بیلیــــــارد كه فوتبال نیست!


من هم مثل خیلی‌های دیگر شهرت را دوست دارم، اصلا مگر ممكن است كسی از مشهور شدن بدش بیاید؟! البته الان فكر می‌كنم بعد از مقامی كه در آسیا آوردم، تا حدودی معروف شده‌ام اما هنوز خیلی راه دارم

یك سوال؟ انصافا نخستین كلمه ‌یا صحنه‌ای كه بعد از شنیدن اسم بیلیارد به ذهن‌تان می‌آید چیست؟  بعید است غیراز این چند گزینه باشد: 1- تعدادی خلافكار و قاتل كه در حال كشیدن سیگار و نقشه برای دستبرد زدن به یك بانك یا كشتن یك نفر هستند (آن‌چیزی كه در اكثر فیلم‌ها به خوردمان می‌دهند!). 2- عده‌ای جوان دانشجو یا بیكار چشم به جیب پدر و مادر كه در حال وقت‌گذرانی در باشگاه‌های بیلیارد هستند. 3- عده‌ای‌ بچه پولدار بی‌دغدغه كه دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد و در خانه میز‌های چند میلیونی بیلیارد دارند!‌‌ غیر از این است؟ اصلا خیلی‌ها هستند كه بیلیارد را جزو ورزش‌ها به حساب نمی‌آورند! ‌اصلا خیلی از خانواده‌ها تا می‌شنوند فرزندشان به باشگاه‌ بیلیارد می‌رود، غش و ضعف می‌روند كه بچه‌شان یا معتاد شده یا دست‌كم سیگاری! اصلا خیلی‌ها فكر می‌كنند این ورزش فقط متعلق به پولدارهاست. ‌اگر می‌خواهید به شما ثابت شود بیلیارد ورزش است و همه می‌توانند آن را انجام دهند (حتی كسانی كه پول زیادی ندارند) و از خلافكار و تبهكار هم در آن خبری نیست، گفت‌وگوی ما با «حسین وفایی»، جوان 16 ساله آبادانی كه همین چند وقت پیش نایب قهرمانی آسیا را به نام ایران ثبت كرد بخوانید نظرتان كاملا عوض شود.





یك‌ساله قهرمان شهرمان شدم!

خاطرم هست زمانی كه پدرم از خارج از كشور به ایران برگشته بود و 6 سال بیشتر نداشتم، از آن‌جا كه او بیلیارد را آن‌جا در حد حرفه‌ای یاد گرفته بود و از طرفی نزدیك محل زندگی‌مان نیز یك باشگاه بیلیارد افتتاح شده بود كه هر روز از پنجره داخل آن را نگاه می‌كردم، بسیار به این رشته علاقه‌مند شدم. یك روز پدرم دستم را گرفت و مرا به این باشگاه برد و هر آنچه از این رشته می‌دانست را به من آموخت. آنقدر بیلیاردم خوب شده بود كه هنوز به یك سال نكشیده، قهرمان خوزستان شدم، بعد از آن قهرمانی‌هایم را در شهرمان تكرار كردم تا اینكه برای دعوت به تیم‌ملی بیلیارد ایران 4 بار تست دادم كه بار آخر قبول شدم و در 12سالگی به اردوی تیم‌ملی دعوت و نخستین اعزامم به مسابقات خارجی را در 14 سالگی و در رقابت‌های هند تجربه كردم.





انگلیسی‌ها و اسكاتلندی‌ها، بهترین‌های دنیا

بهترین و حرفه‌ای‌ترین بیلیاردبازهای جهان از اسكاتلند و انگلیس هستند، مثل جان هیگینز، استیفن هنری، استیو دیویس و... كه در حال حاضر حرف اول را در بیلیارد جهان می‌زنند البته الگوی من در بیلیارد جان هیگینز است كه سعی می‌كنم فیلم اكثر بازی‌هایش را هر طور شده پیدا كنم و جدیدترین فنون بیلیارد را از روی دستش كپی كنم.



بیلیارد ورزش نیست؟!

برخلاف خیلی‌ها كه می‌گویند بیلیارد ورزش نیست، معتقدم جزو یكی از سخت‌ترین ورزش‌ها و از جمله مدال‌آورترین‌هاست، چراكه در این رشته می‌توانی در مسابقات جهانی و در رده آقایان و بانوان 66 مدال بیاوری. این مسئله كوچكی نیست كه یك رشته این همه مدال‌آور باشد اما هیچ بهایی به آن ندهند! در ضمن، در جواب آن‌هایی كه می‌گویند بیلیارد ورزش نیست، باید بگویم هر میزی كه می‌خواهی جمع كنی، بارها و بارها باید لبه میز تاب بخوری، آویزان شوی و...، خود من در هر مسابقه‌ام، دروغ نگفته‌ام اگر بگویم نزدیك 3 كیلومتر راه می‌روم. حالا باز هم می‌گویید بیلیارد ورزش نیست؟!



سالن‌های آرامش

متاسفانه در چند سال اخیر آنقدر فیلم‌های مختلف ساخته‌ و در آن‌ها نشان داده‌اند كه هر خلافكار و قاتل و... بیلیاردباز هستند كه خانواده‌ها از اینكه فرزندشان سمت باشگاه بیلیارد برود هم می‌ترسند، چه برسد به اینكه بخواهند اجازه دهند به‌صورت حرفه‌ای این رشته را دنبال كند! برعكس رشته‌هایی مثل فوتبال، كشتی، والیبال و... . در ایران آنچنان كه باید به آن‌هایی كه دوست دارند بیلیارد را بیاموزند و ادامه بدهند، بهایی داده نمی‌شود و استعدادهای‌مان یكی پس از دیگری در حال نابود شدن هستند، از طرفی نه تنها تبلیغاتی برای جذب جوانان به این رشته نمی‌شود كه حتی با ایجاد جو منفی علیه آن، كسانی هم كه می‌خواهند به این رشته رو بیاورند را پس می‌زنند! درحالی‌كه آنقدر محیط باشگاه‌های بیلیارد ساكت، سالم و مناسب است و به انسان آرامش می‌دهد كه دوست نداری بیرون بیایی!





با همه كمبودها به این‌جا رسیدم

اصلا این حرف ‌كه می‌گویند بیلیارد ورزش پولدارهاست را قبول ندارم چون به هیچ وجه چنین موضوعی حداقل در مورد خود من صحت ندارد؛ من با كمترین امكانات این رشته را شروع كردم، حتی الان‌كه نایب قهرمان آسیا شدم هم امكانات زیادی در اختیارم نیست اما باز هم حاضرم با همه این كمبودها بسازم تا به هدفی كه دارم برسم. به‌نظرم اگر كسی بخواهد در این رشته به جایگاهی برسد، با همه كمبودهایش خواهد ساخت. خود من با وجود اینكه پدرم فوت كرده و دور از مادر و خانواده‌ام زندگی می‌كنم، مجبورم با این شرایط بسازم، چراكه اهداف زیادی در بیلیارد دارم، جالب است بگویم از 11 سالگی تنها زندگی می‌كنم و همواره در اردوهای مختلف بوده‌ام.



بیلیارد كه فوتبال نیست!

اگر می‌خواهی یك بیلیاردباز قهار شوی، باید آنقدر سخت تمرین كنی كه حتی یك اشتباه كوچك هم مرتكب نشوی، از طرف دیگر وقتی برای بازی سر میز می‌آیی، باید هر چه مشكل در زندگی شخصی‌ات داشته‌ای را به فراموشی بسپاری و با تمركز كامل بازی كنی. بیلیارد، فوتبال نیست كه شوت بزنی و توپ شانسی تو گل برود یا نرود، اگر هنگام ضربه‌زدن به توپ ذره‌ای دستت بلرزد، تمام محاسباتت به هم می‌ریزد و شكست می‌خوری، بیلیارد رشته‌ای است كه تمرین تمركز زیادی را می‌طلبد.  وقتی مسابقه مهمی دارم، فقط 30 ثانیه چشمانم را می‌بندم و به هیچ‌چیز دیگری فكر نمی‌كنم، آنقدر تمركزم بالاست كه هیچ‌چیز جز میز بیلیارد را نمی‌بینم! در ضمن پیشنهاد می‌كنم اگر احساس كردید فرزندتان استعداد یا علاقه زیادی به بیلیارد دارد، اجازه دهید از 8-7 سالگی در این رشته آموزش ببیند، چراكه این سن، بهترین زمان برای یادگیری بیلیارد است.



وقتی كه پدیده شدم

مسابقات جهانی سوریه بود كه چون در رده سنی آزاد برگزار می‌شد، اهمیت زیادی برایم داشت، چراكه می‌توانستم با قهرمانی در آن، پیشرفت ایران در بیلیارد را به دنیا نشان دهم، البته تا مرحله یك‌هشتم نهایی مسابقات بالا آمدم اما در این مرحله به یك حریف انگلیسی برخورد كردم كه خیلی خوب بازی می‌كرد، آنقدر هنگام بازی با او استرس داشتم و فشارم افتاده بود كه تمام بدنم یخ كرده بود! با وجود اینكه بیشتر از یك‌هشتم نهایی نتوانستم بالا بیایم اما به‌عنوان پدیده مسابقات شناخته شدم كه افتخار كمی نیست.





نه حقوق دارم نه پاداش!

شما ‌هر كاری كه بخواهی شروع كنی، ابتدا باید یك مقدار سختی بكشی، در ورزش هم همین‌طور است، برای اینكه به درجات بالا برسی و از درآمدت راضی باشی، اول باید آنقدر تلاش كنی و حریفانت را شكست بدهی كه دیگر هیچ‌كس را پیش‌رویت نبینی، آن‌موقع می‌توانی توقع دستمزد و حقوق بالا داشته باشی. بعد از نایب قهرمانی‌ام در مسابقات آسیایی كیش، فقط یك میلیون تومان به‌عنوان جایزه به من دادند كه آن هم از طرف مسئولان آسیا بود، نه مسئولان خودمان، چراكه تا الان حتی یك ریال هم به من پاداش نداده‌اند! حتی تا امروز برایم حقوق ماهانه‌ای مشخص نكرده‌اند اما قرار است از این به بعد مبلغی را به‌صورت ماهانه به حسابم واریز كنند.



هنوز زود است خیلی چیزها را بدانم!

بیلیارد لباس مخصوص خودش را دارد، به همین دلیل هنگام مسابقات باید اصول را رعایت كنی و مانند بقیه ورزشكاران لباس بپوشی؛ من هم هنگام برگزاری مسابقات‌، حداكثر 3 جلیقه، 2تا شلوار و یك كفش و 2 تا هم پاپیون همراه خودم می‌برم، البته چوب مخصوصم را نیز می‌برم، چراكه سال‌هاست با آن بازی می‌كنم و دیگر به آن عادت كرده‌ام. البته اینكه چرا بیلیاردبازها مجبورند لباس مخصوص بپوشند را نمی‌دانم چون هنوز زود است خیلی مسائل را بفهمم!





بیلیارد هم پخش مستقیم می‌خواهد

از آن‌جا كه رشته‌های بیلیارد خیلی زیاد ‌است، قوانین خیلی زیادی هم دارد، به همین دلیل هم هست كه می‌گویم جزو سخت‌ترین ورزش‌های دنیا به حساب می‌آید. اصلا در خارج از كشور، یكی از پرطرفدارترین رشته‌هاست كه جدا از شرط‌بندی‌هایی كه روی آن انجام می‌شود و هیجان زیادی دارد (خوشبختانه در ایران چنین اتفاقاتی ممنوع است)، پخش زنده تلویزیونی می‌شود و در حد فوتبال طرفدار دارد اما متاسفانه در ایران، ‌استقبالی از این ورزش نمی‌شود و در تلویزیون نه به‌صورت زنده، نه ضبط شده هم بازی‌های‌مان را نمایش نمی‌دهند، به همین دلیل است بیلیارد در ایران، این همه غریب و ناشناخته مانده!

باز نشر اختصاصی: Bartarinha.ir


ویدیو مرتبط :
کافه فوتبال 23؛دیدنی های ماه؛بدترین متقلبان فوتبال

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تاریخچه فوتبال



 

اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهند بازی یا نوعی ورزش بدنسازی كه عبارت بود از ضربه زدن به توپ با پا و فرستادن آن به درون توری كوچك ، در قرن دوم و سوم قبل از میلاد در دوران فرمانروایی خاندان « هان » در ارتش چین مرسوم بوده است.همچنین اسنادی مستحكم تر نشان می دهند مرزبندی زمینی برای بازی ضربه به توپ با پا ، در شهر كیوتوی ژاپن اتفاق افتاده است.

 

ورزش فوتبال

 

یونان و روم قدیم نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال كنونی وجود داشته است ، البته هر تیم بیش از 27 بازیكن داشت.به هر حال ذكر دقیق این مطلب كه فوتبال دقیقاً كی و كجا شروع شد امری ناممكن است . اما منطقی است كه بپذیریم بازی با توپ كه مادر ورزش های شكل یافته كنونی است ، بیش از 3000 سال قبل در جایی روی این كره خاكی وجود داشته است.

 

اما قدر مسلم آن است كه انگلستان محل تولد فوتبال جدید و اتحادیه فوتبال است و جای هیچ شك و تردیدی در آن نیست. انگلستان همراه با اسكاتلند مشتركاً نخستین پایه گذاران فوتبال شكل یافته كنونی می باشند .فوتبال كه به زبان عامیانه مردم انگلیس ساكر (soccer) نامیده می شود و محبوب ترین و رایج ترین ورزش در بین مردم این جزیره از قرن هشتم میلادی به بعد بوده است . اما در شروع به بازی خشن و جنگ تن به تن بیشتر شبیه بود!

 

بر اساس داستانی تاریخی نخستین بازی فوتبال در شرق انگلستان صورت پذیرفت و مردم محلی با سر جدا شده شاهزاده دانماركی كه در جنگ مغلوب آنان شده بود فوتبال بازی كردند. در دوران قرون وسطی شهرها و روستاهایی كه دشمن و رقیب هم بودند برای نشان دادن قدرت خود نوعی فوتبال بازی می كردند. در این بازی لگد زدن ، مشت زدن ، گاز گزفتنه و حتی كندن یكی از اعضای بدن حریف مجاز بود.

 

ورزش فوتبال

 

در سال 1869 اتحادیه فوتبال در قوانین خود شرطی را وارد كرد كه به موجب آن تماس توپ با دست كاملاً ممنوع شد و به این ترتیب شالوده فوتبال جدید ریخته شد. در این بازی توپ به نقطه مشخصی كه قبل از شروع بازی تعیین می شد حركت داده می شد. صدها نفر در بازی ای شركت می كردند كه در طول قرن ها ادامه یافت.

 

اما از آنجا كه مسابقات این نوع فوتبال به خشونت كشیده می شود ، حكومت ها بسیار كوشیدند آن را ممنوع كنند. در انگلیس پادشاه ادوارد سوم در سال 1331 میلادی قوانینی در این مورد وضع كرد وكوشید فوتبال را متوقف كند. در اسكاتلند پادشاه جیمز اول در سال 1424 میلادی در مجلس اعلام نمود كه هیچكس حق ندارد فوتبال بازی كند . الیزابت اول ملكه انگلستان قانونی در مجلس به تصویب رساند كه بر اساس آن برای بازیكن فوتبال مجازات زندان ره مدت یك هفته در نظر گرفته می شد و فرد خاطی می بایست در كلیسا توبه می كرد.

 

اما هیچ قانونی نتوانست این بازی را در انگلیس متوقف كند ، چون فوتبال به بازی ای مردمی تبدیل شده بود.در سال 1815 كالج اتون ، مشهورترین مدرسه انگلیس یك سری قوانین وضع كرد و پس از مدتی مدارس ، كالج ها و دانشگاه های دیگر نیز این قوانین پیروی كردند. بعدها این قوانین استاندارد شد و نسخه ای از آن كه اكنون به عنوان قوانین كمبریج شناخته می شود، در سال 1848 در بسیاری از كالج ها و دانشگاه های انگلیس پذیرفته شد.

 

اما كم كم فوتبال به دو مكتب جدا از هم تقسیم شد. برخی كالج ها و مدارس ترجیح دادند از قوانین مدرسه راگبی پیروی كنند كه در آن به زمین انداختن حریف ، ضربه زدن به ساق پا ، حمل توپ و خلاصه تمامی قوانین قدغن شده در قوانین كمبریج كاملاً مجاز بود.

 

در 26 اكتبر 1863 یازده باشگاه و مدرسه لندن نمایندگان خود را به همایشی كه در « تاورن فری مزون » تشكیل شده بود فرستادند تا یك سری قوانین اساسی و جداگانه برای مسابقات وضع شود. این همایش منجر به پیدایش اتحادیه فوتبال شد.طرفداران قوانین مدرسه راگبی دست به اعتصاب زدند و سرانجام در 18 اكتبر 1863 میلادی انحادیه فوتبال و فوتبال راگبی از هم جدا شد.

 

 

ورزش فوتبال

 

فوتبال یا ساكر


در سال 1880 میلادی دانشجویان دانشگاه آكسفورد لغاتی را در زبان عامیانه متداول ساختند كه بر اساس آن پسوندer به آخر كلماتی كه آنها مخفف و كوتاه می كردند اضافه می شد. به عنوان مثال برای فوتبال راگبی ، لغت محاوره ای و عامیانه « راگر » (rugger) وضع شد.

 

روزی از یكی از دانشجویان این دانشگاه به نام جارلز ورفورد براون پرسیده شد كه آیا دوست دارد راگر بازی كند و او به شوخی پاسخ داد : نه ساكر!او لغت (Football association) ( اتحادیه فوتبال ) را مخفف كرده و به آخر آن پسوندer اضافه كرده بود و لغت ساكر را ساخته بود.

 

و به این ترتیب بود كه لغت عامیانه ساكر (soccer) برای فوتبال در انگلیس رایج گردید.براون در یك بازی بین المللی فوتبال برای كشورش بازی كرد.در سال 1888 ویلیام مك جورج ، مدیر اسكاتلندی باشگاه ایتون ویلا ، 12 باشگاه را متقاعد ساخت كه با بازی های منظم خانگی موافقت كنند و از بی نظمی در انجام مسابقات بپرهیزند و بدین ترتیب لیگ فوتبال انگلیس پی ریزی شد.

 

دوازده باشگاه اولیه عبارت بودند از : اكرینگتون یا سرخپوستان قدیمی ، استون ویلا ، بلاك برن ، بولتون ، برنلی ، دربی كانتی ، اورتون ، نوتس كانتی ، پرستون نورت اند ، استوك سیتی ، وست بروم ویچ و ولورهامپتون .نخستین بازی لیگ در هشتم سپتامبر 1888 برگزار شد. جك جردن ، بازیكن باشگاه پرستون نورت اند ، نخستین گل لیگ انگلیس را وارد دروازه كرد.بدین ترتیب دنیای فوتبال و یا ساكر توسعه یافت .