشگاه های بزرگ از آن بی بهره اند.

خودشان قبول دارند که این فصل، گاهی پیش آمده که زیاد خوب بازی نکرده اند، به خصوص خارج از خانه، با این حال باز هم زیر بار باخت نمی روند و این یک موهبت شگفت انگیز است.

بزرگ ترین تعریفی که می شود از سرالکس کرد این است که نه فقط به همه دستاوردهای «سرمت» رسید که باشگاه را یک سطح بالاتر برد و تبدیل به یک «برند» جهانی کرد.

کار بزرگی که باسبی انجام داد، پرورش بازیکنان جوان بود و فرگوسن با امثال پل اسکولز، گری نویل و رایان گیگز شگفت انگیز که از آکادمی باشگاه آمدند و اسطوره شدند، پا جای پای او گذاشت.

فرگوسن هم چنین سیستم استعدادیابی معرکه ای را ساخته و توسعه داده که چند تا گوهر واقعی را از دل زمین بیرون کشیده. قبل از اینکه خاویر هرناندس برای باشگاه بازی کند، چه کسی از او چیزی شنیده بود؟ البته الان هم راجع به او شنیده اند ولی وقتی فرگوسن داشت او را می خرید، بقیه مربیان کجا بودند؟




یکی دیگر از اسرار موفقیت فرگوسن که اغلب از چشم مردم پنهان می ماند، نحوه استفاده او از سیستم چرخشی است. حتی در اوایل فصل هم همان مرتبه اول نمی توانی ترکیبی را که به زمین می فرستد، درست حدس برنی. غریزه اش به او می گوید بعضی از بازیکنان به استراحت نیاز دارند تا در پایان فصل، وقتی که واقعاً لازم است، قدرتمندانه ظاهر شوند.

تنها باری که دیگران واقعاً به فرگوسن شک کردند، وقتی بود که گفت در پایان فصل 2ـ2001 بازنشسته می شود. وقتی این حرف را زد، عملاً روی بازیکنان و مربیان یونایتد اثر گذاشت و یکی از ضعیف ترین فصل هایشان در دوره مربیگری او را تجربه کردند و در لیگ برتر سوم شدند.

از زمانی که از این تصمیمش برگشته، دو رقیب عمده داشته، آرسن ونگر در آرسنال و ژوزه مورینیو در چلسی و رودررو شکستشان داده و حالا کجای کار هستیم؟ مورینیو آمد و رفت و ونگر هفت سال است لیگ را نبرده؛ در حالی که فرگوسن هم چنان پیش می رود.

منبع: روزنامه تماشا


ویدیو مرتبط :
ایراد انگلیسی گرفتن عادل فردوسی پور

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دایی و فردوسی پور هم تیمی شدند/ عکس


دایی و فردوسی پور در داربی دانشگاه های تهران