انتخاب جراح بینی - بهترین جراح بینی 
عکس: استهلال ماه مبارک رمضان 
عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016 چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبت‌ها و گلایه‌های محمدرضا شجریان می‌نشینیم. ... |
سامان گوران: 80 نفر تلاش کردند در میلیاردر بازی نکنم!
سامان گوران از مجموعه طنز «خنده بازار» شناخته شد. كسی كه یكی از چهره‌های ماه رمضان دوسال قبل بود. او را بسیاری با تقلید صدا و شخصیت «رضا صادقی»، «عادل فردوسی پور»، «علی دایی» و... می‌شناسند.
روزنامه تهران امروز: سامان گوران از مجموعه طنز «خنده بازار» شناخته شد. كسی كه یكی از چهره‌های ماه رمضان دوسال قبل بود. او را بسیاری با تقلید صدا و شخصیت «رضا صادقی»، «عادل فردوسی پور»، «علی دایی» و... می‌شناسند.
شخصیت‌هایی كه بسیار در میان مردم جا باز كردند و در همان زمان كه این مجموعه برای بار نخست روی آنتن شبكه سه رفت بسیار سر و صدا كرد. تا جایی‌كه حتی باعث گله و شكایت صادقی و دایی از این روش تقلید او شد. گوران جوان با استعدادی است كه تا قبل از خنده بازار، نام آشنایی نداشت ولی الان خیلی گل كرده و شده نقل محافل خبری. مخصوصا از زمانی كه شكایت‌ها و انتقادهای سوژه‌های اصلی، رسانه‌ای شد و گوران را به شكل عجیبی در صدر خبرها قرار داد.
بعد از اینكه به خاطر اختلافاتی كه با عوامل خنده بازار داشت، این مجموعه را ترك كرد، برای مدتی از تلویزیون دور شد تا اینكه با بازی در سریال «میلیاردر» دوباره به تلویزیون برگشت. سریالی به كارگردانی «علیرضا امینی» كه فصل اولش تمام شده و فصل دومش در حال ساخت است. گرچه بازی گوران در این سریال چندان تعریفی ندارد اما حضورش در این سریال مخصوصا با معرفی «محمدرضا شریفی‌نیا» به اندازه كافی سوژه خبری است تا سراغ او برویم و درباره حضورش در این سریال گفت‌وگو و تمام حواشی سریال، خنده بازار و حتی «نارنجی پوش» گفت‌وگو كنیم.
میلیاردر اولین تجربه بازیگری شما بود. به نظر خودتان توانسته‌اید از پس آن بربیایید؟
نظرات مردم را كه می‌شنوم با سریال ارتباط خوبی برقرار كرده‌اند. به نظرم دلیلش این است كه یكسری افراد به غیر از آقای شریفی نیا كه بنده را به كار معرفی كردند، مثل علیرضا امینی خیلی به من كمك كردند. روزهای پیش تولید كار كه همه دنبال پیدا كردن لوكیشن بودند، خود آقای امینی خیلی به من كمك كرد و می‌توانم بگویم یك كلاس خصوصی بازیگری برای من گذاشت. من هم تمام تلاشم را برای درآوردن نقش كردم.
این تجربه چقدر با تجربه‌‌تان در خنده بازار تفاوت دارد؟
من در خنده بازار هم بازی می‌كردم. اصلا برای همین به چشم آمدم و فقط به خاطر حالت چهره‌ام انتخاب نشدم. اینها چیزهایی‌است كه دیگران می‌گویند. مجید مظفری چه زمانی كه با هم بازی داشتیم و چه زمانی كه نداشتیم از تجربیات بازیگری‌اش برای من تعریف می‌كرد كه خیلی برایم موثر بود. گروه كاملا حرفهای بود و فقط من بین‌شان تازه وارد بودم. فكر می‌كنم جوانترین و باانگیزه‌ترینشان من بودم كه توانستم استفاده‌های لازم را از توصیه‌هایشان ببرم كه در نوع بازی‌ام تاثیر داشت.
قاعدتا حضور در یك جمع حرفهای كه شما تازه وارد آنها هستید استرس دارد. اینطور نیست؟
وقتی وارد پروژه میلیاردر شدم، هنوز گفت‌وگوی اولیه انجام نشده بود كه نزدیك به هشتاد نفر تماس گرفته بودند با دفتر آقای امینی تا من به این پروژه نرسم. این چشم و هم‌چشمی‌ها باعث شد من موفق‌تر شوم و افراد، بیشتر از من حمایت كنند. نمونه‌اش خود آقای شریفی‌نیا كه گفتند حتما تو یك چیزی داری كه این‌همه آدم با دفتر تماس گرفته‌اند.
چه چشم و هم‌چشمی‌هایی؟ آنهایی كه می‌گویید چه كسانی هستند؟
اینها از دوستان خودم بودند. جالب است كه این افرادی كه تماس گرفته بودند، به آقای امینی گفته بودند این فرد، یعنی من، معتاد است، كار را خراب می‌كند و سر پروژه یكدفعه می‌رود و ازش خبری نمی‌شود و از این حرف‌ها! البته این افراد توانسته بودند با همین حرف‌ها یكی از پروژه‌های من را خراب كنند. وقتی سر پروژه آقای مهرجویی« نارنجی پوش» بودم، از كار كنار گذاشته شدم.
طبق خبرهایی كه همان زمان منتشر شد، انگار فقط صحبت‌های اولیه را با شما كرده بودند و هیچ خبری از قرارداد و اینها نبود...
اتفاقا با من قرارداد بسته بودند. رضا درمیشیان به من گفته بود كه آقای مهرجویی گفته است به خاطر حاشیه‌هایی كه برایم پیش آمده، تا شروع شدن فیلمبرداری، از بسته شدن قرارداد با كسی حرفی نزنم. بعد از قرارداد، خانمی‌از كافه سینما با من تماس گرفت و درباره قرارداد پرسید و من گفتم قرارداد بسته شده.
همان لحظه یادم افتاد كه نباید می‌گفتم! برای همین سعی كردم یك جوری ماجرا را درست كنم و گفتم تا آخر هفته مشخص می‌شود. همان زمان به آن خانم گفتم خیلی خوشحال می‌شوم كه حتی یك بار از جلوی دوربین آقای مهرجویی رد شوم چه برسد به اینكه در كارش نقش مكمل هم داشته باشم. همین باعث شد كه در آن مصاحبه تیتری زده شود با این مضمون كه «اگر وقت كنم سراغ مهرجویی می‌روم.» بعدها قرارداد من لغو شد و حتی حامد بهداد با من تماس گرفت و درباره آن مصاحبه پرسید.
فكر می‌كنید چقدر از این حرف و حدیث‌ها مربوط به عوامل خنده بازار باشد؟
اگر توجه كرده باشید گفتم كه همه این افراد از دوستان قدیمی‌من هستند! من فقط می‌توانم مثالی بزنم كه در این چند وقت و قبل از اینكه از خنده بازار بیرون بروم خیلی در این مجموعه دیده شدم. خیلی‌ها به خاطر اینكه دیده شدم از من به تنهایی تقدیر می‌كردند و برای مصاحبه‌ها از من دعوت می‌كردند. در این یک‌سال گذشته كه از خنده بازار بیرون آمدم، وقتی بعضی رسانه‌ها سراغ بچه‌های خنده بازار می‌رفتند مدام درباره من سوال می‌كردند و بچه‌های خنده بازار هم حرفهای ضد و نقیضی می‌زدند. شب قبل از اینكه به میلیاردر بیایم، مهدی رحمتی به من زنگ زد و گفت دیدی این‌همه خنده بازاری‌ها پشت سرت حرف زدند ولی نتوانستند جلوی پیشرفت تو را بگیرند.
به نظر می‌رسد اعتماد به نفس خوبی دارید! به نظرتان آقای شریفی‌نیا یا آقای مهرجویی كه شما را برای كارشان انتخاب كردند چه نكته‌ای درباره شما بیشتر چشمشان را گرفته؟
آن را دقیق نمی‌دانم ولی علیرضا امینی به من گفت، برو ببین كجا، چه كرده‌ای كه بعد از بحث طولانی با شریفی‌نیا، یكدفعه به من، تو را پیشنهاد می‌دهد و من هم بی‌چون و چرا قبول می‌كنم. من هم به امینی گفتم: من هر چیزی كه در این چند وقت به دست آوردم، وقف خانواده‌ام كردم. ولی تا قبل از آن فرزند خوبی برای پدر و مادرم نبودم. اما بعدا كارم به جایی رسید كه فهمیدم كمبودهایی برای خانواده‌ام گذاشته‌ام و فكر می‌كنم دعای خانواده‌ام باعث شده كه به این موفقیت برسم.
با شریفی‌نیا كجا آشنا شدید؟
شریفی نیا را در كیش دیدم. برای یك كار تجاری به كیش رفته بودم و همانجا با شریفی‌نیا دیداری داشتم. همانجا پیشنهاد كار در میلیاردر را به من داد. قرار بود بعد از اینكه كارم در كیش تمام شود به خانواده‌ام در شمال ملحق شوم كه برایشان یك ویلا گرفته بودم كه تفریح كنند. ولی با آنها تماس گرفتم و گفتم نمی‌توانم بیایم. فكر می‌كنم تاثیر همین كارهایم باشد كه وقتی آقای مهرجویی من را دیدند، بدون هیچ‌حرفی، لبخندی زدند و گفتند برای تست گریم بروم. آقای شریفی نیا در كیش به من گفتند كه دارند روی پروژه‌ای كار می‌كنند كه قرار بود امین حیایی هم در آن بازی كند ولی درگیر پروژه دیگری است و از من خواست به جای او بازی كنم. در همانجا آقای شریفی نیا به من گفت در طول این یك سال در كارت نابغه بوده‌ای. وقتی نقش را برای من توضیح داد به او گفتم كه نقش را می‌شناسم و ماجرای خنده بازار را برایش تعریف كردم.
قصد ندارید دوباره به خنده بازار برگردید؟
چند وقت پیش آقای ضرغامی‌را در جایی دیدم و به من گفت كارم در خنده بازار را دوست داشته. در نشستی كه برای سریال‌های ماه رمضان برگزار می‌شد، یك نشست هم برای خنده بازار برگزار شد.
در همان دوران خیلی از بچه‌ها به من زنگ زدند و خواهش كردند كه برای شركت در نشست بروم و می‌گفتند مشكلاتمان به خودمان مربوط است و نباید آنها را عمومی‌كنیم.
من نیم ساعت به نشست دیر رسیدم. وقتی رسیدم فكر كردم می‌شود كه مشكلاتمان حل شود. ولی وقتی رسیدم آقای شبخیز از پشت بلندگو گفت: پروژه خنده بازار بیش از هر چیزی از دست این آقا(اشاره به من) ضربه دیده است! همانجا فهمیدم كه باز تنها هستم. وقتی نوبت حرف زدن من رسید بغض كرده بودم و در همان حال گفتم: من را در این پروژه تنها گذاشته‌اند. خیلی خوشحالم كه از من یاد كردید. ولی من از این پروژه می‌روم كه دیگر مشكلی برای كسی پیش نیاید. بعد از نشست، آقای پورمحمدی به من گفت برای شروع جدید خنده بازار برگرد كه من گفتم دیگر برنمی‌گردم.
پس دیگر هیچوقت در خنده بازار شما را نمی‌بینیم؟
نه! دیگر هیچوقت برنمی‌گردم!
شخصیت‌هایی كه بسیار در میان مردم جا باز كردند و در همان زمان كه این مجموعه برای بار نخست روی آنتن شبكه سه رفت بسیار سر و صدا كرد. تا جایی‌كه حتی باعث گله و شكایت صادقی و دایی از این روش تقلید او شد. گوران جوان با استعدادی است كه تا قبل از خنده بازار، نام آشنایی نداشت ولی الان خیلی گل كرده و شده نقل محافل خبری. مخصوصا از زمانی كه شكایت‌ها و انتقادهای سوژه‌های اصلی، رسانه‌ای شد و گوران را به شكل عجیبی در صدر خبرها قرار داد.
میلیاردر اولین تجربه بازیگری شما بود. به نظر خودتان توانسته‌اید از پس آن بربیایید؟
نظرات مردم را كه می‌شنوم با سریال ارتباط خوبی برقرار كرده‌اند. به نظرم دلیلش این است كه یكسری افراد به غیر از آقای شریفی نیا كه بنده را به كار معرفی كردند، مثل علیرضا امینی خیلی به من كمك كردند. روزهای پیش تولید كار كه همه دنبال پیدا كردن لوكیشن بودند، خود آقای امینی خیلی به من كمك كرد و می‌توانم بگویم یك كلاس خصوصی بازیگری برای من گذاشت. من هم تمام تلاشم را برای درآوردن نقش كردم.
این تجربه چقدر با تجربه‌‌تان در خنده بازار تفاوت دارد؟
من در خنده بازار هم بازی می‌كردم. اصلا برای همین به چشم آمدم و فقط به خاطر حالت چهره‌ام انتخاب نشدم. اینها چیزهایی‌است كه دیگران می‌گویند. مجید مظفری چه زمانی كه با هم بازی داشتیم و چه زمانی كه نداشتیم از تجربیات بازیگری‌اش برای من تعریف می‌كرد كه خیلی برایم موثر بود. گروه كاملا حرفهای بود و فقط من بین‌شان تازه وارد بودم. فكر می‌كنم جوانترین و باانگیزه‌ترینشان من بودم كه توانستم استفاده‌های لازم را از توصیه‌هایشان ببرم كه در نوع بازی‌ام تاثیر داشت.
وقتی وارد پروژه میلیاردر شدم، هنوز گفت‌وگوی اولیه انجام نشده بود كه نزدیك به هشتاد نفر تماس گرفته بودند با دفتر آقای امینی تا من به این پروژه نرسم. این چشم و هم‌چشمی‌ها باعث شد من موفق‌تر شوم و افراد، بیشتر از من حمایت كنند. نمونه‌اش خود آقای شریفی‌نیا كه گفتند حتما تو یك چیزی داری كه این‌همه آدم با دفتر تماس گرفته‌اند.
چه چشم و هم‌چشمی‌هایی؟ آنهایی كه می‌گویید چه كسانی هستند؟
اینها از دوستان خودم بودند. جالب است كه این افرادی كه تماس گرفته بودند، به آقای امینی گفته بودند این فرد، یعنی من، معتاد است، كار را خراب می‌كند و سر پروژه یكدفعه می‌رود و ازش خبری نمی‌شود و از این حرف‌ها! البته این افراد توانسته بودند با همین حرف‌ها یكی از پروژه‌های من را خراب كنند. وقتی سر پروژه آقای مهرجویی« نارنجی پوش» بودم، از كار كنار گذاشته شدم.
طبق خبرهایی كه همان زمان منتشر شد، انگار فقط صحبت‌های اولیه را با شما كرده بودند و هیچ خبری از قرارداد و اینها نبود...
اتفاقا با من قرارداد بسته بودند. رضا درمیشیان به من گفته بود كه آقای مهرجویی گفته است به خاطر حاشیه‌هایی كه برایم پیش آمده، تا شروع شدن فیلمبرداری، از بسته شدن قرارداد با كسی حرفی نزنم. بعد از قرارداد، خانمی‌از كافه سینما با من تماس گرفت و درباره قرارداد پرسید و من گفتم قرارداد بسته شده.
فكر می‌كنید چقدر از این حرف و حدیث‌ها مربوط به عوامل خنده بازار باشد؟
اگر توجه كرده باشید گفتم كه همه این افراد از دوستان قدیمی‌من هستند! من فقط می‌توانم مثالی بزنم كه در این چند وقت و قبل از اینكه از خنده بازار بیرون بروم خیلی در این مجموعه دیده شدم. خیلی‌ها به خاطر اینكه دیده شدم از من به تنهایی تقدیر می‌كردند و برای مصاحبه‌ها از من دعوت می‌كردند. در این یک‌سال گذشته كه از خنده بازار بیرون آمدم، وقتی بعضی رسانه‌ها سراغ بچه‌های خنده بازار می‌رفتند مدام درباره من سوال می‌كردند و بچه‌های خنده بازار هم حرفهای ضد و نقیضی می‌زدند. شب قبل از اینكه به میلیاردر بیایم، مهدی رحمتی به من زنگ زد و گفت دیدی این‌همه خنده بازاری‌ها پشت سرت حرف زدند ولی نتوانستند جلوی پیشرفت تو را بگیرند.
به نظر می‌رسد اعتماد به نفس خوبی دارید! به نظرتان آقای شریفی‌نیا یا آقای مهرجویی كه شما را برای كارشان انتخاب كردند چه نكته‌ای درباره شما بیشتر چشمشان را گرفته؟
آن را دقیق نمی‌دانم ولی علیرضا امینی به من گفت، برو ببین كجا، چه كرده‌ای كه بعد از بحث طولانی با شریفی‌نیا، یكدفعه به من، تو را پیشنهاد می‌دهد و من هم بی‌چون و چرا قبول می‌كنم. من هم به امینی گفتم: من هر چیزی كه در این چند وقت به دست آوردم، وقف خانواده‌ام كردم. ولی تا قبل از آن فرزند خوبی برای پدر و مادرم نبودم. اما بعدا كارم به جایی رسید كه فهمیدم كمبودهایی برای خانواده‌ام گذاشته‌ام و فكر می‌كنم دعای خانواده‌ام باعث شده كه به این موفقیت برسم.
شریفی نیا را در كیش دیدم. برای یك كار تجاری به كیش رفته بودم و همانجا با شریفی‌نیا دیداری داشتم. همانجا پیشنهاد كار در میلیاردر را به من داد. قرار بود بعد از اینكه كارم در كیش تمام شود به خانواده‌ام در شمال ملحق شوم كه برایشان یك ویلا گرفته بودم كه تفریح كنند. ولی با آنها تماس گرفتم و گفتم نمی‌توانم بیایم. فكر می‌كنم تاثیر همین كارهایم باشد كه وقتی آقای مهرجویی من را دیدند، بدون هیچ‌حرفی، لبخندی زدند و گفتند برای تست گریم بروم. آقای شریفی نیا در كیش به من گفتند كه دارند روی پروژه‌ای كار می‌كنند كه قرار بود امین حیایی هم در آن بازی كند ولی درگیر پروژه دیگری است و از من خواست به جای او بازی كنم. در همانجا آقای شریفی نیا به من گفت در طول این یك سال در كارت نابغه بوده‌ای. وقتی نقش را برای من توضیح داد به او گفتم كه نقش را می‌شناسم و ماجرای خنده بازار را برایش تعریف كردم.
قصد ندارید دوباره به خنده بازار برگردید؟
چند وقت پیش آقای ضرغامی‌را در جایی دیدم و به من گفت كارم در خنده بازار را دوست داشته. در نشستی كه برای سریال‌های ماه رمضان برگزار می‌شد، یك نشست هم برای خنده بازار برگزار شد.
در همان دوران خیلی از بچه‌ها به من زنگ زدند و خواهش كردند كه برای شركت در نشست بروم و می‌گفتند مشكلاتمان به خودمان مربوط است و نباید آنها را عمومی‌كنیم.
پس دیگر هیچوقت در خنده بازار شما را نمی‌بینیم؟
نه! دیگر هیچوقت برنمی‌گردم!
ویدیو مرتبط :
دیوونه بازی سامان گوران.....
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سامان گوران: شاید وقت نکنم در فیلم «مهرجویی» بازی کنم
سامان گوران گفت: خوشحال می شوم اگر بتوانم با آقای مهرجویی همکاری کنم اما به لحاظ وقت کم مشکل دارم و از آن جا که بازی در فیلم آقای مهرجویی نیاز به زمان دارد شاید وقت نداشته باشم در فیلم «نارنجی پوش» بازی کنم.
بازیگر خنده بازار در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری سینمای ایران با بیان این مطلب افزود: صحبت هایی برای بازی در فیلم «نارنجی پوش» با آقای مهرجویی داشته ام اما هنوز حضورم در این پروژه قطعی نشده است و تا پایان هفته مشخص می شود.
بنابراین گزارش، «نارنجی پوش» داریوش مهرجویی این روزها آخرین مراحل انتخاب بازیگر را سپری می کند و تا چند روز آینده فیلمبرداری آن آغاز خواهد شد. تا به حال حضور حامد بهداد،میترا حجار، ساره بیات، امید روحانی به عنوان بازیگران این فیلم قطعی شد است.
سامان گوران متولد ۱۳۶۴ و دانش آموخته رشته بازیگری تئاتر است.نام گوران در خنده بازار با بازی تیپ ها ی مختلف و البته مطرحی همچون مهران مدیری، علی دایی، رضا صادقی، مهدی فخیم زاده و عادل فردوسی پور بر سر زبان ها افتاد و صدای برخی مانند علی دایی و رضا صادقی را هم درآورد. تقلید او از علی دایی در جشن باشگاه استقلال تا مدت ها برای او حاشیه ساز شد و مصاحبه های علی دایی و فتح الله زاده را در این مورد در پی داشت. اما حضور گوران در خنده بازار هم نافرجام بود و به دلالیلی که هیچ وقت مشخص نشد، او از این برنامه جدا شد.... / خبرگزاری سینمای ایران
