شفیعی جم:کار ما نان داغ کباب داغ بود!


انگار قصه هم چنان ادامه دارد و بعد گذشت این همه سال، هنوز «درک» دایره جنایی «ساعت خوش» از تبعات اتفاقات غیرمتعارف و سنگینی که به خاطر شهرت فراوانش برای او (و بقیه همکارانش) افتاده خلاصی ندارد. ماجراهایی که باعث شد یکی از محبوب ترین برنام های تلویزیون در دو دهه اخیر، در اوج موفقیت ناگهان خاموش شود.


ویدیو مرتبط :
نون داغ ،کباب داغ، روی ریگ داغ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اشعار شفیعی کدکنی(غیر از این داغ که در سینه سوزان دارم)



محمد رضا شفیعی کدکنی,شفیعی کدکنی

محمد رضا شفیعی کدکنی از نویسندگان و شاعران امروزی ایران است

 غیر از این داغ که در سینه سوزان دارم

چه گل از گلشن عشق تو به دامان دارم ؟

این همه خاطر آشفته و مجموعه ی رنج

یادگاری ست کزان زلف پریشان دارم

به هواداری ات ای پاک نسیم سحری

شور و آشفتگی گرد بیابان دارم

مگذر ای خاطره ی او ز کنارم مگذر

موج بی ساحل اشکم سر طوفان دارم

خار خشکم مزن ای برق به جانم آتش

که هنوز آرزوی بوسه ی باران دارم

غنچه آسا نشوم خیره به خورشید سحر

من که با عطر غمت سر به گریبان دارم

شمع سوزانم و روشن بود از آغازم

که من سوخته سامان چه به پایان دارم

شفیعی کدکنی

منبع:lat.blogfa.com