کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

کاردستی کودکانه تاج گل



  کاردستی برای کودکان,کاردستی کاغذی

کاردستی کودکانه تاج گل 

مواد مورد نیاز
1-یك عدد بشقاب كاغذی  
2-كاغذ رنگی
3-چسب مایع
4- وسایل نقاشی مثل گواش یا ماژیك
5-قیچی 
6-در صورت دلخواه اكلیل یا روبان رنگی

 
طرز ساخت
مانند شكل بشقاب كاغذی را به 8 تكه مساوی تقسیم می كنیم و با قیچی در مركز بشقاب شكافی ایجاد می كنیم و از روی خطوط تا دو سانتیمتری لبه بشقاب می بریم .

کاردستی کودکانه,کاردستی برای کودکان

طرز تهیه کاردستی تاج گل

 

          
تكه های مثلثی شكلی كه در اثر بریدن ایجاد شده است به سمت بیرون تا كنید . بعد بشقاب را با رنگ سبز گواش رنگ كنید و بگذارید تا خشك شود .    

  

کاردستی کودکانه,کاردستی برای کودکان

وسایل کاردستی تاج گل

 

  روی كاغذ رنگی تعدادی گل را در رنگهای مختلف بكشید و دور آنرا ببرید .

کاردستی کودکانه تاج گل,کاردستی کاردستی با کاغذ

 

گلهای رنگی را به لبه های مثلثی كلاه بچسبانید . 

 

  کاردستی کودکانه تاج گل,کاردستی

کاردستی برای کودکان

      
می توانید با مواد درخشان كننده مثل اكلیل یا با استفاده از روبان در رنگهای مختلف كلاه خود را زیباتر كنید.   

  کاردستی برای کودکان,کاردستی کاغذی

 کاردستی زیبای تاج گل

 
 بغیر از گل می توانید با استفاده از اشكال مختلف ، كلاه های  متنوعی برای دوستان خود درست كنید.   

  کاردستی برای کودکان,کاردستی کاغذی

 

منبع:koodakan.org


ویدیو مرتبط :
‫کاردستی/ گل کاکتوس‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قصه کودکانه ملکه گل ها



 

قصه کودکان

 

روزی روزگاری ، دختری مهربان در كنار باغ زیبا و پرگل زندگی می كرد ، كه به ملكه گل ها شهرت یافته بود .


چند سالی بود كه او هر صبح به گل ها سر می زد ، آن ها را نوازش می كرد و سپس به آبیاری آن ها مشغول می شد .


مدتی بعد ، به بیماری سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود . دلش برای گل ها تنگ شده بود و هر روز از غم دوری گل ها گریه می كرد .


گل ها هم خیلی دلشان برای ملكه گل ها تنگ شده بود ، دیگر كسی نبود آن ها را نوازش كند یا برایشان آواز بخواند .


روزی از همان روزها ، كبوتر سفیدی كنار پنجره اتاق ملكه گل ها نشست . وقتی چشمش به ملكه افتاد فهمید ، دختر مهربانی كه كبوتر ها از او حرف می زنند ، همین ملكه است ، پس به سرعت به باغ رفت و به گل ها خبر داد كه ملكه سخت بیمار شده است .


گل ها كه از شنیدن این خبر بسیار غمگین شده بودند ، به دنبال چاره ای می گشتند . یكی از آن ها گفت : « كاش می توانستیم به دیدن او برویم ولی می دانم كه این امكان ندارد ! »


كبوتر گفت : « این كه كاری ندارد ، من می توانم هر روز یكی از شما را با نوكم بچینم و پیش او ببرم . »


گل ها با شنیدن این پیشنهاد كبوتر خوشحال شدند و از همان روز به بعد ، كبوتر ، هر روز یكی از آن ها را به نوك می گرفت و برای ملكه می برد و او با دیدن و بوییدن گل ها ، حالش بهتر می شد .


یك شب ، كه ملكه در خواب بود ، ناگهان با شنیدن صدای گریه ای از خواب بیدار شد .


دستش را به دیوار گرفت و آرام و آهسته به سمت باغ رفت ، وقتی داخل باغ شد فهمید كه صدای گریه مربوط به كیست ، این صدای گریه غنچه های كوچولوی باغ بود .


آن ها نتوانسته بودند پیش ملكه بروند ، چون اگر از ساقه جدا می شدند نمی توانستند بشكفند ، در ضمن با رفتن گل ها ، آن ها احساس تنهایی می كردند .


ملكه مدتی آن ها را نوازش كرد و گریه آن ها را آرام كرد و سپس به آن ها قول داد كه هر چه زودتر گل ها را به باغ برگرداند .


صبح فردا ، گل ها را به دست گرفت و خیلی آهسته و آرام قدم برداشت و به طرف باغ رفت ، وقتی كه وارد باغ شد ، نسیم خنک صبحگاهی صورتش را نوازش داد و حال بهتر پیدا كرد ، سپس شروع كرد به كاشتن گل ها در خاك .


با این كار حالش كم كم بهتر می شد ، تا اینكه بعد از چند روز توانست راه برود و حتی برای گل ها آواز بخواند .


گل ها و غنچه ها از اینكه باز هم كنار هم از دیدار ملكه و مهربانی های او ، لذت می بردند خوشحال بودند و همگی به هم قول دادند كه سال های سال در كنار هم ، همچون گذشته مهربان و دوست باقی بمانند و در هیچ حالی ، همدیگر را فراموش نكنند و تنها نگذارند.


منبع:جامعه مجازی کودکان و نوجوانان ایران