با «اِدگار آلِن پو» نویسنده آمریکایی آشنا شوید


اِدگار آلِن پو (۱۸۰۹-۱۸۴۹ میلادی) نویسنده سبک وحشت و فانتزی و شاعر آمریکایی بود. عمده‌ٔ شهرت پو به خاطر داستان‌های ترسناک با درون‌مایهٔ گوتیک وی است. او از پیشروان این سبک ادبی در ادبیات مدرن است و بسیاری آثار او شهرت جهانی دارند.

برترین ها:

نام اصلی: ادگار آلن پو

زمینهٔ کاری: وحشت، گوتیک، جنایی، کاراگاهی

زادروز: ۱۹ ژانویهٔ ۱۸۰۹ - بوستون، ماساچوست

پدر و مادر: الیزابت آرنولد هاپکینز پو - دیوید پو جونیور

مرگ: ۷ اکتبر ۱۸۴۹ میلادی (۴۰ سال) - بالتیمور، مریلند

ملیت: آمریکایی

جایگاه خاکسپاری: گورستان وست‌مینستر هال

(امروزه جزئی از دانشکده حقوق دانشگاه مریلند در بالتیمور)

پیشه: شاعر، نویسندهٔ داستان‌های کوتاه، ویراستار و منتقد ادبی

سبک نوشتاری: رمانتیسم

همسر(ها): ویرجینیا الیزا کِلِم پو

اِدگار آلِن پو

اِدگار آلِن پو (۱۸۰۹-۱۸۴۹ میلادی) نویسنده سبک وحشت و فانتزی و شاعر آمریکایی بود. عمده‌ٔ شهرت پو به خاطر داستان‌های ترسناک با درون‌مایهٔ گوتیک وی است. او از پیشروان این سبک ادبی در ادبیات مدرن است و بسیاری آثار او شهرت جهانی دارند.

زندگی

ادگار آلن پو در ۱۹ ژانویه سال ۱۸۰۹ در شهر بوستون آمریکا و در خانواده ای پروتستان و اسکاتلندی زاده شد. پدر و مادرش هنرپیشه سیار بودند. پو، پس از آنکه پدر خانواده خود را ترک کرد و مادر بر اثر بیماری سل درگذشت، از طرف تاجر ثروتمند اسکاتلندی مقیم ریچموند Richemond به نام جان آلن John Allan به فرزندی پذیرفته شد.

جان آلن در 1815 برای انجام دادن امور تجاری با خانواده خود به زادگاهش، اسکاتلند سفر کرد و ادگار در آنجا به تحصیل پرداخت و پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در 1826 به دانشگاه ویرجینا وارد شد و از آزادی بیشتری برخوردار گشت. از همین زمان به الکل و قمار روی آورد و بر اثر مقروض شدن و تعهدات مالی، میان او و پدرخوانده اش مشاجره ها و اختلافاتی پدید آمد.

پو در 1826 تحصیلات دانشگاهی را ناتمام گذارد و به شعر و ادب که استعداد فراوان خود را در آن کشف کرده بود، روی آورد و از طرف پدر و مادرخوانده‌اش به سهل انگاری و تنبلی متهم گشت. آنان را ترک کرد و به امریکا گریخت.

در بوستون با درآمدی که از کار به دست آورد، اولین دیوان خود را به نام "تیمور لنگ و اشعار دیگر" Tamerlane and Other Poems انتشار داد. پو در قطعه تیمور لنگ که مهمترین شعر این دیوان است، اعترافات تیمور خونخوار را در شبی از زندگی شرح می دهد که در طی آن اسرار قلب خسته از غرور و خالی از فضائل انسانی خود را فاش می سازد و نقل می کند که چگونه میل به جهانگیری در او پدید آمد و چگونه عشق به دختری او را بر آن داشت که به فتح کشورها بپردازد تا بتواند سرانجام عشق و مقام و پیروزی را یکجا به بانوی خود تقدیم کند.

پو در 1827 به ارتش وارد شد و در بوستون ابتدا در زرادخانه به خدمت پرداخت، پس از آن با سمت تازه ای به جزیره سالیوان واقع در کارولینای جنوبی اعزام گشت. این جزیره را در قصه "سوسک طلایی" The Gold Bug وصف کرده است. پو در ضمن خدمت در ارتش اوقات فراغت را به سرودن شعری طولانی با عنوان "الاعراف" Al Aaraaf صرف کرد. این منظومه از ستاره ای که به همین نام کشف شده و چندی در آسمان درخشیده و ناپدید گشته بود، مایه گرفته و در آن پدید آمدن ستاره زیبا و درخشان وصف گردیده است. این شعر دوره جوانی پو از جاذبه های فراوان و تغزلی زیبا و خیال انگیز برخوردار است.

پو در 1829 به دیدار مادرخوانده خود که بر بستر مرگ افتاده بود، شتافت و هنگامی رسید که مراسم تدفین انجام گرفته بود و بر اثر تجدید دیدار با جان آلن آشتی کرد و به آکادمی نظامی وست پوینت West-pont فرستاده شد که به سبب کثرت داوطلب او را نپذیرفتند.

اِدگار آلِن پو

سپس به بالتیمور نزد عمه اش خانم کلم Clemm رفت و همانجا ماند و دیوان تازه تیمور لنگ، الاعراف و اشعار دیگر را به چاپ رساند که منتقدان درباره آن مقاله های اغراق آمیزی نوشتند و به این وسیله پو را به مردم شناساند. پو در این هنگام رابطه خود را با پدرخوانده به کلی قطع کرد و از ارث او محروم شد. در تابستان این سال، یکی از روزنامه های فیلادلفیا یک مسابقه داستان نویسی ترتیب داد و پو که در بالتیمور و نزد عمه خود به سر می برد، نوشتن چندین داستان را آغاز کرد از آن جمله است: "دستخطی مکشوف در یک تنگ" Manuscript found in a Bottle (1833)، "قصه های فولیوکلاب" Tales of the Folio Club، "از نفس افتاده" Loss of Breath و مانند آن که از میان آنها داستان دستخط مکشوف در یک تنگ، برنده جایزه مسابقه روزنامه فیلادلفیا گشت و توجه کندی J.P.Kennedy بنیانگذار انجمن ادبی را به خود جلب کرد و او را به مدیریت مجله ساترن لیترری مسنجر Southern Literary Messenger را که در ریچموند منتشر می شد، معرفی کرد.

پو همکاری نزدیکی را با این مجله آغاز کرد و تنها در یک سال سی و هفت مقاله تحقیقی درباره کتابهای امریکایی یا خارجی و نه داستان و چهار منظومه و تعداد فراوانی نقد ادبی در آن انتشار داد. خود او درباره این نقدها گفته است: «من در نقد بی پروا و نیرومند هستم، چه مربوط به دوستانم باشد، چه دشمنانم.» بر اثر همکاری پو شمارگان این مجله به طور ناگهانی افزایش یافت. پو در 1836 با ویرجینا کلم Virginia Clemm دخترعمه سیزده ساله خود، ازدواج کرد و در همین دوره بود که راه میخانه های ریچموند را پیش گرفت و به حدی در الکل غرق شد که مدیر مجله، او را اخراج کرد. از آغاز 1838 پو با همسر و مادرهمسرش در نیویورک اقامت گزید و در آنجا داستان بزرگ "سرگذشت آرتور گاردن پیم اهل نانتاکت" The Narrative of Arthur Gordon Pym of Nantucket را که در مجله مسنجر به صورت پاورقی منتشر می شد، به پایان رساند که داستانی است ماجراجویانه و پرحادثه با صحنه های وحشت انگیز و خیالی که تحت نفوذ رمان‌های "ژول ورن" قرار گرفته است.

پو در 1839 در فیلادلفیا با مجله جنتلمنزGentleman’s Magazine همکاری کرد. در همین سال مجموعه داستانهایش را با عنوان "قصه های عجیب و غریب و خیال انگیز" tales of the Grotesque and arabesque انتشار داد. این مجموعه که به وسیله بودلر شاعر فرانسوی ترجمه و کمی پس از مرگ پو منتشر شد، پو را به شهرت جهانی رساند. پو در مقدمه مجموعه داستانها از خود دفاع کرده و عقیده کسانی را که داستانهای او را تقلیدی از آثار هوفمان دانسته اند، رد کرده است.

از این تاریخ پو، چندین مجله ادبی را اداره کرد و در 1845 آخرین دیوانش، "کلاغ سیاه و اشعار دیگر" The Raven and other poemsرا انتشار داد که از معروفترین آثار او به شمار می آید.

زندگی خانوادگی پو بر اثر ابتلای همسرش به بیماری سل دگرگون شد و او در مدت بیماری ویرجینیا بر اثر زجر بسیار بیش از پیش به الکل پناهنده شد و چند قصه از جانگذارترین قصه هایش را منتشر کرد، از آن جمله "نقاب مرگ سرخ" The Masque of the Red Death، "گربه سیاه" The Black Cat و "قلب قصه گو" The Tell- Tale Heart و مانند آن که بر داستان نویسان فرانسه، روسیه و انگلیستان نفوذ فراوان بر جای گذاشت و در واقع مبنای داستان کوتاه جدید قرار گرفت. سرانجام ویرجینیا در ژانویه 1847 در بیست و پنج سالگی درگذشت.

پو پس از مرگ همسرش در اثر بیماری سل در سال ۱۸۴۷ بیش از پیش به نابسامانی‌های بدنی و روانی دچار شد و به باده‌نوشی افتاد، اگرچه باز هم دراین دوره نوشته‌هایی از خود به جا گذاشت. وی در این سال ها منظومه های بسیار زیبایی سرود، از آن جمله "اولالوم" Ulalume، "ناقوس" The Bell، "الدورادو" Eldorado، "آنا بل لی" Annabel Lee و مانند آن. همچنین مقاله ای مهم با عنوان "یورکا" Eureka که از برجستگی و اعتباری خاص برخوردار شد، منتشر کرد. این اثر که نام دیگرش مقاله ای درباره عالم مادی و معنوی An Essay on the Material and Spiritual Universe است در 1848 منتشر شد که شاعر در آن از عالم مادی و ماوراءالطبیعه و اصل خلقت و سرنوشت سخن گفته است.

اِدگار آلِن پو

در 3 اکتبر ۱۸۴۹ پو را بیهوش در جوی خیابانی در بالتیمور پیدا کردند و به بیمارستان بردند. چهار روز در حال مرگ و زندگی به سر برد و هذیان گفت. از چیزهایی وهمی و شبحی بر دیوار حرف می‌زد، اما نتوانست بگوید که چه بر سر او آمده و سرانجام در 7 اکتبر ۱۸۴۹ در بیمارستان، دیده از جهان فرو بست.

اندیشه

آلن پو، نویسنده آمریکایی، در آغاز قرن 19 درجامعه ای به دنیا آمد که از نظر اجتمایی، فقر و بحران، و از نظر فرهنگی، مکتب رمانتیک درآن بیداد می‌کرد. بداقبالی آلن پو از آنجا شروع شد که درکودکی والدینش را ازدست داد و یتیم شد. آنها بازیگر تئاترسیاری بودند که از شهری به شهری می‌رفتند و شبها غالبا در قهوه خانه ها و مسافرخانه های ارزان قیمت بیتوته می‌کردند. بعدها آلن پو به علت فشارهای روحی، تریاکی و الکلی شد و حتا یکبار دست به خودکشی زد.

در آن زمان جو ادبی و محیط فرهنگی هم غرق شبه روشنفکران اشرافزاده و بورژوازی در حال رشد بود که با تکیه بر اخلاق مزورانه مسیحیت پیوریتان هرگونه نوگرایی، برخورد انتقادی با ادب و فرهنگ را با تهمت، بایکوت، اخراج، فشار مالی و پرونده سازی جعلی پاسخ می دادند.

موضوع تمام آثار آلن پو، ریشه در مبارزه ‌ی دائم او با فقر مالی دارد. او اولین نویسنده‌ی آمریکایی است که سعی نمود از طریق نویسندگی امرار معاش کند، ولی فقدان قانون تالیف تصویب شده درآن زمان سبب شد که ناشرین و مطبوعات، مطالب خارجی را مجانی ترجمه، تا نویسندگان داخلی نتوانند با آنها رقابت کنند.

آلن پو، رویای ترقی و رفاه آمریکایی را کابوس دروغینی می‌دانست و با نقدهای ادبی- فرهنگی اش به مبارزه با تولیدات رسمی بی خطر فرهنگی و مبلغین چاپلوس آن پرداخت. او به دلیل مخالفت با اطاعت کورکورانه، نه تنها از ارتش، بلکه از مطبوعات نیز اخراج شد. در آغاز او از جمله رمانتیکهایی بود که قیمت گزافی برای موفقیت خود پرداخت. تیراژ اولین کتاب شعرش فقط 40 عدد بود.

آلن پو درطول عمر کوتاه خود، مادر، نامادری و همسرش را از دست داد. اکثر آنان در زمان مرگ، جوان بودند. شاید به همین دلیل است که تمام قهرمانان زن او، چهره و رفتاری کودکانه و نابالغ دارند. همسر آلن پو به هنگام ازدواج 14 ساله بود و مادرش در زمان ازدواج فقط 16 سال سن داشت.

به علت شایعه ضعفهای اخلاقی، آلن پو را در طول قرن 19 آمریکائیها بایکوت کرده بودند. در سال 1875 موقع نصب سنگ قبری روی آرامگاهش، وایتمن تنها شاعری بود که در مراسم او شرکت کرد.

پو از چهره های مهم تاریخ ادبیات مدرن جهان است که نماینده‌ی ادبیات آوانگارد زمان خود نیز هست. آلن پو نه تنها شاعری برجسته و داستان نویسی توانا بود، بلکه از مهمترین نظریه پردازان آمریکا در زمینه ادبیات به شمار می‌رود. او به کار روزنامه نگاری و نقد نیز می‌پرداخت .

آلن پو پایه گذار داستانهای علمی- تخیلی است. داستانهای پلیسی او اساس داستانهای جنایی در غرب شد. او خالق داستانهای شبه علمی هم بود. داستانهای مخوف و وحشتناک او خبر از غم و رنج و نیاز و ترسهای روزانه اش می‌دهند، یعنی روزهای تیره و تاری که بار واقعیات اجتماعی اطراف بر او آوار می‌شد. آثارش معرف سفرهای خیالی او نیز هست، نمایش عکس العمل انسان در شرایط فوق العاده سخت و توانفرسا. او درباره‌ی کشورهای خاورمیانه نیز سفرنامه های رمانتیکی نوشت.

اِدگار آلِن پو

آلن پو از آخرین رمانتیکها و از پیشگامان مکتب « هنر برای هنر» است. جهانبینی زیباشناسی او به شعار «هنر در خدمت هنر» بسیار نزدیک است. بعدها نظریه های زیباشناسی او بودلر و سمبولیستهای فرانسوی را تحت تاثیر قرار داد و از طریق سمبولیستهای فرانسه روی ادبیات سایر کشورهای اروپایی اثرگذاشت: بودلر اشعار آلن پو را به فرانسه ترجمه کرد و مالارمه داستانهای کوتاه او را به خوانندگان غیرآمریکایی معرفی نمود.

آلن پو می‌گوید که شعر خلاقیتی آهنگین اززیبایی است، والاترین شکل هنری شعر باید نزدیک شدن به موسیقی باشد، یعنی موسیقی نزدیکترین آیده آل شعر است. در شعر، بازی واژه ها باید بازی آهنگ و ملودی شعر باشد. صاحبنظران روی جنبه موسیقی زبان شعری او غالبا همنظر هستند. آلن پو تحت تاثیر اشعار لرد بایرون به عشق و گذر زمان جفاکار پرداخت و از نابودی زیبایی بر اثر رشد بی رویه‌ی علم و صنعت شکایت کرد.

او در مورد داستان کوتاه معتقد بود که باید بتوان آن را در یک نشست خواند. به نظر او کوتاهی، کیفیت و صرفه جویی در واژه ها از صفات مهم داستان خوب هستند. آلن پو در داستانهایش از خیالپردازی و واقعیت، یعنی از هر دو امکان استفاده می‌کند. او در داستانهای خیالی اش به طرح موضوعات علمی و فلسفی هم می‌پردازد، و در داستانهای وحشتناک تخیلی‌اش، خردگرایی منطقی را نیز گاهی عمده می‌کند. در داستانهای جنایی، او به هراس‌های باستانی بشر، مانند زنده بگوری و بازگشت مرده گان و امثال آنها می‌پردازد. در عین حال، داستانهای او خالی از طنز نیز نیستند.

منتقدین ادبی، او را حلقه‌ی واسط در زنجیر ارتباط بین دوره‌ی رمانتیک و مدرن در غرب می‌دانند. گرچه او رمانتیک بود، ولی خردگرایی را نیز فراموش نمی‌کرد. او همچون بالزاک در فرانسه و گوته در آلمان، جایگاهی در سرآغاز ادبیات مدرن آمریکا اختیار می‌کند. ضمن اینکه باید توجه داشت که رمانتیک بودن سالهای نوجوانی او زیر تاثیر رمانتیکهای انگلیس مخصوصا لرد بایرون است.

به نظر او باید به استقلال هنر یعنی تشکیل قطبی در برابر جامعه با سازماندهی زیباشناسی و قوانین خاص خود، توجه شود. آلن پو یک قرن قبل از همینگوی به مطرح کردن خشونت در ادبیات پرداخت.او به دلیل شرایط تاریخی از نظر سیاسی سنت گرا، و نسبت به پیشرفت و ترقی علم و صنعت بدبین بود.

آثار

از مهمترین رمان ها و داستان های پو می توان موارد زیر را برشمرد:
- در گردباد…
- قتل دو نفره در…
- گودال و آونگ
- یک سفر خیالی
- سوسک طلایی
- گربه سیاه
- داستان‌های شگفت‌انگیز
- قلب رازگو
- زنده به گور
- برنیس
- صندوق آمونتیلادو
- قورباغه
- لیژیا
- مرد توده
- نقاب مرگ سرخ
- قتل در خیابان مورگ
- مغاک و آونگ
- شب هزار و دوم شهرزاد
- تنها در بهشت
- بشکه
- ماسک چهره مرده سرخ
- قلب خائن
- حشره طلایی
- مردی میان جمع
- فرود و سقوط خانه اوشر

اِدگار آلِن پو

پو همچنین اشعار قابل توجهی دارد که برخی از مهمترین آن ها به شرح زیر است:

- آنابل لی
- زنگ‌ها
- شهری در دریا
- الدورادو
- قصر جن زده
- لنور
- کلاغ
- اولالوم
- ستاره و ناقوسها

آثار کامل Complete Works پو در هفده جلد در 1902 به چاپ رسید.

تأثیرگذاری

ادگار آلن پو تأثیر چشمگیری بر ادبیات پس از خود گذاشت و از بنیانگذاران داستان کوتاه به مثابه یک فرم ادبی و همین طور از بنیانگذاران ژانرهای پلیسی، علمی‌تخیلی و وحشت شمرده می‌شود. نویسندگان و شاعرانی نظیر والت ویتمن، ویلیام فاکنر، هرمان ملویل و ری بردبری، و در فرانسه شارل بودلر، شاعر بزرگ فرانسوی که آثار او را به فرانسه ترجمه کرد و استفان مالارمه، و همین طور اسکار وایلد، آلدوس هاکسلی، فئودور داستایوسکی، خورخه لوئیس بورخس و توماس مان از او تاثیر گرفته‌اند..
آدورنو او را خالق هنر کامل و خیالپردازی برجسته می‌دانست. داستایوسکی به ثنویت سبک او در ترکیب خیالپردازی و واقعگرایی اشاره میکرد. بودلر میگوید: " افکار و جملاتی را که می‌خواستم به روی کاغذ بیاورم، آلن پو بیست سال قبل از من نوشته بود." ژول ورن و ناباکوف نیز خود را تحت تاثیر آثار او می‌دانستند. به نظر بعضی از منتقدین، ناباکوف رمان لولیتا را به تقلید از داستانهای آلن پو نوشت. ریلکه و گئورگه، شاعران آلمانی زبان هم زیر تاثیر اشعار مدرن او قرار داشتند. بودلر و مالارمه در فرانسه، داستایوسکی در روسیه، دیکنز، و اسکار وایلد و برنارد شاو در انگلیس به دفاع شجاعانه از او و آثارش پرداختند. بعضی از نقاشان قرن 19 از علاقه مندان آثار آلن پو بودند، زیرا او توانایی خاصی در نشان دادن و به تصویر کشاندن بخشهایی از روان انسان با کمک واژه ها داشت.


ویدیو مرتبط :
نویسنده حرفه ای ورد شوید! (فنجون)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

با بازیگران نویسنده و آثارشان آشنا شوید



با بازیگران نویسنده و آثارشان آشنا شوید

نوشتن، وسوسه ای است که گاهی جماعت بازیگر را نیز بی نصیب نمی گذارد. در فهرست پیش رو، نام و پیش زمینه فعالیت آنها در حوزه کتاب آمده؛ بازیگرانی که یا اقدام به انتشار کتاب در حوزه شعر کرده اند یا در حوزه ادبیات داستانی کتابی به چاپ رسانده یا دست به ترجمه آثار خارجی برده اند.

نوشتن، وسوسه ای است که گاهی جماعت بازیگر را نیز بی نصیب نمی گذارد. در این سال ها غیر از کارگردانان مشهوری چون «مسعود کیمیایی»، «داریوش مهرجویی»، «عباس کیارستمی» و ... بازیگران نیز دست به قلم شده اند و در حوزه ادبیات، چه شعر و چه داستان، آثاری نوشته اند. این آثار، در مواردی معدود، حرفه ای و حائز اهمیت اند اما بیشتر شبیه دل نوشته و وب نوشته هستند تا شعر و داستان؛ نه که خواندنی یا قابل تأمل نباشند اما در تعریف «داستان» یا «شعر» نمی گنجند.

 

دسته سوم هم مختص نوشته هایی ست که نه شعرند، نه داستان، نه خواندی و نه دوست داشتی! در فهرست پیش رو، نام و پیش زمینه فعالیت آنها در حوزه کتاب آمده؛ بازیگرانی که یا اقدام به انتشار کتاب در حوزه شعر کرده اند یا در حوزه ادبیات داستانی کتابی به چاپ رسانده یا دست به ترجمه آثار خارجی برده اند.

 

افسانه بایگان

«افسانه بایگان» در سال 1385 دفتر شعری به چاپ رساند با عنوان «مهر مکتوب» (نشر ایشیق) که در خبرگزاری ها بازتاب پیدا کرد اما انعکاس ادبی چندانی به دنبال نداشت. برآیند نقادانه و حرفه ای خوانش این دفتر شعر، از شاعری مبتدی حکایت دارد. با تمام احترامی که برای خانم «بایگان» در حوزه سینما و تلویزیون قائل هستیم، بهتر این بود پیش از چاپ لااقل با منتقدان و شاعران صلاح و مشورتی می کردند

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

شاید هم چنین کاری کرده باشند اما در هر حال که خروجی کار، اشعار فوق العاده ای نیست و گهگاهی رد پای شاعران مختلف (از افصح المتکلمین سعدی گرفته تا پدر شعر نو، نیما) در آن دیده می شود.

 

به عنوان مثال می توان به شعر «طوقی»از همین دفتر اشاره کرد:

«مرا عهدی ست با یادت/ که گرمای حضورت را / میانه نیمه های شب / به دست واژه های شعر بسپارم». چقدر این بند ابتدایی شعر خانم «بایگان» شبیه مَطلع غزل «حافظ» شیراز است! «مرا عهدی ست با جانان / که تا جان در بدن دارم / هواداران کویش را ...» مسئله مهمتر این است که اهی ممکن است کسی نتواند اندیشه مورد نظر خود را در قالب مخصوصی (مثل شعر یا داستان) به خوبی بیان کند اما ایده درخشانشان در همان بیان نصف و نیمه هم به چشم بیاید (مثل اشعار و نوشته های به جا مانده از مرحوم حسین پناهی)، در صورتیکه شعر خانم «بایگان» در این حد و اندازه هم نیست.

 

در مجموع مطالعه «مهر مکتوب» را تنها به مخاطبانی پیشنهاد می کنیم که از خواندن دل نوشته های یک بازیگر مطرح لذت می برند.

 

رضا کیانیان
«داستانک» در معنای عام به داستان های بسیار کوتاهی گفته می شود که اغلب از دو صفحه بیشتر نیست؛ قصه هایی که بیشتر حکایت وار هستند و در پی ارائه نکته ای اخلاقی، اجتماعی یا ... اما «داستانک» در معنای تخصصی به داستانی گفته می شود که عناصر داستان (مثل شخصیت، روایت و ...) به فشرده ترین شکل در آن حضور یافته باشند.

 

مثل داستانی فوق العاده تاثیرگذار از «ران بَست» با عنوان «بازی جنگ»: «سرجوخه جان تامس که در گل چمباتمه زده بود با شنیدن نخستین صدای انفجار، خود را باخت. صدای مادرش را واضح تر از صدای انفجار جبهه می شنید: «جانی! شام حاضره!» گریان، تفنگ خود را انداختو به طرف صدا دوید. مُسلسلی چَه چَه زد و بعد ساکت شد.»

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

در این نوع داستانک ها، نویسنده برخی از اطلاعات داستانی را نمی آورد اما گفته ها چنان ماهرانه در کنار هم چیده می شوند که مخاطب می تواند از روایت آنها به ناگفته ها پی ببرد. چنانچه ما در همین داستانک کوتاه دانستیم: 1- شخصیت اصلی در حال جنگ است، 2- یاد خاطرات کودکی می افتد، 3- از حال و هوای جنگ بیرون می آید، 4- به شکلی تراژیک کشته می شود.

 

با این مقدمه داستانک های «رضا کیانیان» در کتاب «این مردم نازنین» را در طبقه اول دسته بندی می کنیم. قصه واره هایی که بیشتر به یادداشت های روزانه ودرج اتفاقات جالب شبیه هستندتا داستانک. انصافا هم گاهی این نوشته ها (به خصوص به قلم بازیگری سرشناس چون کیانیان) خواندنی هستند اما اینکه بتوان آنها را در معنای اخص کلمه «داستانک» نامید، محل تردید است. «این مردم نازنین» با استقبال مخاطبان مواجه شدچرا که مطالعه تجربه های یک بازیگر مطرح در کوچه و خیابان و خانه و ... لذتبخش است.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

مرجان شیرمحمدی
«مرجان شیرمحمدی» نخستین اثر داستانی اش را در سال 1380 با عنوان «بعد از آن شب» منتشر کرد که برنده جایزه گلشیری نیز شد. او در نخستین کتابش، نویسنده ای توانا نشان داد و داستان ها بیانگر نویسنده ای کاملا آشنا با اصول داستان نویسی بودند.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

«شیرمحمدی» بعد از کتاب اول، دو کتاب دیگر نیز به چاپ رساند؛ یکی «یک جای امن» به لحاظ دراماتیک، ادامه «بعد از آن شب» است. شیوه روایی و جهان بینی نویسنده در هر دو کتاب مشهود است و تاثیر نویسندگان نسل سوم آمریکا (به ویژه زنان) در آن به وضوح به چشم می خورد. «شیرمحمدی» توانسته بود این تاثیر را به شکلی بومی در داستان ها ارائه کند (مسئله ای که متاسفانه برخی از داستان نویسان حرفه ای نیز از اجرای آن عاجزند.)

 

اما رمان «این یک فصل ...» رمان قدرتمندی نیست. شتابزدگی در این رمان بیشتر از هر چیزی به چشم می آید؛ گویی نوسنده بیشتر در پی ارائه یک طرح داستانی است تا رمان. به همان میزان که خانم «شیرمحمدی» در پرداخت جزئیات، دردو کتاب قبلی استادانه عمل می کند، در این رمان متاسفانه درمی ماند اما او حالا با تازه ترین رمان خود «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، بار دیگر در عرصه ادبیات داستانی حضور یافته است.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

این رمان به تازگی توسط نشر «ثالث» ارائه شده است. در این رمان نیز حضور «زن» (مثل مابقی آثار شیرمحمدی) به روشنی دیده می شودو رمانی است به مراتب از «این یک فصل ...» پخته تر. در مجموع مطالعه آثار «شیرمحمدی» را به هر خواننده داستانی پیشنهاد می کنیم چرا که آثارش حکایت از نویسنده ای حرفه ای دارد.

 

ترانه علیدوستی
سال 90 در فهرست نامزدهای جایزه کتاب فصل وزارت فرهنگ و ارشاد در بخش ادبیات خارجی، نام دو نفر بیش از مابقی به چشم می آمد: یکی «بهمن فرزانه» برای ترجمه کتاب «طوطی» نوشته «سوزانان تامارو» و دیگری «ترانه علیدوستی» برای ترجمه مجموعه داستان «رویای مادرم» نوشته «آلیس مونرو». از میان این دو نامزد، در نهایت جایزه به «ترانه علیدوستی» رسیدو این مسئله چندان هم دور از ذهن نبود.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

ترجمه خانم «علیدوستی» از داستان های مونرو ترجمه نسبتا خوبی است اما نکته فوق العاده ای هم در آن دیده نمی شود. مقصود از نکته فوق العاده، نثرل ویژه یا حتی پرداختن به نویسنده ای گمنام است. «آلیس مونرو» پیش از آن اولین بار توسط خانم «مژده دقیقی» (با کتاب « فرار») به مخاطبان فارسی زبان معرفی شده بود، ضمن اینکه «شقایق قندهاری» نیز کتاب دیگری از این نویسنده را ترجمه کرده بود. بنابراین «ترانه علیدوستی» در بهترین حالت، سومین مترجمی بود که سراغ آثار «مونرو» می رفت و از این جهت، پیشگام هم به شمار نمی آمد.


در مجموع به نظر می رسید برگزارکنندگان برای پررونق کردن جایزه خود اقدام به اهدای جایزه به بازیگری سرشناس کردند تا هم به بازتاب های خبری بیفزایند و هم نام و آوازه ای برای خود بیابند.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

در مجموع «مونرو» یکی از نویسندگان تراز اول دنیاست و مطالعه داستان های او برای هر علاقمندی حائز اهمیت است اما داستان های کتاب «رویای مادرم» به لحاظ داستانی نیز با داستان های «فرار» تناسب ندارند. بی شک خود خانمخ «علیدوستی» نیز در ترجمه این کتاب باید خود را مدیون «مژده دقیقی» بداند، چرا که «آلیس مونرو» برای اولین بار توسط این مترجم به فارسی زبانان معرفی شد.

 

بهاره رهنما
«چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس» عنوان مجموعه داستانی از «بهاره رهنما» بود که در سال 88 توسط نشر چشمه منتشر شد. «رهنما» از کارگاه های داستان نویسی «جعفر مدرس صادقی» بهره برده است اما داستان های او در این کتاب، صرفا داستان هایی کارگاهی نیستند.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

مقصود از داستان های «کارگاهی»، داستان هایی هستندکه اصول داستان نویسی را به شکلی مکانیکی مراعات می کنند اما فاقد جذابیت، خلاقیت و جهان بینی نویسنده هستند؛ کسی که نگاهش به دنیای پیرامون و روباط انسانی، حکایت از نگاهی جزئی نگر و تیزبین داشته باشد. مجموعه داستان «بهاره رهنما» چنین نبود. او با همین یک کتاب نشان داد می تواند در نوشتن داستان کوتاه نیز موفق باشد.

 

سوژه اصلی چنانچه قابل حدس است، در اکثر داستان های «زن» و مشکلات و مسائل پیرامون زنان است. خانم بازیگر اغلب به این سوژه به نگاه یک «قربانی» نگاه می کند و در این ایده با بسیاری از داستان نویسان زن ایرانی مشترک است. هر چند زنان داستان هایش گاهی عصیانگر هستند و پا از اصول متعارف عرف و سنت فراتر می گذارند اما در چنین هیبتی نیز نمی توان شکل و شمایل قرانی را از آنها حذف کرد. آنها قربانیانی هستند که ترس و حذف و محدودیت های خود را به شکل عصیان و پرخاشگری (نسبت به عرف) نشان می دهند.

 

«بهاره رهنما» خود نیز از این مولفه آگاه بود و در یکی از جلسات نقد کتابش عنوان کرده بود دوست ندارد مردم، راوی کتاب را با شخصیت خودش یکی بپندارند. هر چند این خواسته غالبا مراعات نمی شود و مخاطبان تلاش می کنندن بین چهره های سرشناس و زندگی شخصی شان، اشتراکاتی بیابندواز این طریق، آب سردی بر آتش کنجکاویشان بریزند.

 

اندیشه فولادوند
اعتقاد کلی بر این است که «شعر» در تعریف نمی گنجد و چنان سیالیتی در معنا دارد که نمی توان آن را تعریف کرد اما این قالب ادبی چندان هم لاابالی نیست! لااقل می توان برای آن مؤلفه هایی برشمرد ومتونی را که فاقد آن مؤلفه ها هستند، شعر ننامید. اما اگر بخواهیم به مهمترین این مؤلفه ها بپردازیم، باید از «زبان» نام ببریم. در شعر، زبان معیار دستکاری می شودودستخوش اتفاقاتی که می توان آن را به تعبیر کارکرد زیباشناسانه خود را به نمایش بگذارد.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

به همین جهت بیراه نیست اگر «شعر» را «معماری زبان» بنامیم (چنانچه استادان پیش از ما گفته اندو باور داشته اند). با این تعریف، بسیاری از نوشته هایی را که به اسم «شعر» می بینیم، نمی توانیم «شعر» بدانیم. این متون یا چنان عاری از تخیل، احساس، ایجاز، تشبیه، استعاره و ... هستندکه به نثر شبیه می شوند و یا چنان مغلق و غیرقابل تفسیر که لذت خواندن را از دست می دهند.

 

«عطسه های نحس» خانم «فولادوند» را می توان در بعضی سطور معادل متونی ابتدایی و فاقد مؤلفه های «شعر» دانست و گاهی نیز مشمول شرایطی که نام بردیم. دفتر شعر خانم بازیگر، از آن نوع اشعاری است که می توان آن را تلاش های یک شاعر دانست؛ تلاش هایی که گاهی موفق به ارائه بندهایی زیبا بوده اند و گاهی نیز نه. هر چند، این نکته را فراموش نکنیم که شعر امروز ایران در وضعیتی به سر می برد که خالقان قدرتمند دیروز شعر ایران را ندارد. بنابراین «عطسه های نحس» پیشنهادی است که خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

فلامک جنیدی
یک زن تنها در کلان شهر؛ این ایده اصلی اغلب داستان های «فلامک جنیدی» در مجموعه داستان «جایی به نام تاماسکو»ست. «جنیدی» در این مجموعه داستان نویسنده ای آشنا با اصول داستان نویسی است. داستان اول مجموعه روایت زنی تنهاست که معشوق خود را از دست داده است. او به هر دری می زند تا به آرامش پیشین برسد اما همه جای خانه، حکایتی از خاطرات معشوق است.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

زن تلاش دارد با ایجاد مشغولیت هایی بی معنی، خود را از بند گذشته رها کند اما هر حرکت او، نوعی بازگشت دایره وار به «گذشته» است. این حرکت فیزیکی و ذهنی بی فرجام در داستان های دیگر هم به چشم می خورد. شخصیت اصلی داستان برای دم کردن چای، جارو کردن خانه، دعوت کردن مهمان و ... می رود اما در واقع به دنبال چیز دیگری است. استیصال چنین شخصیتی سبب می شود نه «اکنون» داشته باشد و نه «آینده».

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

تمام زندگی و هویت او «گذشته» و اتفاقی تراژیک در گذشته است. این اتفاق، گریبانگیر او شده و بر تنهایی و دلهره اش دامن می زند. او از چیزی یا کسی در «گذشته» می گریزد حال آنکه «گذشته» دائما با اوست و زن داستان، توان رهایی ندارد. «فلامک جنیدی» ماهرانه زن امروز کلان شهر را روایت می کند؛ زنی که کوچکترین جزئیات زندگی، ممکن است به اندازه بزرگترین اتفاقات زندگی یک مرد، مهم و قابل تأمل باشد.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

«جایی به نام تاماسکو» یکی از مجموعه داستان های موفقی است که در سال های اخیر به قلم بازیگران و اهالی سینما و تلویزیون نوشته شده است. این مجموعه داستان در سال گذشته از سوی برگزار کنندگان جایزه گلشیری، شایسته تقدیر شناخته شد.

 

بهنوش بختیاری
«داستان کوتاه مدرن» برخلاف آنچه عده ای تصور می کنند، قابل تعریف است. این قالب ادبی، برآیندی است از عناصر چون «زبان مکتوب»، «شخصیت»، روایت»، «بحران» (طرح و نوطئه) و ... هر یک از این عناصر، خود زیر شاخه های متعددی نیز دارند که می توان ساعت ها درباره آنها به بحث و گفتگوی پرداخت. اما متاسفانه این قالب نوین، گاهی با «قصه»، «حکایت» و «قطعه ادبی» اشتباه گرفته می شود. برخی نویسندگان تازه کار گمان می برند روایت هر اتفاق یا توصیف هر حالتی می تواند به تولید «داستان کوتاه» بینجامد.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

در چنین شرایطی می بینیم مهمترین نکته، یعنی «شخصیت» و شخصیت پردازی» مغفول می می ماند. گاهی نویسنده چنان مقهور توصیف خود می شود که روایت ماجرا را از دست می دهد و نمی تواند ضرب آهنگ مناسب را مراعات کند. گاهی نیز اصولا ایده ای ندارد تا بتواند بر اساس آن شخصیتی بسازد و ماجرا را در بستر روایت، پیش ببرد. کتاب «کلاغ های قیطریه» نوشته «بهنوش بختیاری» یکی از ضعیف ترین کتاب هایی است که در سال های اخیر به قلم بازیگران نوشته و منتشر شده است.

 

رضا کیانیان ,  بازیگران , بازیگران نویسنده

 

این مجموعه بیانگر عدم آشنایی نویسنده با اصول داستان و داستان نویسی است. نویسنده در این کتاب گاهی تلاش می کند ماجرایی را روایت کند، گاهی در میان روایت، دست به دامن توصیف می شود، گاهی بدون توجه به رابطه جملات، خیالبافی می کندو در کل، اصولا نه به دنبال قصه گویی است و نه شخصیت پردازی و نه حتی نوشتن داستان کوتاه! این مجموعه ضعیف را می توان ملغمه ای از وب نگاری، دل نوشته، ماجرا انگاری و خیال پردازی دانست؛ ملغمه ای که نه چنگی به دل می زند و نه مخاطبان را به خرید می خواند و سر آخر کتابی می شود که نویسنده بهتر است از انتشار دوباره آن طرفنظر کند ...
منبع:bartarinha.ir