برتراند راسل؛ سرگردان مشهور انگلیسی


«برتراند آرتور ویلیام راسل» در روز ۱۸ می 1872 در راونزکراف (Ravenscroft) ویلز متولد شد. خانواده او از شهروندان قدیمی و بانفوذ انگلستان بودند. پدر بزرگش، «جان راسل» از نخست وزیران پیشین دولت انگلیس بود و پدرش، «لرد آمبرلی» از اشراف زادگان انگلیسی به شمار می رفت كه برتراند و برادرش، عنوان «لردی» را از او به ارث بردند.

 
 
 
 
  صبح بخیر: «برتراند آرتور ویلیام راسل» در روز ۱۸ می 1872 در راونزکراف (Ravenscroft) ویلز متولد شد. خانواده او از شهروندان قدیمی و بانفوذ انگلستان بودند. پدر بزرگش، «جان راسل» از نخست وزیران پیشین دولت انگلیس بود و پدرش، «لرد آمبرلی» از اشراف زادگان انگلیسی به شمار می رفت كه برتراند و برادرش، عنوان «لردی» را از او به ارث بردند.

برتراند راسل؛ فیلسوف انگلیسی

راسل هیچ گاه به مدرسه نرفت، اما معلم خانگی داشت و خیلی خوب و جدی درس می خواند، تا آنكه برای خودش دانشمندی شد. وی در سال 1903 و در سن 32 سالگی، كتاب «اصول ریاضیات» را نوشت و از 1910 تا 1915، كتاب «مسائل فلسفه» را به رشته تحریر درآورد كه برای یادگیری فلسفه، ساده و جذاب است.

برتراند راسل، فیلسوف و منتقد اجتماعی بریتانیایی قرن بیستم است و بیشتر به دلیل فعالیت‌هایش در زمینه «منطق ریاضی» و «فلسفه تحلیلی» شناخته می‌شود. وی از مشهورترین فیلسوفان بی دین است و کتاب معروف او  به نام «چرا مسیحی نیستم؟»، از جنجال برانگیزترین کتابهای قرن بیستم به شمار می‌ رود.

برتراند راسل؛ فیلسوف انگلیسی

وقتی جنگ جهانی اول آغاز شد، كشورهای غربی از جمله انگلستان برای تامین منافع خود در جنگ شركت كردند، اما روح راسل با جنگ سازگاری نداشت و  فردی صلح طلب به شمار می رفت. وی بر این باور بود كه منافع شخصی انگلیسی ها ارزش كشته شدن هزاران جوان را ندارد و سرمایه داری را علت جنگ طلبی انگلیسیها می دانست؛ آنگونه سرمایه داری كه همه ثروت خود را از راه دزدی و زورگویی به دست آورده است. از این رو، راسل شروع به ایراد سخنرانی و نوشتن مقاله علیه دولتمردان انگلیس نمود، تا اینكه دولت او را از دانشگاه اخراج و به مدت شش ماه زندانی كرد. وی پس از آزادی به مبارزه ادامه داد و به قول خودش، از اینكه می دید متمدن ترین سرزمین جهان در چنگال ترس و وحشت دست و پا می زند، بسیار رنج می كشید.

راسل نمونه بارز یك انسان سرگردان غربی است. او در دامان سرمایه داری غرب پرورش یافته و از طبقات مرفه جامعه بود، ولی از عملكرد آنها نفرت داشت. از این رو به طرفداری از سوسیالیسم روسیه پرداخت، ولی بعد از مدتی به این نكته پی برد كه روش آنان نیز مثل سرمایه داری غرب، ناموفق و شكست خورده است. مسیحیت هم برای او جذابیتی نداشت. راسل مدتی به چین رفت و به زندگی مردم آسیا علاقه مند شد، اما سرگردانی رهایش نكرد. وی هیچ گونه اعتقادی به سوسیالیسم، سرمایه داری، نژاد سفید و تمدن غرب را در وجود خود حس نمی كرد.

برتراند راسل؛ فیلسوف انگلیسی

برتراند راسل در دوم فوریه ۱۹۷۰ در (Penrhyndeudraeth)، واقع در «ویلز» درگذشت.


برتراند آرتور ویلیام راسل، فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بود. او مخالف آدولف هیتلر، منتقد تمامیت‌خواهی استالین، معترض درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و همچنین از حامیان خلع سلاح هسته‌ای بود.

وی در سال ۱۹۵۰، به پاس «آثار متعدد در حمایت از نوع‌دوستی و آزادی اندیشه»، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات گردید. در ریاضیات او پارادوکس راسل را کشف کرد که منجر به تعمیق و گسترش نظریه مجموعه‌ها گردید.

برتراند راسل؛ فیلسوف انگلیسی

جملات ماندگار برتراند راسل

در ادامه مطلب بخشی از سخنان برتراند راسل را برایتان انتخاب کرده ایم. با ما همراه باشید.

•    متأسفانه بسیاری از مردم پس از این‌که به دامان شوربختی درافتادند، به سعادت از دست‌رفته خویش پی می‌برند.
•    وقتی که از تلف‌کردن آن لذت می‌بری، وقت تلف‌شده نیست.
•    احساس وظیفه در كار، نیكو و در روابط، آزاردهنده است. انسان ها تشنه محبت اند نه مراقبت.
•    گرفتاری این دنیا از این است كه نادان از كار خود اطمینان دارد و دانا از كار خود مطمئن نیست.  
•    وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد.
•    بذر اندیشه و فكر بپاش، عمل و نتیجه درو كن.
•    من نمی‌دانستم كه تو را دوست دارم، تا اینكه آن را از زبان خودم شنیدم. برای لحظه‌ای اندیشیدم: "خدایا من چه گفتم؟" و سپس فهمیدم كه آنچه درست است را گفته‌ام.   
•    زندگی كردن بدون برخی از چیزهایی كه می‌خواهید، بخش ضروری شادمانی است.
•    راز شادمانی در این است: بگذارید دلبستگی‌های شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذارید واكنش‌هایتان نسبت به چیزها و اشخاصی كه به آنها دلبستگی دارید، به جای دشمنانه بودن، تا حد امكان دوستانه باشد.  
•    اگر خوب زندگی كنی به حتم شاد نمی شوی، اما اگر شاد باشی خوب زندگی خواهی كرد.
•    در هر لحظه، یك چیز یگانه و تازه نهفته است.
•    بینش نسنجیده و نیازموده برای فراهم آمدن حقیقت كافی نیست، هر چند كه بسیاری از مهمترین حقایق نخست به این صورت تجلی كرده اند.
•    كمتر رخ می دهد كه ترس، عمل عاقلانه ای را باعث شود و بیشتر منجر به عملی می شود كه آن خطری را كه ترس از آن برخاسته افزایش می دهد.
•    دلایل این ناتوانی مسخره و اندوهبار در اینكه چنان رفتار كنیم كه منافع همگان حكم می كند، در امور خارجی نیست، بلكه در طبیعت عاطفی خود ماست.
•    انسانی كه امید و آرزویش از حدود زندگانی شخصی فراتر رفته باشد مانند انسانی كه آرزوهایش محدود باشد در معرض ترس نیست.
•    ما متوجه خواهیم شد كه محكمترین و تعصب آمیزترین باورهای ما آنهایی هستند كه كمترین دلیل ها برای درستی شان در دست است.
•    هر تقلیدی خطرناك است.
•    حاضر نیستم در راه باورهایم كشته شوم، چون ممكن است برخطا باشم.
•    ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان كه از عشق دوری می كنند مردگانی بیش نیستند.


ویدیو مرتبط :
برتراند راسل و سیگار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگینامه برتراند راسل فیلسوف انگلیسی



زندگینامه برتراند راسل,بیوگرافی برتراند آرتور ویلیام راسل

زندگینامه برتراند راسل فیلسوف انگلیسی
برتراند آرتور ویلیام راسل، سومین ارل راسل، (زادهٔ ۱۸ مه ۱۸۷۲ — درگذشتهٔ ۲ فوریه ۱۹۷۰)، فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بریتانیایی بود که در قرن بیستم می‌زیست.
راسل یکی از پیشتازان فلاسفه در قرن بیستم محسوب می‌شود و «جنبش مخالفت با آرمان‌گرایی» را در اوایل قرن بیستم رهبری می‌کرد. از وی به همراه گوتلوب فرگه و لودویگ ویتگنشتاین، به عنوان بنیان‌گذاران فلسفهٔ تحلیلی یاد می‌گردد.


برتراند راسل یک فعال ضدجنگ و مخالف امپریالیسم بود که به دلیل عقاید صلح‌طلبانه‌اش در طول جنگ جهانی اول، از دانشگاه اخراج شد و به زندان افتاد. او مخالف آدولف هیتلر، منتقد تمامیت‌خواهی استالین، معترض درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و همچنین از حامیان خلع سلاح هسته‌ای بود. وی در سال ۱۹۵۰، به پاس «آثار متعدد در حمایت از نوع‌دوستی و آزادی اندیشه»، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات گردید.

 

دوران کودکی و نوجوانی راسل
اگرچه راسل بیش‌تر عمرش را در انگلستان گذراند، اما اصلیتی ولزی داشت. خانوادهٔ برتراند راسل از شهروندان قدیمی و بانفوذ بودند. پدربزرگش، جان راسل، نخستین ارل راسل؛ پسر سوم جان راسل، ششمین دوک بدفورد بود و دو بار در عصر ویکتوریا به سمت نخست‌وزیری بریتانیا رسیده بود. پدرش، جان راسل، لرد آمبرلی که مردی بی‌دین بودنیز از اشراف‌زادگان محسوب می‌شد. در ۱۸۷۴ مادرش را که از مبارزان آزادی زنان بود بر اثر دیفتری از دست داد. مدت کوتاهی پس از آن خواهرش راشل که از خودش چهار سال بزرگتر بود، درگذشت. تنها دو سال بعد در ۱۸۷۶ پدر راسل بر اثر برونشیت از دنیا رفت.


پس از آن به همراه برادرش فرانک (که هفت سال از خودش بزرگتر بود) تحت کفالت پدربزرگ‌اش جان راسل، نخستین ارل راسل قرار گرفت. راسل از او به عنوان پیرمردی مهربان و ویلچرنشین یاد می‌کند. در ۱۸۷۸ پدربزرگ‌اش درگذشت و برتراند و فرانک تا زمان بلوغ با قیومیت بیوهٔ جان راسل، پرورش یافتند. او در زندگی‌نامهٔ خود بیان داشته است که در نوجوانی، عمدهٔ علایق او را فلسفه دین و ریاضیات تشکیل می‌داده‌اند؛ و تنها عاملی که از خودکشی‌اش بر اثر رنج از دست دادن عزیزان در خردسالی جلوگیری می‌کرد، شوق به فراگیری هر چه بیش‌تر ریاضیات در او بود.

 

راسل جوان، ورود به دانشگاه و اخراج از آن
در آغاز جوانی به مطالعه آثاری از پرسی بیش شلی روی آورد؛ که این امر مسیر زندگی او را تغییر داد. سپس به کالج ترینیتی در کمبریج وارد شد و در ریاضیات و فلسفه تحصیل کرد. در ۱۹۰۱ موفق به کشف پارادوکس راسل شد و هفت سال بعد به عضویت انجمن سلطنتی علوم بریتانیا درآمد. در طول جنگ جهانی اول به دلیل مبارزات ضد جنگ از دانشگاه اخراج و زندانی شد.


همسران
راسل چهار بار ازدواج کرد. نخست در ۱۸۹۴ با آلیس پیرسال اسمیت ازدواج نمود. در ۱۹۲۱ از آلیس طلاق گرفت و با دورا بلک ازدواج کرد. ۱۴ سال بعد از دورا نیز جدا شد، و به فاصلهٔ یک سال با پاتریشیا (پیتر) هلن اسپنس ازدواج کرد. در ۱۹۵۲ از پاتریشیا هم جدا شد. همان سال با ادیث فینچ ازدواج کرد که تا پایان عمر با او بود.


مرگ
سرانجام او در دوم فوریه ۱۹۷۰ بر اثر آنفلوآنزا در پنریندیدرایث در ولز درگذشت. بنا به وصیت برتراند، جسدش را سوزانند و خاکسترش را روی کوههای ولز ریختند.


سال شمار زندگی
- (۱۸۷۲) در ۱۸ می در راونزکراف (Ravenscroft) ویلز متولد شد.
- (۱۸۷۴) مرگ مادر و خواهر
- (۱۸۷۶) مرگ پدر
-(۱۸۷۸) مرگ پدربزرگ - نخست‌وزیر سابق بریتانیا
- (۱۸۹۰) به کالج ترینیتی در کمبریج وارد شد.
- (۱۸۹۳) دریافت مدرک لیسانس ریاضی
- (۱۸۹۴) امتحان پایانی‌ی علوم انسانی/فلسفه (The Moral Sciences Tripos)
- (۱۸۹۴) با Alys Pearsall Smith ازدواج کرد.
- (۱۹۰۰) جوزپه پینو را در کنگره بین‌المللی پاریس ملاقات کرد
- (۱۹۰۱) پارادکس راسل را کشف کرد.
- (۱۹۰۲) با گوتلوب فرگه نامه‌نگاری کرد.
- (۱۹۰۸) به عضویت انجمن سلطنتی انتخاب شد.
- (۱۹۱۶) به دلیل مبارزه ضدجنگ‌اش از کالج ترینیتی اخراج شده و ۱۱۰ پوند هم جریمه شد.
- (۱۹۱۸) به دلیل مبارزه ضدجنگ‌اش پنج ماه زندانی شد.
- (۱۹۲۱) از Alys طلاق گرفت و با دورا بلک (Dora Black) ازدواج کرد.
- (۱۹۲۷)
- (۱۹۳۱) با مرگ برادرش لقب سومین ارل راسل را کسب کرد.
- (۱۹۳۵) از دورا طلاق گرفت.
- (۱۹۳۶) با پاتریشیا (پیتر) هلن اسپنس (Patricia (Peter) Helen Spence) ازدواج کرد.
- (۱۹۴۳) از بنیاد بارنز (Barnes Foundation) در پنسیلوانیا اخراج شد.
- (۱۹۴۹) نشان لیاقت (the Order of Merit) را دریافت کرد.
- (۱۹۵۰) جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.
- (۱۹۵۲) از پیتر طلاق گرفت و با ادیث فینچ (Edith Finch) ازدواج کرد.
- (۱۹۵۵) بیانیه راسل-اینشتین را منتشر کردند.
- (۱۹۵۷) اولین کنفرانس پاگواش (Pugwash Conference) را بر‌گزار کرد.
- (۱۹۵۸) رییس موسسهٔ مبارزه برای خلع سلاح هسته‌ای
- (۱۹۶۱) به دلیل مبارزه‌های ضدهسته‌ای به مدت یک هفته زندانی شد.
- (۱۹۷۰) در دوم فوریه در Penrhyndeudraeth در ویلز درگذشت.

منبع : fa.wikipedia.org