حمید حامی، موسیقی و مانتوی کوتاه!


صدای حامی برای افرادی كه به موسیقی سطحی نگاه نمی‌كنند آشناست؛ او 15 سال است كه می‌خواند و طرفداران خاص خودش را دارد اما كم كنسرت می‌گذارد و شاید سالی 2 بار كنسرت بگذارد. این‌بار از او پرسیدیم كه چگونه خواننده شده و چرا در مقایسه با بسیاری از خواننده‌ها كم‌كار است؟




ویدیو مرتبط :
مصاحبه ی حامی با سایت موسیقی ما با موضوع مافیای موسیقی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

افشاگری حمید حامی درباره مافیای موسیقی


خواننده فیلم سینمایی سام و نرگس گفت: کسانی که به واسطه پول و پارتی وارد عرصه موسیقی شده‌اند، به هیچ عنوان نمی‌توانند به ماندگاری در این عرصه دست پیدا کنند.

هنر آنلاین: خواننده فیلم سینمایی سام و نرگس گفت: کسانی که به واسطه پول و پارتی وارد عرصه موسیقی شده‌اند، به هیچ عنوان نمی‌توانند به ماندگاری در این عرصه دست پیدا کنند.

حامی با بیان اینکه پول دلیل کافی برای خواننده شدن نیست، گفت: بسیاری از کسانی که از راههای پول و پارتی به مقوله خوانندگی دست پیدا کرده اند، به جایی نرسیده‌اند.

چون با توجه به مافیایی که بر موسیقی کشورمان حاکم است، پول برای ورود به عرصه موسیقی بخصوص خوانندگی کافی نیست و فاکتورهای دیگری هم هست که نیازمند آن هستند و متاسفانه در نظر گرفته نمی شود.


این خواننده در ادامه با بیان اینکه در زمینه تیتراژخوانی نیز با چنین معضلی مواجه هستیم، گفت: عده ای که در بدنه مافیای موسیقی ایران فعالیت می‌کنند، ادعا میکنند که سریال‌خوانی ارتباطی به مطرح شدن و دیده شدن آنها ندارد و در کمال تعجب حتی ادعا می‌کنند خودبخود و به صورت اتوماتیک‌وار و به مدد امدادهای غیبی خواننده سریالهای 10 سال اخیر تلویزیون شده اند.

وی ادامه داد:بر هیچ کس پوشیده نیست که این دوستان تنها به قضیه مالی دلخوش نیستند و از جهات دیگری نیز حمایت می شوند. مثل بحث فوتبال که در آن دلالانی وجود دارند که باعث میشوند هر کسی وارد هر تیمی که می خواهد بشود ولی با پول!

در این عرصه هر کس باج ندهد از دور خارج میشود و به جای بازی در تیمهای دسته یک در تیمهای دسته 2 و 3 بازی میکند و به مرور از صحنه فوتبال محو میشود و هیچگاه به تیم ملی راه پیدا نمی‌کند. بعدها هم هیچ نامی از او برده نمی‌شود.


افشاگری حمید حامی درباره مافیای موسیقی

حامی در ادامه گفت: مافیای موسیقی دقیقا مانند تیم ملی فوتبال است که بعضیها خودشان را فروخته‌اند و حق دلالی را هم به جا می‌آورند و حتی گاهی برادر خود را نیز می‌فروشند و این اصلا اخلاقی و حرفه‌ای نیست.

 من دوسال است که درباره مافیای موسیقی بحث می‌کنم و هدفم فقط آگاه کردن مردم است. چرا که معتقدم مردم حق دارند بدانند که در عرصه موسیقی چه اتفاقات ناخوشایندی دارد می‌افتد.


خواننده دو نیمه رویا با اشاره به اینکه صحبت کردن درباره مافیای موسیقی، مانند آب ریختن در لانه مورچگان بود،تاکید کرد: با این کار بسیاری از کسانی که من اصلا هیچ نامی از آنها نبرده بودم، خود در نشریات مختلف با برخوردهای نه چندان دوستانه دست خودشان را رو کردند و خوشبختانه این یکی از نتایج تلاشهایی است که درزمینه مبارزه با مافیای موسیقی کرده‌ایم.

حامی متذکر شد: برای من بسیار جالب است که حتی دست این دوستان نزد مردم نیز رو شده است. بارها پیش آمده که مردم از من پرسیده‌اند چرا آلبومم را منتشر نمی کنم . وقتی به آنها می‌گویم نمی شود؛ پاسخ میدهند فلان خواننده را می شناسند که در فلان سرالآ خوانده و مثلا کس و کارش در تلویزیون کاره‌ای هستند .

 خوب این نشان می‌دهد که مردم به همه چیز واقف اند و قبل از این که من بخواهم روشنگری کنم، خودشان می دانند که قضیه از چه قرار است. من در این زمینه فقط و فقط كدهایی كلیدی را در اختیار مردم قرار دادم و می بینم كه اهالی كم شمار مافیا به تكاپو برای اثبات بی گناهی خود افتاده اند و من در صورت ادامه شیطنت آقایان توسط مطبوعات و یا از طریق  شبكه اینترنت در اختیار مردم باهوش ایران قرار می دهم. هر چند چیزی كه عیان است نیازی به بیان ندارد اما برای جنگ با دشمن فرهنگ سرزمینم از هیچ وسیله ای دریغ نمی كنم.


وی افزود: درهای آمریکا و اروپا نیز برای برگزاری کنسرت فقط برای عده ای از آقایان باز است. با مرور کنسرتهای خارج از ایران، که فقط برای عده خاصی درنظر گرفته می‌شود می توان به این نتیجه رسید که بعضی از خواننده ها فقط به یک سری از امکانات ویژه شبکه مافیای موسیقی دسترسی دارند و نه همه و باز این در صورتی‌است که ادعای این دسته از خواننده ها این است که تفاوتشان با دیگر خواننده ها که موفق به برگزاری کنسرتهای خارجی نمی‌شوند این است که آنها طرفداران بی‌شماری در خارج از ایران دارند اما ناگفته پیداست که هر کدام از خواننده های داخلی که حتی کمی مطرح شده اند برای برگزاری کنسرتهای خارجی پیشنهادهای بی‌شماری دارند.

حامی یادآور شد: برای مثال؛ یکی از کنسرت گذارهای به نام کشور انگلستان از دوستان نزدیک بنده است که از زمان شروع به کارش در این زمینه چندین بار با من وارد مذاکره شده اما به علت عدم وجود مرجع یا مراجعی برای اخذ مجوزهای لازم برای برگزاری کنسرت درخارج از ایران، هیچ‌گاه به نتیجه نرسیدیم.

خواننده "آخدا" همچنین گفت: بگذاریم زمانه به قضاوت بنشیند. ممکن است بعداز مرگ من به صورت عمومی دست مافیای موسیقی برای همه رو شود . مهم نیست من باشم یا نباشم بلکه آنچه مهم است این است که مافیایی دیگر در کار نباشد . وقتی آقای Xیا y مدام سر از کنسرت منچستر، سوئد و تور دور اروپا آمریکا در می‌آورد و سالانه چند میلیارد درآمد دارد، پس اجراها و درآمدها و نیز روابط نامتعارفی دارد که به چنین امکاناتی دسترسی پیدا کرده است.



وی تصریح کرد: من به قیمت خدمت به هنر مملکتم با مافیای کثیف موسیقی ایران جنگیدم و می جنگم و مطمئنم که مردم نسبت به گذشته آگاه تر شده اند اما عده ای این جنگیدن من با مافیا را دشمنی و عناد با خود می دانند که اصلا اینطور نیست. دست و پا زدنهای خواننده هایی که الان روبروی من مبارزه می کنند به این دلیل است که آنها دیگر تمام شده اند.

خواننده ای که هیچ وقت تن به گفتگو نمی داده و به اهالی مطبوعات پشت کرده بود، به یکباره با چندین نشریه در مورد مافیا و حرفهای من صحبت کرده است و الان دستش در دست مدیران برجسته ترین نشریات است و این در حالی است که به گفته همین شخص مردم در نقش موجوداتی بی ارزش هستند که فقط و فقط نقش درآمدزایی را برای ایشان بازی می‌کنند و نه هیچ چیز دیگر.


حامی افزود: توصیه من به آنها این است که دست و پا نزنند،چون با این کار بیشتر غرق می شوند و به زودی از صحنه موسیقی و از یاد مردم حذف میشوند و دیگر نامی از آنها باقی نخواهد ماند. از سالهای 80 تا امروز تعداد بی شماری خواننده بوده اند که فراموش شده اندو دیگر کسی کارهایشان را نمی شنود و حتی یادی هم از آنها نمی‌شود.

 چرا که برای پول و شهرت وارد این عرصه شده بودند و هر هنرمندی با چنین هدفی عمر کوتاهی در عرصه هنر دارد، این قانون نه تنها امروز قانون هنر ایران است، بلکه تاریخ نشان داده که زمان و جغرافیا باعث تغییر این قانون نشده است. یک نفر مثل مرحوم گل نراقی با یک قطعه "مراببوس" مطرح می شود و همان یک قطعه برای خواننده شدنش کافی است چون هدفش از خواندن این قطعه، موسیقی محض بوده است.


خواننده پاپ کلاسیک کشورمان ادامه داد: هرقدر برای تولید و انتشار موسیقی ارزش قائل باشیم به همان نسبت به عمر اثر خود و نیز عمر هنری خود افزوده ایم. خواننده ای که بصورت فامیلی و کولی وار و بدون صرف هیچ هزینه ای و تنها به هدف کسب سریع درآمد اقدام به تولید بی بندو بارموسیقی می‌کند.

 کسی که فقط و فقط به علت کم کردن هزینه ها و نه کیفیت اقدام به استفاده از اشعار پدر بزرگ و مادربزرگ و آهنگهایی از پسرخاله و دخترخاله و هم تنظیم های بی‌سوادانه ای از خودش می‌کند، ناگفته پیداست که به زودی به شمردن سکه ها مشغول می‌‍شود، غافل از اینکه قانون نانوشته کائنات اجازه خودنمایی و درآمدزایی با این خصوصیات را تا همیشه به او نمی‌‍دهد.


این خواننده در پایان گفت: هرچه بکاریم همان را درو خواهیم کرد. من بذر موسیقی کاشته ام و موسیقی درو می کنم و شاید دیگری پول کاشته باشد تا در قبال آن پول درو کند. صحبتم با این عده این است که موسیقی برای شما فقط همان سکه هایی است که می شمارید و نه خود موسیقی، اما موسیقی برای من فقط موسیقی است و صدای احساسی که بیش از من می‌ماند. همین برای من کافی است.