خشایار اعتمادی کجاست؟


بچه‌های نسل اول پاپ خیلی اعتقادی‌تر به كارشان نگاه می‌كردند. شهرت برایشان مطرح نبود. در واقع می‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتی كار خوب ارائه می‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم می‌شدند...

 روزنامه تهران امروز: بچه‌های نسل اول پاپ خیلی اعتقادی‌تر به كارشان نگاه می‌كردند. شهرت برایشان مطرح نبود. در واقع می‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتی كار خوب ارائه می‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم می‌شدند.

همه به‌دنبال معرفی كار خوب دراین حوزه بودند برای همین در انتخاب شعر و آهنگ و همه چیزش خیلی دقت می‌كردند. همه اینها مهم بود. صدا وسیما هم كمك‌های زیادی كرد. در اولویت‌بندی‌هایش، پخش موسیقی پاپ هم وجود داشت
.



یك سوالی كه درباره شما وجود دارد این است كه چرا اینقدر دیر به دیر آلبوم منتشر می‌كنید؟

مسئله این است كه من هیچ وقت از سكوتم نگران نیستم، از حضور بی‌تاثیر نگرانم. به نظر من یك هنرمند تا زمانی كه حرفی برای گفتن نداشته باشد نباید در صحنه حاضر باشد. در واقع حضور به هر دلیل و هر بهانه‌ای پسندیده نیست. باید هنرمند برای حضورش دلیل داشته باشد و علاوه بر آن، با دست پر هم باشد. اتفاقا من فكر می‌كنم اگر هنرمند حضور مستمر داشته باشد ولی این حضور خوب و تاثیرگذار نباشد، حتی دافعه هم می‌تواند داشته باشد. شاید این حضور طولانی در مدت زمان كوتاه برای طرفدارانش خوشایند باشد اما در دراز مدت عادت می‌شود و حتی طرفدارانش را هم از دست می‌دهد.

 گاهی پیش آمده كه افرادی در مقطعی از زمان خیلی پرسر و صدا حاضر شدند ولی بعد از مدتی عادت شدند و اصلا هم برای چهره‌شان مناسب نیست. اساسا كار هنری نیاز به فكر و تحقیق دارد. هر هنرمند باید با در نظر گرفتن سلیقه و نیاز مخاطبش برایش كار كند. من فكر می‌كنم اگر مخاطب را بشناسیم و بدانیم چه می‌خواهد، سطح كار به اندازه مطالبه مخاطبان بالا می‌آید و فكر می‌كنم این مخاطبان هستند كه در واقع به هنرمند می‌گویند چه بخواند و چه نخواند. همه اینها یك نگاه كلی به انتشار آلبوم است كه برای من وجود دارد.


فكر می‌كنید در این سال‌هایی كه در این حوزه فعالیت می‌كنید تعداد آلبوم‌هایی كه منتشر كرده‌اید قانع كننده است؟

من از سال 74 كه وارد موسیقی پاپ شدم و اولین آلبومم را منتشر كردم تا الان كه حدود 15 سال می‌گذرد، 10 آلبوم اختصاصی منتشر كرده‌ام. در این میان، 4 آلبوم هم منتشر كرده‌ام كه با دیگر دوستانم آنها را خوانده‌ام. علاوه بر اینها، 100 ترك هم ترانه جداگانه اجرا كرده‌ام. اگر به این كارنامه نگاه كنیم و به صورت نسبی در نظر بگیریم، حضور من یك حضور منطقی بوده و انتشار آلبوم‌هایم در فاصله‌های طولانی اتفاق نیفتاده.

من فكر می‌كنم انتشار 10 آلبوم در 15 سال، منطقی است. من حتی ترك‌هایی را هم برای صدا وسیما اجرا كرده‌ام كه نشان از حضورم در صدا و سیما نیز دارد. به لحاظ تولید آلبوم و ترك و حتی اجرای كنسرت، حضور كمی نداشته‌ام. شاید این حرف شما از این منظر باشد كه در این چند سال اخیر یعنی در این 5-6 سال، حضور پررنگ و فعالی نداشتم. اما این، مقداری هم به نبودنم در صدا و سیما مربوط می‌شود. البته این اتفاق هم دلیل خاصی ندارد.




چه چیزی باعث می‌شود كه حضورتان در تلویزیون كم باشد؟

صدا و سیما سیاست‌های خاص خودش را دارد. من به درست یا غلط بودن این سیاست‌ها كاری ندارم. گاهی پیش آمده كه با آنها همكاری می‌كنم و گاهی هم نمی‌كنم. نگاه من، به‌عنوان یك هنرمند یا خواننده اگر هم افق با سیاست‌های صدا و سیما باشد، حتما با آنها همكاری می‌كنم و این اتفاق هم افتاده. در جاهایی كه نگاهمان، نگاه همسویی بوده با آنها همراهی و همكاری داشتم. هر گاه احساس كردم می‌توانم در برنامه‌ای حضور داشته باشم كه این حضور، یك حضور تاثیرگذار باشد، حتما در آن برنامه حضور داشتم و هنرم را عرضه كرده‌ام. در هیچ برنامه‌ای صرف اینكه بخواهم خودم را نشان دهم، حاضر نشده‌ام.

مسئله اینجاست كه هنرمندان با خوانندگی در سریال‌ها می‌توانند حضور فعالی در صداو سیما داشته باشند. تصور كنید یك خواننده، یك شعری را برای یكی از سریال‌های 90 قسمتی می‌خواند كه آن ترك، با بازپخش سریال، 180 بار شنیده می‌شود. بعضی از همكاران من این گلایه را دارند كه خوانندگی سریال‌ها در انحصار تعداد خاصی از خواننده‌هاست. اگر دقت كرده باشید تقریبا سه، چهار خواننده هستند كه تیتراژ سریال‌ها را می‌خوانند. نه اینكه من دلم نخواهد كه تیتراژ بخوانم ولی این اتفاق خیلی دغدغه‌ام نیست. ولی در این مورد به بقیه همكارانم حق می‌دهم كه بخواهند گله داشته باشند.

آنها می‌خواهند خودشان را در این رسانه نشان دهند و حق هم دارند. من خودم از همین‌جایی‌كه در آن قرار دارم راضی هستم و بیشتر از این هم نمی‌خواهم. شاید یك دلیل اینكه دنبال مطرح شدن در تلویزیون نمی‌گردم این باشد كه نمی‌خواهم در مظان این حرف‌ها باشم. برای همین هم خیلی سمت این كار نمی‌روم. اتفاقا خیلی از طرفداران به من می‌گویند كه چرا در تلویزیون كاری اجرا نمی‌كنم ولی مسئله اینجاست كه تهیه كننده باید از من بخواهد و من را دعوت كند و چون این كار را انجام نمی‌دهد برای همین من هم اصراری برای این كار نمی‌كنم.


از نظر اجرای صحنه‌ای در چه وضعیتی هستید؟

به لحاظ اجرا هم می‌توانم بگویم من بیش از 100 كنسرت اجرا كرده‌ام. حتی در 3 جشنواره بین‌المللی شركت كرده‌ام. در جشنواره كشورهای مسلمان كه در بوسنی برگزار می‌شد شركت كردم و اتفاقا به‌عنوان خواننده برتر هم انتخاب شدم. اولین باری كه جشنواره موسیقی فجر، بخش كنسرت‌های پاپش را راه انداخت، من اولین خواننده پاپی بودم كه در آن جشنواره اجرا داشتم.



 این كنسرت در سال 86 با حضور 78 نوازنده به روی صحنه رفت. اتفاقا خود من از كسانی بودم كه با دبیر جشنواره رایزنی‌هایی انجام دادم كه منجر به حضور موسیقی پاپ در این جشنواره شد. از آن سال به بعد دیگر اجرایی نداشتم چون دیگر از من دعوتی به عمل نیامد. من هم برای حضور اصرار نكردم. با اینكه جزو بانیان حضور موسیقی پاپ در تنها جشنواره بین‌المللی موسیقی ایران بودم ولی باز هم برای حضور در آن اصراری نداشتم.

آیا قبول دارید هر چقدر هم، كار خوب منتشر كنید ولی اگر نبودتان طولانی مدت شود تعدادی از مخاطبانتان را از دست می‌دهید و بعضی از طرافدارانتان از برگشت دوباره‌تان ناامید می‌شوند؟


تا حدودی این حرف را قبول دارم. ولی باز هم معتقدم اگر بعد از یك غیبت طولانی یك حضور تاثیرگذار داشته باشم، انگیزه در میان مخاطبان ایجاد می‌شود. به نظر من، هنرمند باید جریان داشته باشد. یعنی در تمام آن دورانی كه آلبومی منتشر نمی‌كند، اسمش و گاهی اجراهایش وجود داشته باشد كه از یاد نرود تا وقتی یك آلبوم خوب منتشر می‌كند، مردم باز به سمت آن بروند. وقتی هم این آلبوم منتشر شده، آلبوم خوبی باشد، همه می‌فهمند كه این هنرمند هنوز كاریزماتیك است. طبق همان چیزی كه گفتم، اگر بعد از دو سال و نیم بیایم ولی با كار خوبی كه تاثیرگذاری‌اش بالاست، می‌توانم حضورم را دوباره برگردانم.

آن زمانی كه اوج حضور شما در موسیقی پاپ بود یعنی همان اوایل كارتان، در اواسط دهه هفتاد، خیلی طرفدارانتان بیشتر بود و حتی می‌توان گفت سر و صدایی كه كار شما در آن زمان كرد خیلی بیشتر بود. ولی الان دیگر این هیجان درباره كارهایتان كمتر شده و خیلی‌ها معتقدند در واقع حضور و تاثیر شما كمرنگ‌تر شده. حتی خیلی‌ها دلیل گل كردن شما در آن زمان را هم شباهت صدایتان به خواننده‌ای می‌دانستند كه طرفداران زیادی داشت. خودتان اینها را قبول دارید؟

شباهت صدای من به آن خواننده باعث ایجاد یك شوك مثبت در جامعه شد.

شما با این قضیه مشكلی نداشتید كه دیگران بگویند شما در حال تقلید صدای او هستید؟




اصلا! من می‌دانستم كه صدای من همینی است كه دارم با آن می‌خوانم. می‌شنیدم كه دیگران چه حرف‌هایی می‌زنند و حتی می‌گفتند كه من دارم صدای او را تقلید می‌كنم. ولی من می‌دانستم كه این صدای خودم است و هیچ تقلیدی در كار نیست. یك هنرمند چند راه پیش‌رو دارد یا باید در كارش خلاقیت داشته باشد یا باید الگوبرداری كند. اگر تقلید داشته باشد اصلا پیشرفتی نخواهد داشت. ولی درباره الگوبرداری، هر كسی می‌تواند الگویی داشته باشد. مثلا من می‌توانستم صدای همان خواننده را به‌عنوان الگویم در نظر بگیرم.

حالا برگردیم به همان سوالی كه درباره پررنگ بودنتان و به‌تدریج كمرنگ شدنتان پرسیدم...

در آن مقطعی كه ما وارد موسیقی پاپ شدیم، موسیقی پاپ به‌طور كامل خاموش شده بود و اصلا نوری نداشت. آنقدر بدبینی درباره‌اش وجود داشت كه این موسیقی نمی‌توانست خودش را به خوبی نشان دهد. در آن زمان، بار سنگینی روی دوش ما كه وارد موسیقی پاپ شده بودیم وجود داشت. ما باید سعی می‌كردیم آن بدبینی‌ای كه وجود داشت را مرتفع كنیم تا بتوانیم در مملكت خودمان كار كنیم. خیلی از كسانی كه دل‌شان می‌خواست این موسیقی را كار كنند به دلیل اینكه نمی‌توانستند در كشور كارشان را عرضه كنند مجبور شده بودند كه به خارج از كشور بروند ولی ما می‌خواستیم كاری كنیم كه بشود در همین كشور هم موسیقی پاپ كار كرد.

ولی وقتی شروع كردیم باحمایت مسئولین و مردم روبه‌رو شدیم. در كنارآن، پشتكار خودمان هم بود كه باعث شد پیشرفت كنیم. تعدادمان كم بود و نباید اجازه می‌دادیم صحنه خالی بماند. وقتی در دهه هشتاد تعداد خواننده‌ها، آهنگسازها و ترانه‌سراها بیشتر شد باعث شد كه یك مقداری فعالیت ما كه در آن اوایل وارد كار شده بودیم، كمتر شود. اساسا وقتی تعداد زیاد باشد، یكسری افراد به خودی خود كمرنگ می‌شوند.

 ولی ما خودمان سعی كردیم از همان حاشیه هم به جریان موسیقی كمك كنیم. به نسل بعد از خودمان توجه می‌كردیم و تحمل و حمایت‌شان می‌كردیم تا راه بیفتند. موسیقی پاپ نیاز داشت كه صف خوانندگانش سنگین شود. ولی وقتی نسل سوم موسیقی پاپ وارد كار شدند دیدیم كه نسل دوم، تحمل همكاران جدید را ندارند و رقابت‌ها و تخریب‌ها شكل گرفت.




ولی اگر نگاهی به كارهایی كه امروزه منتشر می‌شود بیندازیم و با یك نگاه مقایسه‌ای با نسل اول موسیقی به آنها توجه كنیم متوجه می‌شویم كه آثار منتشر شده از نسل اول، خیلی باوقارتر، سنگین‌تر و فاخرتر بود!

بله، بچه‌های نسل اول خیلی اعتقادی‌تر به كارشان نگاه می‌كردند. شهرت برایشان مطرح نبود. در واقع می‌خواستند كه كار خوب ارائه كنند. وقتی كار خوب ارائه می‌كردند، ناخودآگاه مشهور هم می‌شدند. همه به‌دنبال معرفی كار خوب دراین حوزه بودند برای همین در انتخاب شعر و آهنگ و همه چیزش خیلی دقت می‌كردند. اصلا همه اینها مهم بود. صداوسیما هم كمك‌های زیادی كرد. به‌طوری كه در اولویت‌بندی‌هایش، پخش موسیقی پاپ هم وجود داشت. وقتی تعداد افراد زیاد شد ما به حاشیه رفتیم و دلمان نمی‌خواست به هرقیمتی میكروفن را نگه داریم.

 از طرف دیگر، نشریات زردی منتشر شدند كه به این فضای تخریب دامن زدند. بعضی از آنها به طرفداری از خواننده‌ای برمی‌خاستند كه خواننده دیگر را زمین می‌زدند. همه اینها به‌طور كلی، باعث شدند كه ما كنار بكشیم و نخواهیم كه به هر قیمت، در راس باشیم.


با همه این حرف‌ها فكر می‌كنید ما اصلا بعد از اولین نسل، پیشرفتی در موسیقی پاپ داشته‌ایم؟ به نظر می‌رسد كار خوب در این سال‌ها نداشته‌ایم!

به نظر من در این دو، سه سال اخیر كمی پیشرفت كرده‌ایم. متاسفانه در دهه هشتاد با حضور خواننده‌های زیاد و همینطور شكل‌گیری ادبیات پوپولیستی و شخصیت لمپنیزم كه در عموم كارها وجود داشت باعث شد موسیقی پاپ كمی سخیف شود. ولی در این سال‌ها، مخاطبان باهوش‌تر شده‌اند و دیگر آن كارهای سخیف را نمی‌پذیرند.

 ما از سال 70 تا سال 80 رشد خوبی داشتیم ولی بعد از آن در سراشیبی افتادیم اما الان دو، سه سالی است كه دوباره رو به بهبود رفته‌ایم. در تمام این سال‌ها كار خوب هم منتشر شد ولی به‌دلیل نبود رسانه نتوانست خودش را نشان دهد ولی هنوز كار خوب منتشر می‌شود.

«من درختم، تو زمین» این شعر با آن صدای خشدار و سنگین خشایار اعتمادی، قطعا یكی از ماندگارترین اثرات موسیقی پاپ است كه در اواسط دهه هفتاد منتشر شد. اعتمادی كه متولد سال 1350 است با انتشار آلبوم «راز پنهان» در سال 74 به شهرت رسید. وی تاكنون اجراهای زیادی داشته و در سه جشنواره شركت كرده كه از جمله آنها می‌توان به جشنواره پاپ و ‏ دو جشنواره بین‌المللی در ایران و جشنواره بین‌المللی موسیقی مسلمانان سارایوو ‏W.O.M.F‏ اشاره كرد.

به گفته خودش از سال 1373 دنبال راه‌اندازی جریان موسیقی پاپ در ایران بوده. در سال 76 هم «دل می‌رود ز دستم» از تلویزیون منتشر شد كه اولین كار او بود كه از صدا و سیما منتشر می‌شد. از آثار منتشر شده او می‌توان به «دلشوره»، «مثل هیچ كس»، «خاتون»، «یادته»، «طعنه»، «لیلا» و... اشاره كرد. ‏او در همین اواخر آلبوم «باید به تو برگردم» را منتشر كرده است. با او به بهانه انتشار این آلبوم و همینطور درباره جریان موسیقی پاپ امروز گفت وگو كردیم.


ویدیو مرتبط :
خشایار اعتمادی 1

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بیوگرافی خشایار اعتمادی



خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

بیوگرافی خشایار اعتمادی:
خشایار اعتمادی متولد 11 فروردین 1350 در تهران است. ‏ ‎
خشایار اعتمادی در ۴ سالگی کار با ملودیکا، ۵ سالگی کار با آکاردئون را آموخته است و در سن ۶ سالگی خوانندگی را شروع کرده و در ۱۳ سالگی شروع به یادگیری و نواختن پیانو کرده است.خشایار اعتمادی، فعالیت در عرصه موسیقی را از پانزده سالگی شروع کرد.
او خواننده ای است که امروز ترانه هایش در زمره ” جوان پسند”‌ترین آثار موسیقی روز کشورمان قرار دارد.
هنرمندی که در کارش هیچ گاه آسان گیر نبوده و همواره برای آن که کارش در متعالی ترین شکل ممکن ارائه شود تلاش زیادی به خرج داده است.
خشایار از معدود هنرمندان عرصه موسیقی پاپ است که اشعار ترانه هایش را خوب درک می کند و از همین روست که صدای او شدیداً بر دل می نشیند.
‎ ‎ از سال ۷۴ با "راز پنهان" حافظ وارد دنیای موسیقی شد و با خواندن ترانه‌ی "بارون" با شعری از شاملو به شهرت ‏ رسید. ‏ اعتمادی تاکنون اجراهای زیادی داشته و در سه جشنواره شرکت کرده که از جمله آن‌ها می‌توان به جشنواره پاپ و ‏ دو جشنواره بین‌المللی در ایران و جشنواره بین‌المللی موسیقی مسلمانان سارایوو ‏W.O.M.F‏ اشاره کرد. ‏ ‎
‎ این جشنواره با حضور هنرمندان کشورهای مسلمان ایران، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، بوسنی و هرزگوین، ‏ عراق، تونس، پاکستان، صربستان، مونته نگرو، اندونزی، ایران، الجزایر، اردن، عربستان سعودی و مصر در محل ‏ مجموعه ورزشی اسکندریه شهر سارایوو برگزار شد. ‏ ‎
‎ ‎ وی در حال حاضر رییس هیات مدیره و مدیرعامل کانون موسیقی امروز ایرانیان است.‏ از آثار منتشر شده اعتمادی می‌توان به "دلشوره"، "مثل هیچ کس"، "خاتون"،"یادته"، "طعنه"، "لیلا"، و ....اشاره کرد. ‏

عكس هایی از خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس دوران كوركی خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

عكس خشایار اعتمادی

خشایار اعتمادی,بیوگرافی خشایار اعتمادی

برگرفته ازclick-saeid.blogfa.com