زندگی نامه لویی پاستور


لویی پاستور به طور خستگی ناپذیری برای یافتن پادزهر و روش های درمان بسیاری از بیماری های خطرناک مانند سیاه زخم و هاری تلاش کرد. او همچنین با موفقیت روشی را برای پاستوریزه کردن شیر و جلوگیری از انتقال بیماری سل توسط آن ایجاد کرد.

 
 
 
 
صبح بخیر:

نام: لویی پاستور

متولد: ۶ دی ۱۲۰۱ (۲۷ دسامبر ۱۸۲۲ ) - ایالت دول، ژورا

مرگ: ۶ مهر ۱۲۷۴ (۲۸ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی) (۷۲ سال) - نزدیکی پاریس

ملیت: فرانسه

رشته فعالیت: میکروب‌شناس، شیمی‌دان

زندگی نامه لویی پاستور

لویی پاستور به طور خستگی ناپذیری برای یافتن پادزهر و روش های درمان بسیاری از بیماری های خطرناک مانند سیاه زخم و هاری  تلاش کرد. او همچنین با موفقیت روشی را برای پاستوریزه کردن شیر و جلوگیری از انتقال بیماری سل توسط آن ایجاد کرد.

 
محل تولد و تحصیلات پاستور

زندگی نامه لویی پاستور

لویی پاستور در شهر دل در شرق فرانسه متولد شد. او یک دانش آموز با وجدان و سخت کوش ، اگر نه استثنایی، بود. یکی از استادان او، لویی  را دانش آموزی متوسط نام برد. او دکترای خود را در سال 1847 دریافت کرد و پس از اخذ پست در استراسبورگ، لیل و پاریس، زمان زیادی را صرف تحقیق در شیمی نمود. یکی از کشفیات کلیدی وی، مربوط به تحقیق در مورد اسید تارتارات بود که نشان داد کریستال ها دارای تصویری آینه از ایزومرهای دست راست و دست چپ هستند.

اکتشافات پاستور

مهمترین اکتشافات لویی پاستور در زمینه مطالعات میکروبی بود. او نشان داد که میکروب ها برای ازدیاد، نیازمند میکروارگانیسم های خاصی هستند، با استفاده از این دانش او متوجه شد که تخمیر مخمر می تواند به تاخیر انداخته شود. لوئی پاستور پس از آن به راه های فیزیکی برای کشتن باکتری ها در مایعاتی مانند شیر روی آورد. پروسه پاستوریزاسیون وی، به طور موفقیت آمیزی باکتری های موجود در شیر را بدون از بین بردن پروتئین شیر از بین برد. این یک کشف بزرگ برای امن ساختن نوشیدن شیر بود. فرایند پاستوریزاسیون که از نام وی گرفته شده بود، توانست جان بسیاری از افراد را نجات دهد.

اعتقادات لویی پاستور

لویی پاستور اعتقاد زیادی به سخت کار کردن داشت. وی هرگز راضی نشد که به افتخارات خود بسنده کند و همیشه برای ایجاد داروهای جدید در آزمایشگاه خود کار می کرد. او در نصیحت به دانشمندان دیگر گفته است:

" فردی که به سخت کار کردن خو بگیرد، دیگر نمی تواند بدون آن زندگی کند. کار پایه و اساس هر چیزی در این جهان است. "

اکتشافات درمانی پاستور

زندگی نامه لویی پاستور

لویی پاستور سپس درمانی برای سیاه زخم (بیماری ای که به طور عمده گاوها را تحت تأثیر قرار میداد) او متوجه شد که با دادن فرم ضعیف بیماری به این حیوانات، آنها می توانستند نسبت به آن بیماری ایمنی بدست آورند.

این موفقیت او را تشویق به ایجاد درمانی برای بیماری هاری کرد که در آن زمان بسیار رایج بود. با استفاده از اصول مشابه، او نوع ضعیف شده این بیماری را ایجاد کرد. آزمایش بر روی حیوانات مبتلا به هاری موفقیت آمیز بود، با این حال او به دلیل ترس از عدم تأثیر، نسبت به آزمایش بر روی انسان ها دودل بود. در یک مرحله، او تصمیم گرفت که با ایجاد بیماری هاری در خود و تزریق پادزهر، عملکرد آن را مورد بررسی قرار دهد، ولی قبل از اینکه بتواند طرح خود را پیاده سازی کند، یک پسر جوان که 14 بار توسط یک سگ هار گاز گرفته شده بود به نزد وی آورد شد. پدر و مادر او موافقت کردند که روش نامطمئن جدید را امتحان کنند. درمان او موفقیت آمیز بود و اخبار درمان به زودی گسترش یافت. بیش از 350 نفر برای درمان نزد لویی پاستور آمدند. لویی و تیم دانشمندان وی تمام مدت کار می کردند تا جان افرادی که مبتلا به هاری شده بودند را نجات دهند.

زندگی نامه لویی پاستور 

شکست لویی در کارنامه درمانی

فقط یک شکست در کارنامه درمانی وی وجود داشت: یک دختر ده ساله. زمانی که آن دختر به نزد لویی آورده شد، او متوجه شد که بیماری بیش از حد پیشرفت کرده است، ولی با این وجود درمان خود را انجام داد. دخترک در دست های وی جان داد و لویی با چشم های گریان به پدر و مادر وی گفت:

"من کاری را که می توانستم انجام دادم. ای کاش می توانستم فرزند کوچک شما را نجات دهم"

این کلام گواهی از قلب بزرگ این دانشمند معروف می داد که علاقه زیادی به بیماران خود داشت.

موسسه درمانی بیماری هاری

زندگی نامه لویی پاستور

در سال 1888 ، دوستان و حامیان مالی وی یک موسسه برای درمان بیماری هاری برای وی ایجاد کردند و  لویی پاستور توانست با موفقیت برای جذب امکانات پژوهشی بهتر برای دانشمندان اقدام کند. درخواست وی برای  کمک های مالی بیشتر به گوش ناپلئون  سوم رسید. لویی پاستور استدلال کرد که:

" فیزیکدانان و شیمیدانان بدون آزمایشگاه، مانند سربازان بدون اسلحه در میدان جنگ هستند."

وفات لویی پاستور

لوئیس در سال 1895 در سن 73 سالگی درگذشت. در آخرین روز او اظهار داشت

"من دوست دارم جوان تر بودم، تا خود را وقف تلاشی جدید برای کشف بیماری های جدید کنم"

لویی پاستور ایمان عمیقی به طبیعت خوب انسان ها داشت. او به طور خستگی ناپذیری برای ارائه منافع واقعی برای درمان بیماری های عفونی کار می کرد. او بیش از هر فرد دیگری در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، در افزایش امید به زندگی در انسان ها سهم داشت.

زندگی نامه لویی پاستور

دستاوردهایی از لویی پاستور

فرایند پاستوریزه کردن که شیر را برای نوشیدن امن می کند.

درمان برای بیماری هاری

درمان برای سیاه زخم

اصول وی بعدها توسط دانشمندانی مانند فرانکلند، والی رادوت، امیل دوکلا و هولمز برای ایجاد واکسن هایی برای تیفوس ، دیفتری، وبا، تب زرد و گونه های مختلف طاعون مورد استفاده قرار گرفت.


ویدیو مرتبط :
وصیت نامه لویی پاستور

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه بزرگ شیعیان امام علی



حضرت علي ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمي است كه پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمي از لحاظ... فضائل اخلاقي و صفات عاليه انساني در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسياري از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يك از اين فضيلتها در مرتبه عالي در وجود مبارك حضرت علي ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت : خداوندا ! به تو و پيامبران و كتابهايي كه از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام كسي كه اين خانه را ساخت ، و به حق كودكي كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما ! لحظه اي نگذشت كه ديوار جنوب شرقي كعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شكافته شد . فاطمه وارد كعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مكان گيتي مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شكاف ديوار كه دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامي از غيب شنيدم كه نامش را علي بگذار .

 

 

 

دوران كودكي:


حضرت علي ( ع ) تا سه سالگي نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا كه خداوند مي خواست ايشان به كمالات بيشتري نائل آيد ، پيامبر اكرم ( ص ) وي را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنكه ، خشكسالي عجيبي در مكه واقع شد . ابوطالب عموي پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگي روبرو شد . رسول اكرم ( ص ) با مشورت عموي خود عباس توافق كردند كه هر يك از آنان فرزندي از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشي در كار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، علي ( ع ) را به خانه خود بردند . به اين طريق حضرت علي ( ع ) به طور كامل در كنار پيامبر قرار گرفت . علي ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتي هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به كوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد . بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علي ( ع ) شكي نيست كه سبقت در كارهاي خير نوعي امتياز و فضيلت است . و خداوند در آيات بسياري بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يكديگر دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علي ( ع ) است كه او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان كه در ميان اكابر و بزرگان و متكلمين گروه معتزله اختلافي نيست كه علي بن ابيطالب نخستين فردي است كه به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد كرده است .


حضرت علي ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص ):


پس از وحي خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبري و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيك وحي فرا رسيد و فرمان دعوت همگاني داده شد . در اين ميان تنها حضرت علي ( ع ) مجري طرحهاي پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتي بود كه وي براي آشناكردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤال كرد : چه كسي از شما مرا در اين راه كمك مي كند تا برادر و وصي و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علي ( ع ) پاسخ داد : اي پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياري مي كنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تكرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : اي خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد كه علي ( ع ) برادر و وصي و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علي ( ع ) اين است كه با شجاعت كامل براي خنثي كردن توطئه مشركان مبني بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .

 

حضرت علي ( ع ) بعد از هجرت:

 

بعد از هجرت حضرت علي ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه از فضايل علي ( ع ) را بيان مي نمائيم :

1 - جانبازي و فداكاري در ميدان جهاد : حضور وي در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريه هاي مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .

2 - ضبط و كتابت وحي ( قرآن ) كتابت وحي و تنظيم بسياري از اسناد تاريخي و سياسي و نوشتن نامه هاي تبليغي و دعوتي از كارهاي حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكي و چه مدني ، را ضبط مي كرد . به همين علت است كه وي را از كاتبان وحي و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادري مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علي ( ع ) پيمان برادري و اخوت بست و به حضرت علي ( ع ) فرمود : تو برادر من در اين جهان و سراي ديگر هستي . به خدايي كه مرا به حق برانگيخته است ... تو را به برادري خود انتخاب مي كنم ، اخوتي كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . حضرت علي ( ع ) داماد رسول اكرم ( ص ) عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جز علي ( ع ) كسي شايستگي زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامي كه علي ( ع ) در ميان نخلهاي باغ يكي از انصار مشغول آبياري بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوي خانه رسول به راه افتاد . وقتي به حضور رسول اكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخني بگويد ، تا اينكه رسول اكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرت علي ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : آيا صلاح مي دانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادي رسول اكرم ( ص ) نائل آمدند .

 

غدير خم:


پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربركتش در راه برگشت در محلي به نام غديرخم در نزديكي جحفه دستور توقف داد ، زيرا پيك وحي فرمان داده بود كه پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند . پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالاي منبري از جهاز شتران رفت و فرمود : اي مردم ! نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم درباره من چه فكر مي كنيد ؟ مردم گفتند : گواهي مي دهيم كه تو آيين خدا را تبليغ مي كردي پيامبر فرمود : آيا شما گواهي نمي دهيد كه جز خداي يگانه ، خدايي نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ مردم گفتند : آري ، گواهي مي دهيم . سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علي ( ع ) را بالا گرفت و فرمود : اي مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان كيست ؟ مردم گفتند : خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . سپس پيامبر فرموند : اي مردم ! هر كس من مولا و رهبر او هستم ، علي هم مولا و رهبر اوست . و اين جمله را سه بار تكرار فرمودند . بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علي ( ع ) تبريك گفتند و با وي بيعت نمودند .

 

غدیر خم

 

حضرت علي ( ع ) بعد از رحلت رسول اكرم ( ص ):

 

پس از رحلت رسول اكرم ( ص ) به علت شرايط خاصي كه بوجود آمده بود ، حضرت علي ( ع ) از صحنه اجتماع كناره گرفت و سكوت اختيار كرد. نه در جهادي شركت مي كرد و نه در اجتماع به طور رسمي سخن مي گفت . شمشير در نيام كرد و به وظايف فردي و سازندگي افراد مي پرداخت . فعاليتهاي امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :

1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علي ( ع )

2 - تفسير قرآن و حل مسائل ديني و فتواي حكم حوادثي كه در طول 23سال زندگي پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .

3 - پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و شهرهاي ديگر .

4 - بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت .

5 - حل مسائل هنگامي كه دستگاه خلافت در مسائل سياسي و پاره اي از مشكلات با بن بست روبرو مي شد .

6 - تربيت و پرورش گروهي كه از ضمير پاك و روح آماده ، براي سير و سلوك برخوردار هستند .

7 - كار و كوشش براي تامين زندگي بسياري از بينوايان و درماندگان تا آنجا كه با دست خويش باغ احداث مي كرد و قنات استخراج مي نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف مي نمود .

 

خلافت حضرت علي ( ع ):


در زمان خلافت حضرت علي ( ع ) جنگهاي فراواني رخ داد از جمله صفين ، جمل و نهروان كه هر يك پيامدهاي خاصي به دنبال داشت .

 

شهادت امام علي ( ع ):

 

بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخي از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادي ، و برك بن عبدالله تميمي و عمروبن بكر تميمي در يكي از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهاي داخلي را بررسي كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزي و برادركشي حضرت علي ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكي از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علي ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند . آن شب حضرت علي ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتي موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام كلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علي ( ع ) فرمود : از قضاي الهي نمي توان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالي كه اين دو بيت را زمزمه مي كرد عازم مسجد شد . كمر خود را براي مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراي تو درآيد . جزع و فرياد مكن ابن ملجم ، در حالي كه حضرت علي ( ع ) در سجده بودند ، ضربتي بر فرق مبارك خون از سر حضرتش در محراب جاري شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين كرد . در اين حال آن حضرت فرمود : فزت و رب الكعبه به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55سوره طه را تلاوت فرمود : شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علي ( ع ) در واپسين لحظات زندگي نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : شما را به پرهيزكاري سفارش مي كنم و به اينكه كارهاي خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامه ي عملي خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامي بداريد كه ستون دين شماست . حضرت علي ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .