خودکشی، قتل، ون گوگ


دهه هاست که باور رایج درباره ونسان ون گوگ این بوده که این نابغه نقاشی جهان با خودکشی به زندگی اش پایان داده است. حالا نیمی از تاریخ دانان و محققان دانشگاهی گرد هم آمده اند تا این باور را راستی آزمایی کنند.

مجله دانستنیها: دهه هاست که باور رایج درباره ونسان ون گوگ این بوده که این نابغه نقاشی جهان با خودکشی به زندگی اش پایان داده است. حالا نیمی از تاریخ دانان و محققان دانشگاهی گرد هم آمده اند تا این باور را راستی آزمایی کنند. آیا واقعا ون گوگ در اوج جوانی زندگی اش را تمام کرد یا توطئه دیگری در کار بوده است؟ سال ها مطالعه اسناد و مدارک، گفته های شاهدان و گزارش های منتشر شده یک چیز را نشان می دهد و آن این که روایت مرگ ون گوگ باید بازنویسی شود. واقعا در آخرین ساعت های زندگی این نابغه چه اتفاقی افتاد؟ آیا ممکن است شما خودتان را با شلیک یک گلوله، آن هم به شکم تان بکشید؟

خودکشی، قتل، ون گوگ

ون گوگ برای آخرین بار این طرف و آن طرف را نگاه کرد و به مزارع ذرت «اور سور اواز» که همچون فرشی پهن شده بودند خیره شد. چند ماه افسردگی، دیوانگی و جنون، روحش را تسخیر کرده بود. دستش را در کیفش برد، هفت تیری را بیرون آورد، آن را به شکمش فشرد و ماشه را چکاند.

به این ترتیب او در 27 ژوییه 1890 به زندگی اش پایان داد. «خودکشی»؛ این نتیجه ای بود که از کالبدشکافی چند روز بعد حاصل شد و در همه کتاب ها و نوشته ها روایت ها تکرار شده. حتی امروز نیز با گذشت بیش از یک قرن، اگر در اینترنت بچرخید، علت مرگ ون گوگ را چیزی جز خودکشی نمی یابید اما عده ای از محققان و تاریخ نگاران می گویند چنین حادثه ای اصلا آن روز اتفاق نیفتاده.

در ماه مه 1890 یعنی سه ماه پیش از مرگ، او از پاریس به «اور سور اواز» (شهر کوچکی در سی کیلومتری شمال پایتخت فرانسه) نقل مکان کرد. در آنجا ون گوگ اتاقی در یک مهمان خانه گرفت و در یک دیوانگی شاعرانه فرو رفت. 68 روز بعد او حدود هشتاد نقاشی و شصت طرح را کامل کرده بود.

خودکشی، قتل، ون گوگ

 در روزی که می گویند حادثه اتفاق افتاده، ون گوگ در حالی که زخم عمیقی روی شکمش داشت و سه پایه ای که برای نقاشی با خود برده بود دیگر همراهش نبود، به مهمان خانه برگشت، خودش را به اتاقش رساند و 29ساعت بعد، همانجا از دنیا رفت. اینها در روزنامه فرانسوی «پونتویسن» نوشته شده بود. در هفتم اوت 1890، این روزنامه بود که برای اولین بار ماجرای مرگ ون گوگ را روایت کرد و مرگ او را خودکشی قلمداد کرد.

گفته می شود چند لحظه قبل از این که از دنیا برود، افسر پلیسی از او پرسیده بود آیا او خودش با شلیک تیر به شکمش، قصد خودکشی داشته؟ و ون گوگ در جواب او گفته: «همین طور است.» اما اگر کسی بخواهد برای خودکشی از اتاقش خارج شود، آیا سه پایه نقاشی اش را با خود می برد؟ اصلا چرا برای خودکشی یک نفر باید به شکمش شلیک کند؟ چرا ون گوگ با شلیک تیر دوم به خودش، به درد و زجرش پایان نداد و خودش را به مهمان خانه رساند و ساعت ها در عذاب به خود پیچید؟

خودکشی، قتل، ون گوگ

«استیون نایف» و «گریگوری وایت» دو تاریخ دان خبره به دنبال جواب این سوال ها هستند. آنها جستجوهای شان درباره واقعیات زندگی ون گوگ را 13 سال پیش شروع کردند و به خاطر تلاش های شان، جایزه پولتزر را هم بردند. حالا و بعد از آن همه بررسی، آنها متقاعد شده اند که تیر خوردن ون گوگ، اصلا نشانه خودکشی او نیست و با قطعیت می گویند «او خودکشی نکرد بلکه به قتل رسید.»

نایف و وایت، برای بررسی این ادعا از چند بازرس و متخصص حرفه ای تفنگ های دستی کمک گرفتند. یکی از آنها دکتر «وینسنت دی مایو»ست که به عنوان خبره و کارشناس دادگاه در تعداد زیادی از پرونده های قتل با اسلحه در آمریکا تحقیق و اعلام نظر کرده است.

او می گوید: «از دید کارشناسی و محکمه پسند ون گوگ نمی تواند خودش را کشته باشد. او به خودش شلیک نکرده است. این موضوع دلایل زیادی دارد؛ یکی این که هیچ اثری از باروت، روی دستان ون گوگ پیدا نشده بود. در آن زمان همه اسلحه ها با چاشنی باروت کار می کردند.»

خودکشی، قتل، ون گوگ

دی مایو ادامه می دهد: «آثار شلیک نزدیک با آنچه روی بدن ون گوگ دیده شده، تفاوت دارد. نشانه های کالبدشکافی نشان می دهد که گلوله، حداقل از فاصله نیم متری به او شلیک شده است. باید به این موضوع هم توجه کرد که ون گوگ چپ دست بوده؛ اگر او با دست چپ به شکمش شلیک کرده، گلوله نباید از این زاویه وارد بدنش شده باشد.»

نایف و وایت به شواهد جالب دیگری هم دست یافته اند؛ مثلا این که آن روز یک شاهد عینی، ون گوگ را در نزدیکی خانه «رنه سکرتن» - یک پسر شانزده ساله که قبلا برای ون گوگ قلدری و با او مشاجره کرده بود – دیده بود. از قضا این پسر یک تفنگ کالیبره کوچک هم داشته است. به این ترتیب، اکنون و پس از 116 سال، از نظر این دو تاریخ دان، او متهم ردیف اول قتل ون گوگ است.


ویدیو مرتبط :
تیزر مستند ون گوگ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

«ون گوك» به قتل رسید؟!



 

 مطالعات جدید نشان می‌دهد «ون‌سان ون گوك» اشتباها با شلیك فرد دیگری كشته شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ‌دانان هنری معتقدند ون گوك با شلیك گلوله‌ای در سینه خود دست به خودكشی زده، اما «استیون نایفه» و «گرگوری وایت اسمیت» در كتاب خود كه چند روزی است در انگلیس منتشر شده، مدعی شده‌اند این نقاش معروف هلندی تصادفا در یك سانحه‌ی تیراندازی كشته شده است.

این كتاب كه هفته‌ی آینده روانه‌ی بازار كتاب آمریكا می‌شود، ‌«زندگی ون گوك» نام دارد.

نایفته و اسمیت 10 سال صرف تحقیق بر روی زندگی ون گوك كرده‌اند تا موفق به چاپ این كتاب شده‌اند. زندگی‌نامه‌ی «جكسون پولاك» كه كتاب دیگر این دو نویسنده است،‌ در سال 1991 جایزه‌ی «پولیترز» را كسب كرد.

باور عموم بر این است كه این نقاش پست‌امپرسیونیست صبح روز 27 جولای 1890 با اسلحه به سینه‌ی خود شلیك كرد و دو روز بعد در اثر جراحت در گذشت، اما این دو نویسنده مدعی هستند كه مداركی كشف كردند مبنی بر این كه دو پسر محلی در اثر یك اشتباه ون گوك را به قتل رسانده‌اند.

به نوشته‌ی روزنامه‌ی ایندیپندنت، بر اساس این تحقیقات، نقاش صاحب‌نام هلندی بر اثر نقص در كاركرد یك تپانچه به طور تصادفی كشته شده است.

ون‌سان ویلم ون گوك نقاش نامدار هلندی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی کامل به سر می‌برد، اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان امپرسیونیسم شناخته می‌شود.

ونسان ون گوك در سی‌ام مارس 1853 در زوندرت در ایالت برابانت هلند نزدیک مرز بلژیک به دنیا آمد. او پسر «آنا کورنلیا کاربنتوس» و «تئودورس ون گوك» بود. پدر و پدربزرگش کشیش بودند و سه‌ تن از عموهایش دلال آثار نقاشی.

ون گوك جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری، معلم و واعظ مذهبی گذراند. او اعتقاد دینی عمیقی داشت و مدتی در انگلستان و نیز در میان کارگران معادن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ غیرروحانی مسیحی فعالیت کرد. پس از مواجهه با آثار «ژان فرانسوا میله» عمیقا تحت تاثیر نقاشی‌های او و پیام اجتماعی آن‌ها قرار گرفت. در همین زمان بود که طراحی را به‌صورت جدی و حرفه‌ای شروع کرد.

برادر جوان‌ترش «تئو» که به خرید و فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت، بعدها باعث آشنایی او با نقاشان امپرسیونیست شد.

او فعالیت هنری خود را به عنوان طراح و نقاش از سال 1880 و در سن 27 سالگی شروع کرد. وی از آنجا که در سن 37 سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در 10 سال آخر عمر کوتاه خویش آفرید که شامل 900 نقاشی و 1100 طراحی می‌باشد. برخی از مشهورترین آن‌ها در دو سال پایانی عمرش کشیده شده‌اند. او تنها در دو ماه پایانی عمرش 90 نقاشی از خود برجای گذاشت.

ون گوك در ابتدا از رنگ‌های تیره و محزون استفاده می‌کرد تا این‌که در پاریس با امپرسیونیسم و نئوامپرسیونیسم آشنا شد و این آشنایی پیشرفت هنری او را سرعت بخشید.

ون گوك شیفته‌ی نقاشی از کافه‌های شبانه، مردم طبقه‌ی کارگر، مناظر طبیعی فرانسه و گل‌های آفتاب‌گردان بود. مجموعه‌ی «گل‌های آفتابگردان» او که تعدادی از آن‌ها از معروف‌ترین نقاشی‌هایش نیز محسوب می‌شوند، شامل 11 اثر می‌باشد. خودنگاره‌ها و «شب‌های پرستاره»‌ی وی از دیگر نقاشی‌های برجسته‌ی او محسوب می‌شوند.

در سال 1890 به دکتر «گاشه»، روانشناسی که از او پرتره‌ای نیز کشیده ‌است، مراجعه کرد. «پیسارو» این دکتر را به او معرفی کرده بود. اولین برداشت ون گوك از گاشه این بود که دکتر خودش از او بیمارتر است. روز به روز فرورفتگی و افسردگی ون گوك عمیق‌تر می‌شد.

تاریخ‌دانان معتقدند وی در بیست‌ و نهم جولای 1890 در سن 37 سالگی در میان کشتزارها، گلوله‌ای در سینه‌ی خود خالی کرد و روز بعد در مهمان‌سرای «روو» درگذشت.

ون‌سان آخرین احساسش را به برادر خود، که قبل از مرگش بر بالین وی آمده بود، این‌گونه بیان کرد: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند.» شش ماه بعد تئو نیز درگذشت.

فیلم‌های داستانی و مستند زیادی درباره‌ی ون‌گوك و آثارش ساخته شده است.

گل‌های آفتابگردان، صندلی خالی، شب‌های پر ستاره، درختان سرو و بعضی پرتره‌هایش به صورت تصاویر چاپی، شهرت جهانی دارند و در بسیاری از اتاق‌های ساده‌ی مردم عادی نیز دیده می‌شوند. این دقیقا همان چیزی است که ون گوك می‌خواست. او دوست داشت تابلوهایش تاثیر مستقیم و قوی چاپ‌نقش‌های رنگی ژاپنی را داشته باشند که بسیار تحسینشان می‌کرد. آرزو داشت هنر صاف و ساده‌ای بیافریند که نه تنها هنرشناسان متمول را خوش بیاید، که مایه‌ی شعف و تسلای خاطر همه‌ی انسان‌ها باشد.

پس از مرگ ون گوك، تابوتش را پر از گل‌های آفتابگردان کردند.... / منبع: isna.ir