کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

کودکتان را فلج نکنید!


من ترجیح می دهم از واژه «معلولیت» یا «فلج» استفاده کنم؛ زیرا اهمیت ارتباطات درون خانوادگی و عمق فاجعه بی توجهی به برقراری رابطه با فرزندان را به خوبی نشان می دهد.





مجله راز - مسعود لعلی: مردی از پشت پنجره اتاقش که در طبقه بالای حجره اش قرار داشت، متوجه شبحی در تاریکی شد که در آن حوالی پرسه می زد. از او پرسید: «کیستی؟»

صدایی مردانه پاسخ داد: «شبگردی هستم که شب ها در کوچه های شهر سرگردانم و با نواختن ساز، شب های تنهایی ام را می گذرانم.»

مرد گفت: «اما من صدای سازت را نمی شنوم!»

شبگرد گفت: «ساز من، سازی معمولی نیست؛ فردا صدای آن را می شنوی.»

صبح روز بعد وقتی مرد به حجره اش رفت، متوجه شد دار و ندارش به سرقت رفته است. ناگهان یاد حرف آن شبگرد افتاد و فهمید او سارق بوده است! حالا می توانست صدای ساز او را بشنود!

فردا، نمادی از «آینده» است و شنیدن صدای ساز نمادی از «مواجهه با بازتاب ها و انتخاب های ما». این داستتان برای نشان دادن موقعیت هایی کارحبرد دارد که در آن، نتیجه و بازتاب (صدا) اقدامات و اعمال ما بلافاصله تجربه نمی شود. گاهی بین آنچه انجام می دهیم و پیامدهای آن، فاصله زمانی چند ساله وجود دارد. این فاصله زمانی طولانی باعث می شود نتوانیم رابطه ای علّی... معلولی بین انتخاب های فردی و پیبامدهای متعاقب آن برقرار کنیم؛ برای همین متوجه نمی شویم آنچه درو می کنیم نتیجه کاشت چند سال قبل ما بوده است.

کودکتان را فلج نکنید!

* صدای ورزش نکردن های ما، سال ها بعد در شکل چاقی و بروز انواع بیماری ها شنیده می شود.

* صدای سیگار کشیدن ما، ممکن است چند دهه بعد در قالب سرطان ریه به گوش برسد.

* الگوهای ناسالم تربیتی در خانواده هم، سال ها بعد نتایج خود را نشان خواهند داد. در این نوشتار به همین اشتباهات رایج در فرزندپروری می ردازم. این اشتباهات (ساز زدن ها) چه نتایج بلندمدتی دارند؟ چه زمانی ممکن است صدای آنها را بشنویم؟

در رویکرد طرحواره درمانی، که جفری یانگ در دهه نود میلادی ابداع کرد، به شکلی موثر به تعاملات والد فرزندی و نحوه شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه پرداخته می شود. طرحواره ها حاصل الگوهای رفتاری غلط والدین در خانواده است.

طرحواره یا اسکیما، در این روزکرد به معنای الگوهای فکری و فرض های اشتباه و معیوب در مورد واقعیات جهان بیرونی و شرایط نامطلوبی است که برای افراد، سبک زندگی ناسالم و ناسازگارانه را به همراه می آورد.

کودک آنچه را می بیند و تجربه می کند، واقعیت می پندارد؛ در حالی که واقعیت چیز دیگری است! پدر یا مادر رفتاری تنبیه کننده دارد، بزرگترها او را طرد و حقیر می کنند، در سنین بالاتر حتی تنبیه جسمانی هم می شود، از محبت و تحسین و توجه هم خبری نیست، مادر گاهی شاد و گاهی غمگین و عصبانی است، برادر و خواهرهای بزرگتر مدام با هم درگیر شده و یکدیگر را مسخره می کنند، والدین هم از بچه ها ایراد می گیرند و آنها را مورد اهانت قرار می دهند. در این شرایط کودک تصویری نامطلوب از دنیایی که وارد آن شده، برای خود ترسیم می کند. در اینجاست که طرحواره ها شکل می گیرند.

من ترجیح می دهم از واژه «معلولیت» یا «فلج» استفاده کنم؛ زیرا اهمیت ارتباطات درون خانوادگی و عمق فاجعه بی توجهی به برقراری رابطه با فرزندان را به خوبی نشان می دهد.

کودکتان را فلج نکنید!

آیا فرزند شما دچار فلج اطفال است؟


به احتمال قریب به یقین پاسخ شما منفی است. امروزه با بهبود وضعیت بهداشت و سلامت و افزایش آگاهی های عمومی، خانواده ها با اجرای منظم برنامه واکسیناسیون، کودکان خود را در برابر بیماری های خطرناک واکسینه می کنند؛ اما چه بسا والدینی که خداوند را به خاطر سلامت فرزندانشان شکر می کنند؛ اما متوجه بیماری های روحی و روانی آنها نیستند. گاهی والدین به علت خطاهای مهلک در زمینه تربیت فرزندان و نداشتن مهارت های فرزندپروری، از فرزندان خود انسان هایی علیل، ناتوان و مفلوک می سازند!

انواع فلج روانشناختی


والدین با نداشتن آگاهی درباره نحوه برخورد صحیح با کودک، ممکن است او را دچار یازده معلولیت یا فلج روانشناختی کنند:

1- فلج وابستگی و بی کفایتی

2- فلج شکست

3- فلج اطاعت

4- فلج طرد و انزوا

5- فلج رها شدگی و ترک شدن

6- فلج بی اعتمادی و بدبینی

7- فلج محرومیت هیجانی

8- فلج آسیب پذیری

9- فلج نقص داشتن و شرم زدگی

10- فلج معیارهای سختگیرانه

11- فلج حق به جانب بودن و شایستگی

در ادامه به توضیح یک مورد از این اختلالات می پردازم و نشان می دهم چه الگوهای تربیتی غلطی به شکل گیری آنها منجر شده است.

1- فلج وابستگی و بی کفایتی

اشتباهات اساسی که منجر به شکل گیری این اختلال می شود عبارت است از:

1- شما والدینی بسیار حمایتگرید؛ به صورتی که بدون توجه به سن کودک با او مانند خردسال برخورد می کنید.

2- به جای فرزندتان تصمیم می گیرید.

3- مراقب تمام جوانب زندگی کودکتان هستید و فرصت نمی دهید او از خودش محافظت کند.

4- مسئولیتی به کودکتان نداده و اجازه نمی دهید آب در دلش تکان بخورد و به زحمت بیفتد.

5- از کودکتان فاصله ای نمی گیرید؛ به طوری که احساس کند فرد مستقلی است.

6- مدام به فرزندتان درباره خطرات زندگی هشدار می دهید.

7- در خانه چنان شرایطی راحتی فراهم می کنید که ناکامی و سختی را تجربه نمی کند.

8- وقتی کودکتان می خواهد وظایف جدیدی برعهده بگیرد، با امر و نهی و نصیحت منصرفش می کنید.

9- عقاید و نظرات کودک مورد تمسخر و انتقاد قرار می گیرد.

10- تکالیف درسی کودکتان را انجام می دهید.

کودکتان را فلج نکنید!

ده اشتباه فوق مربوط به حمایت های افراطی دز کودکان است؛ اما حمایت های تفریطی عبارت است از:


11- شما به صورت صحیح به فرزندتان کمک نکرده اید یا راهنمایی خود را از وی دریغ کرده اید.

12- کودکتان را به شکلی رها می کنید که مجبور می شود به تنهایی تصمیم بگیرد، در حالی که این تصمیم گیری فراتر از شرایط سنی اوست.

13- انتظار دارید کودکتان فعالیتی انجام دهد یا مطالبی را بداند که فراتر از عقل و درک اوست.

14- کودکتان را مجبور می کنید در خانه مانند افراد بزرگسال رفتار کند.

همرازم، نیتجه و پیامد این چهارده خطای تربیتی، ابتلای کودک شما به اولین نوع از فلج روانی به نام «وابستگی» است.

ویژگی های اصلی افراد مبتلا به فلج وابستگی


آنها قادر به تصمیم گیری نیستند و حتی برای تصمیم گیری های روزانه خود به کمک دیگران نیاز دارند. این کمک را هم اغلب از فردی می گیرند که وابستگی خاصی به او دارند.

مسئولیت امور زندگی شان را نمی پذیرند و آن را برعهده دیگری می گذارند. از مخالفت با دیگران می ترسند و سعی می کنند هظر خود را بیان نکنند چون ممکن است این کار باعث طرد شدن و از دست رفتن رابطه وابسته شان شود.

اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند و اغلب نمی توانند کاری را آغاز کنند. از این که کاری را ناقص انجام دهند و مورد قضاوت منفی دیگران قرار گیرند، به شدت بیم دارند.

تنهایی برایشان مرگ آور است و نمی توانند در تنهایی از خودشان مراقبت کنند. پس از قطع یک رابطه، احساس می کنند مجبورند خیلی زود وارد رابطه دیگری شوند، گاهی هم چند رابطه همزمان دارند تا بتوانند در هر موقعیتی یک نفر را در کنار خود داشته باشند و بر ترس ناشی از احساس طرد شدن از سوی یکی از این افراد غلبه کنند.


ویدیو مرتبط :
از انزوای کودکتان بترسید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

هنگام طلاق با کودکتان علیه همسرتان یارکشی نکنید



دعوای والدین در حضور کودک,تنش بین والدین

وقتی تنش ها بین والدین بدون راه حل باقی می ماند، آنها به یارگیری رو می آورند

 

در خانواده ها معمولا پدر و مادری که با هم مشکل دارند با یکی از بچه ها بر علیه والد دیگر ائتلافی تشکیل می دهند و فرزند را به سمت خودشان می کشانند؛ یعنی هر یک از والدین می خواهد که بر ضد دیگری با کودک متحد شود. در روانشناسی این فرآیند را مثلث سازی می نامند.

این فرآیند گاهی آسیب زا نیست و به تعادل سیستم کمک می کند اما در بسیاری موارد، وقتی رابطه به شدت آسیب زا باشد، می تواند مخل و ناراحت کننده شود.

در این مطلب می خواهیم این فرآیند را زمانی که والدین در مرحله طلاق و پس از آن قرار دارند و از کودک خود برای ائتلاف استفاده می کنند، تحلیل کنیم؛ ببینیم چه آسیب هایی دارد و چه راهکارهایی برای خارج شدن از این ائتلاف آسیب زا وجود دارد.

چرا یارگیری می کنیم؟
واقعیت این است که همه ما در معرض نوعی از مثلث سازی قرار داریم؛ وقتی پدر و مادر درباره روشن تربیتی فرزند با یکدیگر دعوا می کنند، مثلث سازی شکل می گیرد؛ زمانی که در خانواده ها روابط خارج از خانواده شکل می گیرد و نفر سوم وارد زندگی می شود و ... مشکلات انسان ها به اندازه مخفی کاری های آنهاست و مشکلات معمولا مثلث طلب هستند.

لطفا با بچه ها ائتلاف نکنید!
وقتی زن و شوهری که از قدرت یکسانی برخوردار نیستند و سر مسئله مهمی با هم به توافق نمی رسند، زوجی که دارای قدرت کمتری است برای خروج از آن تنش و برای حفظ موجودیت بیشتر خود در رابطه، به ناچار به سمت شخص یا اشخاص سومی حرکت می کند که دارای قدرت کمتر ولی قابل توجه است و آن فرد گاهی یکی از فرزندان است.

در چنین موقعیتی، شخصی که قدرت اول را داشته یا باید تسلیم شود، یا کنار بکشد، یا فشار را بیشتر کند و همچنین می تواند به سمت یکی دیگر از اعضای خانواده برود و مثلث در مثلث را شکل دهد؛ اگر وضعیت حل و فصل نشود، اعضای دیگر خانواده به ناچار یا با میل خود برای کم کردن مشکلات وارد رابطه می شوند.

در کل زمانی که دو نفر نخواهند معضل رابطه شان را براساس مذاکره حل کنند و در عین حال امکان قطع رابطه نیز وجود ندارد (مثلا به خاطر وجود فرزند، حتی پس از طلاق) امکان شکل گیری مثلث (یارگیری یا ائتلاف) وجود دارد.

یارگیری با ما و کودک ما چه می کند؟
همانطور که گفته شد، وقتی تنش ها بین والدین (زن و شوهر سابق) طولانی و بدون راه حل باقی می ماند، آنها به یارگیری رو می آورند و فرد سومی را که همان فرزند است وارد می کنند. در این حالت ممکن است تنش ها تا حدی حل شود اما در طولانی مدت، این تنش ها به شکل واقعی حل نمی شود.

شاید همین یارکشی قبل از طلاق باعث بروز تنش و در نهایت درگیری و طلاق شده بود! به بیانی دیگر، یارگیری ها در کوتاه مدت تنش را کاهش می دهد اما در درازمدت مشکلاتی برای افراد به جا می گذارند که بهتر است عطایش را به لقایش بخشید.

هیجان های منفی مانند خشم، تنش، افسردگی و اضطراب از آسیب های این یارگیری است. فردی که علیه او یارگیری شده، احساس طرد می کند و خشم ناشی از آن باعث می شود از هر تلاشی برای آسیب زدن به دو نفر دیگر که با هم ائتلاف کردند فروگذار نکند؛ مثلا پدری که خشمگین از ائتلاف مادر و فرزند است، ممکن است اجازه ملاقات ندهد یا دائما بهانه بیاورد. کودک نیز از فشار واسطه گری خسته می شود و ممکن است غمگین و مضطرب شود چون بعضا نمی داند چگونه و در چه موقعیتی باید تصمیم درست را بگیرد.

طرف دیگر هم دائما تنش زیادی را برای حفظ ائتلاف تحمل می کند، مثلا مادر ممکن است به فرزند خود باج های زیادی جهت یارکشی بدهد. این هیجانات منفی می تواند باعث بروز آزارهای مختلف کلامی، جسمی و ... بین دو طرف شود.

کاهش قدرت و اعتبار هر دو والد از دیگر آسیب های این ائتلاف است. کودک می بیند که هر کدام از والدین جهت یارکشی، والد دیگر را تخریب می کند و قوانین او را زیر سوال می برد. این فرآیند در نهایت به ضرر اعتبار هر دو والد است. در این شرایط کودکان خیلی زود یاد می گیرند که اگر می خواهند چیزی به دست بیاورند، بهتر است والدین در یک جبهه نباشند. آن وقت او طرف کسی را می گیرد که خواسته او را برآورده کند.

فکر نکنید این کار بدجنسی است. در واقع کودک عمدا این کار را انجام نمی دهد. در فضای رابطه این راه را برای برآورده کردن خواسته هایش یاد گرفته است. این خصوصیت در فرزند می تواند در روابط آینده او نیز آسیب زا باشد.

در کل فرسایندگی روانی برای طرفین و اثرات مخرب تربیتی، دو محصول این ائتلاف است.

 دعوای والدین,دعوا کردن کودک،دعوای والدین در حضور کودک

یارگیری در درازمدت مشکلاتی برای افراد به جا می گذارند

 
چگونه از یارکشی بیرون بیاییم؟
در هر صورت به دلیل اینکه بین شما و همسر سابق تان همچنان پل ارتباطی (بودن فرزند) وجود دارد، امکان تشکیل مثلث ها هر لحظه وجود دارد و باید با اطلاع رسانی پیشگیری کنیم و اگر نشد با مراجعه به روانشناس، اثرهای منفی روابط مثلثی را کم کنیم. گام های زیر می تواند کمک کننده باشد:

1- مثلث را شناسایی کنید و از اثرات مخرب آن آگاه باشید
در روابط خود کمی تامل کنید و ببینید آیا مثلث سازی اتفاق افتاده است؟ آیا در رابطه افراد سعی در یارکشی می کنند؟ آیا خشونت ها و مشکلات پیش آمده ناشی از همین رابطه مثلثی است؟ و ... اگر متوجه این امر شدید بهتر است آسیب های آن را نیز برای خود مرور کنید.

این فرآیند می تواند جنبه انگیزشی برای شکستن این مثلث در شما ایجاد کند. برای مثال اگر ما ندانیم که مبتلا به بیماری دیابت هستیم و پس از مراجعه به پزشک و دادن آزمایش توسط پزشک مربوطه، به میزان قند خونمان که بالای 380 است، واقف شویم و تنها پزشک میزان قند خون و تبعات مربوط به افزایش قند را به ما گوشزد کند و هیچ گونه دارویی تجویز نکند، دیده شده که در اکثر موارد صرف آگاهی از میزان قند خون و تبعات آن باعث شده است که ام یک خود کنترلی نسبتا قابل توجهی در مصرف مواد قندی از خود نشان می دهیم.

2- اقدامات عملی برای شکستن ائتلاف انجام دهید
بعد از شناسایی این ائتلاف، دقت کنید که چگونه می توانید رابطه را به تعادل برگردانید. مثلا مادر می تواند به فرزند خود که هم اکنون در تیم اوست کمک کند تا اوقات مشترکی را با پدرش بگذراند و حتی مشوق این امر نیز باشد.

از طرفی باید سعی کنید روش های منفی مانند بدگویی از طرف، بهانه گیری و ... را کاهش و حتی در حضور فرزند قطع کنید.

3- با طرف مقابل وارد مذاکره شوید
بهتر است از والد دیگر بخواهید تا با هم در مورد مسائل مهم صحبت و مذاکره کنید. در این فضا مهمترین دغدغه های خود را مطرح و با گفتگو به راه حل های مناسب و مورد توافق در جهت حل مشکلات و مسائل پیش رو برسید. این جلسات جنبه پیشگیری از ایجاد مثلث سازی نیز دارد. اگر نیازمند آموزش در زمینه مذاکره هستید، می توانید مطالبی را در این مورد مطالعه کنید.

4- کمک تخصصی دریافت کنید
اگر شدت مثلث سازی زیاد است و شخصا برای شکستن آن نمی توانید کاری بکنید، بهتر است از کمک یک روانشناس بهره بگیرید.

 

منبع:ماهنامه سپیده دانایی/برترین ها