کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

چگونه ذهن نوزاد خود را تربیت کنیم ؟


والدین می‌خواهند بدانند نوزادشان چه چیزهایی را درک می‌کند و چگونه می‌توان به رشد ذهنی او کمک کرد. در این مطلب می‌توانید هفته به هفته با توانایی‌های نوزاد آشنا شوید و بفهمید چگونه باید ذهن او را تمرین داد.





صبح بخیر:  پدر و مادر شدن برای هر انسانی شیرین و لذت‌بخش است، به خصوص اگر تجربه اول آن‌ها نیز محسوب شود. برای این‌که لذت این لحظات را صد چندان کنند لازم است شناخت خود را نسبت به مراحل رشد و نمو تازه وارد خود بالا ببرند. آنچه والدین باید در مورد نوزادان خود بدانند این است که همان‌گونه که به تقویت و رشد جسمی نوزاد خود اهمیت می‌دهند لازم است به تقویت و رشد ذهنی آن‌ها نیز توجه كنند که این مستلزم شناخت کافی نسبت به این امر است. با ما همگام شوید تا مراحل رشد ذهنی کودک را تا ۲سال مورد بررسی قرار دهیم.



مراحل رشد ذهنی کودک در 3 هفته اول

کودک از بدو تولد شروع به فهمیدن می‌کند، روز اول گوش می‌دهد و روز سوم علاوه بر گوش دادن واکنش نیز نشان می‌‌دهد. در روز نهم چشمانش را به سمت صدا حرکت می‌دهد و روز چهاردهم مادر خود را می‌شناسد. روز هجدهم صداهای کوتاه و تک از خودش تولید می‌کند و روز بیست و چهارم با شنیدن صدای مادر دهانش را تغییر شکل می‌دهد. در این مرحله کودک از فاصله ۲۵ سانتی‌متری می‌تواند اشیا رنگی را واضح ببیند.

  • برای پرورش توانایی‌های حافظه نوزاد در این مرحله
۱- با انگشتان خود اشیا رنگی را در فاصله ۲۵ سانتی‌متری برای کودک‌تان تکان دهید.
۲- تمام حواس کودک خود را تحریک کنید.
۳- با کودک صحبت کنید و برای او نجواهای مادرانه بخوانید.
۴- سعی کنید کودک تمام علائم و حرکات شما را ببیند.



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته چهارم زندگی

در این مرحله کودک حرکاتی را كه هنگام صحبت کردن اتفاق می‌افتد، می‌فهمد و او نیز به نشانه تقلید این کار را با دهانش انجام می‌دهد. در این مرحله، واکنش نوزاد با توجه به آهنگ صدای مادر یا پدر متفاوت است، یعنی او آهنگ صدا را متوجه می‌شود. زمانی که با خشونت با او صحبت کنید، دچار اضطراب و نگرانی می‌شود و زمانی که با صدای آرام و ملایم با او صحبت کنید با آرامش و در سکوت به حرف‌های شما گوش می‌دهد.

  • برای پرورش توانایی حافظه نوزاد در این مرحله
۱- با صدای آهنگین و ریتمیک با او صحبت کنید.
۲- برای او نجواهای مادرانه بخوانید.
۳- او را در آغوش بکشید و به آرامی تکان دهید و با او صحبت کنید.



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته ششم

در این مرحله وقتی شما با نوزادتان صحبت می‌کنید به شما لبخند می‌زند و صداهای کوتاه از ته حلق خودش تولید می‌کند و سرش را تکان می‌دهد.
 
  • برای پرورش توانایی نوزاد در این مرحله:
۱- اسباب بازی او را به چشمانش نزدیک و سپس دور کنید.
۲- هنگام صحبت کردن با او صورت‌تان را به او نزدیک کنید.
۳- با چهره شاداب و متبسم با او صحبت کنید.
۴- هنگام صحبت به چشمان او نگاه کنید.
۵- از جهات مختلف با او صحبت کنید تا جهت نگاهش را با صدای شما هماهنگ کند.



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته هشتم:

در این مرحله کودک به آنچه در اطراف خود می‌بیند و توجه او را به خودش جلب می‌کند خیره می‌شود. او به جهت‌های مختلف نگاه می‌کند و به صدا‌ها و اشیا پیرامون واکنش نشان می‌دهد.

  • برای پرورش توانایی حافظه نوزاد در این مرحله:
۱-او را به حالتی قرار دهید كه بتواند کاملا اطرافش را ببیند (به همراه بالش او را به حالت نشسته قرار دهید)
۲-کودک را در كنار اسباب‌بازی‌های رنگی و شفاف قرار دهید.
۳-برای كودك شعرهای کودکانه بخوانید و همزمان دست‌هایش را با آهنگ تکان دهید.



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته دوازدهم

در این هفته زمانی که با کودک صحبت می‌کنید کودک واکنش‌های خود را با هیجان و خوشحالی از طریق لبخند و جیغ زدن و تکان سر و دست‌هایش به شما نشان می‌دهد.

  • برای پرورش توانایی نوزاد در این مرحله:
۱-شما نیز شادی خودتان را به او نشان دهید.
۲-به او اسباب‌بازی‌های سبک و از جنس‌های مختلف بدهید. این کار برای تمرین گرفتن و لمس کردن بسیار مفید است.
۳-شعرهای کودکانه به زبان کودکانه خوانده شود.
۴-نرمش‌های ساده مانند تکان دادن ملایم اعضا، خم کردن زانو‌ها، باز و بسته کردن دست‌های نوزاد به سمت شکم استفاده کنید.



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته شانزدهم:

کودک در این مرحله اشیا و مکان‌های آشنا را می‌شناسد و کارهایی را که همیشه انجام می‌داد  درک می‌کند.
او با مشاهده سینه مادر یا شیشه شیر خودش هیجان زده می‌شود و برای رسیدن به آن‌ها بی‌قراری می‌کند. او نسبت به اسباب بازی‌های جدید و نو و افراد جدی و حتی حس‌های جدید علاقه‌مند است و از خودش کنجکاوی نشان می‌دهد.

  • برای پرورش توانایی نوزاد در این مرحله:
۱- حس کنجکاوی نوزاد را ارضا کنید.
۲- درباره آنچه او می‌بیند و کنجکاوش می‌کند با او صحبت کنید.
۳- اسباب‌بازی‌های متنوع با اشکال مختلف و جنس‌های متفاوت استفاده کنید زیرا اسباب‌بازی‌های جدید مسائل مختلفی را به کودک می‌آموزد. (از طریق حواس پنجگانه)
۴- بهترین اسباب‌بازی‌ها صدادار هستند. (جغجغه)



مراحل رشد ذهنی کودک در هفته بیستم:

در این مرحله کودک بازی کردن از جمله آب بازی را دوست دارد. او به تصویر خودش در آینه لبخند می‌زند و می‌تواند دقایقی با تصویر خودش در آینه سرگرم باشد. او در این مرحله سرش را به سمت صدا می‌گرداند. او  اشیا را نوازش می‌کند و حتی صورت پدر و مادر را نوازش می‌کند. او دست‌ها و پاهایش را برای جلب توجه اطرافیان به سرعت تکان می‌دهد.

  • برای پرورش توانایی نوزاد در این مرحله:
۱- به کودک بیاموزید که به خواسته‌هایش پاسخ می‌دهید.
۲- زمانی که او با تکان دادن دست و پا‌هایش توجه شما را به خود جلب می‌کند شما با لبخند و صحبت‌های زیبا او را متوجه كنید که به خواسته‌هایش پاسخ خواهید داد.
۳- افراد تازه وارد را به او معرفی کنید.
۴- با او بازی کنید. (بازی دالی را بسیار دوست می‌دارد)
۵- همراه با کودک بخندید و او را با اسم صدا کنید.


ویدیو مرتبط :
تربیت ذهن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نقش خانواده در تعلیم و تربیت کودکان دبستانی



خانواده در تعلیم و تربیت کودکان نقش مهمی را ایفا می کند. يکي از نکات بسيار مهم در خانواده ، ارتباط است ، يعني والدين بايد به روش هاي صحيح برقراري ارتباط با کودکان ، آگاهي داشته باشند .

 

به منظور برقراري ارتباط صحيح ، والدين بايد به نکات زير توجه نمايند :


1-با فرزندان خود ارتباط برقرار کرده ، فرصت ابراز عقايد را به او بدهند ، به نيازهاي وي پي ببرند ، انتظارات آنها از کودک ، فرصت برقراري ارتباط به کودک ، زمينه اطمينان به والدين و مراجعه به آنها ، هنگام ايجاد مشکل و فراهم کنند .

تعلیم و تربیت

پدر قبل از پدر بودن ، بايد با فرزندش دوست باشد ، علاوه بر اين ، او بايد قادر به اداره اين دوستي باشد تا مانع لوس شدن کودک گردد . به قول يکي از دانشمندان : " هر جا مشکلي در جامعه بود ، به حتم پاي آموزش و پرورش وسط است " يا به قول اريکسون : " فرزندان لوس معضل جامعه اند".


2-ايجاد فضاي آرامش بخش در خانواده : چنانچه والدين در صدد موفقيت تحصيلي و سلامت شخصيت کودکان باشند ، بايد محيط خانواده را از هر گونه درگيري و تنش دور سازند .

 


3-
ايفاي نقش موثر در زمينه تکليف خانه : والدين نقش بسيار مهمي در تکليف خانه يا مشق شب کودک ايفا مي کنند . بسياري از بچه ها در انجام تکاليف خود اهمال مي ورزند . والدين بايد به صورت قطع با اين امر برخورد کنند و از فرزند خود بخواهند که در فرصت مناسب و مطلوب ، به انجام تکاليف خود بپردازند ، در غير اينصورت ، بايد از روش محروميت استفاده کنند، يعني وي را از بازي مورد علاقه يا تلويزيون محروم کنند.


4-تکريم شخصيت کودکان : ما بايد به بچه ها احترام بگذاريم و آنها را با الفاظ بد خطاب نکنيم .


5-تعامل با مربيان در مدرسه : والدين بايد در تعامل متقابل با مربيان باشند و از مشکلات فرزندشان در مدرسه مطلع شوند .

 

6-کمک به کودک در تعيين هدف و برنامه ريزي : فعاليتهاي کودک در طول هفته ، بايد تقسيم بندي شود و زمان خاصي براي تفريح ، تماشاي تلويزيون و انجام تکاليف در نظر گرفته شود . روش برنامه ريزي به منظور انجام برنامه هاي روزمره و تکاليف ، بايد به کودکان آموزش داده شود تا آنها بتوانند ، فن مهار زمان را بياموزند .


7-تشويق کنجکاوي و خلاقيت کودکان : به صورت جدي بايد از تحقير کودک خودداري کرد و هنگام کنجکاوي ، بايد به او فرصت سوال کردن داده شود. کودک نبايد به جواب هاي ما دست يابد تا خود به تفکر و انديشيدن بپردازد. خلاقيت کودک ، بايد پرورش داده شود ، نه اينکه او به اطاعت محض ملزم باشد. کودک نبايد به اطاعت کورکورانه عادت کند ؛ البته الگو برداري با دنباله روي فرق مي کند . منظور از الگو برداري ، اين است که کودک رفتار والدين را در مسأله اي چون نظم ، تقليد مي نمايد ، خود نيز به موقع کارهايش را با برنامه ريزي دقيق و منظم انجام مي دهد و از نظم پدر ، الگو برداري مي کند.


در ارتباط با دنباله روي ، عده اي معتقدند : بچه ها بايد مثل خودشان فکر کنند و کودک بايد به صورت دقيق ، عقايد آنها را در مورد مسائل اجتماعي، تقليد کند ؛ البته اين امر ، مانع رشد و پرورش آزاد کودک مي باشد ، زيرا کودک بايد به صورت مستقل ، به نظرات اجتماعي دست يابد .

 

8-انتظار پيشرفت از کودکان : کودک بايد بداند که والدين در همه زمينه ها از او انتظار پيشرفت دارند .


9-کاهش ترس از شکست در کودک : ما نبايد از کودکان انتظار نمره ٢٠ داشته باشيم ، زيرا اين امر ، ترس از شکست را در کودک ايجاد مي کند و اضطراب از امتحان را به دنبال خواهد داشت .


10-اعمال صحيح تشويق و تنبيه کودکان : ما بايد به صورت جدي ، از تنبيه بدني خودداري کرده ، به کارهاي درست کودک پاداش داده ، هنگام انجام اعمال نادرست ، از روش محروم کردن از خواسته ها و امتيازات استفاده کنيم ، زيرا تنبيه صحيح ، نبايد موجب تحقير کودک شود ، والدين نبايد در طولاني مدت با کودک قهر داشته باشند و آشتي بايد توسط يکي از والدين برقرار شود ، زيرا قهر طولاني و عدم توجه به کودک ، موجب احساس نا امني در کودک مي گردد و به بهداشت رواني وي لطمه وارد مي کند .


در مواقعي که والدين شاغل هستند و فرصت کافي براي برقراري ارتباط با کودک و درک او را ندارند ، بايد با مربيان مدرسه به صورت مداوم تعامل داشته باشند تا از طريق اين انجمن ، آموزشهاي بسيار مفيدي از جمله آموزش در زمينه تربيت کودک و نحوه برقراري ارتباط صحيح با وي ، به اولياء ارايه داده شود امروزه اکثر مدارس ، از روانشناسان به منظور آشنايي والدين با روشهاي نوين تعليم و تربيت استفاده مي کنند .


در دنياي مدرن ، درگيري والدين در کارهاي مختلف ، زياد است و معلمها وقت کافي براي تربيت فرزند را ندارند . ما نبايد به مدت زمان دقت کنيم ، بلکه بايد به کيفيت توجه شود . والدين مي توانند ، در عين حضور کم در حد يکي دو ساعت ، به درستي از زمان استفاده کنند ، يعني کيفيت ارتباط مهم است .

 


بهداشت رواني در کودکان دبستاني


در ادامه بحث تعليم و تربيت کودکان دبستاني ، به بعد مهم بهداشت رواني در کودکان دبستاني مي پردازيم .


والدين و مربيان در تأمين بهداشت رواني کودک ، نقش بسيار مهمي را ايفا مي نمايند ، زيرا در صورت عدم تأمين بهداشت رواني در کودکان دبستاني، آموزش نيز مختل خواهد شد .

 

بهداشت رواني

منظور از بهداشت رواني ، سازگاري فرد با محيط اطراف خود مي باشد، در صورتي که فرد بتواند خود را به راحتي با محيط اطراف تطبيق دهد، قابليتهاي خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفي و رفتاري باشد ، از بهداشت رواني برخوردار است .

 

بخداشت روانی


والدين در تأمين بهداشت رواني کودک ، نقش مهمي به عهده دارند.

 


به منظور برخورد صحيح با فرزندان ، والدين بايد به نکات زير توجه نمايند:

 

-1داشتن اطلاعات کافي از نيازهاي گوناگون کودکان : کودک نياز به امنيت، آرامش ، محبت متقابل ، تعلق به گروه و شکوفايي دارد . والدين بايد نسبت به نيازهاي جسمي ، رواني و عاطفي کودک ، آشنايي کامل داشته باشند.

 


2-توجه به مراحل رشد کودک و ويژگيهاي هر مرحله از رشد : کودک هميشه بايد در حال تکوين و تحول در نظر گرفته شود ، به اين تربيت ، بايد از تربيت تکويني بهره جست . تربيت تکويني ، نوعي از تربيت است که مبتني بر ويژگيهاي رشدي کودک ، توانمنديهاي ذهني و عقلاني وي مي باشد. بنابراين ، والدين بايد از ويژگيهاي مختلف کودک در مراحل رشد ، مسائل آموزشي و مشکلات عاطفي وي آگاه باشند و بر شخصيت کودک و مسائل آن اشراف کامل داشته باشند .

 


راهکارهاي عملي موثر در تأمين بهداشت رواني کودکان ، عبارتند از :


1-انتخاب الگوي واحد و مشترک توسط هر يک از والدين ، در الگو پذير کردن کودک ، به منظور جلوگيري از سردرگمي وي .


2-تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبيه کودک ، ريشه يابي ناهنجاريها ، عدم قضاوت و ارزشيابي سريع مسائل ، زيرا اين احتمال وجود دارد که عامل بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري ، والدين و مربيان باشند .


3-کودک نبايد هيچ گاه احساس بي پناهي و ناامني کند ، او بايد از توجه و محبت کافي بهره مند گردد و هيچ گاه نبايد از تنبيه شديد ، به خصوص تحقير ، سرزنش و بي اعتنايي استفاده کرد .


4-جتناب از به خواب رقتن کودک هنگام ترس و اضطراب .

 


انواع ناهنجاريهاي رفتاري در کودک دبستاني


1-ترس : به طور معمول ، ترس در اثر يادگيري ايجاد مي شود . والدين بايد از بيان داستانهاي تخيلي ترسناک به کودک اجتناب بورزند تا موجب ايجاد ترس در وي نگردند .

 


مربيان نيز مي توانند ، در ايجاد ترس در کودک دخيل باشند . گاهي اوقات ، مربيان براي اداره کلاس ، ترس را در کودکان ايجاد مي کنندو خود را فردي مقتدر ، اخمو و انعطاف ناپذير نشان مي دهند . علاوه بر آن ، همکلاسي ها نيز موجب ترس کودک مي گردند و اين امر ، اثرات سوء رواني را بر کودک به جاي مي گذارد .

 


2-دزدي : کودک به دلايل مختلفي دزدي مي کند . کودک به دليل نياز مالي و عدم تأمين اين نياز از سوي والدين يا به دليل کمبود توجه و محبت ، دزدي مي کند . ولي در گروه همسالان ناسالم ، با الگوگيري از آنها و تحت تأثيرشان ، به منظور جلب تأئيد آنها ، دست به اين عمل مي زند .

 

3-ناخن جويدن : تحقيقات انجام شده ، نشان مي دهد که ناخن جويدن در کودک ، در اثر احساس ناايمني و اضطراب به وجود مي آيد .

 


4-پرخاشگري : تنبيه شديد بدني ، انضباط خشک ، تحقير و سرزنش، عوارضي از جمله پرخاشگري را به همراه مي آورند .

 

پرخاشگری کودک


5-دروغگويي : کودک ممکن است که دروغگويي را از والدين يا براي به دست آوردن خواسته خود و فرار از موقعيت ناخوشايندي ، به دروغگويي مبادرت ورزد .

 


به طور کلي ، بي پناهي کودک در محيط خانه ، تنبيه بدني شديد ، زنداني کردن کودک و آزار وي ، تحقير و سرزنش ، بي توجهي ، عدم محبت متقابل، طرد کودک ، ناضايتي ، احساس ناايمني ، اضطراب و محروميت مالي، سبب بروز ناهنجاريهاي رفتاري در کودک مي گردند . به عبارت ديگر ، مي توان گفت که برخورد ناصحيح والدين در محيط خانه و مربيان در مدرسه موجب بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري در کودکان مي شود .

 


به منظور پيشگيري از ناهنجاريهاي رفتاري ، بايد بين خانه ، مدرسه و مراکز تخصصي مشاوره اي ، هماهنگي لازم وجود داشته باشد . چنانچه ارزشها و باورهاي خانوادگي ، متفاوت از عقايد و هنجارهاي مدرسه باشد ، اين تعارض ، مي تواند زمينه ساز تشويق و نگراني و در نتيجه ، بسياري از اختلالات رفتاري در کودک باشد .

 


نقش مشاوره در مدرسه و دوران ابتدايي ، بسيار حساس و با اهميت مي باشد ؛ البته مشاوره به تنهايي قادر به حل مشکلات کودک نبوده و برقراري ارتباط بين مشاور ، والدين و معلم ، بسيار ضروري است .

 


نقش مشاوره در مورد افرادي که به نوعي دچار نقص و محروميت جسمي - حسي - حرکتي مي باشند ، از اهميت وافري برخوردار است . دانش آموزاني که دچار مشکل جسماني ( معلوليت بدني ) هستند ، حساسيت خاصي نسبت به نحوه برخورد اطرافيان دارند ، در نتيجه ، اين امر بهداشت رواني آنها را به خطر مي اندازد . اطرافيان هم بايد به نحوي با اين نقص برخورد نمايند که موجب احساس حقارت در وي نشوند .


اين کودکان را بايد به گروههايي که توانايي پذيرش آنها را دارند ، هدايت نمود، نه گروههاي برتري که موجب احساس ضعف کودک مي گردند . بر مبناي تحقيقات انجام شده ، حضور دانش آموزان ناشنوا يا کم شنوا در کلاسهاي عادي و ابراز توجه کافي از سوي معلمان و همکلاسيها ، مي تواند موجب سازگاري اين کودکان با افراد عادي گردد .

 


بنابراين ، بهداشت رواني عامل بسيار مهمي است که نيازمند هماهنگي گروههاي مختلف و برخوردهاي سالم تربيتي ، از بدو تولد کودک است و بايد دقت کنيم که سلامت رواني کودکانمان را به خطر نيندازيم .