کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

چگونه فرزندمان را مستقل بار بیاوریم؟


وابستگی، صفتی است که در دوران کودکی وجود دارد و در این دوران به عنوان یک ناهنجاری یا عارضه تلقی نمی شود ولی این صفت کم کم و با شکل گرفتن شخصیت فرد، شدتش کاهش می یابد تا اینکه فرد به مرور زندگی مستقل پیدا می کند.





هفته نامه سلامت - دکتر مهدی زارع بهرام آبادی*: وابستگی، صفتی است که در دوران کودکی وجود دارد و در این دوران به عنوان یک ناهنجاری یا عارضه تلقی نمی شود ولی این صفت کم کم و با شکل گرفتن شخصیت فرد، شدتش کاهش می یابد تا اینکه فرد به مرور زندگی مستقل پیدا می کند. اما در افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، این اتفاق نمی افتد. در ادامه این مبحث،با معیارها و مقتضیات اختلال شخصیت وابسته که یکی از انواع نسبتا رایج اختلال شخصیت در جامعه ماست، آشنا خواهیدشد.

اختلال شخصیت وابسته

منشا وابستگی آنها چیست؟

منشا وابستگی و شاید بتوان گفت هدف مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته از وابستگی شان برطرف کردن نیازهای عاطفی و جسمی است. مشخصه بارز این افراد نیز نداشتن قدرت تصمیم گیری و اعتماد به نفس پایین است.

آنها را از کجا بشناسیم؟

افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، اصلا قادر به تصمیم گیری نیستند و این مسوولیت را به فرد دیگر که منبع وابستگی است، واگذار می کنند. گاهی آنقدر وابسته اند که حتی برای پوشیدن لباس از همسر یا پدر و مادر کمک می گیرند و برای هرکاری به تایید دیگران نیاز دارد.

البته تایید گرفتن از دیگران به معنای داشتن اختلال شخصیت وابسته نیست. همه ما در بعضی از امور به تایید دیگران نیاز داریم ولی نیاز همیشگی به تایید باعث می شود استقلال از بین برود و خودراهبری یا خودرهبری اتفاق نیفتد. ویژگی بارز دیگر در افراد با اختلال شخصیت وابسته، ترس از این است که منبع وابستگی را از دست دهند. به همین دلیل برای از دست ندادن این منبع حاضر هستند به تمام خواسته های او، حتی اگر به نفعشان نباشد، جواب مثبت دهند.

 حتی در بعضی مواقع اگر مورد ضرب و شتم هم قرار گیرند، اعتراضی نمی کنند. شاید فکر کنید آنها توانایی نه گفتن را هم ندارند در حالی که چنین نیست؛ آنها این توانایی را فقط در مورد منبع وابستگی شان ندارند. این افراد به شکل افراطی به دنبال حمایت و تایید از سوی منبع وابستگی شان هستند و گاهی هم هزینه سنگینی را متقبل می شوند تا او را از دست ندهند؛ مثلا بدون دلیل کادوهای گران قیمتی برایش می خرند.

اختلال شخصیت وابسته

آنها به چه کسی وابسته می شوند؟

منبع وابستگی ممکن است پدر و مادر، همسر یا دوست و همکار باشد یا کسی که از نظر عاطفی به آنها نزدیک است. اگر منبع وابستگی به هر دلیلی از دست برود، آنها خیلی زود دست به کار می شوند تا فرد دیگری را جایگزین او کنند.

عارضه وابستگی چیست؟

فرد دچار اختلال شخصیت وابسته در عملکرد روزانه و ارتباط درون خانواده و ارتباطات اجتماعی خوددچار مشکل است. وابستگی یک الگوی رفتاری غیرمنعطف در درازمدت است که چند سال طول کشیده باشد. این افراد اگر بدون منبع وابستگی شان زندگی کنند، مشکل پیدا می کنند و تا وقتی کارهایشان پیش می رود که مبنع در کنارشان باشد.

فرزندان چه والدینی وابسته می شوند؟

بعضی اعتقاد دارند این افراد در کودکی از حمایت، توجه و مراقبت کافی برخوردار نبوده اند. به عبارتی به حال خود رها شده اند. این کودکان وقتی به بزرگسالی می رسند، ناخودآگاه قصد دارند این نیازها را برآورده کنند. البته عکس این قضیه نیز وجود دارد؛ گاهی حمایت ها در دوران کودکی آنقدر افراط گونه و کنترلی است که باعث می شود فرد در بزرگسالی هم نتواند فضای حمایتی آن زمان را فراموش کند و همچنان به دنبال آن نوع از حمایت باشد. در هر صورت چه حمایت بیش از حد چه حمایت کم، اعتماد به نفس کودک پایین می آید.

اختلال شخصیت وابسته

گاهی در برخی محافل گفته می شود که اختلال شخصیت وابسته در نسل امروز بیشتر شده است اما واقعیت این است که نمی توان به طور قطعی گفت که جوانان یا بزرگسالان امروز نسبت به نسل گذشته وابسته ترند. در این مورد تحقیقات کافی وجود ندارد اما قدر مسلم این است که اگر خانواده گرم و صمیمی باشند و فرزند در محیطی امن به جستجو بپردازد، به تدریج می تواند استقلال را درک کند.

درمان وابستگی چیست؟

مبتلایان به اختلال شخصیت وابستگی به روان درمانی و جلسه های مشاوره زیادی نیاز دارند ولی با تقویت مهارت های ارتباطی و تغییر باورهای بعضی از افراد که صفات چندان قوی وابستگی در آنها دیده نمی شود و از بین بردن نگرانی و احساس نداشتن امنیت آنها نسبت به محیط و اطرافیان، می توان شدت وابستگی را کم کرد. همچنین مهارت های حل مسئله باید بازسازی و راهبردهای رویارویی با محیط اصلاح شود. یکی از مشکلات مهم مبتلایان، این است که هرگاه به مشکلی برخورد می کنند، خیلی زود با منبع حامی تماس می گیرند در حالی که ارتباط با منبع وابستگی باید به تدریج قطع شود.

*روان شناس و عضو هیات علمی مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی


ویدیو مرتبط :
چه کنیم که فرزندمان دختر شود؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرزندانمان را مستقل بار بیاوریم



 

فرزندانمان را مستقل بار بیاوریم

 

پدرومادر باید بزرگ ترین کمان دنیا باشند و بچه ها را به بزرگ ترین تیر دنیا تبدیل و در زمان مناسب شلیکشان کنند تا به آنها استقلال ببخشند. متاسفانه خیلی از خانواده ها به بهانه حمایت و در پناه گرفتن فرزندان، جامعه را برای آنها به قفس یا زندان تبدیل می کنند. نمی دانم چرا خانواده ها تا این حد از فرزندانشان حمایت می کنند...

 

بچه های این زمانه اگر زمین هم بخورند، یکی فورا دست آنها را می گیرد و خاک را از لباسشان می تکاند ولی بچگی در نسل ما اینگونه نبود. ما حق تجربه کردن را از بچه های خود می گیریم درصورتی که حق و اجازه این کار را نداریم. ما این حق را از آنها می گیریم و به این کارمان افتخار می کنیم. جامعه به پدر و مادرهایی که ازخودگذشتگی می کنند مدال می دهد؛ این معیار را بارها در سریال های تلویزیونی و در واقعیت جامعه درک کرده ایم. به این کار خود افتخار می کنیم اما در قبال آن از بچه هایمان «توقع» داریم. مدام به آنها می گوییم به خاطر تو فلان کار را کردم، به خاطر تو به خودم سختی دادم و...

 

من هرگز چنین رفتاری با بچه هایم نداشته ام و اصلا نمی گذارم هیچ کس این رفتار را با من داشته باشد. هرکس هم بگوید کاری را به خاطر من انجام داده، در لحظه از او تقاضا می کنم چنین کاری نکند. هر لطفی، توقع می آورد و این اصلا درست نیست. ما باید به آزادی افراد احترام بگذاریم. «اوشو» می گوید: «عشق ریشه در آزادی دارد» پس نمی توان به بهانه عشق و دوست داشتن، آزادی کسی را سلب کرد ولی بیشتر پدرومادرها این کار را انجام می دهند. آنها همه عمر فرزندانشان را زیر چتر حمایتی خود می گیرند و در مقابل توقع دارند در دانشگاه رشته مورد علاقه آنها را بخوانند، با کسی که آنها انتخاب می کنند ازدواج کنند و به خاطر آنها بچه دار شوند! چنین بچه هایی چند سال بعد پدر و مادر می شوند و این وابستگی ها تکرار می شود. نمی توان یکباره از پدرها و مادرها توقع داشت این رابطه را قطع کنند؛ هرچند که بسیاری از آنها به هیچ وجه راضی به این کار نیستند. حتی نمی توان گفت پدرها باید این کار را انجام دهند یا مادرها. آقا یا خانمی که خودش هنوز به والدینش وابسته و ورد زبانش این است که اگر یک روز پدر و مادرم را نبینم می میرم، چطور می تواند رفتار دیگری با فرزندش داشته باشد؟ این وابستگی ها باید به مرور زمان کمتر شود تا هم فرزندان و هم والدین بار کمتری به دوش بکشند. این مسوولیت ها زندگی را سخت و مشکل می کند.

بیژن بیرنگ

منبع:روزنامه سلامت